حسین بن محمد بن حسن دیار بکری از مورّخان قرن دهم است[1] که اطلاعات چندانی از وی در دست نیست. او ساکن مکه بود و مدتی سمت قضاوت آن‌جا را بر عهده داشت.[2] اثر مشهور وی کتاب «الخمیس فی احوال أنفس نفیس» است[3] که با عنوان «تاریخ الخمیس» شهرت دارد. دو اثر دیگر وی عبارت‌اند از: «أهبة الناسک و الحاج، لانتفاعه بها لدی الاحتجاج، علی المذاهب الأربعة»،[4] و «مساحة الکعبة و المسجد الحرام».[5] مذهب وی را مالکی گفته‌اند.[6] درباره زمان درگذشت او اختلاف نظر وجود دارد، برخی سال 966 یا پیش از آن‌را ذکر کرده‌اند،[7] اما یاد کردِ او از سلطان سلیم دوم[8] نشان می‌دهد که او تا سال 982 زنده بوده است. کتاب «تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس نفیس‏»؛ کتابی است که با استفاده از منابع متعدد، که در ابتدای کتاب از آنها نام برده شده است، درباره تاریخ اسلام و سیره پیامبر اکرم(ص) و اخبار صدر اسلام و نیز اخبار خلفاء و پادشاهان به بحث و بررسی می‌پردازد. مؤلف تمام تلاش خود را برای سنجش اخبار و تمییز صحیح از ناصحیح بکار برده و کتاب را بر یک مقدمه و سه رکن و یک خاتمه نگاشته است. [1] . عبد الغنی، عمر بن رضا، معجم المؤلفین، ج 4، ص 47، بیروت، مکتبة المثنی، بی‌تا؛ سرکیس، یوسف بن إلیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 2، ص 897، مصر، مطبعة سرکیس، 1346ق. [2] . همان. [3] . همان. [4] . حاجی خلیفة جلبی، مصطفی بن عبد الله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، ص 203، بغداد، مکتبة المثنی، 1941ق. [5] . معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 2، ص 897. [6] . همان؛ معجم المؤلفین، ج 4، ص 47. [7] . معجم المؤلفین، ج 4، ص 47؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 2، ص 897. [8] . ر. ک: دیار بکری‏، حسین بن محمد بن حسن‏، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس‏، ج ‏2، ص 391، دار الصادر، بیروت، بی‌تا.
حسین بن محمد بن حسن دیار بکری از مورّخان قرن دهم است[1] که اطلاعات چندانی از وی در دست نیست. او ساکن مکه بود و مدتی سمت قضاوت آنجا را بر عهده داشت.[2]
اثر مشهور وی کتاب «الخمیس فی احوال أنفس نفیس» است[3] که با عنوان «تاریخ الخمیس» شهرت دارد. دو اثر دیگر وی عبارتاند از: «أهبة الناسک و الحاج، لانتفاعه بها لدی الاحتجاج، علی المذاهب الأربعة»،[4] و «مساحة الکعبة و المسجد الحرام».[5]
مذهب وی را مالکی گفتهاند.[6] درباره زمان درگذشت او اختلاف نظر وجود دارد، برخی سال 966 یا پیش از آنرا ذکر کردهاند،[7] اما یاد کردِ او از سلطان سلیم دوم[8] نشان میدهد که او تا سال 982 زنده بوده است.
کتاب «تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس نفیس»؛ کتابی است که با استفاده از منابع متعدد، که در ابتدای کتاب از آنها نام برده شده است، درباره تاریخ اسلام و سیره پیامبر اکرم(ص) و اخبار صدر اسلام و نیز اخبار خلفاء و پادشاهان به بحث و بررسی میپردازد. مؤلف تمام تلاش خود را برای سنجش اخبار و تمییز صحیح از ناصحیح بکار برده و کتاب را بر یک مقدمه و سه رکن و یک خاتمه نگاشته است. [1] . عبد الغنی، عمر بن رضا، معجم المؤلفین، ج 4، ص 47، بیروت، مکتبة المثنی، بیتا؛ سرکیس، یوسف بن إلیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 2، ص 897، مصر، مطبعة سرکیس، 1346ق. [2] . همان. [3] . همان. [4] . حاجی خلیفة جلبی، مصطفی بن عبد الله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج 1، ص 203، بغداد، مکتبة المثنی، 1941ق. [5] . معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 2، ص 897. [6] . همان؛ معجم المؤلفین، ج 4، ص 47. [7] . معجم المؤلفین، ج 4، ص 47؛ معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج 2، ص 897. [8] . ر. ک: دیار بکری، حسین بن محمد بن حسن، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج 2، ص 391، دار الصادر، بیروت، بیتا.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] آیا در تاریخ شیعه، تعبیر به برادران اهل سنت آمده است؟ مگر اهل سنت، برادر ما شیعیان هستند؟
- [سایر] تواریخ معتبر اهل سنّت و شیعه را با ذکر نام مؤلف نام ببرید؟
- [سایر] اختلافات مذهب شیعه و سنی در چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] دختر شیعه با رضایت پدر به شرط عدم تغییر مذهب شیعه به عقد مرد سنی مذهب درآمده است، ولی بعد از عقد دختر تغییر مذهب از شیعه به سنی کرده است. پدر دختر با مخالفت دختر را به خانه برگردانده اما مرد سنی با دختر فرار کرده است. حکم عقد و حکم محرمیت دختر و پسر و رابطة آنها چگونه است؟
- [سایر] آیا در طول تاریخ شیعیان و علمایی از شیعه را داریم که سنی شده باشند؟ آیا این دلیل بر حقانیت اهل سنت است؟
- [سایر] آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا در مذهب شیعه جامع احادیث هم وجود دارد همانند کتاب صحیح بخاری و مسلم درمذهب اهل سنت؟ چنانچه جواب مثبت باشد لطفا نام آن ذکر فرمایید؟
- [سایر] اهل سنت چه کتاب هایی در مورد شیعه نوشته اند؟
- [سایر] مذهب شیعه و سنی از چه زمانی به وجود آمده است؟
- [آیت الله مظاهری] مرد شیعه میتواند با زن سنّی ازدواج کند و همچنین زن شیعه میتواند به عقد سنّی درآید ولی سزاوار نیست که این کار عملی شود.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله وحید خراسانی] بنا به نقل ابن قدامه در المغنی در مذهب ابی حنیفه و مذهب شافعی اگر کسی در معامله مغبون شود خیار غبن ندارد بنابراین اگر شیعه از شافعی یا حنفی مذهب چیزی خرید و بعد معلوم شد که فروشنده مغبون می باشد بنا به قاعده الزام خریدار شیعی می تواند فروشنده را به وفای به عقد ملزم کند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی از عامه بمیرد و از او یک دختر عامی مذهب بماند و برادری داشته باشد اگر برادر شیعه باشد و یا پس از مرگ برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام برادر شیعه می تواند انچه از ترکه میت زیاد می اید از باب تعصیب بگیرد هر چند تعصیب در مذهب شیعه باطل است و همچنین اگر شخصی از عامه یک خواهر عامی مذهب وارث داشته باشد و عموی ابوینی داشته باشد چنانچه عموی او شیعه باشد و یا بعد از مرگ پسر برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام می تواند انچه از باب تعصیب به او می رسد بگیرد و همچنین است حکم در سایر موارد تعصیب
- [آیت الله مظاهری] اهل کتاب پاک میباشند. 9 - مایعات مست کننده:
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوس) پاک می باشند.