با سلام، و با تشکر از سایت بسیار مفید شما. آیه 52 سوره احزاب چرا بر پیامبر اسلام(ص) عقد زنان را حلال نکرده و همچنین مبدل کردن آنها را به زن دیگر، مگر پیامبر ملاکشان در انتخاب همسر زیبایی بود؟
خداوند متعال در قرآن کریم شش طایفه و گروه از زنان را بر پیامبر اسلام(ص) حلال نموده و اجازه ازدواج داده است[1] که آن شش گروه عبارت‌اند از: 1. زنانی که مهرهای آنها را داده است. 2. دختر عموهای آن‌حضرت، 3. دختر عمه‌‏هایش، 4. دختران دایی، 5. دختر خاله‏هایی که با او مهاجرت کردند، 6. و زنی که خودش را به او بخشیده است.[2] سپس در آیه دیگری فرمود: «لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلاَّ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ وَ کانَ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ رَقیباً»؛[3] بعد از این زنان، هیچ زنی بر تو حلال نیست و نیز زنی به جای ایشان اختیار کردن، هر چند تو را از زیبایی او خوش آید، مگر آنچه به غنیمت به دست تو افتد. و خدا مراقب هر چیزی است. این آیه در بیان توقف ازدواج پیامبر اکرم(ص) بعد از گرفتن 9 زن از بین این شش طایفه است؛ یعنی بعد از این زنان که از بین این شش طایفه تزویج کرده‏‌ای زن دیگری بر تو حلال نیست، و نیز نمی‌‏توانی یکی از اینها را طلاق دهی و دیگری را در جای آن بگیری، هر چند زیباتر هم باشد. در نتیجه این عدم حلیت در رابطه با تعداد زنان است؛ یعنی همان‌‌گونه که امت تو را در ازدواج دایم در عدد چهار متوقف کرده‌ایم، شما را نیز در ازدواج دایم در عدد نه و به همین نه نفر محدود و متوقف می‌نماییم، به عبارت دیگر، زیاده از این نه نفر موجود نمی‌‏توانی زن بگیری، مگر خریدن کنیزان.[4] بنابراین آزادی پیامبر در ازدواج، متوقف می‏‌شود، تا مردم بدانند که ازدواج پیامبر(ص) تنها برای پاسخ به غریزه انسانی و دفع شهوت نبوده، بلکه هدف والاتری نیز در آن وجود داشته است. به عنوان مثال یک‌بار با زنی که چند بار شوهرش او را طلاق داده ازدواج می‌‏کند تا عفتش لکه‌‏دار نشود، یا با زنی ازدواج می‌‏کند تا عشیره‌‏اش را به طرف خود متمایل سازد. یا با زنی ازدواج می‌‏کند تا یک رسم جاهلی را که با مطلقه فرزند‌خواندگان ازدواج کردن را جایز نمی‌‏شمردند باطل سازد و امور دیگری که هر کدام در جای خود بیان شده‌‌اند.[5] برای اطلاع بیشتر در این باره، ر. ک: سؤال766 (جواز بیش از چهار همسر) و سؤال 6522 (ازدواج پیامبر و دیگران) اما تعبیر به «وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ» در آیه بدین معنا نیست که (العیاذ بالله) پیامبر اسلام(ص) هوسران باشد، بلکه پیامبر نیز همانند دیگر انسان‌‌ها دارای طبع و غریزه انسانی است، چنان‌که خداوند حکیم در قرآن می‌‌فرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی‏ إِلَیَّ»؛[6] بگو: من فقط بشری هستم مثل شما (امتیازم این است که) به من وحی می‏‌شود. و اقتضای بشر بودن پیامبر(ص) این است که او نیز همانند دیگر انسان‌‌ها می‌‌خورد، می‌‌آشامد، بیمار می‌‌شود، دارای احساس و عاطفه است و...، زیبا دوستی و زیبا پسندی به ویژه در انتخاب همسر نیز یکی از خصایص و ملاک و معیار بشری است، هر چند از معیارهای اصلی به حساب نمی‌آید. بنابراین به پیامبر سفارش می‌‌شود اگر چه زیبایی زنی تو را به شگفتی آورد[7] که یکی از معیار و ملاک ازدواج تو همانند دیگر انسان‌‌ها باشد، نمی‌توانی با آن زن ازدواج کنی و باید به همین نه زن بسنده نمایی. اقوال دیگری نیز در تفسیر این آیه وجود دارد که به نظر می‌‌رسد چندان دقیق و وجیه نیستند؛ از این‌رو جهت مطالعه و اطلاع بیشتر، ر.ک: تفسیر مجمع البیان، ج 8، ص 575 – 576.   [1] .«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللاَّتی‏ آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ بَناتِ عَمِّکَ وَ بَناتِ عَمَّاتِکَ وَ بَناتِ خالِکَ وَ بَناتِ خالاتِکَ اللاَّتی‏ هاجَرْنَ مَعَکَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَیْهِمْ فی‏ أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ لِکَیْلا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً». احزاب، 50.  [2] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 8، ص 575، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [3] . احزاب، 52. [4] . شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق، حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج 3، ص 650، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش؛ قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج 8، ص 382، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، 1377ش؛ حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج 10، ص 473، میقات، تهران، چاپ اول، 1363ش. [5] . مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج 10، ص 297، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، 1377ش. [6] . کهف، 110. [7] . نقل شده است آن زن زیبا که زیباییش پیامبر را به شگفتی و اعجاب آورد «اسماء بنت عمیس»، بعد از شهادت همسرش جعفربن ابی طالب بوده است. مجمع البیان، ج ‏8، ص 575.
عنوان سوال:

با سلام، و با تشکر از سایت بسیار مفید شما. آیه 52 سوره احزاب چرا بر پیامبر اسلام(ص) عقد زنان را حلال نکرده و همچنین مبدل کردن آنها را به زن دیگر، مگر پیامبر ملاکشان در انتخاب همسر زیبایی بود؟


پاسخ:

خداوند متعال در قرآن کریم شش طایفه و گروه از زنان را بر پیامبر اسلام(ص) حلال نموده و اجازه ازدواج داده است[1] که آن شش گروه عبارت‌اند از: 1. زنانی که مهرهای آنها را داده است. 2. دختر عموهای آن‌حضرت، 3. دختر عمه‌‏هایش، 4. دختران دایی، 5. دختر خاله‏هایی که با او مهاجرت کردند، 6. و زنی که خودش را به او بخشیده است.[2]
سپس در آیه دیگری فرمود: «لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلاَّ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ وَ کانَ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ رَقیباً»؛[3] بعد از این زنان، هیچ زنی بر تو حلال نیست و نیز زنی به جای ایشان اختیار کردن، هر چند تو را از زیبایی او خوش آید، مگر آنچه به غنیمت به دست تو افتد. و خدا مراقب هر چیزی است.
این آیه در بیان توقف ازدواج پیامبر اکرم(ص) بعد از گرفتن 9 زن از بین این شش طایفه است؛ یعنی بعد از این زنان که از بین این شش طایفه تزویج کرده‏‌ای زن دیگری بر تو حلال نیست، و نیز نمی‌‏توانی یکی از اینها را طلاق دهی و دیگری را در جای آن بگیری، هر چند زیباتر هم باشد. در نتیجه این عدم حلیت در رابطه با تعداد زنان است؛ یعنی همان‌‌گونه که امت تو را در ازدواج دایم در عدد چهار متوقف کرده‌ایم، شما را نیز در ازدواج دایم در عدد نه و به همین نه نفر محدود و متوقف می‌نماییم، به عبارت دیگر، زیاده از این نه نفر موجود نمی‌‏توانی زن بگیری، مگر خریدن کنیزان.[4]
بنابراین آزادی پیامبر در ازدواج، متوقف می‏‌شود، تا مردم بدانند که ازدواج پیامبر(ص) تنها برای پاسخ به غریزه انسانی و دفع شهوت نبوده، بلکه هدف والاتری نیز در آن وجود داشته است. به عنوان مثال یک‌بار با زنی که چند بار شوهرش او را طلاق داده ازدواج می‌‏کند تا عفتش لکه‌‏دار نشود، یا با زنی ازدواج می‌‏کند تا عشیره‌‏اش را به طرف خود متمایل سازد. یا با زنی ازدواج می‌‏کند تا یک رسم جاهلی را که با مطلقه فرزند‌خواندگان ازدواج کردن را جایز نمی‌‏شمردند باطل سازد و امور دیگری که هر کدام در جای خود بیان شده‌‌اند.[5] برای اطلاع بیشتر در این باره، ر. ک: سؤال766 (جواز بیش از چهار همسر) و سؤال 6522 (ازدواج پیامبر و دیگران)
اما تعبیر به «وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ» در آیه بدین معنا نیست که (العیاذ بالله) پیامبر اسلام(ص) هوسران باشد، بلکه پیامبر نیز همانند دیگر انسان‌‌ها دارای طبع و غریزه انسانی است، چنان‌که خداوند حکیم در قرآن می‌‌فرماید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی‏ إِلَیَّ»؛[6] بگو: من فقط بشری هستم مثل شما (امتیازم این است که) به من وحی می‏‌شود.
و اقتضای بشر بودن پیامبر(ص) این است که او نیز همانند دیگر انسان‌‌ها می‌‌خورد، می‌‌آشامد، بیمار می‌‌شود، دارای احساس و عاطفه است و...، زیبا دوستی و زیبا پسندی به ویژه در انتخاب همسر نیز یکی از خصایص و ملاک و معیار بشری است، هر چند از معیارهای اصلی به حساب نمی‌آید. بنابراین به پیامبر سفارش می‌‌شود اگر چه زیبایی زنی تو را به شگفتی آورد[7] که یکی از معیار و ملاک ازدواج تو همانند دیگر انسان‌‌ها باشد، نمی‌توانی با آن زن ازدواج کنی و باید به همین نه زن بسنده نمایی.
اقوال دیگری نیز در تفسیر این آیه وجود دارد که به نظر می‌‌رسد چندان دقیق و وجیه نیستند؛ از این‌رو جهت مطالعه و اطلاع بیشتر، ر.ک: تفسیر مجمع البیان، ج 8، ص 575 – 576.   [1] .«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللاَّتی‏ آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ بَناتِ عَمِّکَ وَ بَناتِ عَمَّاتِکَ وَ بَناتِ خالِکَ وَ بَناتِ خالاتِکَ اللاَّتی‏ هاجَرْنَ مَعَکَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَیْهِمْ فی‏ أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ لِکَیْلا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً». احزاب، 50.  [2] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 8، ص 575، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [3] . احزاب، 52. [4] . شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق، حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج 3، ص 650، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش؛ قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج 8، ص 382، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، 1377ش؛ حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج 10، ص 473، میقات، تهران، چاپ اول، 1363ش. [5] . مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج 10، ص 297، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، 1377ش. [6] . کهف، 110. [7] . نقل شده است آن زن زیبا که زیباییش پیامبر را به شگفتی و اعجاب آورد «اسماء بنت عمیس»، بعد از شهادت همسرش جعفربن ابی طالب بوده است. مجمع البیان، ج ‏8، ص 575.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین