در برخی از منابع روایی «صِهر» به عنوان یکی از القاب امام علی(ع) ذکر شده است.[1] صِهر به معنای داماد و خویشاوند‏ است[2] و امام علی(ع) چون داماد پیامبر اکرم(ص) بود، به این نام و لقب توصیف شدند. واژه «صهر» در قرآن کریم نیز آمده است: «وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدیراً».[3] که بر پایه برخی از منابع شیعه[4] و اهل سنت[5] این آیه در شأن امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) نازل شده است؛ یعنی آن دو مصداق بارز و آشکار آن هستند. مانند این‌که در روایاتی آمده است: پیامبر خدا(ص) فرمود: «من و علی نوری بودیم که در پیشانی حضرت آدم قرار داشتیم، آن‌گاه از صلب‌های پاک و پاکیزه به رَحِم‌های پاک و مطهره انتقال یافتیم تا این‌که در صلب عبد المطّلب جایگزین شدیم. آن نور به دو قسم تقسیم شد، یک قسم آن در وجود عبد اللّه و قسم دیگر آن در وجود أبوطالب جای گرفت، من از عبد اللّه و علی از أبوطالب خارج شدیم، این است معنای سخن خدای تعالی که می‌فرماید: الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِیراً».[6] سدّی درباره سخن خداوند: «الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» گفت: این آیه در مورد پیامبر و علی نازل شده که پیامبر دخترش فاطمه را به علی داد و او هم پسر عموی پیامبر بود و هم با دخترش ازدواج کرده بود، یعنی هم نسبت خویشاوندی داشت و هم داماد او بود.[7] [1] . ابوعلی اسکافی، محمد بن همام، منتخب الأنوار فی تاریخ الأئمة الأطهار(ع)، ص 53، قم، دلیل ما، چاپ اوّل‏، 1422ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 154، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق. [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن‏، ص 494، بیروت، دار القلم‏، چاپ اول؛ بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی - فارسی، ص 560، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1375ش. [3] . «او کسی است که از آب، انسانی را آفرید سپس او را نسب و سبب قرار داد [و نسل او را از این دو طریق گسترش داد] و پروردگار تو همواره توانا بوده است»؛ فرقان، 54. [4] . ر.ک: فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات، تحقیق: محمودی، محمد کاظم، ص 292، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1410ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(علیهم السلام)، ج ‏2، ص 181، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق؛ محدّث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‏1، ص 316، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، 1421ق؛ دیلمی، حسن، غرر الأخبار و درر الآثار، ص 139، قم، دلیل ما، چاپ اوّل‏، 1427ق. [5] . حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج ‏1، ص 538، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1411ق؛ ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ‏7، ص 142، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق؛ اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج ‏8، ص 119، بیروت، دار الفکر، 1420ق. [6] . اثبات الوصیة، ص 133. [7] . شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج ‏1، ص 538.
در برخی از منابع روایی «صِهر» به عنوان یکی از القاب امام علی(ع) ذکر شده است.[1]
صِهر به معنای داماد و خویشاوند است[2] و امام علی(ع) چون داماد پیامبر اکرم(ص) بود، به این نام و لقب توصیف شدند.
واژه «صهر» در قرآن کریم نیز آمده است:
«وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدیراً».[3]
که بر پایه برخی از منابع شیعه[4] و اهل سنت[5] این آیه در شأن امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) نازل شده است؛ یعنی آن دو مصداق بارز و آشکار آن هستند.
مانند اینکه در روایاتی آمده است:
پیامبر خدا(ص) فرمود: «من و علی نوری بودیم که در پیشانی حضرت آدم قرار داشتیم، آنگاه از صلبهای پاک و پاکیزه به رَحِمهای پاک و مطهره انتقال یافتیم تا اینکه در صلب عبد المطّلب جایگزین شدیم. آن نور به دو قسم تقسیم شد، یک قسم آن در وجود عبد اللّه و قسم دیگر آن در وجود أبوطالب جای گرفت، من از عبد اللّه و علی از أبوطالب خارج شدیم، این است معنای سخن خدای تعالی که میفرماید: الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِیراً».[6]
سدّی درباره سخن خداوند: «الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً» گفت: این آیه در مورد پیامبر و علی نازل شده که پیامبر دخترش فاطمه را به علی داد و او هم پسر عموی پیامبر بود و هم با دخترش ازدواج کرده بود، یعنی هم نسبت خویشاوندی داشت و هم داماد او بود.[7] [1] . ابوعلی اسکافی، محمد بن همام، منتخب الأنوار فی تاریخ الأئمة الأطهار(ع)، ص 53، قم، دلیل ما، چاپ اوّل، 1422ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 154، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق. [2] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ص 494، بیروت، دار القلم، چاپ اول؛ بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی - فارسی، ص 560، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1375ش. [3] . «او کسی است که از آب، انسانی را آفرید سپس او را نسب و سبب قرار داد [و نسل او را از این دو طریق گسترش داد] و پروردگار تو همواره توانا بوده است»؛ فرقان، 54. [4] . ر.ک: فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات، تحقیق: محمودی، محمد کاظم، ص 292، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1410ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(علیهم السلام)، ج 2، ص 181، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق؛ محدّث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 1، ص 316، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، 1421ق؛ دیلمی، حسن، غرر الأخبار و درر الآثار، ص 139، قم، دلیل ما، چاپ اوّل، 1427ق. [5] . حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 1، ص 538، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1411ق؛ ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج 7، ص 142، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق؛ اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج 8، ص 119، بیروت، دار الفکر، 1420ق. [6] . اثبات الوصیة، ص 133. [7] . شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 1، ص 538.
- [سایر] به چه دلیل امام، لقب (رضا) را داراست و چه کسی این لقب را برای امام نهاده است؟
- [سایر] به چه دلیل امام، لقب (رضا) را داراست و چه کسی این لقب را برای امام نهاده است؟
- [سایر] به حضرت آیت الله خمینی(رحمت الله علیه) از چه زمانی لقب «امام» داده شد و نخستین بار چه کسی ایشان را با این لقب خواند؟
- [سایر] چرا به امام رضا (ع)لقب غریب الغربا را داده اند و این لقب توسط چه کسی به ایشان داده شده و آیا امام دیگری نیز با این لقب خوانده شده است؟
- [سایر] جرا به نعمان بن ثابت امام حنفی گفته می شود ؟ خود او به خودش این لقب امامت را داد یا کسی به او این عنوان را عطا کرد؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اکرم (ص) ام المؤمنین لقب گرفته اند و ام المسلمین لقب نگرفته اند؟
- [سایر] لقب سورة آل عمران چیست؟
- [سایر] فاروق اعظم و صدیق اکبر لقب کیست ؟
- [سایر] غدیر چه معنایی دارد؟
- [سایر] ولایت به چه معنایی است ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول مانند محمّد واحمد، یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم، بگوید، یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحبّ است صلوات بفرستد.
- [آیت الله وحید خراسانی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم را مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه ان جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هروقت انسان اسم مبارک حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) مانند محمّد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم را بگوید یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله اردبیلی] هر گاه انسان اسامی مبارک حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مانند محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم و احمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا لقب و کنیه آن جناب مثل مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ابوالقاسم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بگوید یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله سیستانی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم را مانند محمد و احمد ، یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی ، و ابو القاسم بگوید یا بشنود ، اگر چه در نماز باشد ، مستحب است صلوات بفرستد .
- [آیت الله مظاهری] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مانند محمّد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم را بگوید یا بشنود، گرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ص) را مانند محمد و احمد؛ یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود؛ اگرچه در نماز باشد؛ مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله بروجردی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ع) مانند محمّد و احمد، یا لقب و کُنیة آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کلمه ای بگوید چنانچه آن کلمه معنی داشته باشد مثل (ق) که در زبان عرب به معنای این است که (نگهداری کن) چنانچه معنی آن را بداند و قصد آن معنی را نماید نمازش باطل می شود، و اگر قصد معنای آن را نکند ولی ملتفت معنای آن باشد نمازش باطل نمی شود و نیز اگر آن کلمه معنایی نداشته باشد و او هم آن را در معنایی استعمال نکند ولی اگر دو حرف یا بیشتر باشد در این دو صورت نیز بنابر احتیاط واجب نماز را باطل می کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است؛ چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است؛ به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده؛ سجده دوم او حساب می شود و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد که سجده اول امام بوده؛ باید به قصد سجده با امام سجده را تمام کند و دوباره با امام به سجده رود.