حضرت زینب(س) این جمله را در مجلس یزید در شام فرمود، زمانی که یزید در مجلسی عمومی، رو به حضرت زینب(س) نمود، و در حالتی که مست غرور بود گفت: خدا را شکر که شما را خوار نمود! بعد از حضرت زینب سؤال کرد: کار خدا را با برادر و اهل بیت(1) چگونه یافتی؟ یزید قصد داشت همه جنایات خویش را با نسبت دادن به خواست خدا صحیح جلوه داده و کارهای خود را بر اساس حق توجیه نماید! زینب کبری در جواب فرمود: "و ما رأیتُ الاّ جمیلاً...؛ هیچ چیز جز زیبایی ندیدم. اینان (امام حسین و یارانش) گروهی بودند که خداوند شهادت را برای آنان مقرّر نمود و در قیامت خداوند بین تو و آن‌ها قضاوت می‌نماید...".(2) حضرت زینب در این کلام کوتاه به معارف عظیمی اشاره نموده‌اند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: اوّلاً: انسان مؤمن و موحّد، همه امور را به اراده الهی می‌داند و قائل است که در عالم هستی هیچ چیز بدون اراده الهی واقع نمی‌شود که توحید افعالی نامیده می‌شود، پس آنچه واقع شود، یقیناً خداوند اراده نموده است و هر چه واقع نشود، خداوند نخواسته است. انسان موحّد چون می‌یابد که بر اساس مصلحت خداوند، این واقعه به وقوع پیوسته و حکمت خدا بر آن تعلّق گرفته، در هر لحظه و هر کاری به رضای او راضی است و آن حادثه را که خداوند پسندیده است، زیبا می‌یابد؛ هر چند آن حادثه به شهادت رسیدن برادران و فرزندان باشد. گر به اقلیم عشق رو آری همه آفاق گلستان بینی این اوج عرفان و عشق الهی است که: من از درمان و درد و صل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد قرآن در این مورد خطاب به پیامبر اسلام می‌فرماید: "شما جز آن نمی‌خواهید که خدا خواسته باشد؛ زیرا خدا دانا و حکیم است".(3) آری خداوند دانا و حکیم، هماره بر اساس حکمت و مصلحت حوادث جهان را ترتیب می‌دهد. ثانیاً: این بزرگواران همواره حیات خویش را در راه دین فدا نموده‌اند. امام حسین(ع) برای حفظ دین جدّش رسول خدا قیام نمود و به شهادت رسید. چه زیبایی از این بالاتر که شیرزنی در راه تحقق اهداف امام خویش، هر گونه سختی را بر خود هموار نماید، و در مقابل هر سختی، همچون کوهی، استوار ایستادگی نماید؟! این جا است که برای رسیدن به هدف، انسان هر گونه سختی را بر خویش هموار می‌نماید و سختی‌ها برایش شیرین می‌شود. ثالثاً: علاوه بر مسائل گذشته یزید قصد داشت اعمال زشت خود را به اراده الهی نسبت داده و کار خود را صحیح جلوه دهد. حضرت زینب در جواب گفت: "اراده خداوند بر شهادت این بزرگان تعلّق گرفته است اما بدان که در قیامت، سزای اعمال خویش را خواهی دید"، چرا که یزید با اختیار خویش این همه ستم به اهل بیت نمود. پی نوشت‌ها: 1. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 45، ص 115، باب 39. 2. همان. 3. انسان (76) آیه 30. www.eporsesh.com
حضرت زینب(س) این جمله را در مجلس یزید در شام فرمود، زمانی که یزید در مجلسی عمومی، رو به حضرت زینب(س) نمود، و در حالتی که مست غرور بود گفت: خدا را شکر که شما را خوار نمود! بعد از حضرت زینب سؤال کرد: کار خدا را با برادر و اهل بیت(1) چگونه یافتی؟
یزید قصد داشت همه جنایات خویش را با نسبت دادن به خواست خدا صحیح جلوه داده و کارهای خود را بر اساس حق توجیه نماید! زینب کبری در جواب فرمود: "و ما رأیتُ الاّ جمیلاً...؛ هیچ چیز جز زیبایی ندیدم. اینان (امام حسین و یارانش) گروهی بودند که خداوند شهادت را برای آنان مقرّر نمود و در قیامت خداوند بین تو و آنها قضاوت مینماید...".(2) حضرت زینب در این کلام کوتاه به معارف عظیمی اشاره نمودهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
اوّلاً: انسان مؤمن و موحّد، همه امور را به اراده الهی میداند و قائل است که در عالم هستی هیچ چیز بدون اراده الهی واقع نمیشود که توحید افعالی نامیده میشود، پس آنچه واقع شود، یقیناً خداوند اراده نموده است و هر چه واقع نشود، خداوند نخواسته است. انسان موحّد چون مییابد که بر اساس مصلحت خداوند، این واقعه به وقوع پیوسته و حکمت خدا بر آن تعلّق گرفته، در هر لحظه و هر کاری به رضای او راضی است و آن حادثه را که خداوند پسندیده است، زیبا مییابد؛ هر چند آن حادثه به شهادت رسیدن برادران و فرزندان باشد.
گر به اقلیم عشق رو آری
همه آفاق گلستان بینی
این اوج عرفان و عشق الهی است که:
من از درمان و درد و صل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
قرآن در این مورد خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: "شما جز آن نمیخواهید که خدا خواسته باشد؛ زیرا خدا دانا و حکیم است".(3)
آری خداوند دانا و حکیم، هماره بر اساس حکمت و مصلحت حوادث جهان را ترتیب میدهد.
ثانیاً: این بزرگواران همواره حیات خویش را در راه دین فدا نمودهاند. امام حسین(ع) برای حفظ دین جدّش رسول خدا قیام نمود و به شهادت رسید. چه زیبایی از این بالاتر که شیرزنی در راه تحقق اهداف امام خویش، هر گونه سختی را بر خود هموار نماید، و در مقابل هر سختی، همچون کوهی، استوار ایستادگی نماید؟!
این جا است که برای رسیدن به هدف، انسان هر گونه سختی را بر خویش هموار مینماید و سختیها برایش شیرین میشود.
ثالثاً: علاوه بر مسائل گذشته یزید قصد داشت اعمال زشت خود را به اراده الهی نسبت داده و کار خود را صحیح جلوه دهد. حضرت زینب در جواب گفت: "اراده خداوند بر شهادت این بزرگان تعلّق گرفته است اما بدان که در قیامت، سزای اعمال خویش را خواهی دید"، چرا که یزید با اختیار خویش این همه ستم به اهل بیت نمود.
پی نوشتها:
1. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 45، ص 115، باب 39.
2. همان.
3. انسان (76) آیه 30.
www.eporsesh.com
- [سایر] حضرت زینب(س) در روز عاشورا چند ساله بوده است؟ آیا حضرت زینب(س) فرزندی هم داشت؟
- [سایر] کمالات معنوی حضرت زینب (س) چگونه بود؟
- [سایر] حضرت زینب س چه فضیلت هایی داشتند؟
- [سایر] حضرت زینب س چه فضیلت هایی داشتند؟
- [سایر] چرا نام حضرت زینب(س) به عنوان یکی از چهار زن برتر عالم از زبان پیغمبر نمی باشد؟ آیا حضرت مریم برتر از حضرت زینب (س) می باشند؟
- [سایر] معنا و مقصود از جمله (ما رأیت الا جمیلا) حضرت زینب س چیست و در چه منابعی آمده است؟
- [سایر] معنای این جملة حضرت زینب (سلام اللّه علیها) که فرمود (ما رأیت الا جمیلاً) چیست ؟
- [سایر] آیا حضرت زینب (س) بااجازه شوهرشان در کربلا حضور داشتند؟
- [سایر] آیا قبر حضرت زینب س در مصر قرار دارد؟
- [سایر] خطبه حضرت زینب(س)چه نکاتی را داراست؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".