در احادیث؛ جهل و نادانی چگونه سرزنش شده است؟
ملاحظه آنچه اسلام در ابواب مختلف معرفت‌شناختی آورده، نشان می‌دهد که این آیین الهی، برای ساختن جامعه ارزشیِ مورد نظر خود، پیش و بیش از هر چیز دیگر، به اندیشه و شناخت و آگاهی، اهمّیت داده و انسان‌ها را از خطر «جهل» و به کار نینداختن اندیشه، بر حذر داشته است؛ لذا جهل و نادانی، در آیات و روایات از نگاه‌های مختلف مورد سرزنش قرار گرفته است که در این‌جا به مواردی اشاره می‌شود:‏ 1. بزرگ‌ترین مصیبت‏ امام علی(ع): «بزرگ‌ترین مصیبت، نادانی است».[1] زیرا سبب انواع مصائب دنیوی و اخروی می‌گردد.[2] امام صادق(ع): «هیچ مصیبت و بدبختی‏ای، بزرگ‌تر از نادانی نیست‏».[3] 2. ناگوارترین و بدترین بیماری‏ امام علی(ع): «ناگوارترین بیماری، نادانی است».[4] «نادانی، بدترین بیماری است».[5] 3. بدترین تنگدستی‏ پیامبر اسلام(ص): «ای علی! هیچ تنگدستی‌ای، بدتر از نادانی نیست».[6] امام علی(ع): «هیچ سرمایه‌ای به‌سان خردمندی و هیچ تنگدستی‌ای، مانند نادانی نیست».[7] 4. زیانبارترین دشمنان‏ امام علی(ع): «هیچ دشمنی، زیانبارتر از نادانی نیست».[8] امام رضا(ص): «دوست هر انسانی خِرَد او است و دشمن او نادانی‌اش».[9] 5. رسواترین کار زشت‏ امام علی(ع): «هیچ کار زشتی، رسوایی‌اش بیش از نادانی نیست».[10] «چقدر زشت است برای انسانِ خوش چهره که نادان باشد مانند خانه زیبایی که ساکنانش پلید باشند و یا باغی که جغد، آن‌را آباد کند. یا گله شترانی که گرگی از آن پاسداری کند».[11] برای آگاهی بیشتر درباره اهمیت و ارزش عقل و عاقل و نشانه‌های جهل نمایه‌های زیر را مطالعه کنید: 1. «رابطه علم، عقل و جهل»، سؤال 66519 2. «نشانه‌های جهل»، سؤال 29278 3. «نشانه‌های عقل و عاقل»، سؤال 74233   [1] . تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 185، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق. [2] . آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏2، ص 371، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1366ش. [3] . مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص 246، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق. [4] .  غرر الحکم و درر الکلم، ص 187. [5] . لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 42، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.‏ [6] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏1، ص 58، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ‏1429ق. [7] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 478، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [8] . مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏1، ص 304، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق. [9] . الکافی، ج ‏1، ص 26. [10] . عیون الحکم و المواعظ، ص 534. [11] . ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، ج ‏20، ص 306، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
عنوان سوال:

در احادیث؛ جهل و نادانی چگونه سرزنش شده است؟


پاسخ:

ملاحظه آنچه اسلام در ابواب مختلف معرفت‌شناختی آورده، نشان می‌دهد که این آیین الهی، برای ساختن جامعه ارزشیِ مورد نظر خود، پیش و بیش از هر چیز دیگر، به اندیشه و شناخت و آگاهی، اهمّیت داده و انسان‌ها را از خطر «جهل» و به کار نینداختن اندیشه، بر حذر داشته است؛ لذا جهل و نادانی، در آیات و روایات از نگاه‌های مختلف مورد سرزنش قرار گرفته است که در این‌جا به مواردی اشاره می‌شود:‏
1. بزرگ‌ترین مصیبت‏
امام علی(ع): «بزرگ‌ترین مصیبت، نادانی است».[1] زیرا سبب انواع مصائب دنیوی و اخروی می‌گردد.[2]
امام صادق(ع): «هیچ مصیبت و بدبختی‏ای، بزرگ‌تر از نادانی نیست‏».[3]
2. ناگوارترین و بدترین بیماری‏
امام علی(ع): «ناگوارترین بیماری، نادانی است».[4] «نادانی، بدترین بیماری است».[5]
3. بدترین تنگدستی‏
پیامبر اسلام(ص): «ای علی! هیچ تنگدستی‌ای، بدتر از نادانی نیست».[6]
امام علی(ع): «هیچ سرمایه‌ای به‌سان خردمندی و هیچ تنگدستی‌ای، مانند نادانی نیست».[7]
4. زیانبارترین دشمنان‏
امام علی(ع): «هیچ دشمنی، زیانبارتر از نادانی نیست».[8]
امام رضا(ص): «دوست هر انسانی خِرَد او است و دشمن او نادانی‌اش».[9]
5. رسواترین کار زشت‏
امام علی(ع):
«هیچ کار زشتی، رسوایی‌اش بیش از نادانی نیست».[10]
«چقدر زشت است برای انسانِ خوش چهره که نادان باشد مانند خانه زیبایی که ساکنانش پلید باشند و یا باغی که جغد، آن‌را آباد کند. یا گله شترانی که گرگی از آن پاسداری کند».[11]
برای آگاهی بیشتر درباره اهمیت و ارزش عقل و عاقل و نشانه‌های جهل نمایه‌های زیر را مطالعه کنید:
1. «رابطه علم، عقل و جهل»، سؤال 66519
2. «نشانه‌های جهل»، سؤال 29278
3. «نشانه‌های عقل و عاقل»، سؤال 74233   [1] . تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 185، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق. [2] . آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏2، ص 371، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1366ش. [3] . مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص 246، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق. [4] .  غرر الحکم و درر الکلم، ص 187. [5] . لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 42، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.‏ [6] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏1، ص 58، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ‏1429ق. [7] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 478، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [8] . مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏1، ص 304، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق. [9] . الکافی، ج ‏1، ص 26. [10] . عیون الحکم و المواعظ، ص 534. [11] . ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، ج ‏20، ص 306، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین