گرچه در برخی از کتب تاریخی آمده است که شمشیر ذو الفقار، متعلق به یکی از کفار بود و با کشته شدن صاحبش در جنگ بدر، به دست حضرت علی(ع) افتاد و ایشان هم آن‌را به پیامبر اسلام(ص) داد، ولی این نقل‌ها دارای اضطراب است. برخی از این نقل‌ها، صاحب این شمشیر را «منبه بن حجاج»[1] معرفی می‌کنند و برخی دیگر آن‌را متعلق به «عاص بن منبه بن حجاج»[2] می‌دانند و برخی دیگر از شخصی به نام «قاضی بن منبه سهمی»‏[3] یاد می‌کنند. برخلاف این اقوال که آن را غنیمت می‌دانند، نقل دیگری از ابن عباس می‌گوید که شخصی به نام «حجاج بن علاط» آن را به پیامبر(ص) هدیه داد. نقل‌های دیگری نیز وجود دارد که بدست‌آمدن این شمشیر را مربوط به جنگ «قینقاع» می‌داند و قولی دیگر، آن را متعلق به بت «لطی» دانسته است.[4] در این نقل‌ها که نحوه رسیدن این شمشیر به‌دست امام علی(ع) را از راه‌های زمینی می‌دانند، سخنی از سازنده شمشیر وجود ندارد و اساساً در تاریخ به نام شمشیرها و صاحبانشان بیشتر اشاره شده تا سازندگان آنها! به هر حال، در کنار این نقل‌های پراکنده و متفاوت، روایاتی از امام رضا(ع) وجود دارد که شمشیر ذوالفقار را هدیه‌ای آسمانی می‌داند. در صحیحه صفوان بن یحیی آمده است که حضرتشان فرمود: «ذوالفقار را جبرئیل از آسمان آورد و حلقه آن از نقره بود».[5] همچنین ایشان در روایتی دیگر، در پاسخ به این سؤال که ذوالفقار از کجا آمده، چنین می‌گوید: «جبرئیل آن‌را از آسمان آورد و حلقه آن از نقره است. این شمشیر هم‌اکنون نزد من است».[6] [1] . طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 3، ص 177، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق. [2] . بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 1، ص 294، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق. [3] . صالحی شامی‏، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 7، ص 363، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق. [4] . همان، ص 364. [5] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص 267، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [6] . شیخ صدوق، الامالی، ص 289، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
گرچه در برخی از کتب تاریخی آمده است که شمشیر ذو الفقار، متعلق به یکی از کفار بود و با کشته شدن صاحبش در جنگ بدر، به دست حضرت علی(ع) افتاد و ایشان هم آنرا به پیامبر اسلام(ص) داد، ولی این نقلها دارای اضطراب است. برخی از این نقلها، صاحب این شمشیر را «منبه بن حجاج»[1] معرفی میکنند و برخی دیگر آنرا متعلق به «عاص بن منبه بن حجاج»[2] میدانند و برخی دیگر از شخصی به نام «قاضی بن منبه سهمی»[3] یاد میکنند. برخلاف این اقوال که آن را غنیمت میدانند، نقل دیگری از ابن عباس میگوید که شخصی به نام «حجاج بن علاط» آن را به پیامبر(ص) هدیه داد. نقلهای دیگری نیز وجود دارد که بدستآمدن این شمشیر را مربوط به جنگ «قینقاع» میداند و قولی دیگر، آن را متعلق به بت «لطی» دانسته است.[4]
در این نقلها که نحوه رسیدن این شمشیر بهدست امام علی(ع) را از راههای زمینی میدانند، سخنی از سازنده شمشیر وجود ندارد و اساساً در تاریخ به نام شمشیرها و صاحبانشان بیشتر اشاره شده تا سازندگان آنها!
به هر حال، در کنار این نقلهای پراکنده و متفاوت، روایاتی از امام رضا(ع) وجود دارد که شمشیر ذوالفقار را هدیهای آسمانی میداند. در صحیحه صفوان بن یحیی آمده است که حضرتشان فرمود: «ذوالفقار را جبرئیل از آسمان آورد و حلقه آن از نقره بود».[5] همچنین ایشان در روایتی دیگر، در پاسخ به این سؤال که ذوالفقار از کجا آمده، چنین میگوید: «جبرئیل آنرا از آسمان آورد و حلقه آن از نقره است. این شمشیر هماکنون نزد من است».[6] [1] . طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 3، ص 177، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق. [2] . بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 1، ص 294، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق. [3] . صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 7، ص 363، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق. [4] . همان، ص 364. [5] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 8، ص 267، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [6] . شیخ صدوق، الامالی، ص 289، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
- [سایر] ندای «لا سَیْفَ اِلاَّ ذُوالْفِقارِ وَ لا فَتی اِلاَّ عَلِیّ» چه موقع بین زمین و آسمان داده شد؟
- [سایر] ویژگی های انتقاد سازنده چیست؟
- [سایر] می خواستم بدانم که هم اکنون ذوالفقار امام علی (ع) کجاست؟
- [سایر] عشق سازنده است یا ویرانگر؟
- [سایر] عامل سازنده تاریخ از دیدگاه قرآن چیست؟
- [سایر] یاد معاد چگونه می تواند بهترین عامل سازنده انسان باشد؟
- [سایر] چگونه یک شک و تردید سازنده می تواند در شکل گیری ایمان کمک کند؟
- [سایر] چگونه یک شک و تردید سازنده می تواند در شکل گیری ایمان کمک کند؟
- [سایر] آیا نمی توان خدا را به عنوان چیز یا مجموعه یا هر آنچه که شما می گویید، دارای سازنده دانست؟
- [سایر] در حال حاضر اعلم کیست؟ اورع کیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب ان از چند نفر معین بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست در صورت امکان بنابر احتیاط واجب همه انها را راضی کند و در صورت عدم امکان باید مالک به قرعه معین شود
- [آیت الله اردبیلی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب آن از چند نفر معیّن بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست، باید تا حدّ امکان از تمام آنان تحصیل رضایت نماید و اگر ممکن نگردید، آن مقدار از مال را بین آنان به طور مساوی تقسیم نماید.
- [آیت الله بروجردی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب آن از چند نفر معین بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست، باید آن مال را به طور مساوی بین آن چند نفر قسمت کند.
- [آیت الله بهجت] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب آن از چند نفر معین بیرون نیست، ولی نتواند بفهمد کیست، باید بنابر احتیاط با آنها مصالحه نماید، و اگر مصالحه ممکن نیست، بنابر اظهر بین آنها به نسبت سهم هر کدام تقسیم نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود ومقدار حرام معلوم باشد وانسان بداند که صاحب آن از چند نفر معیّن بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست، واجب آن است که رضایت همه را تحصیل کند و اگر ممکن نباشد یا مستلزم ضرر فوقالعاده باشد، باید عمل به قرعه در تعیین مالک بنماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب آن از چند نفرِ معیّن بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست ، باید قرعه بیندازد و به نام هر کس افتاد مال را به او بدهند . 5 جواهری که به واسطه فرو رفتن در دریا بدست می آید
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مال حلال با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب آن از چند نفر معیّن بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست، باید قرعه بیندازد و بنام هر کس افتاد مال را به او بدهد. 5 جواهری که بواسطه فرو رفتن در دریا بدست می آید
- [آیت الله مظاهری] در موقع ازدواج یا وضع حمل و مانند آن، هدایایی برای زن و شوهر میآورند، اگر اینگونه هدایا را به حساب زن و برای او آوردهاند ملک اوست و اگر به حساب شوهر آورده باشند تعلّق به او دارد و اگر شک کنند که به حساب کیست، باید مصالحه شود.
- [امام خمینی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب آن از چند نفر معین بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست، به احتیاط واجب باید از تمام آنان تحصیل رضایت نماید، و اگر ممکن نگردید باید قرعه بیندازد و به نام هر کس افتاد مال را به او بدهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد، و انسان بداند که صاحب آن از چند نفر معین بیرون نیست، ولی نتواند بفهمد کیست، اگر ممکن است همه را راضی کند، و اگر ممکن نشد، آن مال را به طور مساوی بین آن چند نفر قسمت کند کافی است مگر آن که آن مال به تقصیر او تحت یدش قرار گرفته باشد.