سلام علیکم. منظور از (سر انجام همه امور به خداوند برمی‌گردد و خداوند غایت الامور است) چیست؟ منظور از جمله (ما از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم) چیست؟ منظور از سوی چیست؟
موضوع مطرح شده در پرسش به چند صورت قابل بیان و تفسیر است: 1. منظور از آن این است که خداوند چون مبدا و آغاز همه موجودات است، بنابر این هر کس هر چه دارد خداوند به او داده است. به این معنا می‌توان گفت همه به خداوند بر می‌گردند. 2. منظور از این جملات، بیان عشق و علاقه ذاتی موجودات به خداوند است که همه عاشق خدا هستند؛ علاقه و میل به خداوند می‌تواند معلول یک از این دو عامل باشد: 1-2. تمام موجودات به دنبال کمال مطلق و رسیدن به موجود برتر هستند و هیچ موجودی برتر و کامل‌تر از خداوند نیست، بنابراین همه خواهان خداوند هستند. 2-2. از آن‌جا که هر کس هر چه دارد خداوند به او عطا کرده است و خداوند منشا اصلی همه خیرات است. بنابراین هر چیزی در درون ذات خود دائماً احساس نیاز به خداوند می‌کند.[1] همین مضمون در زبان شعری چنین بیان شده: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش.[2] 3. منظور از این جملات که ما همه به سوی او باز می‌گردیم این است که به ما اعلام ‏کند که این‌جا سرای جاویدان نیست زوال نعمت‌ها و کمبود مواهب و یا کثرت وفور آنها همه زودگذر است، و همه اینها وسیله‌‏ای است برای پیمودن مراحل تکامل، توجه به این دو اصل اساسی اثر عمیقی در ایجاد روح استقامت و صبر دارد.[3] 4. معنای این جملات این است که انسان اقرار و اعتراف کند به این‌که مملوک پروردگار است و بداند که اختیار ملک با مالک است و هر گونه تصرفی بخواهد می‌کند که این قسمت مفاد جمله اول است و مفاد جمله دوم اشاره به بقا نداشتن دنیا است که انسان بداند این دنیا محل گذر است و آنچه به حسب ظاهر هم مالک است بالاخره از او سلب خواهد شد و همه و همه به سوی مالک حقیقی که خداوند است بازگشت خواهند نمود.[4]   [1] . علامه طباطبایی در تفسیر آیه می‌گوید: وجود انسان و تمامی موجوداتی که تابع وجود آدمی هستند، چه قوای او و چه افعالش، همه قائم به ذات خدای عزیزی هستند که انسان را آفریده و ایجاد کرده، پس قوام ذات آدمی به او است و همواره محتاج او، در همه احوالش به او است، و در حدوثش و بقائش، مستقل از او نیست. و چون چنین است، رب او و مالک او هر گونه تصرفی که بخواهد در او می‌کند و خود او هیچ‌گونه اختیار و مالکیتی ندارد و به هیچ وجه مستقل از مالک خود نیست، مالک حقیقی وجودش و قوایش و افعالش. و اگر هم هستی او را و نیز قوا و افعال او را به خود او نسبت می‌دهند، مثلا می‌گویند فلانی وجود دارد قوا و افعالی دارد، چشم و گوش دارد، و یا اعمالی چون راه رفتن و سخن گفتن و خوردن و نوشیدن دارد، همین نسبت نیز به اذن مالک حقیقی او است که اگر مالک حقیقیش چنین اجازه‌‏ای نداده بود، همه این نسبت‌ها دروغ بود؛ زیرا او و هیچ موجودی دیگر مالک چیزی نیستند، و هیچ‌یک از این نسبت‏‌ها را ندارند، برای این‌که گفتیم: به هیچ وجه استقلالی از خود ندارند، هر چه دارند ملک او است. [2] . مولوی، مثنوی، دفتر اول. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 525، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش. [4] . طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 260، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش. این تفسیر از امام علی(ع) روایت شده است، آن‌حضرت فرمود: «اَمَّا قَوْلُکَ‏ اِنَّا لِلَّهِ‏ فَاِقْرَارٌ مِنْکَ‏ بِالْمُلْکِ‏ وَ اَمَّا قَوْلُکَ‏ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ‏ فَاِقْرَارٌ مِنْکَ بِالْهَلَاک‏». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 261، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
عنوان سوال:

سلام علیکم. منظور از (سر انجام همه امور به خداوند برمی‌گردد و خداوند غایت الامور است) چیست؟ منظور از جمله (ما از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم) چیست؟ منظور از سوی چیست؟


پاسخ:

موضوع مطرح شده در پرسش به چند صورت قابل بیان و تفسیر است:
1. منظور از آن این است که خداوند چون مبدا و آغاز همه موجودات است، بنابر این هر کس هر چه دارد خداوند به او داده است. به این معنا می‌توان گفت همه به خداوند بر می‌گردند.
2. منظور از این جملات، بیان عشق و علاقه ذاتی موجودات به خداوند است که همه عاشق خدا هستند؛ علاقه و میل به خداوند می‌تواند معلول یک از این دو عامل باشد:
1-2. تمام موجودات به دنبال کمال مطلق و رسیدن به موجود برتر هستند و هیچ موجودی برتر و کامل‌تر از خداوند نیست، بنابراین همه خواهان خداوند هستند.
2-2. از آن‌جا که هر کس هر چه دارد خداوند به او عطا کرده است و خداوند منشا اصلی همه خیرات است. بنابراین هر چیزی در درون ذات خود دائماً احساس نیاز به خداوند می‌کند.[1] همین مضمون در زبان شعری چنین بیان شده:
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش.[2]
3. منظور از این جملات که ما همه به سوی او باز می‌گردیم این است که به ما اعلام ‏کند که این‌جا سرای جاویدان نیست زوال نعمت‌ها و کمبود مواهب و یا کثرت وفور آنها همه زودگذر است، و همه اینها وسیله‌‏ای است برای پیمودن مراحل تکامل، توجه به این دو اصل اساسی اثر عمیقی در ایجاد روح استقامت و صبر دارد.[3]
4. معنای این جملات این است که انسان اقرار و اعتراف کند به این‌که مملوک پروردگار است و بداند که اختیار ملک با مالک است و هر گونه تصرفی بخواهد می‌کند که این قسمت مفاد جمله اول است و مفاد جمله دوم اشاره به بقا نداشتن دنیا است که انسان بداند این دنیا محل گذر است و آنچه به حسب ظاهر هم مالک است بالاخره از او سلب خواهد شد و همه و همه به سوی مالک حقیقی که خداوند است بازگشت خواهند نمود.[4]   [1] . علامه طباطبایی در تفسیر آیه می‌گوید: وجود انسان و تمامی موجوداتی که تابع وجود آدمی هستند، چه قوای او و چه افعالش، همه قائم به ذات خدای عزیزی هستند که انسان را آفریده و ایجاد کرده، پس قوام ذات آدمی به او است و همواره محتاج او، در همه احوالش به او است، و در حدوثش و بقائش، مستقل از او نیست. و چون چنین است، رب او و مالک او هر گونه تصرفی که بخواهد در او می‌کند و خود او هیچ‌گونه اختیار و مالکیتی ندارد و به هیچ وجه مستقل از مالک خود نیست، مالک حقیقی وجودش و قوایش و افعالش. و اگر هم هستی او را و نیز قوا و افعال او را به خود او نسبت می‌دهند، مثلا می‌گویند فلانی وجود دارد قوا و افعالی دارد، چشم و گوش دارد، و یا اعمالی چون راه رفتن و سخن گفتن و خوردن و نوشیدن دارد، همین نسبت نیز به اذن مالک حقیقی او است که اگر مالک حقیقیش چنین اجازه‌‏ای نداده بود، همه این نسبت‌ها دروغ بود؛ زیرا او و هیچ موجودی دیگر مالک چیزی نیستند، و هیچ‌یک از این نسبت‏‌ها را ندارند، برای این‌که گفتیم: به هیچ وجه استقلالی از خود ندارند، هر چه دارند ملک او است. [2] . مولوی، مثنوی، دفتر اول. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 525، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش. [4] . طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 260، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش. این تفسیر از امام علی(ع) روایت شده است، آن‌حضرت فرمود: «اَمَّا قَوْلُکَ‏ اِنَّا لِلَّهِ‏ فَاِقْرَارٌ مِنْکَ‏ بِالْمُلْکِ‏ وَ اَمَّا قَوْلُکَ‏ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ‏ فَاِقْرَارٌ مِنْکَ بِالْهَلَاک‏». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 261، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین