یکی از ادات حرفی که در ادبیات عرب پیرامون آن گفتگوهای فراوانی انجام شده، حرف «واو مفرده» و تنها دارای یک حرف الفباست، اما پانزده قسم و کارکرد برای آن شمرده‌اند. یکی از مهم‌ترین کارکردهای آن، عطف است[1] که برای آن نیز هیجده ویژگی ذکر شده است که دیگر حروف عطف از این ویژگی برخوردار نیستند[2] و یکی از خصائص هیجده‌گانه برای واو عطف، آن است که واو برای عطف امور منفصله‌ای می‌آید که سابقاً به صورت اجمال از آنان یاد شده است. بدین توضیح که ابتدا یک مقسم به صورت کلی ذکر می‌شود و بعد به وسیله «واو» افراد و مصادیق آن تقسیم می‌گردد، مانند: «وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائِی إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ‏».[3] در این‌جا «آباء» به معنای «پدران»، واژگانی کلی است که مصادیقش بعد از آن و با استفاده از واو عطف اعلام شده است «ابراهیم و اسحاق و یعقوب». ممکن است اشکال شود به این‌که عطف امور منفصله به صورت تقسیم و بیان افراد و مصادیق یک مقسم، اختصاصی به «واو» ندارد، بلکه حرف عطف «او» نیز در صورتی که برای تقسیم بیاید در این ویژگی با «واو» مشارکت دارد، مانند: «الکلمة اسم او فعل او حرف». در جواب گفته می‌شود: «هر چند در باب تقسیم همان‌گونه که «او» صحیح است، «واو» نیز صحیح است، ولی در نحوه و چگونگی دلالتشان فرق است؛ بدین توضیح که استعمال «واو» به اعتبار اجتماع اقسام در مقسم است، اما استعمال «او» به اعتبار قسیم و ضدیت هرکدام از اقسام با یکدیگر است؛[4] یعنی هرگاه اراده و تفهیم «اجتماع اقسام در مقسم» مراد گوینده باشد و متکلم بخواهد بر نقطه اشتراک تأکید کرده و بگوید که تمام اینها در یک چیز با هم شریکند از حرف عطف «واو» استفاده کرده، ولی هرگاه مراد گوینده، تأکید بر «ضدیت اقسام با یکدیگر» باشد و متکلم بخواهد بر نقطه افتراق تأکید نماید، از حرف «او» استفاده می‌کند. [1] . صفایی بوشهری، غلامعلی‏، ترجمه و شرح مغنی الأدیب،‏ ج 3، ص 377، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387 ش. [2] . حسینی طهرانی، هاشم‏، علوم العربیة، ج 2، ص 685، تهران، مفید، چاپ دوم، 1364ش. [3] . «و من از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کردم.»، یوسف، 38. [4] . علوم العربیة، ج ‏2، ص 685 – 686.
در چه جاهایی (واو) به معنای (او) میآید؟ مثلاً از کجا بدانیم در آیه سوم سوره بقره (واو) به معنای (او) است یا نه، آیا در ادبیات عرب قرینهای برای تشخیص وجود دارد؟
یکی از ادات حرفی که در ادبیات عرب پیرامون آن گفتگوهای فراوانی انجام شده، حرف «واو مفرده» و تنها دارای یک حرف الفباست، اما پانزده قسم و کارکرد برای آن شمردهاند. یکی از مهمترین کارکردهای آن، عطف است[1] که برای آن نیز هیجده ویژگی ذکر شده است که دیگر حروف عطف از این ویژگی برخوردار نیستند[2] و یکی از خصائص هیجدهگانه برای واو عطف، آن است که واو برای عطف امور منفصلهای میآید که سابقاً به صورت اجمال از آنان یاد شده است. بدین توضیح که ابتدا یک مقسم به صورت کلی ذکر میشود و بعد به وسیله «واو» افراد و مصادیق آن تقسیم میگردد، مانند: «وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائِی إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ».[3] در اینجا «آباء» به معنای «پدران»، واژگانی کلی است که مصادیقش بعد از آن و با استفاده از واو عطف اعلام شده است «ابراهیم و اسحاق و یعقوب».
ممکن است اشکال شود به اینکه عطف امور منفصله به صورت تقسیم و بیان افراد و مصادیق یک مقسم، اختصاصی به «واو» ندارد، بلکه حرف عطف «او» نیز در صورتی که برای تقسیم بیاید در این ویژگی با «واو» مشارکت دارد، مانند: «الکلمة اسم او فعل او حرف». در جواب گفته میشود: «هر چند در باب تقسیم همانگونه که «او» صحیح است، «واو» نیز صحیح است، ولی در نحوه و چگونگی دلالتشان فرق است؛ بدین توضیح که استعمال «واو» به اعتبار اجتماع اقسام در مقسم است، اما استعمال «او» به اعتبار قسیم و ضدیت هرکدام از اقسام با یکدیگر است؛[4] یعنی هرگاه اراده و تفهیم «اجتماع اقسام در مقسم» مراد گوینده باشد و متکلم بخواهد بر نقطه اشتراک تأکید کرده و بگوید که تمام اینها در یک چیز با هم شریکند از حرف عطف «واو» استفاده کرده، ولی هرگاه مراد گوینده، تأکید بر «ضدیت اقسام با یکدیگر» باشد و متکلم بخواهد بر نقطه افتراق تأکید نماید، از حرف «او» استفاده میکند. [1] . صفایی بوشهری، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الأدیب، ج 3، ص 377، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387 ش. [2] . حسینی طهرانی، هاشم، علوم العربیة، ج 2، ص 685، تهران، مفید، چاپ دوم، 1364ش. [3] . «و من از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کردم.»، یوسف، 38. [4] . علوم العربیة، ج 2، ص 685 – 686.
- [سایر] آیه الکرسی فقط آیه 255 سوره بقره است یا آیات 255 تا 257 سوره بقره است؟
- [سایر] مضمون آیه انفاق در سوره بقره (آیه 274) چگونه است؟
- [سایر] اختلاف میان آیه 233 سوره بقره و آیه 15 سوره احقاف چگونه توجیه پذیر است؟
- [سایر] آیه 102 سوره بقره را تفسیر کنید؟
- [سایر] منظور از آیه 286 سوره بقره چیست؟
- [سایر] مضمون آیه حکمت ( آیه 269 سوره بقره ) چیست؟
- [سایر] مفهوم ایه ی228 سوره ی بقره
- [سایر] شان نزول آیه 223 سوره بقره چیست؟
- [سایر] آیه 273 سوره بقره را تفسیر کنید؟
- [سایر] آیه 28 سوره بقره را تفسیر کنید؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس والصافات واحزاب وآیْ الکرسی وآیه پنجاه وچهارم از سوره اعراف وسه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است برای راحت شدن محتضر؛ بر بالین او سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره را بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله خوئی] مستحب است برای راحتشدن محتضر بر بالین او سورة مبارکه" یس" و" الصافات" و" احزاب" و" آیة الکرسی" و آیة پنجاه و چهارم از سورة اعراف و سه آیة آخر سوره بقره را، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف (إنَّ ربَّکُمُ اللهُ الّذی خَلَقَ السموات و الارض) تا آخر، و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر ، در بالین او سوره مبارکه یس ، و صافّات ، و احزاب ، و آیة الکرسی ، و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف ، و سه آیه آخر سوره بقره ، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند .