«شاکر» و «شکور» از ریشه «شکر» از صفات خداوند، در کنار ده‌ها صفت دیگر؛ مانند «غفور»، «صبور» و... است. ابن منظور در معنای شکر می‌گوید؛ شکر، شناخت احسان و نشر آن است که در وصف خدا و بنده هر دو آمده است.[1] در وصف خداوند؛ مانند «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ».[2] «وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ».[3] در بنده مانند وصف حضرت نوح(ع): «إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً».[4] بنابر این، شکور صیغه مبالغه است؛ یعنی بسیار تشکر کننده. شکر از خدا به معنای پاداش عمل صالح بنده است. و خداوند از این جهت شاکر و شکور است:[5] «وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ».[6] «وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ».[7] توضیح: منظور از شکرگزاری خداوند آن است که وی به مقداری که بندگان در مسیر طاعت او گام برمی‌دارند، آنها را مشمول مواهب و الطاف خویش می‌سازد، و از آنها تشکر و سپاس‌گزاری می‌کند، و از فضل خود بیش از آنچه استحقاق دارند بر آنها می‌افزاید: «فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِه».[8] خداوند منّان در آیه‌ای دیگر در همین ارتباط می‌فرماید: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم»؛[9] اگر از نعمت‌های الهی شکرگزاری کنید او هم آن نعمت‌ها را زیاد خواهد نمود. گفتنی است؛ براساس آیه شریفه: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ»؛[10] آیا جزای نیکی جز نیکی است؟! خداوندی که قدیم الاحسان است، و همه خیرات از سوی او سرچشمه می‌گیرد؛ کسی بر او حقی ندارد تا از او انتظار شکر و سپاس داشته باشد، اما در عین حال، پروردگار بخشنده و بخشایش‌گر اعمال نیک بندگان خود را نوعی احسان در حق خویش تلقی می‌کند، آن‌گاه پاداش اعمال آنها را شکر می‌نامد و می‌فرماید: «این پاداش شما است، و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است».[11] بدیهی است که شناخت این صفت(شکور) انسان را وامی‌دارد تا در زندگی خویش در راه خدا سعی و تلاش کنند؛ آنچه را که خداوند از دستورات و قوانین - اعم از فردی و اجتماعی - برای انسان مقرر نموده، در راه احیا و نشر آن تلاش کند؛ چرا که می‌داند سعی و تلاش وی در این دنیا بدون نتیجه و پاداش نخواهد ماند؛ در قبال پای‌بندی به این قوانین پاداشی در پیشگاه پروردگار خواهد داشت و خداوند از او قدردانی و تشکر خواهد نمود، و در روز حساب و پاداش می‌فرماید: «إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُورا».[12] [1] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏4، ص 423، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [2] . فاطر: 34. [3] . تغابن: 17. [4] . اسراء: 3. [5] . لسان العرب، ج‏4، ص: 423 [6] . بقره: 158. [7] . فاطر: 30. [8] . نساء، 173. امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را به طور کامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. [9] . ابراهیم، 7. [10] . الرحمن، 60. [11] . انسان، 22. [12] . همان.
«شاکر» و «شکور» از ریشه «شکر» از صفات خداوند، در کنار دهها صفت دیگر؛ مانند «غفور»، «صبور» و... است.
ابن منظور در معنای شکر میگوید؛ شکر، شناخت احسان و نشر آن است که در وصف خدا و بنده هر دو آمده است.[1] در وصف خداوند؛ مانند «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ».[2] «وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ».[3] در بنده مانند وصف حضرت نوح(ع): «إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً».[4]
بنابر این، شکور صیغه مبالغه است؛ یعنی بسیار تشکر کننده.
شکر از خدا به معنای پاداش عمل صالح بنده است. و خداوند از این جهت شاکر و شکور است:[5] «وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ».[6] «وَ یَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ».[7]
توضیح:
منظور از شکرگزاری خداوند آن است که وی به مقداری که بندگان در مسیر طاعت او گام برمیدارند، آنها را مشمول مواهب و الطاف خویش میسازد، و از آنها تشکر و سپاسگزاری میکند، و از فضل خود بیش از آنچه استحقاق دارند بر آنها میافزاید: «فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِه».[8]
خداوند منّان در آیهای دیگر در همین ارتباط میفرماید: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم»؛[9] اگر از نعمتهای الهی شکرگزاری کنید او هم آن نعمتها را زیاد خواهد نمود.
گفتنی است؛ براساس آیه شریفه: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ»؛[10] آیا جزای نیکی جز نیکی است؟! خداوندی که قدیم الاحسان است، و همه خیرات از سوی او سرچشمه میگیرد؛ کسی بر او حقی ندارد تا از او انتظار شکر و سپاس داشته باشد، اما در عین حال، پروردگار بخشنده و بخشایشگر اعمال نیک بندگان خود را نوعی احسان در حق خویش تلقی میکند، آنگاه پاداش اعمال آنها را شکر مینامد و میفرماید: «این پاداش شما است، و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است».[11]
بدیهی است که شناخت این صفت(شکور) انسان را وامیدارد تا در زندگی خویش در راه خدا سعی و تلاش کنند؛ آنچه را که خداوند از دستورات و قوانین - اعم از فردی و اجتماعی - برای انسان مقرر نموده، در راه احیا و نشر آن تلاش کند؛ چرا که میداند سعی و تلاش وی در این دنیا بدون نتیجه و پاداش نخواهد ماند؛ در قبال پایبندی به این قوانین پاداشی در پیشگاه پروردگار خواهد داشت و خداوند از او قدردانی و تشکر خواهد نمود، و در روز حساب و پاداش میفرماید: «إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُورا».[12] [1] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 4، ص 423، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [2] . فاطر: 34. [3] . تغابن: 17. [4] . اسراء: 3. [5] . لسان العرب، ج4، ص: 423 [6] . بقره: 158. [7] . فاطر: 30. [8] . نساء، 173. امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را به طور کامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. [9] . ابراهیم، 7. [10] . الرحمن، 60. [11] . انسان، 22. [12] . همان.
- [سایر] نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی را تبیین کنید؟
- [سایر] اگر به کثرت گرایی دینی معتقد نباشیم، آیا به صفت هادی بودن خداوند متعال خدشه وارد نمی شود؟[1]
- [سایر] انتظار در زندگی اجتماعی و فردی انسان چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] آثار تربیتی ایمان به قیامت در زندگی فردی و اجتماعی چیست؟
- [سایر] آثار تربیتی ایمان به قیامت در زندگی فردی و اجتماعی چیست؟
- [سایر] آثار تربیتی ایمان به قیامت در زندگی فردی و اجتماعی چیست؟
- [سایر] نقش ایمان به خدا در زندگی انسان چیست ؟
- [سایر] قرآن چه نقش و جایگاهی در شکل دادن به معرفت دینی یک مسلمان و نیز حیات فردی و اجتماعی او در دنیای امروز دارد؟
- [سایر] آیا زندگی اخروی فردی است یا اجتماعی یعنی همه در یک بهشت حضور دارند البته با اختلاف درجات؟
- [سایر] آیا اعتقاد به عصمت پیامبران و امامان(علیهم السلام) تأثیری منفی بر زندگی فردی و اجتماعی ما نمی گذارد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . لازمه ایمان به خداوند متعال و ایمان به انبیاء عظام صلوات الله علیهم اجمعین و ایمان به احکام الهی آن است که شخص مؤمن، قلباً از منکر و معصیت خداوند متعال، منزجر باشد، و منکر را قلباً انکار کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان علیهم السلام پیشانی را بر زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد وگرنه حرام است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم عوام که مقابل قبر امامان پیشانی را به زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد؛ اشکال ندارد و گرنه حرام است. مستحبات و مکروهات سجده:
- [امام خمینی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام میباشد و بعضی از مردم عوام که مقابل قبر امامان علیهم السلام پیشانی را به زمین می گذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد و گرنه حرام است.
- [آیت الله بروجردی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام میباشد و بعضی از مردم عوام که مقابل قبر امامان عَلَیْهمُالسَّلَام پیشانی را به زمین میگذارند، اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد و گرنه حرام است.
- [آیت الله علوی گرگانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام میباشد وبعضی از مردم عوام که مقابل امامان: پیشانی را به زمین میگذارند، اگر برای شکر خداوند متعال باشد، اشکال ندارد وگرنه حرام است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد. و بعضی از مردم که مقابل قبر ائمه: پیشانی را به زمین می گذارند، اگر برای شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد، و گرنه حرام است.
- [آیت الله سیستانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام میباشد ، و بعضی از مردم عوام که مقابل قبر امامان علیهمالسلام پیشانی را به زمین میگذارند اگر برای شکر خداوند متعال باشد ، اشکال ندارد ، و گر نه مشکل است . مستحبّات و مکروهات سجده :
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که وضو ندارد، خوب است اسم خداوند متعال را به هر زبانی که نوشته شده باشد مس ننماید.
- [آیت الله نوری همدانی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد و بعضی از مردم که مقابل قبر امامان – علیهم السلام – پیشانی را به زمین می گذارند ، اگر برای شکر خداوند متعال باشد ، اشکال ندارد ، و گرنه حرام است . مستحبات و مکروهات سجده