جرا به نعمان بن ثابت امام حنفی گفته می شود ؟ خود او به خودش این لقب امامت را داد یا کسی به او این عنوان را عطا کرد؟
جرا به نعمان بن ثابت امام حنفی گفته می شود ؟ خود او به خودش این لقب امامت را داد یا کسی به او این عنوان را عطا کرد؟ ابوحنیفه نعمان بن ثابت (80 150 هجری قمری/699-767م) فقیه و متکلم نامدار کوفه و پایه‌گذار مذهب حنفی از مذاهب چهارگانه‌ی اهل سنت است. اهل سنت او را (امام اعظم) و (سراج الائمه) لقب داده‌اند. پیروان ابوحنیفه را حنفی می‌نامند. وی در نزد اهل سنت یکی از بزرگ‌ترین فقها به شمار می‌رود. ابو حنیفه چون منصب قضاوت را که از سوی خلیفه منصور عباسی پیشنهاد شده بود نپذیرفت به امر خلیفه به زندان افکنده شد و شکنجه گردید. در سال 150 هجری در زندان در اثر مسمومیت یا شلاق درگذشت. مذهب حنفی بر هفت اصل استوار است که عبارت‌اند از: -1قرآن -2سنت -3 قول صحابه -4 قیاس و رأی -5 استحسان -6 اجماع -7 عرف آثار * کتاب (مسند) در حدیث که جمع‌آوری شاگردان او است * (المخارج) در فقه که روایت ابویوسف از او است. برخی به غلط کتاب‌هائی را به او نسبت داده‌اند از جمله (فقه‌الاکبر)؛ که عقاید اصیل ابوحنیفه را نشان می‌دهد؛ (العالم و المتعلٌم)؛ (فقه‌الابسَط). در فقه او اولین امام از ائمهٔ چهارگانهٔ اهل سنت در ترتیب زیر است. * ابوحنیفه نعمان بن ثابت * مالک ابن انس * محمد ادریس شافعی * احمد ابن حنبل شیوخ ابوحنیفه * عکرمه مولی عبدالله بن عباس متوفی 104 هجری قمری. * عطاء بن ابی رباح متوفی 114 هجری قمری. * نافع مولی ابن عمر متوفی 117 هجری قمری. * حماد بن ابی سلیمان متوفی 120 هجری قمری. شاگردان از شاگردان سرشناس ابوحنیفه می‌توان از افراد زیر نام برد: * زفر بن الزهیل متوفی 158 هجری قمری. * ابویوسف یعقوب بن ابراهیم الانصاری متوفی 182 هجری قمری. * محمد بن الحسن الشیبانی متوفی 189 هجری قمری. * داوود الطائی. * أسد بن عمرو. * الحسن بن زیاد اللؤلؤی الکوفی متوفی 204 هجری قمری. امام‌- پیشوا: قاموس، ج‌1، ص: 121 امام آنست که از وی پیروی و بوی اقتدا شود، خواه انسان باشد یا کتاب یا غیر آن، حق باشد یا باطل جمع آن ائمّه است. در قاموس گفته امام آنست که از وی پیروی شود رئیس باشد یا غیر آن، ریسمانی که بنّا بدیوار میکشد تا راست بنا کند، راه، متولّی امر، قرآن، پیغمبر، خلیفه، فرمانده لشگر، و آنچه بچّه هر روز یاد میگیرد، و نمونه‌ایکه از روی آن نظیر آنرا میسازند و ... ناگفته نماند معنی جامع امام، همان مقتدا بودن است، ریسمانی که بنّا از آن پیروی میکند و طبق آن بنا میکند، راهیکه انسان در امتداد آن قدم بر میدارد، کتابیکه میخواند همه امام و پیشوا و مقتدایند. در آیه (إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ) بقره: 124 مراد از امام، ابراهیم علیه السّلام است و از (لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ) میفهمیم که امامیکه خدا از او راضی است و امامیکه امامت او را خدا میدهد از ستمکاران برگزیده نمیشود (لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ). اگر گویند: کسیکه ظالم و ستمگر بود ولی توبه کرد و نیکو کار شد، یا کافر و مشرک بود و ایمان آورد چه مانعی دارد که چنین کسی از جانب خدا امام باشد؟ گوئیم: وجدان و فطرت حکم میکند که چنین کسی هم امام نباشد و خدا او را برای اینکار انتخاب نکند، درست است توبه و ایمان بسیاری از کارها را جبران میکند، ولی باز وجدان حکم میکند که خداوند فقط پاکان مطلق را برای اینکار انتخاب میکند نه آنانکه در گذشته ستمگر و مسلوب الاطمینان بوده و الآن توبه کرده‌اند و یا مشرک بوده و ایمان آورده‌اند، حقّا آن شاعر خوب گفته: لیس من اذنب ذنبا بامام کیف من اشرک دهرا و کفر ناگفته نماند: قرآن پیشوایان را بدو دسته تقسیم میکند، پیشوایان حقّ و پیشوایان باطل، مثل (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا) انبیاء:73 (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ) قصص: 41.
عنوان سوال:

جرا به نعمان بن ثابت امام حنفی گفته می شود ؟ خود او به خودش این لقب امامت را داد یا کسی به او این عنوان را عطا کرد؟


پاسخ:

جرا به نعمان بن ثابت امام حنفی گفته می شود ؟ خود او به خودش این لقب امامت را داد یا کسی به او این عنوان را عطا کرد؟

ابوحنیفه نعمان بن ثابت (80 150 هجری قمری/699-767م) فقیه و متکلم نامدار کوفه و پایه‌گذار مذهب حنفی از مذاهب چهارگانه‌ی اهل سنت است. اهل سنت او را (امام اعظم) و (سراج الائمه) لقب داده‌اند. پیروان ابوحنیفه را حنفی می‌نامند.
وی در نزد اهل سنت یکی از بزرگ‌ترین فقها به شمار می‌رود.
ابو حنیفه چون منصب قضاوت را که از سوی خلیفه منصور عباسی پیشنهاد شده بود نپذیرفت به امر خلیفه به زندان افکنده شد و شکنجه گردید. در سال 150 هجری در زندان در اثر مسمومیت یا شلاق درگذشت.
مذهب حنفی بر هفت اصل استوار است که عبارت‌اند از:
-1قرآن -2سنت -3 قول صحابه -4 قیاس و رأی -5 استحسان -6 اجماع -7 عرف
آثار
* کتاب (مسند) در حدیث که جمع‌آوری شاگردان او است
* (المخارج) در فقه که روایت ابویوسف از او است.
برخی به غلط کتاب‌هائی را به او نسبت داده‌اند از جمله (فقه‌الاکبر)؛ که عقاید اصیل ابوحنیفه را نشان می‌دهد؛ (العالم و المتعلٌم)؛ (فقه‌الابسَط).

در فقه او اولین امام از ائمهٔ چهارگانهٔ اهل سنت در ترتیب زیر است.
* ابوحنیفه نعمان بن ثابت
* مالک ابن انس
* محمد ادریس شافعی
* احمد ابن حنبل
شیوخ ابوحنیفه
* عکرمه مولی عبدالله بن عباس متوفی 104 هجری قمری.
* عطاء بن ابی رباح متوفی 114 هجری قمری.
* نافع مولی ابن عمر متوفی 117 هجری قمری.
* حماد بن ابی سلیمان متوفی 120 هجری قمری.

شاگردان
از شاگردان سرشناس ابوحنیفه می‌توان از افراد زیر نام برد:
* زفر بن الزهیل متوفی 158 هجری قمری.
* ابویوسف یعقوب بن ابراهیم الانصاری متوفی 182 هجری قمری.
* محمد بن الحسن الشیبانی متوفی 189 هجری قمری.
* داوود الطائی.
* أسد بن عمرو.
* الحسن بن زیاد اللؤلؤی الکوفی متوفی 204 هجری قمری.

امام‌- پیشوا:
قاموس، ج‌1، ص: 121
امام آنست که از وی پیروی و بوی اقتدا شود، خواه انسان باشد یا کتاب یا غیر آن، حق باشد یا باطل جمع آن ائمّه است. در قاموس گفته امام آنست که از وی پیروی شود رئیس باشد یا غیر آن، ریسمانی که بنّا بدیوار میکشد تا راست بنا کند، راه، متولّی امر، قرآن، پیغمبر، خلیفه، فرمانده لشگر، و آنچه بچّه هر روز یاد میگیرد، و نمونه‌ایکه از روی آن نظیر آنرا میسازند و ...

ناگفته نماند معنی جامع امام، همان مقتدا بودن است، ریسمانی که بنّا از آن پیروی میکند و طبق آن بنا میکند، راهیکه انسان در امتداد آن قدم بر میدارد، کتابیکه میخواند همه امام و پیشوا و مقتدایند.

در آیه (إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ) بقره: 124 مراد از امام، ابراهیم علیه السّلام است و از (لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ) میفهمیم که امامیکه خدا از او راضی است و امامیکه امامت او را خدا میدهد از ستمکاران برگزیده نمیشود (لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ).

اگر گویند: کسیکه ظالم و ستمگر بود ولی توبه کرد و نیکو کار شد، یا کافر و مشرک بود و ایمان آورد چه مانعی دارد که چنین کسی از جانب خدا امام باشد؟

گوئیم: وجدان و فطرت حکم میکند که چنین کسی هم امام نباشد و خدا او را برای اینکار انتخاب نکند، درست است توبه و ایمان بسیاری از کارها را جبران میکند، ولی باز وجدان حکم میکند که خداوند فقط پاکان مطلق را برای اینکار انتخاب میکند نه آنانکه در گذشته ستمگر و مسلوب الاطمینان بوده و الآن توبه کرده‌اند و یا مشرک بوده و ایمان آورده‌اند، حقّا آن شاعر خوب گفته:
لیس من اذنب ذنبا بامام کیف من اشرک دهرا و کفر

ناگفته نماند: قرآن پیشوایان را بدو دسته تقسیم میکند، پیشوایان حقّ و پیشوایان باطل، مثل (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا) انبیاء:73 (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ) قصص: 41.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین