جمله «النجوم امان لاهل السماء»؛[1] ستارگان امان برای اهل آسمان هستند، قطعه و قسمتی از روایاتی است که در بیان فضایل ائمه(ع) وارد شده است. بر اساس این روایات نقش ائمه(ع) برای اهل زمین مانند نقش ستارگان برای اهل آسمان‌ها بیان شده است.[2] در این‌که اهل آسمان‌ها چه کسانی هستند؟ به نظر می‌رسد منظور موجودات غیر مادی و فرشتگان است؛ زیرا معمولاً هنگامی که اهل آسمان در مقابل اهل زمین قرار می‌گیرند، منظور فرشتگان و موجودات غیر مادی است. اما این‌که نقش ستارگان برای اهل آسمان چیست؟ ظاهراً مقصود این است؛ تا زمانی که ستارگان پا بر جا هستند، قیامت برای اهل آسمان‌ها بر پا نمی‌شود. مقدمه و یا نشانه بر پایی قیامت برای اهل آسمان‌ها از بین رفتن ستارگان است. این نکته را از برخی روایات می‌توان استفاده نمود؛ زیرا در روایت آمده است وقتی نجوم از بین بروند برای اهل آسمان چیزی اتفاق می‌افتد که خوشایند آنان نیست. «فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ أَتَی أَهْلَ السَّمَاءِ مَا یَکْرَهُونَ».[3] و در تعبیر دیگری آمده است وقتی نجوم از بین بروند چیزی که وعده (وعید) به آن داده شده بودند فرا می‌رسد: «فإذا ذهبت النجوم أتی لأهل السماء ما یوعدون».[4] به نظر می‌رسد امری که فرشتگان نیز ناخوش دارند و به عنوان وعده مهم الهی برای آنان مطرح است، حادثه قیامت است. بنابراین تا زمانی‌که ستارگان بر پا هستند، امان و علامت برای اهل آسمان است که هنوز حادثه هول و هراس انگیز قیامت بر پا نشده است. ائمه(ع) نیز امان برای اهل زمین هستند که تا حجت خدا، ائمه از اهل بیت(ع) در زمین هستند، حادثه‌ای که تمام اهل زمین را از بین ببرد اتفاق نمی‌افتد. [1] . شیخ صدوق، الامالی، ص 186، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق. [2] . «و اتفق أهل السیر و النقل علی ان النبیّ صلّی اللّه علیه و آله قال: النجوم‏ أمان‏ لاهل‏ السماء فاذا ذهبت اتی أهل السماء ما یکرهون و أهل بیتی امان لاهل الأرض فإذا هلک اهل بیتی و اتی الأرض ما یکرهون، و قال علیه السّلام: لو بقیت الأرض بغیر حجة ساعة لساخت باهلها، و فی روایة اخری: لماجت باهلها کما یموج البحر باهله». ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 8، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق. «جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ ع لِأَیِّ شَیْ‏ءٍ یُحْتَاجُ إِلَی النَّبِیِّ وَ الْإِمَامِ فَقَالَ لِبَقَاءِ الْعَالَمِ عَلَی صَلَاحِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرْفَعُ الْعَذَابَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ إِذَا کَانَ فِیهَا نَبِیٌّ أَوْ إِمَامٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ‏ وَ قَالَ النَّبِیُّ ص النُّجُومُ‏ أَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ أَتَی أَهْلَ السَّمَاءِ مَا یَکْرَهُونَ‏ وَ إِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی أَتَی أَهْلَ الْأَرْضِ مَا یَکْرَهُونَ یَعْنِی بِأَهْلِ بَیْتِهِ الْأَئِمَّةَ الَّذِینَ قَرَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ‏ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ‏ وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ الْمُطَهَّرُونَ الَّذِینَ لَا یُذْنِبُونَ وَ لَا یَعْصُونَ وَ هُمُ الْمُؤَیَّدُونَ الْمُوَفَّقُونَ الْمُسَدَّدُونَ بِهِمْ یَرْزُقُ اللَّهُ عِبَادَهُ وَ بِهِمْ تُعْمَرُ بِلَادُهُ وَ بِهِمْ یُنْزِلُ الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ وَ بِهِمْ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ وَ بِهِمْ یُمْهِلُ أَهْلَ الْمَعَاصِی وَ لَا یُعَجِّلُ عَلَیْهِمْ بِالْعُقُوبَةِ وَ الْعَذَابِ لَا یُفَارِقُهُمْ رُوحُ الْقُدُسِ وَ لَا یُفَارِقُونَهُ وَ لَا یُفَارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لَا یُفَارِقُهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِین»‏. ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ج 1، 124، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش، 1966م. [3] . همان. [4] . ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج 2، ص 502، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1409ق. «فإذا ذهبت النجوم أتی لأهل السماء ما یوعدون».
جمله «النجوم امان لاهل السماء»؛[1] ستارگان امان برای اهل آسمان هستند، قطعه و قسمتی از روایاتی است که در بیان فضایل ائمه(ع) وارد شده است. بر اساس این روایات نقش ائمه(ع) برای اهل زمین مانند نقش ستارگان برای اهل آسمانها بیان شده است.[2] در اینکه اهل آسمانها چه کسانی هستند؟ به نظر میرسد منظور موجودات غیر مادی و فرشتگان است؛ زیرا معمولاً هنگامی که اهل آسمان در مقابل اهل زمین قرار میگیرند، منظور فرشتگان و موجودات غیر مادی است. اما اینکه نقش ستارگان برای اهل آسمان چیست؟ ظاهراً مقصود این است؛ تا زمانی که ستارگان پا بر جا هستند، قیامت برای اهل آسمانها بر پا نمیشود. مقدمه و یا نشانه بر پایی قیامت برای اهل آسمانها از بین رفتن ستارگان است. این نکته را از برخی روایات میتوان استفاده نمود؛ زیرا در روایت آمده است وقتی نجوم از بین بروند برای اهل آسمان چیزی اتفاق میافتد که خوشایند آنان نیست. «فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ أَتَی أَهْلَ السَّمَاءِ مَا یَکْرَهُونَ».[3] و در تعبیر دیگری آمده است وقتی نجوم از بین بروند چیزی که وعده (وعید) به آن داده شده بودند فرا میرسد: «فإذا ذهبت النجوم أتی لأهل السماء ما یوعدون».[4]
به نظر میرسد امری که فرشتگان نیز ناخوش دارند و به عنوان وعده مهم الهی برای آنان مطرح است، حادثه قیامت است. بنابراین تا زمانیکه ستارگان بر پا هستند، امان و علامت برای اهل آسمان است که هنوز حادثه هول و هراس انگیز قیامت بر پا نشده است. ائمه(ع) نیز امان برای اهل زمین هستند که تا حجت خدا، ائمه از اهل بیت(ع) در زمین هستند، حادثهای که تمام اهل زمین را از بین ببرد اتفاق نمیافتد. [1] . شیخ صدوق، الامالی، ص 186، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق. [2] . «و اتفق أهل السیر و النقل علی ان النبیّ صلّی اللّه علیه و آله قال: النجوم أمان لاهل السماء فاذا ذهبت اتی أهل السماء ما یکرهون و أهل بیتی امان لاهل الأرض فإذا هلک اهل بیتی و اتی الأرض ما یکرهون، و قال علیه السّلام: لو بقیت الأرض بغیر حجة ساعة لساخت باهلها، و فی روایة اخری: لماجت باهلها کما یموج البحر باهله». ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 8، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق. «جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ ع لِأَیِّ شَیْءٍ یُحْتَاجُ إِلَی النَّبِیِّ وَ الْإِمَامِ فَقَالَ لِبَقَاءِ الْعَالَمِ عَلَی صَلَاحِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرْفَعُ الْعَذَابَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ إِذَا کَانَ فِیهَا نَبِیٌّ أَوْ إِمَامٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ قَالَ النَّبِیُّ ص النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ أَتَی أَهْلَ السَّمَاءِ مَا یَکْرَهُونَ وَ إِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی أَتَی أَهْلَ الْأَرْضِ مَا یَکْرَهُونَ یَعْنِی بِأَهْلِ بَیْتِهِ الْأَئِمَّةَ الَّذِینَ قَرَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ الْمُطَهَّرُونَ الَّذِینَ لَا یُذْنِبُونَ وَ لَا یَعْصُونَ وَ هُمُ الْمُؤَیَّدُونَ الْمُوَفَّقُونَ الْمُسَدَّدُونَ بِهِمْ یَرْزُقُ اللَّهُ عِبَادَهُ وَ بِهِمْ تُعْمَرُ بِلَادُهُ وَ بِهِمْ یُنْزِلُ الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ وَ بِهِمْ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ وَ بِهِمْ یُمْهِلُ أَهْلَ الْمَعَاصِی وَ لَا یُعَجِّلُ عَلَیْهِمْ بِالْعُقُوبَةِ وَ الْعَذَابِ لَا یُفَارِقُهُمْ رُوحُ الْقُدُسِ وَ لَا یُفَارِقُونَهُ وَ لَا یُفَارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لَا یُفَارِقُهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِین». ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ج 1، 124، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش، 1966م. [3] . همان. [4] . ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج 2، ص 502، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1409ق. «فإذا ذهبت النجوم أتی لأهل السماء ما یوعدون».
- [سایر] تفاوت قرآن و احادیث قدسی و احادیث نبوی چیست؟
- [سایر] منظور حدیث نبوی از سجده زن بر مرد چیست؟
- [سایر] مراد از دودی که در آیه "یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبین" آمده و کافران بدان تهدید شده اند، چیست؟
- [سایر] مراد از دودی که در آیه "یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبین" آمده و کافران بدان تهدید شده اند، چیست؟
- [سایر] (وَ السَّمَاء وَ مَا بَنَاهَا) (شمس، 5)؛ آیا کلمه (وَ مَا) غلط است؟ چون فاعل جمله خدا است، نه غیر او.
- [سایر] معنای حدیث نبوی: «لَن تُهلِک اُمَّةُ، انا فی اَوِّلها و عیسی فی آخِرها وَالمَهدیُّ فی وَسَطِها» چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بعضی از وعاظ در خطبه منبر می گویند: (الذی سمّی فی السماء باحمد(صلی الله علیه وآله) )، منشأ و مدرک این جمله چیست؟
- [سایر] دانستن تاریخ احادیث نبوی و سایر ائمه اطهار(ع) -به غیر از امام علی(ع)- چه اهمیتی دارد؟
- [آیت الله خوئی] مراد از تحویل انگشتر که در روایت ذکر شده چیست اگر بوده باشد آن روایت صحیح؟
- [سایر] مراد از تفقه که در قرآن و روایات آمده چیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه ارام باشد و ان را از اذان اهسته تر بگوید و جمله های ان را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد بین جمله های اقامه فاصله ندهد
- [آیت الله سبحانی] مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگوید و جمله های آن را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد، بین جمله های اقامه فاصله ندهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگوید و جمله های آن را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد، بین جمله های اقامه فاصله ندهد.
- [امام خمینی] مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد، و آن را از اذان آهسته تر بگوید، و جمله های آن را به هم نچسباند. ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد، بین جمله های اقامه فاصله ندهد.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است گوینده اقامه رو به قبله و آرام باشد و اقامه را از اذان آهسته تر بگوید و فاصله جمله های آن را از فاصله جملههای اذان کمتر کند؛ لیکن جمله ها را به هم نچسباند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] وقت نماز جمعه از اول ظهر است تا یک ساعت و مراد از ساعت: 112 روز است؛ بنابراین در فصول مختلف تغییر میکند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] موقع تخلی باید طرف جلوی بدن یعنی شکم و سینه رو به قبله و پشت به قبله نباشد و مراد از قبله جهتی است که در حال علم و اختیار باید نماز به آن طرف خوانده شود.
- [آیت الله خوئی] مراد از خواب اول و دوم و سوم- درصورتی که انسان در خواب محتلم شود- خوابی است که بعد از بیدار شدن بخوابد و اما خوابی که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمیشود.
- [آیت الله وحید خراسانی] بین جمله های اذان و اقامه باید خیلی فاصله نشود و اگر بین انها بیشتر از معمول فاصله بیندازد باید دوباره ان را از سر بگیرد
- [آیت الله نوری همدانی] بین جمله های اذان و اقامه باید خیلی فاصله نشود و اگر بین آنها بیشتر از معمول فاصله بیندازد ، باید دوباره آن را از سر بگیرد .