روایت مورد اشاره در پرسش، در منابع معتبر اولیه شیعی وجود ندارد، بلکه به غیر از نهج الفصاحه - که از منابع متأخر بوده و در موارد بسیاری از منابع اهل سنت نقل می‌کند- کتابهایی چون ریاض السالکین[1] - که آن هم از تألیفات نسبتاً متأخر است – به نقل این روایت پرداخته‌اند: «قال صلّی اللّه علیه و آله: لیس عدوّک الذی إن قتلته آجرک اللّه فی قتله، و إن قتلک أدخلک الجنّة، و لکنّ أعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک و امرأتک التی تضاجعک‏ و أولادک الذین من صلبک‏». دشمنت آن فردی نیست که اگر او را بکشی خدا در کشتن او به تو پاداش خواهد داد، بلکه بدترین دشمنان تو، نفس خودت است که در اندرونت جای دارد، همسرت است که با او همبستر می‌شوی و فرزندانی که از نسل تو هستند! با این وجود و حتی اگر در سند روایت خدشه کنیم، اما محتوای آن قابل پذیرش بوده و با آیات قرآن نیز منطبق است؛ چرا که اولاً: موضوع دشمنی تنها به همسران اختصاص ندارد، بلکه علاوه بر همسر، شامل خود انسان و فرزندانش هم شده و نشانگر آن است که همه اینها می‌توانند بالقوه بدترین دشمن انسان بوده و به او آسیب برسانند. ثانیاً: این دشمنی ناظر به تمام همسران و فرزندان نبوده، بلکه تنها تعدادی از آنها می‌توانند چنین باشند. ثالثاً: این روایت، در حقیقت تفسیری از این آیه است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم‏»؛[2] ای کسانی که ایمان آورده‌‏اید! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشید و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را می‌بخشد) چرا که خداوند بخشنده و مهربان است. واژه «ازواج» در این آیه می‌تواند شامل مطلق همسر یعنی هم مرد و هم زن شود. در این آیه، خدای متعال بعضی از فرزندان و همسران را دشمن مؤمنان شمرده است. البته این دشمنی مربوط به ایمان است؛ به دلیل آن‌که آنها همسران و پدران خود را وادار می‌کنند دست از ایمان به خدا بردارند، و بعضی از اعمال نیکو؛ مانند جهاد، انفاق و... را انجام ندهند، و یا بعضی از گناهان کبیره را مرتکب شوند، و ممکن است مؤمنان به خاطر محبتی که به همسر و فرزندشان دارند، در مواردی که نباید از آنان اطاعت کنند؛ خواسته آنان را عملی کنند و به همین دلیل، آیه شریفه با آنکه توصیه به عفو و گذشت و چشم­پوشی می‌کند، اما به این نکته نیز اشاره می‌کند که برخی از همسران و فرزندان می‌توانند در مسیر پیشرفت انسان به عنوان یک عامل بازدارنده و یک دشمن ارزیابی شوند. بنابر این، آن گروه از زنان و فرزندانی دشمن انسان به شمار می‌روند که مانع رشد و تعالی دینی و معنوی شوهران و پدران خود شده، و آنان را از جهاد و تلاش مادی و معنوی در را خدا باز می‌دارند. [1] . کبیر مدنی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، محقق، مصحح، حسینی امینی، محسن، ج 2، ص 392، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق. [2] . تغابن، 14.
با سلام. در حدیث: (أعدی عدوّک زوجتک الّتی تضاجعک و ما ملکت یمینک)؛ خطرناکترین دشمن تو همسر تو است که با تو همخواب و مملوک تو است.(نهج الفصاحه 392) آیا منظور پیامبر(ص) تمام زنان است؟! یا در مورد گروه خاصی از آنها است؟
روایت مورد اشاره در پرسش، در منابع معتبر اولیه شیعی وجود ندارد، بلکه به غیر از نهج الفصاحه - که از منابع متأخر بوده و در موارد بسیاری از منابع اهل سنت نقل میکند- کتابهایی چون ریاض السالکین[1] - که آن هم از تألیفات نسبتاً متأخر است – به نقل این روایت پرداختهاند: «قال صلّی اللّه علیه و آله: لیس عدوّک الذی إن قتلته آجرک اللّه فی قتله، و إن قتلک أدخلک الجنّة، و لکنّ أعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک و امرأتک التی تضاجعک و أولادک الذین من صلبک».
دشمنت آن فردی نیست که اگر او را بکشی خدا در کشتن او به تو پاداش خواهد داد، بلکه بدترین دشمنان تو، نفس خودت است که در اندرونت جای دارد، همسرت است که با او همبستر میشوی و فرزندانی که از نسل تو هستند!
با این وجود و حتی اگر در سند روایت خدشه کنیم، اما محتوای آن قابل پذیرش بوده و با آیات قرآن نیز منطبق است؛ چرا که اولاً: موضوع دشمنی تنها به همسران اختصاص ندارد، بلکه علاوه بر همسر، شامل خود انسان و فرزندانش هم شده و نشانگر آن است که همه اینها میتوانند بالقوه بدترین دشمن انسان بوده و به او آسیب برسانند.
ثانیاً: این دشمنی ناظر به تمام همسران و فرزندان نبوده، بلکه تنها تعدادی از آنها میتوانند چنین باشند.
ثالثاً: این روایت، در حقیقت تفسیری از این آیه است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم»؛[2] ای کسانی که ایمان آوردهاید! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشید و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را میبخشد) چرا که خداوند بخشنده و مهربان است.
واژه «ازواج» در این آیه میتواند شامل مطلق همسر یعنی هم مرد و هم زن شود. در این آیه، خدای متعال بعضی از فرزندان و همسران را دشمن مؤمنان شمرده است. البته این دشمنی مربوط به ایمان است؛ به دلیل آنکه آنها همسران و پدران خود را وادار میکنند دست از ایمان به خدا بردارند، و بعضی از اعمال نیکو؛ مانند جهاد، انفاق و... را انجام ندهند، و یا بعضی از گناهان کبیره را مرتکب شوند، و ممکن است مؤمنان به خاطر محبتی که به همسر و فرزندشان دارند، در مواردی که نباید از آنان اطاعت کنند؛ خواسته آنان را عملی کنند و به همین دلیل، آیه شریفه با آنکه توصیه به عفو و گذشت و چشمپوشی میکند، اما به این نکته نیز اشاره میکند که برخی از همسران و فرزندان میتوانند در مسیر پیشرفت انسان به عنوان یک عامل بازدارنده و یک دشمن ارزیابی شوند.
بنابر این، آن گروه از زنان و فرزندانی دشمن انسان به شمار میروند که مانع رشد و تعالی دینی و معنوی شوهران و پدران خود شده، و آنان را از جهاد و تلاش مادی و معنوی در را خدا باز میدارند. [1] . کبیر مدنی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، محقق، مصحح، حسینی امینی، محسن، ج 2، ص 392، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق. [2] . تغابن، 14.
- [سایر] منظور از حدیث 919 در کتاب (نهج الفصاحه) که در آن خداوند فرمود: (...در حالی که تو در صلب آدم بودی، من آسانتر از این را از تو خواستم که چیزی را با من شریک نکنی، اما تو دریغ نمودی). خداوند متعال در این سخن به چه چیزی اشاره میکنند؟
- [سایر] با توجه به دو حدیث زیر دیدگاه اسلام راجع به حضور زنان در مساجد و اقامه نماز با جماعت یا سایر عبادات چیست؟ امام صادق (ع) : بهترین مساجد برای زنان خانه هایتان می باشد .وسائل الشیعه،ج 3،ص 510. پیامبر اکرم(ص):هرگاه همسر یکی از شما جهت رفتن به مسجد اذن خواست ،او را مانع نشوید. صحیح بخاری ،ج 1،ص262.
- [سایر] سلام، در مورد این حدیث سوالاتی داشتم: (الإمامُ الصادِقِ علیه السلام: اَلعَبدُ کُلَّما إزدادَ لِلنِّساءِ حُبّاً، إزدادَ فِی الإیمانِ فَضْلاً). هرچه زن دوستی بنده افزایش یابد، بر ایمانش افزوده میشود. (من لا یحضر الفقیه ج 3 ص 384). اول. منظور از نساء در روایت همسر است یا مطلق زنان؟ دوم. اگر منظور همه خانمها است محبت داشتن به همه خانمهای محرم و نامحرم درست است؟ چه نوع محبتی منظور است؟ سوم. در روایات دیگر از خصایص نبی گرامی اسلام(ص) علاقه به بانوان ذکر شده، این علاقه یعنی چه؟ منظورمان تکریم و با دید محترمانه و انسانی به خانمها داشتن است؟ چهارم. برخی علاقه به بانوان را دلیل برای تعدد زوجات پیامبر میدانند، چه پاسخی به این افراد باید داد؟
- [سایر] کلینی در کافی باب مستقلی با عنوان "زنان از زمین ارث نمیبرند" آورده است. وی در این مورد از ابی جعفر؛ روایت کرده است که گفت: (زنان از زمین سهمیه ارث ندارند) و طوسی در تهذیب از میسر نقل کرده که گفت: (از أبا عبدالله ؛ در مورد حق ارث زنان پرسیدم؟ او فرمود: قیمت خشت و بنا و چوب و نی به زنان داده میشود، ولی از زمین ارث نمیبرند)، و محمد بن مسلم از ابی جعفر؛ روایت کرده است که گفت: (زنان از زمین ارث نمیبرند)، هم چنین عبدالملک بن اعین از ابو جعفر یا از ابو عبدالله (ع) روایت میکند که گفت: (زنان از خانه، ملک، و زمین سهمیه ارث ندارند). در این روایت فاطمه یا کسی دیگر استثنا نشده است. پس بنابراین طبق روایات مذهب شیعه فاطمه حق ندارد خواهان ارث از پیامبر (ص) باشد. همچنین همه داراییهای پیامبر از آن امام است، محمد بن یحیی از احمد بن محمد و از عمرو بن شمر، از جابر از ابی جعفر؛ روایت میکند که گفت: پیامبر خدا (ص) فرمود: (خداوند آدم را آفرید و دنیا را به عنوان ملک به او داد، پس آنچه از آدم بوده است به پیامبر خدا تعلق دارد و آنچه از آنِ پیامبر خدا است به ائمه آل محمد تعلق دارد). طبق عقیده شیعه اولین امام بعد از پیامبر خدا علی (ع) است، بنابر این علی به مطالبه زمین فدک مستحقتر است نه فاطمه، و علی چنین نکرد، بلکه او گفت: اگر بخواهم راه رسیدن به عسل ناب و گندم و پارچههای ابریشمی را بلدم، ولی هرگز چنین نیست که هوای نفس من بر من غالب آید و آز و طمع مرا به انتخاب خوراکیها بکشاند، در حالی که شاید در حجاز و یمامه افرادی هستند که یک تکه نان گیرشان نمیآید و هرگز سیر نشدهاند).
- [سایر] با توجه به اینکه یهود با وجود احادیث، از کتاب خدا دست برداشتند، و تنها به احادیث تکیه کردند؛ آیا میتوان گفت که عمر نیز در عصر بعد از پیامبر به دلیل اینکه میترسید چنین اشتباهی پیش بیاید و شبهه برای مردم ایجاد شود، دست به جمع آوری احادیث زد و تنها از مردم خواست که به کتاب خدا اتکا کنند. آیا میتوان اینطور تصوّر کرد که ممکن است جهل آنها را وادار به این کار کرده باشد. اشتباهات عمر در خصوص خیانت به اسلام را چگونه میتوانم بدانم؟ آیا کتابی در این زمینه وجود دارد؟ همچنین در مقدّمه نهج الفصاحه آمده: (پیامبر(ص) فرمود: چیزی از من ننویسید و هر که جز قرآن چیزی نوشته باید محو کند). شاید این منع از آن رو بود که بیم میرفت، مأثور نبوی با آیههای قرآن بهم آمیزد که بیشتر آن اسقاطها که در کلمات و آیات قرآن توهّم کردهاند از اینجاست که توضیح آیهای یا حدیث مستقلی را از عبارت قرآن امتیاز ندادهاند)(ص 47)، امّا در عین حال روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که: (من کتب عنی علماً أو حدیثاً لم یزل یکتب له الأجر ما بقی ذلک العلم أو الحدیث). حال سؤال در این است که آیا رأی پیامبر بر این بود که از احادیث ایشان به صورت مکتوب ضبط شود یا نشود؟ اگر میشود مرا راهنمایی کنید. البته من شیعه هستم ولی متأسفانه شیعه شناسنامهای. مدتی است که دست به تحقیق در این خصوص زدهام. متشکر میشوم مرا از این شبهه برهانید.
- [سایر] با سلام، و با تشکر از سایت بسیار مفید شما. آیه 52 سوره احزاب چرا بر پیامبر اسلام(ص) عقد زنان را حلال نکرده و همچنین مبدل کردن آنها را به زن دیگر، مگر پیامبر ملاکشان در انتخاب همسر زیبایی بود؟
- [سایر] آیا حدیث زیر که در اصول کافی است، درست است؟ اگر درست است از نظر علمی ثابت کنید؟ لطفاً نگویید چون پیامبر بوده است، اینها جواب نمیشود: (عن ابی عبد الله قال: لم یرضع الحسین من فاطمه و لا من أنثی، کان یؤتی به النبی فیضع اصبعه و لسانه فی فمه، فیمص منها ما یکفیه الیومین و الثلاث)؛ امام صادق(ع) فرمود: (حسین نه از پستان فاطمه و نه زنان دیگری شیر نمیخورد، پیامبر انگشت و زبانش را در دهان او میگذاشت و برای سه روزش کافی بود).
- [سایر] علاوه در کتاب (واقدی)؛ (ابن هشام) در السیرة النبویّه، (دارالقلم، بیروت، ج 3، ص 352)، (طبری) در تاریخ خود (دارالکتب العلمیة، ج 2، ص 138) و (ابن اثیر) (الکامل فی التاریخ، دار الاحیاء التراث العربی، ج 1، ص 598 – 599) آمده است: چون رسول خدا(ص) خیبر را گشود و آرام گرفت، زینب، دختر حارث شروع به پرسوجو کرد که محمد کدام قسمت گوسفند را بیشتر دوست دارد؟ گفتند: شانه و سردست را، زینب گوسفندی را کشت، و سپس زهر کشنده تبآوری را که با مشورت یهود فراهم آورده بود به تمام گوشت و مخصوصاً شانه و سردست آن زد و آنرا مسموم کرد. چون غروب شد و رسول خدا(ص) به منزل خود آمد پس متوجّه زینب شد از او پرسید، کاری داری؟ او گفت: ای ابوالقاسم! هدیهای برایت آوردهام (اگر چیزی را به پیامبر(ص) هدیه میکردند از آن میخوردند و اگر صدقه بود از آن نمیخوردند) پیامبر(ص) دستور فرمود تا هدیه او را گرفتند و در برابر آنحضرت نهادند. آنگاه فرمود: نزدیک بیایید و شام بخورید! یاران آنحضرت که حاضر بودند نشستند و شروع به خوردن کردند. پیامبر(ص)از گوشت بازو خوردند و (بُشْر بن براء) هم لرزید و... . در کتاب (فروغ ابدیت) نیز بعد از نقل این واقعه در پاورقی آمده است: (معروف این است که پیامبر در کسالت وفات خود میفرمود: این بیماری از آثار غذای مسمومی است که آن زن یهودی پس از فتح برای من آورد؛ زیرا اگرچه پیامبر(ص) اولین لقمه را بیرون انداخت، ولی آن زهر خطرناک با آب دهان پیامبر(ص) کمی مخلوط شد و روی دستگاههای بدن آنحضرت اثر خود را گذاشت. (سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 2، ص 664) سؤال: 1. این حدیث که در منابع معتبر شیعه هم هست آیا درست هست یا سندش ضعیف هست؟ 2. مگر گوشتی که در دست یهودی باشد نجس نیست؟ چنانچه در این حدیث هم قید شده که او گوسفند را ذبح کرد. پس چرا پیامبر ص این گوشت نجس را قبول کرد. 3. اگر سند حدیث ضعیف هست پس چرا علمای ما به این نکته در نقل این حدیث دقت نمیکنند که در فقه اسلام ذبح یهودی که نجس است. و ... لطفاً به سؤالم پاسخ جامع بدهید که در جوابش ماندم. متشکرم.
- [سایر] روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل شده است: (پیامبر اکرم(ص) به تمام زنان اعمّ از پیر و جوان سلام میکردند، امّا من فقط به سالخوردگان از زنان سلام میکنم). درباره این روایت چند سؤال دارم: الف. اصل روایت چیست و در چه منبعی ذکر شده؟ ب. دلیل این تفاوت روش بین رسول خدا و امیرالمؤمنین چه بوده؟ ج. با توجّه به حجاب رایج آن زمان که زنان پوشیه داشتند و نیز با توجّه به دستورِ (قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ)، جوان یا پیر بودن زنان از کجا برای حضرت معلوم میشده تا بخواهند طبق آن سلام بکنند یا نکنند؟ د. وظیفه ما در این رابطه چیست؟ من واقعاً نمیدانم. من خودم تا حالا بارها شده در مهمانیها و جاهای دیگری به دختران سلام کردهام و هیچ اتفاقی نیز نیفتاده است. از دوستان دیگری نیز که این را پرسیدهام آنها نیز گفتهاند برای ما نیز اتفاقی نیفتاده. نمیدانم. شاید ما مریض هستیم. شاید شهوت جنسی ما فوق العاده پائین است. اما واقعاً برایم سؤال است که آیا حتی یک سلام خشک و خالی نیز ممکن است موجب مفسده شود؟! یا حتی خود بنده و باز دوستان که پرسیدهام شده که مثلاً در مهمانی چند کلمهای را با دختر نامحرم حرف زدهایم اما باز هم هیچ اتفاقی نیفتاده. احتمال قریب به یقین تا بحال برای شما نیز اتفاق افتاده که با زن یا حتی دختر نامحرمی چند کلمهای صحبت کنید. حالا سر کلاس درس در خیابان، اداره و یا در هر جای دیگری. حال آیا این صحبت برایتان مفسده داشته یا خیر؟! حتی شده باز بنده و دوستان که موقع صحبت با یک نامحرم به او نگاه نیز کردهایم (نه نگاه از روی شهوت) اما هیچ مفسدهای نداشته است. حال واقعاً این برایم سؤال است که اگر این احادیث است آیا ما مریض هستیم که هیچ اتفاقی برایمان نیفتاده یا نه ما مریض نیستیم، بلکه این احادیث منظور دیگری دارند؟!
- [سایر] با سلام، محدّثین از امام علیّ (ع) حکایت کرده اند: روزی در جمع عدّه ای از اصحاب و یاران نشسته بودیم که حضرت رسول (ص) سؤال فرمود: بهترین چیز برای زن چیست؟ و هیچ یک از افراد جواب مناسبی برای آن نداشتند. هنگامی که من به منزل، نزد فاطمه (س) آمدم، موضوع را برای ایشان، مطرح کردم که امروز پیامبر خدا چنین سؤالی را بیان نموده است؟ حضرت فاطمه اظهار داشت: آیا هیچ کدام از اصحاب جواب آن را ندانستند؟ گفتم: خیر، کسی جوابی نداد. پس از او اظهار نمود: بهترین چیزی که برای زن سعادت بخش و مفید می باشد، آن است که مردی را نبیند و هیچ مرد نامحرمی نیز او را نبیند. امام علیّ (ع) افزود: چون شب فرا رسید، در جلسه ای با حضور اصحاب و رسول خدا (ص) مشارکت نموده و من گفتم: یا رسول اللّه، از ما سؤال کردی: چه چیزی برای زن بهتر است؟ اکنون جواب آن را آورده ام و آن این که بهترین چیز برای زن آن است که مردی را نبیند و هیچ مرد نامحرمی هم او را نبیند. حضرت رسول فرمود: چه کسی این پاسخ را گفته است؟ گفتم: فاطمه زهراء. حضرت فرمود: بلی، دخترم راست گفته است، همانا که او پاره تن من می باشد. (احقاق الحقّ: ج 25، ص 350، اعیان الشّیعة: ج 1، ص 322). آیا این حدیث درست است؟ سند درستی دارد؟ معنایش چیست؟