عبارت «الطرق إلی الله بعدد أنفاس الخلائق‏»؛ (راه‌های رسیدن به خدا، به تعداد تک تک افراد مخلوقات است)، سخن مشهوری است که برخی آن‌را به پیامبر اسلام(ص) نسبت داده‌اند،[1] و برخی هم آن‌را صرفاً یک اعتقاد و سخن صحیحی از سوی عارفان ‌شمرده‌اند.[2] شهرت این گفتار به حدّی است که کمتر کسی درباره صحّت و سقم آن، و یا انتسابش به پیشوایان معصوم(ع)، سخن به میان آورده است. بیشتر دانشمندان و اهل معرفت که می‌خواهند از رابطه بین انسان و خدا سخن بگویند، به این جمله استناد می‌کنند. عارفان و صوفیان و فیلسوفان، این سخن را همواره بر زبان داشته و نقل محافل خود می‌دانند. به مقداری که ضرورت اقتضا می‌کرد و در پرده‌برداری از این ابهام لازم بود، در منابع حدیثی جست‌وجو نمودیم، ولی در سخنان پیشوایان معصوم(ع)، هیچ اثری از این سخن نیافتیم. آنچه یافتیم این بود که، منشأ پیدایش، و شیوع و اشتهار این سخن، عرفا و اهل معرفت می‌باشند. این گفتار؛ در بین عرفا، به گونه‌های مختلفی نیز بیان شده است.[3] گذشته از عارفان، گروهی دیگر از اندیشمندان بزرگ فلسفه و حدیثی و اخلاق نیز به آن استناد کرده و یا در راستای آن، سخن گفته‌اند؛ مانند: علامه مجلسی،[4] ملاهادی سبزواری،[5] فیض کاشانی.[6] به هر حال؛ از سخن «الطرق إلی الله بعدد أنفاس الخلائق»، می‌توان چند معنا و مفهوم برداشت کرد؛ از جمله: 1. هر چه در آسمان و زمین است همه نشانه خدا هستند؛ لذا با تفکر در آنها می‌توان به خدای متعال رسید. 2. در سایه شریعت و راهنمایی امامان معصوم(ع) انسان می‌تواند از وسایل مختلفی برای تقرب الی الله استفاده کند. به دیگر سخن؛ انبیا و اولیا آمده‌اند تا انسان را به خدا دعوت کنند، و از نقطه نظر باطن و وجدان گذشته، از خارج برنامه‌ای برای او قرار دهند که انسان بر اساس آن برنامه عمل کند و به مقصود برسد. آن راه‌هایی را هم که برای وصول به مقصود معیّن کرده‌اند مختلف است.[7] 3. هر موجودی به جهت نفسانیّت خاصّی که دارد یک راه بخصوص از باطن خود به خدا دارد.[8] 4. نجم الدین رازی دایه، در منازل السائرین در ذیل این گفتار می‌گوید: راه‌های زیادی که وجود دارد به طور کلی بر سه نوع می‌توان تقسیم کرد: الف. راه صاحبان معاملات (کسانی که برای رسیدن به ثواب، اعمال نیک انجام می‌دهند)؛ مانند زیاد خواندن نماز، گرفتن روزه، تلاوت قرآن، حج و جهاد و سایر اعمال. کسانی که تنها خواسته‌اند از این راه به خدا برسند به زمان طولانی نیاز داشته‌اند. ب. راه مجاهدان و ریاضت‌پیشه‌گان در اخلاق، تزکیه نفس، تصفیه قلب از بدی‌ها، تخلیه روح و سعی در رسیدن به هر آنچه که موجب آبادانی باطن انسان می‌شود. این طریقت ابرار است. کسانی که از این راه به خدا رسیده‌اند، بیشتر از گروه اول هستند. ولی کمتر انسان‌هایی این‌گونه به خدا رسیده‌اند. ج. راه سائرین الی الله و طائرین بالله و آن راه اهل محبت با جذبه الهی است. کسانی که از این راه خواسته‌اند به خدا برسند، در ابتدای راه زیاد بودند اما کمتر کسانی به نهایت این راه رسیدند.[9] ناگفته نماند؛ درباره این سخن عارفان باید به دو نکته توجه داشت: یک. منظور از رسیدن به خدا، ارتباط فیزیکی با خدا نیست، بلکه رستن از عالم ماده و ناسوت، و خود را در عالم لاهوت یافتن و از هرگونه تعلّقات مادّی فارغ شدن، و هیچ چیز جز خدا ندیدن است. دو. یافتن این طریق و راه‌ها، جز با تعیین الهی و امر خدا و با کلام خدا و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) پذیرفته نیست؛ زیرا وقتی خداوند، بندگان خود را به چنین وصولی مأمور کرده است، باید خودش راهی را برای این وصول، تعیین کند. به‌علاوه؛ عرفان امری جدای از دین و مذهب نیست، بلکه همان حقیقت و باطن دین است. بنابراین، برنامه عملی عرفان هم به طور زیربنائی چیزی جز شریعت نیست، با این تفاوت که شریعت با نور معرفت عرفان ابعاد عمیق‌تری پیدا کرده و سالک را به هدفی بالاتر رهنمون می‌شود.[10] [1] . آملی، سید حیدر، جامع الأسرار و منبع الأنوار، ص 95، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1368ش. [2] . ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ج 1، ص 155، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق؛ رازی دایه، نجم الدین، منارات السائرین إلی حضرة الله و مقامات الطائرین، ص 230، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1425ق. [3] . مانند: «السّبیل الی الله کثیر»؛ ابو عبد الرحمن سلمی، محمد بن الحسین، طبقات الصوفیة، ص 353، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1424ق. «الطّرق الی الله عزّ و جلّ بعدد المؤمنین»؛ قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ج 1، ص 155. [4] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 64، ص 137، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق. [5] . سبزواری، شرح اسماء الحسنی، ج 1، ص660، دانشگاه تهران‏، چاپ اول، 1372ش‏.‏ [6] . فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج ‏4، ص 59، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)، چاپ اول، 1406ق. [7] . تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، ج ‏8، ص 17، مشهد، ملکوت نور قرآن، چاپ یازدهم، 1423ق. [8] . همان. [9] . منارات السائرین الی حضرة الله و مقامات الطائرین، ص 230. [10] . ر. ک: «طریق عملی عرفان»، سؤال 10229؛ «شریعت، طریقت، حقیقت»، سؤال 163؛ «ویژگی‌های عرفان اسلامی»، سؤال 1223.
عبارت «الطرق إلی الله بعدد أنفاس الخلائق»؛ (راههای رسیدن به خدا، به تعداد تک تک افراد مخلوقات است)، سخن مشهوری است که برخی آنرا به پیامبر اسلام(ص) نسبت دادهاند،[1] و برخی هم آنرا صرفاً یک اعتقاد و سخن صحیحی از سوی عارفان شمردهاند.[2] شهرت این گفتار به حدّی است که کمتر کسی درباره صحّت و سقم آن، و یا انتسابش به پیشوایان معصوم(ع)، سخن به میان آورده است. بیشتر دانشمندان و اهل معرفت که میخواهند از رابطه بین انسان و خدا سخن بگویند، به این جمله استناد میکنند. عارفان و صوفیان و فیلسوفان، این سخن را همواره بر زبان داشته و نقل محافل خود میدانند.
به مقداری که ضرورت اقتضا میکرد و در پردهبرداری از این ابهام لازم بود، در منابع حدیثی جستوجو نمودیم، ولی در سخنان پیشوایان معصوم(ع)، هیچ اثری از این سخن نیافتیم. آنچه یافتیم این بود که، منشأ پیدایش، و شیوع و اشتهار این سخن، عرفا و اهل معرفت میباشند. این گفتار؛ در بین عرفا، به گونههای مختلفی نیز بیان شده است.[3]
گذشته از عارفان، گروهی دیگر از اندیشمندان بزرگ فلسفه و حدیثی و اخلاق نیز به آن استناد کرده و یا در راستای آن، سخن گفتهاند؛ مانند: علامه مجلسی،[4] ملاهادی سبزواری،[5] فیض کاشانی.[6]
به هر حال؛ از سخن «الطرق إلی الله بعدد أنفاس الخلائق»، میتوان چند معنا و مفهوم برداشت کرد؛ از جمله:
1. هر چه در آسمان و زمین است همه نشانه خدا هستند؛ لذا با تفکر در آنها میتوان به خدای متعال رسید.
2. در سایه شریعت و راهنمایی امامان معصوم(ع) انسان میتواند از وسایل مختلفی برای تقرب الی الله استفاده کند. به دیگر سخن؛ انبیا و اولیا آمدهاند تا انسان را به خدا دعوت کنند، و از نقطه نظر باطن و وجدان گذشته، از خارج برنامهای برای او قرار دهند که انسان بر اساس آن برنامه عمل کند و به مقصود برسد. آن راههایی را هم که برای وصول به مقصود معیّن کردهاند مختلف است.[7]
3. هر موجودی به جهت نفسانیّت خاصّی که دارد یک راه بخصوص از باطن خود به خدا دارد.[8]
4. نجم الدین رازی دایه، در منازل السائرین در ذیل این گفتار میگوید: راههای زیادی که وجود دارد به طور کلی بر سه نوع میتوان تقسیم کرد:
الف. راه صاحبان معاملات (کسانی که برای رسیدن به ثواب، اعمال نیک انجام میدهند)؛ مانند زیاد خواندن نماز، گرفتن روزه، تلاوت قرآن، حج و جهاد و سایر اعمال. کسانی که تنها خواستهاند از این راه به خدا برسند به زمان طولانی نیاز داشتهاند.
ب. راه مجاهدان و ریاضتپیشهگان در اخلاق، تزکیه نفس، تصفیه قلب از بدیها، تخلیه روح و سعی در رسیدن به هر آنچه که موجب آبادانی باطن انسان میشود. این طریقت ابرار است. کسانی که از این راه به خدا رسیدهاند، بیشتر از گروه اول هستند. ولی کمتر انسانهایی اینگونه به خدا رسیدهاند.
ج. راه سائرین الی الله و طائرین بالله و آن راه اهل محبت با جذبه الهی است. کسانی که از این راه خواستهاند به خدا برسند، در ابتدای راه زیاد بودند اما کمتر کسانی به نهایت این راه رسیدند.[9]
ناگفته نماند؛ درباره این سخن عارفان باید به دو نکته توجه داشت:
یک. منظور از رسیدن به خدا، ارتباط فیزیکی با خدا نیست، بلکه رستن از عالم ماده و ناسوت، و خود را در عالم لاهوت یافتن و از هرگونه تعلّقات مادّی فارغ شدن، و هیچ چیز جز خدا ندیدن است.
دو. یافتن این طریق و راهها، جز با تعیین الهی و امر خدا و با کلام خدا و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) پذیرفته نیست؛ زیرا وقتی خداوند، بندگان خود را به چنین وصولی مأمور کرده است، باید خودش راهی را برای این وصول، تعیین کند. بهعلاوه؛ عرفان امری جدای از دین و مذهب نیست، بلکه همان حقیقت و باطن دین است. بنابراین، برنامه عملی عرفان هم به طور زیربنائی چیزی جز شریعت نیست، با این تفاوت که شریعت با نور معرفت عرفان ابعاد عمیقتری پیدا کرده و سالک را به هدفی بالاتر رهنمون میشود.[10] [1] . آملی، سید حیدر، جامع الأسرار و منبع الأنوار، ص 95، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1368ش. [2] . ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ج 1، ص 155، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق؛ رازی دایه، نجم الدین، منارات السائرین إلی حضرة الله و مقامات الطائرین، ص 230، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1425ق. [3] . مانند: «السّبیل الی الله کثیر»؛ ابو عبد الرحمن سلمی، محمد بن الحسین، طبقات الصوفیة، ص 353، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1424ق. «الطّرق الی الله عزّ و جلّ بعدد المؤمنین»؛ قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ج 1، ص 155. [4] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 64، ص 137، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق. [5] . سبزواری، شرح اسماء الحسنی، ج 1، ص660، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1372ش. [6] . فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج 4، ص 59، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)، چاپ اول، 1406ق. [7] . تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، ج 8، ص 17، مشهد، ملکوت نور قرآن، چاپ یازدهم، 1423ق. [8] . همان. [9] . منارات السائرین الی حضرة الله و مقامات الطائرین، ص 230. [10] . ر. ک: «طریق عملی عرفان»، سؤال 10229؛ «شریعت، طریقت، حقیقت»، سؤال 163؛ «ویژگیهای عرفان اسلامی»، سؤال 1223.
- [سایر] راههای رسیدن به حلم و بردباری چیست؟
- [سایر] گروهی بر این باورند که راههای رسیدن به خدا گوناگون است، حال چرا باید این راهها،خط کشی شود و معیار این خط کشی چیست؟
- [سایر] راههای شناخت خدا چیست؟
- [سایر] چگونه میتوان خشم خود را فرو برد؟ راههای رسیدن به حلم و بردباری چیست؟
- [سایر] چگونه میتوان خشم خود را فرو برد؟ راههای رسیدن به حلم و بردباری چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا میتوان زکات را به جای دادن به فقیر، در راههای دیگری که مورد رضایت خداوند است، مصرف نمود؟
- [سایر] راههای رقّت قلب چیست؟
- [سایر] بهترین راه رسیدن به معرفت خدا چیست؟
- [سایر] چرا خداوند در آیهٔ «ما یکون من نجوی ثلاثة إلا هو رابعهم» عدد چهار را ذکر کرد؟
- [آیت الله مظاهری] ما در اسلام داریم که راه برای رسیدن به خدا یکی است و آن پیروی از معصومین است و راه دیگری نیست و راههای دیگر به گمراهی است. یک روایت دیدم که می گفت ( الطرق الی الله بعدد نفوس الخلایق) 1. آیا این ها تناقض ندارد؟ 2. آیا سخن نقل شده از معصومین به ما رسیده است؟ معتبر است؟ صحیح است؟ 3. لطفا توضیح بدهید .
- [آیت الله اردبیلی] اگر حکومت صالح و شرعی احیانا مصلحت جامعه را در مهار جمعیّت و تنظیم خانواده تشخیص دهد، تشویق جامعه نسبت به آن با راهنمایی راههای حلال و منع از راههای حرام از قبیل سقط کردن جنین مانعی ندارد، ولی الزام افراد به محدود نمودن نسل جایز نیست.
- [آیت الله اردبیلی] زکات ما بین دو نصاب واجب نیست؛ پس اگر شماره شترهایی که دارد از نصاب اوّل که پنج عدد است بگذرد، تا به نصاب دوم که ده عدد است نرسیده، فقط باید زکات پنج عدد آن را بدهد و همچنین است در نصابهای بعد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بیگانگان از راههای مختلف مانند فرستادن امواج رادیویی یا تلویزیونی یا ماهوارهای و مانند آن در صدد ضربه زدن به اعتقادات و فرهنگ مسلمانان باشند، دفاع از فرهنگ و اعتقادات اسلامی بر هر مسلمانی واجب است و شایسته است از راه تقویت فرهنگ و اعتقادات مسلمانان واستفاده از فراوردههای علمی، از ضربه زدن دشمن به آن جلوگیری شود و از راههای دیگر مگر در موارد ضرورت استفاده نشود.
- [آیت الله سبحانی] کمترین عدد برای انعقاد نمازجمعه پنج نفر است که یکی از آنها امام می باشد.
- [آیت الله سیستانی] زنی که عادت عددیه دارد اگر خون از عدد روزهای عادت او بیشتر شود هر چند از ده روز تجاوز نکند بنابر احتیاط واجب در روزهای بعد از عدد عادت محرمات نفساء را ترک و واجبات مستحاضه را انجام دهد ، و اگر بیش از یک بار خون ببیند و بین آنها پاکی باشد به عدد ایام عادت خون را نفاس قرار دهد و احتیاطاً در ایام پاکی وسط و ایام خون زائد بر عادت ، محرمات نفساء را ترک و واجبات را انجام دهد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه گمان به عدد رکعات و یا افعال در نماز آیات برایش پیدا شود باید به گمان عمل نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شک کند که در رکوع آخر رکعت اول است یا رکوع اول رکعت دوم و فکرش به جایی نرسد، نمازش باطل است ولی اگر بداند در کدام رکعت است و در عدد رکوع شک کند؛ مثلاً شک کند که چهار رکوع کرده یا پنج رکوع، چنانچه شک او پیش از رسیدن به سجده بوده، رکوعی را که شک دارد به جا آورده یا نه، باید به جا آورد؛ ولی اگر به سجده رسیده باشد، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله بهجت] اگر چیزی را که مثل پارچه با متر و ذرع میفروشند، یا چیزی را که مثل گردو عددی معامله میکنند، بفروشد و زیادتر بگیرد، مثلاً ده عدد تخم مرغ بدهد و یازده عدد بگیرد، اشکال ندارد، ولی در بعضی از موارد کراهت دارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر تمام دندانهای کسی را از بین ببرند دیه آن دیه قتل است. و دیه هر کدام از دوازده دندان جلوی دهان که شش عدد در بالا و شش عدد در پایین میباشد پنجاه مثقال شرعی طلا و دیه هر کدام از شانزده دندان عقب دهان بیست و پنج مثقال شرعی طلا میباشد.
- [آیت الله مظاهری] زنی که در حیض عادت دارد، چه در وقت آن یا عدد آن یا هم در وقت و هم در عدد آن، اگر دو ماه پشت سر هم برخلاف عادت خود خونی ببیند که وقت آن یا شماره روزهای آن یا هم وقت و هم شماره روزهای آن یکی باشد، عادتش بر میگردد به آنچه در این دو ماه دیده است.