در توضیح مطلب مورد پرسش چند نکته را باید توجه داشت: 1. مقصود از علت، علّت تامّه است که وجود معلول را ایجاب می‌کند و به آن ضرورت می‌دهد. علّت تامّه همان امری است که وجود معلول، مستند به آن است و فقط مستند به آن ‏می‌باشد؛ یعنی امکان ندارد وجود معلول از امر دیگری ناشی شود.[1] 2. علم عبارت است از: حضور معلوم نزد عالم.[2] 3. نسبت میان علم به معلول و علم به علت همان نسبتی است که میان خود معلول و خود علت برقرار می‌‏باشد؛ چون علم کاملاً مطابق با معلوم است.[3] 4. مقصود از علم به علت از آن نظر که علت است، این است که علم به علت به آن خصوصیتی که علت است؛ یعنی علم به همان جهت و حیثیتی که شی‏ء از آن جهت علت می‌باشد. حال با توجه مطالب گذشته می‌توان گفت؛ علم به علت از آن جهت که علت است، مستلزم علم به معلول است؛ به بیان دیگر، هنگامی که به علت آگاهی حاصل شود، در واقع علم به تمام کمالات وجود معلول حاصل شده است؛ زیرا همه‌ی کمالات معلول در نزد علت حاصل است، و بیان کردیم که علم عبارت است از: حضور معلوم نزد عالم و معلول با تمام وجود خود نزد علت حاصل است، بلکه معلول جلوه‌ای از جلوه‌های علت است. یعنی بعد از شناخته‌شدن علت، معلول چیزی از خود ندارد که ناشناخته باقی بماند. [1] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 261، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق. [2] . ر. ک: علامه طباطبائی، سید محمد حسین، بدایة الحکمة، ص 173 – 176، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بی‌تا. [3] . ر. ک: نهایة الحکمة، ص 261.
در توضیح مطلب مورد پرسش چند نکته را باید توجه داشت:
1. مقصود از علت، علّت تامّه است که وجود معلول را ایجاب میکند و به آن ضرورت میدهد. علّت تامّه همان امری است که وجود معلول، مستند به آن است و فقط مستند به آن میباشد؛ یعنی امکان ندارد وجود معلول از امر دیگری ناشی شود.[1]
2. علم عبارت است از: حضور معلوم نزد عالم.[2]
3. نسبت میان علم به معلول و علم به علت همان نسبتی است که میان خود معلول و خود علت برقرار میباشد؛ چون علم کاملاً مطابق با معلوم است.[3]
4. مقصود از علم به علت از آن نظر که علت است، این است که علم به علت به آن خصوصیتی که علت است؛ یعنی علم به همان جهت و حیثیتی که شیء از آن جهت علت میباشد.
حال با توجه مطالب گذشته میتوان گفت؛ علم به علت از آن جهت که علت است، مستلزم علم به معلول است؛ به بیان دیگر، هنگامی که به علت آگاهی حاصل شود، در واقع علم به تمام کمالات وجود معلول حاصل شده است؛ زیرا همهی کمالات معلول در نزد علت حاصل است، و بیان کردیم که علم عبارت است از: حضور معلوم نزد عالم و معلول با تمام وجود خود نزد علت حاصل است، بلکه معلول جلوهای از جلوههای علت است. یعنی بعد از شناختهشدن علت، معلول چیزی از خود ندارد که ناشناخته باقی بماند. [1] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 261، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق. [2] . ر. ک: علامه طباطبائی، سید محمد حسین، بدایة الحکمة، ص 173 – 176، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بیتا. [3] . ر. ک: نهایة الحکمة، ص 261.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] معاینات پزشکی که مستلزم لمس و نظر به نامحرم است چه صورت دارد؟
- [سایر] در بحث علت و معلول در تفسیر المیزان به نظر معتزله اشاره شده که نظر آنها در این باره با شیعه تفاوت دارد. لطفا نظر معتزله را شرح دهید.
- [آیت الله خامنه ای] آیا برای درمان ناباروری زنان به روش تلقیح مصنوعی که مستلزم نظر و لمس است، آیا ضرورت، مجوز این نظر و لمس میباشد؟
- [سایر] با سلام؛ به نظر شما فائده قانون علت و معلول در تحلیل وقایع سیاسی و اجتماعی چیست؟ و چگونه میتوان از آن استفاده کرد؟ با تشکر
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر دکترها به خانمی بگویند که حاملگی برایت خطرهایی دارد، آیا زن می تواند لوله های رحم خود را ببندد اگرچه مستلزم عقیم شدن دائم و یا مستلزم نظر و لمس حرام باشد؟ آیا این از مصادیق اضطرار است؟
- [سایر] نظر دین اسلام درباره علم ریاضی چیست؟
- [آیت الله سبحانی] ازدواج معلول ذهنی جایز است؟
- [سایر] در برهان علیت گفته می شود منظور از علت، علت تامه است و آن علتی است که با وجود آن معلول ضرورتاً به وجود می آید و نابودی معلول نشان دهنده نابودی علت است، در این صورت آیا علت و معلول در وجود به هم وابستگی متقابل پیدا نمی کنند؟ آیا علت می تواند وجودی مستقل از معلول داشته باشد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] نظر مبارک را پیرامون علم قاضی از نظر الحاق به اقرار یا بیّنه بیان بفرمائید و اگر علم قاضی طریق سوّمی میباشد حکم عفو چگونه است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خانمی نمی دانسته که گذاشتن دستگاه درون رحم مستلزم نظر و لمس حرام است و این کار را انجام داده لکن حالا فهمیده است، آیا باید آن را بیرون بیاورد؟ با توجّه به این که اگر آن را خارج نکند مجبور است هر چند وقت یک بار برای معاینه نزد دکتر برود این مستلزم نظر و لمس حرام است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پوشیدن لباسی که پارچه یا رنگ یا مدل دوخت آن برای کسی که میخواهد آن را بپوشد معمول نیست؛ مثل آن که اهل علم در شرایط عادی لباس نظامی بپوشند، در صورتی که مستلزم هتک حرمت باشد حرام است و در غیر این صورت کراهت شدید دارد و احتیاط استحبابی در ترک آن است.
- [آیت الله وحید خراسانی] در صورتی که دادن قران به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن از او واجب است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله سیستانی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام ، وگرفتن قرآن از او واجب است .
- [آیت الله خوئی] درصورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله وحید خراسانی] گذاشتن قران روی عین نجسی که خشک است در صورتی که مستلزم هتک باشد حرام و برداشتن ان واجب است
- [آیت الله مکارم شیرازی] 9 برای جلوگیری از انعقاد نطفه هر وسیله مشروعی که بی ضرر باشد و باعث نقص مرد یا زن نشود یعنی مرد یا زن برای همیشه از قابلیت تولید مثل ساقط نگردند، ذاتاً مجاز است; ولی اگر مستلزم نظر و لمس نامشروع می باشد، تنها در صورت ضرورت فردی یا اجتماعی جایز است.
- [آیت الله اردبیلی] نمایشهای متداول چنانچه مستلزم نظر و لمس نامحرم یا موجب اشاعه فساد و تهییج شهوت و یا توهین به مقدّسات مذهب و اولیای دین و دروغ و باطل نباشد، اشکال ندارد. همچنین بازیهای مختلف اگر در آنها آلات قمار و برد و باخت و ضرر جسمی یا روحی و یا اِتلاف و اِسراف مال در بین نباشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] به نظر بعضی از فقهاء مکرو ه است بر میّت چند مرتبه نماز بخوانند ، ولی این مطلب ثابت نیست ، و اگر میّت اهل علم و تقوا باشد بدون اشکال مکروه نیست .