آزاد بودن و بندگی، از الفاظی هستند که معانی بسیاری می‌تواند داشته باشد. در معنایی رایج و مصطلح، بندگی انسان برای خداوند وجود دارد و شخص بنده الله می‌گردد. این جایگاه در اسلام نه تنها ناپسند نیست، بلکه اشاره به مقام والای انسان دارد که به تعالی رسیده است. این معنای بندگی، در مسیحیت نیز وجود داشته و مورد قبول آنها نیز می‌باشد. اما معنای دیگری از این کلمه در ادبیات دین مسیحیت وجود دارد؛ پولُس؛ دومین شخصیت مسیحی، مبدِع نظریه فیض بوده و اعتقاداتی را در راستای آن مطرح کرده است. بنابر این اعتقاد؛ برخی از مسیحیان می‌گویند دین مسیحیت، دین آزادی و سایر ادیان، در یوغ بندگی هستند. بر این اعتقاد، نقدهایی وجود دارد؛ مانند این‌که اگر پایبندی به شریعت، بندگی و اسارت است، مسیحیت نیز دین بندگی است؛ زیرا اگر چه آنها شریعت را رد می‌کنند اما امروزه می‌بینیم که برخی از اعمال؛ مانند غسل تعمید، عشای ربانی و ... را انجام می‌دهند که به نوعی مناسک شرعی به شمار می‌آیند.
نظر مسیحیت به این است که ما بنده نیستیم، بلکه آفریده هستیم؛ چون بنده اسیر است ولی ما که اسیر نیستیم! نظر اسلام در اینباره چیست؟
آزاد بودن و بندگی، از الفاظی هستند که معانی بسیاری میتواند داشته باشد. در معنایی رایج و مصطلح، بندگی انسان برای خداوند وجود دارد و شخص بنده الله میگردد. این جایگاه در اسلام نه تنها ناپسند نیست، بلکه اشاره به مقام والای انسان دارد که به تعالی رسیده است. این معنای بندگی، در مسیحیت نیز وجود داشته و مورد قبول آنها نیز میباشد.
اما معنای دیگری از این کلمه در ادبیات دین مسیحیت وجود دارد؛ پولُس؛ دومین شخصیت مسیحی، مبدِع نظریه فیض بوده و اعتقاداتی را در راستای آن مطرح کرده است. بنابر این اعتقاد؛ برخی از مسیحیان میگویند دین مسیحیت، دین آزادی و سایر ادیان، در یوغ بندگی هستند. بر این اعتقاد، نقدهایی وجود دارد؛ مانند اینکه اگر پایبندی به شریعت، بندگی و اسارت است، مسیحیت نیز دین بندگی است؛ زیرا اگر چه آنها شریعت را رد میکنند اما امروزه میبینیم که برخی از اعمال؛ مانند غسل تعمید، عشای ربانی و ... را انجام میدهند که به نوعی مناسک شرعی به شمار میآیند.
- [سایر] چرا یک مسیحی نیستیم؟ چه اعتقادات باطل و خرافی در مسیحیت وجود دارد؟
- [سایر] آیا آمار دقیق افرادی که از مسیحیت به اسلام و یا از اسلام به مسیحیت روی آورده اند را دارید؟
- [سایر] آیا مسیحیت کنونی ادعای خاتمیت کردانداگر نکرده پس چرا مسیحیان کنونی مسلمان نمی شوند؟ آیا مسحیت مثل اسلام دستورات حکومتی(تشکیل حکومت)دارد؟ برتری اسلام به مسیحیت چیست؟
- [سایر] چرا مسلمانان در جنگها زنان را اسیر میکردند؟
- [سایر] تفاوت دین اسلام با مسیحیت در چیست؟
- [سایر] ماده اوّلیه تشکیل دهنده عالم چیست؟ نظر قرآن و روایات در اینباره چیست؟
- [سایر] از دیدگاه مسیحیت چه انسانی رستگار می گردد و نجات می یابد؟ آیا راه نجات منحصر در مسیحی شدن است؟ نظر اسلام در این باره چیست؟
- [سایر] نظر شما در مورد دین مسیحیت چیست؟
- [سایر] آیا آزمایش موشکی ایران خلاف برجام است؟ نظر مسئولان در اینباره چیست؟
- [سایر] اگر خداوند عادل است چرا بعضی از بنده هایش را ناقص الخلقه آفریده است؟
- [آیت الله مظاهری] کافری که مسلمان شود اطفال نابالغ او در احکام اسلام تابع او میباشند و همچنین است اگر جد طفل نابالغ یا مادر یا جده او مسلمان شود گرچه پدر او کافر باشد و همچنین است طفل کافری که به دست مسلمان اسیر شود. 9 - بر طرف شدن عین نجاست:
- [آیت الله وحید خراسانی] بچه کافر به تبعیت در دو مورد پاک می شود کافری که مسلمان شود بچه او در پاکی تابع اوست و همچنین اگر جد بچه یا مادر یا جده او مسلمان شود بچه کافری که به دست مسلمانی اسیر گردد و پدر یا یکی از اجداد او همراهش نباشد و در این دو مورد پاکی بچه به تبعیت مشروط به این است که بچه در صورت ممیز بودن اظهار کفر ننماید
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] بچه کافر به تبعیت در دو مورد پاک می شود: 1- کافری که مسلمان شود؛ طفل او در پاکی تابع او است و همچنین اگر جد طفل یا مادر یا جده او مسلمان شوند. 2- طفل کافری که به دست مسلمانی اسیر گردد و پدر یا یکی از اجداد او همراه نباشد. در این دو مورد پاکی طفل به تابعیت مشروط به این است که طفل در صورت ممیز بودن؛ اظهار کفر ننماید.
- [آیت الله خوئی] بچة کافر به تبعیت در دو مورد پاک میشود 1. کافری که مسلمان شود طفل او در پاکی تابع اوست، و همچنین اگر جد طفل یا مادر یا جدة او مسلمان شوند. 2. طفل کافری که بهدست مسلمانی اسیر گردد، و پدر یا یکی از اجداد او همراه نباشد. در این دو مورد پاکی طفل به تابعیت مشروط به این است که طفل در صورت ممیز بودن اظهار کفر ننماید.
- [آیت الله سیستانی] بچه کافر به تبعیّت در دو مورد پاک میشود : 1 کافری که مسلمان شود ، طفل او در پاکی تابع اوست ، و همچنین اگر جدّ طفل یا مادر یا جدّه او مسلمان شوند . ولی حکم به طهارت در این مورد مشروط به آن است که بچّه همراه آن تازه مسلمان و در کفالت او باشد ، و همچنین کافری نزدیکتر از او همراه آن بچّه نباشد . 2 طفل کافری که به دست مسلمانی اسیر گردد ، و پدر یا یکی از اجداد همراه او نباشد . در این مورد پاکی طفل به تابعیّت مشروط به این است که طفل در صورت ممیّز بودن ، اظهار کفر ننماید .
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زن مسلمان نمیتواند به عقد مرد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمیتواند با غیر اهل کتاب و مجوس ازدواج کند، نه به صورت ازدواج دائم و نه به صورت ازدواج موقّت و ظاهراً ازدواج دائم یا موقّت با زن یهودی و نصرانی باطل نیست؛ بلکه مکروه و مخالف احتیاط استحبابیست به ویژه ازدواج دائم. ازدواج با زن مجوسی به صورت دائم صحیح نیست و به صورت موقّت مکروه و مخالف احتیاط استحبابیست و در صورتی که مرد و زن کافر با یکدیگر ازدواج کنند و سپس شوهر مسلمان شود و زن وی بر دین مسیحیّت یا یهودیّت یا مجوسیّت باقی بماند ازدواج باطل نمیگردد. در مورد اسلام زن یا شوهر احکام چندی وجود دارد که در کتب مفصّل فقهی آمده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . استخدام کفار اعم از ذمی و غیر ذمی در ادارات و سازمان هایی که باید بر جریان امور، نظارت و یا امور دفاعی کشور اسلام را تحت نظر داشته باشند، جایز نیست و پاسبان و افسر و قاضی و متصدیان مشاغل دیگر از این قبیل، همه باید مسلمان باشند.
- [آیت الله مظاهری] کورتاژ یکی از گناهان بزرگ در اسلام است و چنانکه گذشت علاوه بر گناه کفّاره نیز دارد، ولی اگر از نظر دکتر متخصّص و متدین حفظ جان زن متوقف بر آن باشد مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شخصی بداند که بدن یا لباس مسلمانی یا چیز دیگری مانند ظرف و فرش که در اختیار آن مسلمان است نجس شده و سپس آن مسلمان غایب گردد و آن شخص احتمال بدهد که او آن چیز را آب کشیده، آن چیز برای آن شخص پاک است؛ ولی احتیاط واجب این است که چهار شرط ذیل نیز مراعات شود: اول: آن که آن مسلمان بداند که آن چیز با چیزی که در نظر آن شخص نجس است، برخورد کرده است. دوم: آن که آن مسلمان نیز آن چیز را نجس بداند. سوم: آن که آن مسلمان آن چیز را در موردی که طهارت شرط آن است به کار ببرد، مثل این که با آن لباس نماز بخواند و یا در آن ظرف غذا بخورد. چهارم: آن که آن مسلمان بداند موردی که آن چیز را در آن به کار میبرد، مشروط به طهارت آن چیز است، مثلاً بداند که نماز را باید در لباس پاک بخواند.