تفسیر و شأن نزول آیه 103 سوره نساء چیست؟
به دنبال دستور نماز خوف در آیه 102 سوره نساء و لزوم به پاداشتن نماز حتی در حال جنگ، در این آیه می‌فرماید: «فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‏ جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقیمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کِتاباً مَوْقُوتاً»؛[1] و هنگامی که نماز را به پایان رساندید، خدا را یاد کنید ایستاده، نشسته، و در حالی‌که به پهلو خوابیده‌‌‏اید! و هر گاه آرامش یافتید (و حالت ترس زایل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهید؛ زیرا نماز، وظیفه ثابت و معیّنی برای مؤمنان است. برای این آیه شأن نزولی ذکر نشده است. در این آیه خداوند به مسلمانان دستور می‌دهد؛ حتی هنگامی که از نماز فارغ شدید – چه در جنگ و چه در هر حالت دیگر -  خدا را فراموش نکنید و همواره – چه ایستاده، چه نشسته و چه خوابیده - به یاد او باشید که رمز پیروزی شما همین یاد خدا است. بدون تردید استمرار یاد خدا در جنگ، روحیه مجاهدان را بالا می‌برد و نیروی آنان را به نیروی بی‌پایان الهی پیوند می‌دهد. آنان با اتکا به قدرت خداوند و با اطمینان از این‌که خدا همواره  یاور و پشتیبان آنها است، در شرایط روحی بسیار عالی قرار می‌گیرند و از توانایی‌های خود به خوبی استفاده می‌کنند. و از آن‌جا که به یاد خدا هستند و از روی ایمان می‌جنگند، خدا هم کمک‌های خویش را از آنها دریغ نمی‌کند. این است که در این آیه و برخی آیات دیگر، بر این مسئله تأکید شده که در حال جنگ همواره خدا را یاد کنید؛ چرا که یاد خدا با آنکه همیشه به انسان آرامش می‌دهد: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[2] اما انسان در جنگ بیشتر بدان نیازمند است. بسا یاد کردن خدا پس از نماز خوف برای جبران نقصان نماز باشد؛ زیرا کسی که نماز خود را به قصر می‌خواند مدتی معادل دو رکعتی که به جای نیاورده ذکر خدا بگوید، ولی واجب نیست که در گفتن ذکر حالتی مانند نمازگزاران داشته باشد، بلکه همان‌طور که به کارهای عادی مشغول است، زبانش نیز به ذکر خدا گویا باشد. و پس از پایان نبرد و بازگشتن به زندگی معمولی نماز را همان چهار رکعت ادا کند: «فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ».[3] البته ابن مسعود تفسیر دیگری از این آیه ارائه می‌دهد و می‌گوید؛ منظور آیه این است، هنگامی که اراده نماز کردید، اگر سالم هستید نماز را ایستاده، اگر قادر بر ایستادن نیستید، نماز را نشسته و اگر قادر بر نشستن نیستید، نماز را خوابیده بخوانید.[4] نقل شده است که وی به دنبال تفسیر این آیه، چنین گفت؛ خداوند هیچ کس را در ترک ذکر معذور نداشته، مگر آن فرد که عقل خویش را از کف داده باشد.[5] واژه «موقوت» که در آخر آیه آمده، از ماده «وقت» است. از ظاهر لفظ آیه بر می‌آید که نماز از همان اول تشریع، فریضه‌‏ای دارای وقت بود که باید هر نمازی را در وقت خودش انجام داد. اما ظاهراً وقت در نماز، کنایه از ثبات و عدم تغییر باشد؛ یعنی این‌که ظاهر لفظ منظور نیست، و نمی‌‏خواهد بگوید نماز فریضه‌‏ای است دارای وقت، بلکه در صدد بیان این مهم است که نماز فریضه‌‏ای است ثابت و غیر قابل تغییر. بنابر این اطلاق موقوت بر کلمه کتاب، اطلاق ملزوم بر لازمه چیزی است. و مراد از کتاب موقوت، کتابی مفروض و ثابت و غیر متغیر است. به عبارت دیگر، آیه می‌خواهد بگوید نماز به حسب اصل، دگرگونی نمی‌پذیرد، پس در هیچ حالی ساقط نمی‌‏شود. دلیل این نظر این است که معنای اوّل که در بدو نظر از ظاهر لفظ آیه به ذهن می‌‏رسد، با مضمون جمله‌‏های قبلی نمی‌‏سازد؛ زیرا مضمون آن جمله‌‏ها احتیاج به آن نداشت که متعرض موقوت بودن نماز شود، و بگوید نماز وقتی معین دارد. علاوه بر این‌که جمله «إِنَّ الصَّلاةَ ...» در مقام بیان علت جمله «فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ» است. و روشن است که ظاهر این تعلیل این است که مراد از موقوت بودن نماز ثابت بودن آن و ساقط نشدنش در هیچ حالی از احوال و مبدل نشدنش به چیز دیگر است؛ یعنی نماز نه ساقط می‌‏شود، و نه مانند روزه به چیز دیگری نظیر کفاره مبدل می‌‏شود.[6]   [1] . نساء، 103. [2] . رعد، 28. [3] . ر. ک: مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏2، ص 156، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش. [4] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏3، ص 158، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [5] . همان. [6] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏5، ص 63، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 5، ص 101، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
عنوان سوال:

تفسیر و شأن نزول آیه 103 سوره نساء چیست؟


پاسخ:

به دنبال دستور نماز خوف در آیه 102 سوره نساء و لزوم به پاداشتن نماز حتی در حال جنگ، در این آیه می‌فرماید: «فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‏ جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقیمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کِتاباً مَوْقُوتاً»؛[1] و هنگامی که نماز را به پایان رساندید، خدا را یاد کنید ایستاده، نشسته، و در حالی‌که به پهلو خوابیده‌‌‏اید! و هر گاه آرامش یافتید (و حالت ترس زایل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهید؛ زیرا نماز، وظیفه ثابت و معیّنی برای مؤمنان است.
برای این آیه شأن نزولی ذکر نشده است. در این آیه خداوند به مسلمانان دستور می‌دهد؛ حتی هنگامی که از نماز فارغ شدید – چه در جنگ و چه در هر حالت دیگر -  خدا را فراموش نکنید و همواره – چه ایستاده، چه نشسته و چه خوابیده - به یاد او باشید که رمز پیروزی شما همین یاد خدا است.
بدون تردید استمرار یاد خدا در جنگ، روحیه مجاهدان را بالا می‌برد و نیروی آنان را به نیروی بی‌پایان الهی پیوند می‌دهد. آنان با اتکا به قدرت خداوند و با اطمینان از این‌که خدا همواره  یاور و پشتیبان آنها است، در شرایط روحی بسیار عالی قرار می‌گیرند و از توانایی‌های خود به خوبی استفاده می‌کنند. و از آن‌جا که به یاد خدا هستند و از روی ایمان می‌جنگند، خدا هم کمک‌های خویش را از آنها دریغ نمی‌کند. این است که در این آیه و برخی آیات دیگر، بر این مسئله تأکید شده که در حال جنگ همواره خدا را یاد کنید؛ چرا که یاد خدا با آنکه همیشه به انسان آرامش می‌دهد: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[2] اما انسان در جنگ بیشتر بدان نیازمند است.
بسا یاد کردن خدا پس از نماز خوف برای جبران نقصان نماز باشد؛ زیرا کسی که نماز خود را به قصر می‌خواند مدتی معادل دو رکعتی که به جای نیاورده ذکر خدا بگوید، ولی واجب نیست که در گفتن ذکر حالتی مانند نمازگزاران داشته باشد، بلکه همان‌طور که به کارهای عادی مشغول است، زبانش نیز به ذکر خدا گویا باشد. و پس از پایان نبرد و بازگشتن به زندگی معمولی نماز را همان چهار رکعت ادا کند: «فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ».[3]
البته ابن مسعود تفسیر دیگری از این آیه ارائه می‌دهد و می‌گوید؛ منظور آیه این است، هنگامی که اراده نماز کردید، اگر سالم هستید نماز را ایستاده، اگر قادر بر ایستادن نیستید، نماز را نشسته و اگر قادر بر نشستن نیستید، نماز را خوابیده بخوانید.[4] نقل شده است که وی به دنبال تفسیر این آیه، چنین گفت؛ خداوند هیچ کس را در ترک ذکر معذور نداشته، مگر آن فرد که عقل خویش را از کف داده باشد.[5]
واژه «موقوت» که در آخر آیه آمده، از ماده «وقت» است. از ظاهر لفظ آیه بر می‌آید که نماز از همان اول تشریع، فریضه‌‏ای دارای وقت بود که باید هر نمازی را در وقت خودش انجام داد. اما ظاهراً وقت در نماز، کنایه از ثبات و عدم تغییر باشد؛ یعنی این‌که ظاهر لفظ منظور نیست، و نمی‌‏خواهد بگوید نماز فریضه‌‏ای است دارای وقت، بلکه در صدد بیان این مهم است که نماز فریضه‌‏ای است ثابت و غیر قابل تغییر. بنابر این اطلاق موقوت بر کلمه کتاب، اطلاق ملزوم بر لازمه چیزی است. و مراد از کتاب موقوت، کتابی مفروض و ثابت و غیر متغیر است.
به عبارت دیگر، آیه می‌خواهد بگوید نماز به حسب اصل، دگرگونی نمی‌پذیرد، پس در هیچ حالی ساقط نمی‌‏شود. دلیل این نظر این است که معنای اوّل که در بدو نظر از ظاهر لفظ آیه به ذهن می‌‏رسد، با مضمون جمله‌‏های قبلی نمی‌‏سازد؛ زیرا مضمون آن جمله‌‏ها احتیاج به آن نداشت که متعرض موقوت بودن نماز شود، و بگوید نماز وقتی معین دارد. علاوه بر این‌که جمله «إِنَّ الصَّلاةَ ...» در مقام بیان علت جمله «فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ» است. و روشن است که ظاهر این تعلیل این است که مراد از موقوت بودن نماز ثابت بودن آن و ساقط نشدنش در هیچ حالی از احوال و مبدل نشدنش به چیز دیگر است؛ یعنی نماز نه ساقط می‌‏شود، و نه مانند روزه به چیز دیگری نظیر کفاره مبدل می‌‏شود.[6]   [1] . نساء، 103. [2] . رعد، 28. [3] . ر. ک: مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏2، ص 156، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش. [4] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏3، ص 158، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [5] . همان. [6] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏5، ص 63، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 5، ص 101، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین