اصطلاحات اجبار، اکراه و اضطرار از عناوین ثانویه در تکلیف و احکام بوده که هم در فقه و هم در حقوق مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌اند و آثاری بر هر یک چه در جنبه حقوقی و مدنی، چه در جنبه جزایی و کیفری مترتب می‌باشد. اما به اقتضای پرسش کاربر، عمده تفاوت‌های این عناوین مورد ارزیابی و بیان می‌گردد. تفاوت اکراه و اجبار این است که اجبار در برخی از موارد، سبب سلب اراده شخص مجبور می‌شود، بر خلاف اکراه. همچنین تحقّق اکراه منوط به تهدید و حصول خوف است، بر خلاف اجبار. و دیگر این‌که اجبار باید از سوی حاکم و حکومت باشد بر خلاف اکراه که غالباً از سوی غیر حاکم صورت می‌گیرد. تفاوت اکراه و اضطرار نیز این است که در اضطرار، شرایط و موقعیّت تهدیدآمیز به طور طبیعی ایجاد شده و فرد انسانی در بروز آن دخالتی ندارد، اما در اکراه، منشأ خطر و تهدید همواره فرد انسانی است. همچنین اضطرار، سبب مخدوش شدن اختیار و محدودیت اراده‌ شخص مضطرّ نمی‌شود؛ اما اکراه سبب مخدوش و محدودیت اراده و اختیار شخص مُکرَه می‌گردد، و در آخر این‌که اکراه، موجب زوال حکم وضعی می‌شود؛ اما اضطرار سبب از بین رفتن حکم وضعی نمی‌شود. تفاوت اجبار و اضطرار نیز در سلب اراده فرد مجبور و عدم سلب اراده فرد مضظر و همچنین در منشأ آن دو می‌باشد که منشأ اجبار، گاهی بیرونی است و زمانی درونی است بر خلاف اضطرار که همیشه دارای منشأ درونی است.
اصطلاحات اجبار، اکراه و اضطرار از عناوین ثانویه در تکلیف و احکام بوده که هم در فقه و هم در حقوق مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند و آثاری بر هر یک چه در جنبه حقوقی و مدنی، چه در جنبه جزایی و کیفری مترتب میباشد. اما به اقتضای پرسش کاربر، عمده تفاوتهای این عناوین مورد ارزیابی و بیان میگردد.
تفاوت اکراه و اجبار این است که اجبار در برخی از موارد، سبب سلب اراده شخص مجبور میشود، بر خلاف اکراه. همچنین تحقّق اکراه منوط به تهدید و حصول خوف است، بر خلاف اجبار. و دیگر اینکه اجبار باید از سوی حاکم و حکومت باشد بر خلاف اکراه که غالباً از سوی غیر حاکم صورت میگیرد.
تفاوت اکراه و اضطرار نیز این است که در اضطرار، شرایط و موقعیّت تهدیدآمیز به طور طبیعی ایجاد شده و فرد انسانی در بروز آن دخالتی ندارد، اما در اکراه، منشأ خطر و تهدید همواره فرد انسانی است. همچنین اضطرار، سبب مخدوش شدن اختیار و محدودیت اراده شخص مضطرّ نمیشود؛ اما اکراه سبب مخدوش و محدودیت اراده و اختیار شخص مُکرَه میگردد، و در آخر اینکه اکراه، موجب زوال حکم وضعی میشود؛ اما اضطرار سبب از بین رفتن حکم وضعی نمیشود.
تفاوت اجبار و اضطرار نیز در سلب اراده فرد مجبور و عدم سلب اراده فرد مضظر و همچنین در منشأ آن دو میباشد که منشأ اجبار، گاهی بیرونی است و زمانی درونی است بر خلاف اضطرار که همیشه دارای منشأ درونی است.
- [سایر] آیا ادعای اکراه و اجبار در ضمن یک دادخواست صحیح است؟ و آیا ادعای اکراه و اجبار بعد از امضای رسید عادی مسموع است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر از روی فراموشی یا اجبار و اضطرار به قسم عمل نکند، تکلیف چیست؟
- [سایر] اگر پس از وقوع مصالحه (صلح) یک طرف ادعای اکراه یا اجبار کند آیا تاثیری در عقد دارد؟
- [سایر] اگر مردی از روی اجبار و اکراه حکم طلاق را امضا کند؛ آیا این طلاق صحیح است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] حکم نماز و روزه مسافری که با اکراه و اجبار به سفر رفته، پس از رسیدن به مسافت شرعی چیست؟
- [سایر] جایگاه فقه در حقوق ایران کجاست؟
- [آیت الله خامنه ای] حقوق اساتیدی که در دانشکده الهیّات، فقه و اصول تدریس می کنند، چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سبحانی] یع و سایر اعمال حقوقی از اموری نیست که بتوان شخصی را به انجام آن مجبور ساخت و خداوند می فرماید: ( لا إکراه فی الدین ) . آیا اجبار در امور قلبی، از جمله اجبار به بیع امکان پذیر است؟ در حالی که قانون مدنی تصریح دارد به این که انشای معامله به حکم معاملات صالحه، اکراه محسوب نمی شود و اجبار به معامله صدق نمی کند. لطفاً دیدگاه فقهی خود را مرقوم نمایید.
- [سایر] کسی که چشم طمع به منصب قضاوت دارد با کسی که آن را به اجبار و اکراه می پذیرد، چه تفاوتی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر مردی با اکراه، یا اجبار، یا فریب، با مرد یا کودک نابالغی لواط کند، و موجب پارگی مقعد گردد; آیا این جراحت ارش دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] ضامن نبودن پزشک به وسیله نصب اطّلاعیه در محلّ درمان یا اعلان در رسانهها ثابت نمیشود، بلکه باید خود بیمار یا ولیّ او پس از آگاهی از کیفیّت درمان شرط عدم ضمان را به صورت کتبی یا شفاهی قبول کند و چنانچه قبول شرط از روی اضطرار و ناچاری باشد، اشکال ندارد؛ ولی اگر اجبار و اکراه در بین باشد، پزشک ضامن است.
- [آیت الله وحید خراسانی] به مذهب ابی حنیفه و بعض دیگر از فقهای عامه کسی که به اجبار و اکراه زنش را طلاق دهد ان طلاق صحیح است ولی به مذهب امامیه باطل است بنابراین شخص شیعی بنا به قاعده الزام می تواند با زنی که با جبر و اکراه شوهرش او را طلاق داده در صورتی که پیرو مذهب ابی حنیفه یا هم رایان او باشد ازدواج کند
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر از روی فراموشی یا اجبار و اضطرار به قسم عمل نکند کفاره ندارد و قسمی که آدم وسواسی می خورد مثل این که می گوید و الله الآن مشغول نماز می شوم، ولی وسواس مانع می گردد اگر وسواس او طوری باشد که بی اختیار به قسم خود عمل نکند کفاره ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر از روی فراموشی یا اجبار و اضطرار به قسم عمل نکند کفاره ندارد و قسمی که آدم وسواسی می خورد مثل این که می گوید و الله الآن مشغول نماز می شوم، ولی وسواس مانع می گردد اگر وسواس او طوری باشد که بی اختیار به قسم خود عمل نکند کفاره ندارد.
- [آیت الله سیستانی] - اگر معتکف از روی فراموشی از مسجد خارج شود، اعتکاف باطل میشود و اگر معتکف از روی اکراه و اجبار از مسجد خارج شود، اعتکافش باطل نمیشود مگر مدّت خروجش طولانی گردد، به گونهای که صورت اعتکاف از بین برود که در این فرض، اعتکافش باطل میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در قرض باید (مقدار) و (جنس) معیّن باشد و نیز (قرض دهنده) و (گیرنده) هر دو بالغ و عاقل باشند و سفیه و ممنوع از تصرّف در اموال خود نباشند و این کار را از روی اراده و قصد انجام دهند، نه اجبار و اکراه یا شوخی.
- [آیت الله بهجت] تخلّف از قسم در صورت اضطرار یا فراموشی کفاره ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر روزهدار در روزه ماه رمضان عمداً و بدون اضطرار و اکراه یا رعایت واجب مهمتر یا مساوی کاری که روزه را باطل میکند، انجام دهد در صورتی که میدانسته که آن کار بر روزهدار حرام است یا در حرام بودن یا حلال بودن آن تردید داشته، قضا و کفاره بر او واجب میشود، ولی در پارهای موارد که در مسأله 1697 گفته خواهد شد تنها قضا واجب میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمی گیرد نمی تواند زن روزه دار خود را بر جماع اکراه نماید ولی اگر او را اکراه کرد کفاره بر مرد واجب نیست
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمی گیرد؛ نمی تواند زن روزه دار خود را اکراه به جماع کند؛ ولی اگر او را اکراه نماید؛ کفاره بر مرد نیز واجب نیست.