شرح پرسش: من یک جوان هستم و در حال حاضر دوست دارم که هدف زندگی را بدانم من با تعدادی طلبه در مورد هدف زندگی و چگون زندگی کردن یک مسلمان صحبت کردم آنها می گویند که من باید یکی از امامان را به عنوان الگو در نظر بگیریم ولی من حضرت علی را برای مدتی الگو کردم ولی در بیشتر سخنان آن حضرت در نهج البلاغه به تناقص برخوردم مثلا در یکی از حکمت های ایشان ذکر شده بود که مومن شبانه روز خود را باید به سه قسمت تقسیم کند یکی برای عبادت یکی برای کسب روزی برای خانه و یکی برای لذتهای حلال. در این حکمت ذکری از چیزهای دیگر نشده مثلا تحصیل یا چیزهای دیگر لطفا من را راهنمای کنید و بگویید من چگونه به زندگی خودم جهت بدهم ودنباله روی یک انسان کامل باشم؟ پاسخ: پاسخ اجمالی: در دستورات و تعالیم اسلامی ما، فراوان به هدف زندگی اشاره شده است. قرآن کریم هدف از زندگی انسان را عبودیت پروردگار و به تبع آن رسیدن به کمالات معنوی و سعادت در دنیا و آخرت بر شمرده است. به بیان دیگر، هدف از خلقت و زندگی، را مسابقه در بهتر عمل کردن، دانسته است. در روایات ما به فروعات هدف خلقت و حیات نیز به خوبی اشاره شده است. در باره برداشت از فرمایشات معصومین علیه السلام باید به این نکته توجه کرد که استفاده از کلام ایشان اگر چه برای همه امکان پذیر است ولی اگر بخواهیم کلامی را به آنها نسبت بدهیم باید شرایطی را رعایت کرده باشیم. پاسخ تفصیلی: در دستورات و تعالیم اسلامی ما، فراوان به هدف زندگی اشاره شده است. قرآن کریم هدف از زندگی انسان را عبودیت پروردگار و به تبع آن رسیدن به کمالات معنوی و سعادت در دنیا و آخرت بر شمرده است [1] به بیان دیگر، هدف از خلقت و زندگی، را مسابقه در بهتر عمل کردن، دانسته است. [2] برای آگاهی بیشتر در این زمینه به شرح نهج البلاغه، علامه جعفری، جلدهای1، 6و 8 و کتاب تکامل اجتماعی انسان، شهید مطهری و پاسخ هایی که در این زمینه در سایت موجود است [3] ، مراجعه کنید. توجه به روایتی در اینجا مناسب به نظر می رسد. در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم: که امام حسین (ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: "خداوند بزرگ بندگان را نیافریده، مگر به خاطر این که او را بشناسند، هنگامی که او را بشناسند، عبادتش می کنند و هنگامی که بندگی او کنند، از بندگی غیر او بی نیاز شوند". [4] اما بحث اصلی که باید کمی توضیح داده شود، درباره نحوه و چگونگی برداشت از کلام معصومین (ع) است. درباره برداشت از فرمایشات معصومین علیه السلام باید به این نکته توجه کرد که اگرچه استفاده از کلام ایشان برای همه قابل تصور و امکان پذیر است، ولی اگر بخواهیم کلامی را به آنها نسبت کامل بدهیم باید شرایطی را رعایت کرده باشیم: 1-باید عام وخاص کلام آنان را بتوانیم تشخیص بدهیم. شاید کلامی که فرموده اند در حدیثی دیگر از خودشان و یا دیگر ائمه (ع) تخصیص خورده باشد. پس احتیاج به یک جامع نگری و تسلط کامل دارد. مثلاً اگر خواستیم نظر شان را درباره دنیا یا هدف زندگی داشته باشیم و بگوییم این نظر اسلام است باید به حدی منابع و کلام ائمه را دیده باشیم که مطمئن شویم، این کلام عام ایشان، در جای دیگری تخصیص نخورده است. 2- قادر به تشخیص مطلق از مقید باشیم و مطمئن باشیم کلام معصوم (ع) در جایی مقید نشده است. 3-گاهی بعضی از فرمایشات ائمه برای زمان خاصی بوده که توسط دیگر ائمه این محدودیت زمانی بیان شده است؛ که اصطلاحاً به آن ناسخ و منسوخ می گویند. برای استناد یک مطلب به ائمه باید از ناسخ ومنسوخ بودن کلامشان مطمئن باشیم. 4- قادر به تشخیص رتبه بندی کلامشان باشیم، گاهی مطلبی را برای عوام و انسانهایی با فهم کمتر، بیان می کردند که باید از کلامهای درجه متوسط و عالی ایشان جدا شود. مثلاً این سؤال از چند تن از ائمه پرسیده شده است که خداوند می تواند دنیا را با همه بزرگی اش در تخم مرغ جای دهد به صورتی که نه تخم مرغ بزرگ شود و نه دنیا کوچک! ائمه به تناسب افراد جواب داده اند، برای برخی مثال به چشم زده اند که چگونه خداوند دنیا را در کوچک تر از تخم مرغ جای داده است و چون این جواب برای عده ای تام نبوده بعضی از مسائل اعتقادی را مطرح و توضیح داده اند. [5] پس بسیار دور است که بتوان از کلامی مانند نهج البلاغه که بزرگترین عالمان مسلمان و حتی غیر مسلمان، گمشده خود را در آن یافته اند، تناقضی پیدا کرد. [6] اما نسبت به آموخت علم باید گفت که اگر به باب العلم والجهل کتاب شریف کافی مراجعه شود نظر اسلام درباره علم و اهمیت آن مشخص می شود. در همین باب آمده است که علم و کسب آن عبادت است، بلکه از برترین عبادات شمرده شده است. پس با تقسیم امام علی (ع) قابل جمع است که فرمود: روز خود را به سه قسم تقسیم کنید؛ زیرا کسب علم نیز عبادت است. برای نمونه روایتی را از همین باب از علی (ع) در باره اهمیت علم یاد آور می شویم. امام فرمود: کمال دین طلب علم و عمل به آن است. آگاه باشید که طلب علم از طلب مال بر شما واجب تر است. [7] در پایان متذکر می شویم در این مقطع حساس، رابطه خود را با عالمان دینی و کسانی که عمر خود را در راه فهم مطالب عالیه اهل بیت (ع) صرف کرده اند، بر قرار کرده و از وجود آنان استفاده کنید، و البته مراقب باشید که کسانی همیشه در کمین جوانان نشسته اند تا آنان را به مسیری سوق دهند که خود می پسندند، مسیری که سرانجام آن به خدا و سعادت زندگی دنیا و آخرت ختم نمی شود. موفق باشید. پی نوشتها: [1] ذاریات،56. [2] هود، 7 ؛ ملک،2. [3] islamquest.net/fa/archive/question/319؛ islamquest.net/fa/archive/question/1767 ؛ islamquest.net/fa/archive/question/703؛ islamquest.net/fa/archive/question/1268. [4] "ان الله عزوجل ما خلق العباد الا لیعرفوه، فإذا عرفوه عبدوه، فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه" علل الشرائع صدوق ، طبق نقل المیزان، ج 18، ص 423. [5] مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار،ج4،ص143 [6] رجوع کنید: مطهری، آشنایی با نهج البلاغه ؛ و مقدمه نهج البلاغه با شرح مفتی مصر، محمد عبده [7] کلینی،محمد بن یعقوب، الکافی،ج1،ص30 قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَقُولُ أَیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّ کَمَالَ الدِّینِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ أَلَا وَ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَیْکُمْ مِنْ طَلَبِ الرزق. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
من یک جوان هستم و در حال حاضر دوست دارم که هدف زندگی را بدانم من با تعدادی طلبه در مورد هدف زندگی و چگون زندگی کردن یک مسلمان صحبت کردم آنها می گویند که من باید یکی از امامان را به عنوان الگو در نظر بگیریم ولی من حضرت علی را برای مدتی الگو کردم ولی در بیشتر سخنان آن حضرت در نهج البلاغه به تناقص برخوردم مثلا در یکی از حکمت های ایشان ذکر شده بود که مومن شبانه روز خود را باید به سه قسمت تقسیم کند یکی برای عبادت یکی برای کسب روزی برای خانه و یکی برای لذتهای حلال.
در این حکمت ذکری از چیزهای دیگر نشده مثلا تحصیل یا چیزهای دیگر لطفا من را راهنمای کنید و بگویید من چگونه به زندگی خودم جهت بدهم ودنباله روی یک انسان کامل باشم؟
پاسخ:
پاسخ اجمالی:
در دستورات و تعالیم اسلامی ما، فراوان به هدف زندگی اشاره شده است. قرآن کریم هدف از زندگی انسان را عبودیت پروردگار و به تبع آن رسیدن به کمالات معنوی و سعادت در دنیا و آخرت بر شمرده است. به بیان دیگر، هدف از خلقت و زندگی، را مسابقه در بهتر عمل کردن، دانسته است. در روایات ما به فروعات هدف خلقت و حیات نیز به خوبی اشاره شده است. در باره برداشت از فرمایشات معصومین علیه السلام باید به این نکته توجه کرد که استفاده از کلام ایشان اگر چه برای همه امکان پذیر است ولی اگر بخواهیم کلامی را به آنها نسبت بدهیم باید شرایطی را رعایت کرده باشیم.
پاسخ تفصیلی:
در دستورات و تعالیم اسلامی ما، فراوان به هدف زندگی اشاره شده است. قرآن کریم هدف از زندگی انسان را عبودیت پروردگار و به تبع آن رسیدن به کمالات معنوی و سعادت در دنیا و آخرت بر شمرده است [1] به بیان دیگر، هدف از خلقت و زندگی، را مسابقه در بهتر عمل کردن، دانسته است. [2] برای آگاهی بیشتر در این زمینه به شرح نهج البلاغه، علامه جعفری، جلدهای1، 6و 8 و کتاب تکامل اجتماعی انسان، شهید مطهری و پاسخ هایی که در این زمینه در سایت موجود است [3] ، مراجعه کنید.
توجه به روایتی در اینجا مناسب به نظر می رسد.
در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم: که امام حسین (ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: "خداوند بزرگ بندگان را نیافریده، مگر به خاطر این که او را بشناسند، هنگامی که او را بشناسند، عبادتش می کنند و هنگامی که بندگی او کنند، از بندگی غیر او بی نیاز شوند". [4]
اما بحث اصلی که باید کمی توضیح داده شود، درباره نحوه و چگونگی برداشت از کلام معصومین (ع) است.
درباره برداشت از فرمایشات معصومین علیه السلام باید به این نکته توجه کرد که اگرچه استفاده از کلام ایشان برای همه قابل تصور و امکان پذیر است، ولی اگر بخواهیم کلامی را به آنها نسبت کامل بدهیم باید شرایطی را رعایت کرده باشیم:
1-باید عام وخاص کلام آنان را بتوانیم تشخیص بدهیم. شاید کلامی که فرموده اند در حدیثی دیگر از خودشان و یا دیگر ائمه (ع) تخصیص خورده باشد. پس احتیاج به یک جامع نگری و تسلط کامل دارد. مثلاً اگر خواستیم نظر شان را درباره دنیا یا هدف زندگی داشته باشیم و بگوییم این نظر اسلام است باید به حدی منابع و کلام ائمه را دیده باشیم که مطمئن شویم، این کلام عام ایشان، در جای دیگری تخصیص نخورده است.
2- قادر به تشخیص مطلق از مقید باشیم و مطمئن باشیم کلام معصوم (ع) در جایی مقید نشده است.
3-گاهی بعضی از فرمایشات ائمه برای زمان خاصی بوده که توسط دیگر ائمه این محدودیت زمانی بیان شده است؛ که اصطلاحاً به آن ناسخ و منسوخ می گویند. برای استناد یک مطلب به ائمه باید از ناسخ ومنسوخ بودن کلامشان مطمئن باشیم.
4- قادر به تشخیص رتبه بندی کلامشان باشیم، گاهی مطلبی را برای عوام و انسانهایی با فهم کمتر، بیان می کردند که باید از کلامهای درجه متوسط و عالی ایشان جدا شود. مثلاً این سؤال از چند تن از ائمه پرسیده شده است که خداوند می تواند دنیا را با همه بزرگی اش در تخم مرغ جای دهد به صورتی که نه تخم مرغ بزرگ شود و نه دنیا کوچک!
ائمه به تناسب افراد جواب داده اند، برای برخی مثال به چشم زده اند که چگونه خداوند دنیا را در کوچک تر از تخم مرغ جای داده است و چون این جواب برای عده ای تام نبوده بعضی از مسائل اعتقادی را مطرح و توضیح داده اند. [5] پس بسیار دور است که بتوان از کلامی مانند نهج البلاغه که بزرگترین عالمان مسلمان و حتی غیر مسلمان، گمشده خود را در آن یافته اند، تناقضی پیدا کرد. [6]
اما نسبت به آموخت علم باید گفت که اگر به باب العلم والجهل کتاب شریف کافی مراجعه شود نظر اسلام درباره علم و اهمیت آن مشخص می شود. در همین باب آمده است که علم و کسب آن عبادت است، بلکه از برترین عبادات شمرده شده است. پس با تقسیم امام علی (ع) قابل جمع است که فرمود: روز خود را به سه قسم تقسیم کنید؛ زیرا کسب علم نیز عبادت است. برای نمونه روایتی را از همین باب از علی (ع) در باره اهمیت علم یاد آور می شویم.
امام فرمود: کمال دین طلب علم و عمل به آن است. آگاه باشید که طلب علم از طلب مال بر شما واجب تر است. [7]
در پایان متذکر می شویم در این مقطع حساس، رابطه خود را با عالمان دینی و کسانی که عمر خود را در راه فهم مطالب عالیه اهل بیت (ع) صرف کرده اند، بر قرار کرده و از وجود آنان استفاده کنید، و البته مراقب باشید که کسانی همیشه در کمین جوانان نشسته اند تا آنان را به مسیری سوق دهند که خود می پسندند، مسیری که سرانجام آن به خدا و سعادت زندگی دنیا و آخرت ختم نمی شود. موفق باشید.
پی نوشتها:
[1] ذاریات،56.
[2] هود، 7 ؛ ملک،2.
[3] islamquest.net/fa/archive/question/319؛
islamquest.net/fa/archive/question/1767 ؛
islamquest.net/fa/archive/question/703؛
islamquest.net/fa/archive/question/1268.
[4] "ان الله عزوجل ما خلق العباد الا لیعرفوه، فإذا عرفوه عبدوه، فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه" علل الشرائع صدوق ، طبق نقل المیزان، ج 18، ص 423.
[5] مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار،ج4،ص143
[6] رجوع کنید: مطهری، آشنایی با نهج البلاغه ؛ و مقدمه نهج البلاغه با شرح مفتی مصر، محمد عبده
[7] کلینی،محمد بن یعقوب، الکافی،ج1،ص30 قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَقُولُ أَیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّ کَمَالَ الدِّینِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ أَلَا وَ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَیْکُمْ مِنْ طَلَبِ الرزق.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] سلام.بله درسته در زندگی هیچ هدفی ندارم.من میل به با هدف کردن زندگی ندارم و دوست دارم بی هدف باشم چی کار کنم و هدفو چه جوری می توان در خود ایجاد کرد
- [سایر] من یک جوان هستم و در حال حاضر دوست دارم که هدف زندگی را بدانم من با تعدادی طلبه در مورد هدف زندگی و چگون زندگی کردن یک مسلمان صحبت کردم آنها می گویند که من باید یکی از امامان را به عنوان الگو در نظر بگیریم ولی من حضرت علی را برای مدتی الگو کردم ولی در بیشتر سخنان آن حضرت در نهج البلاغه به تناقص برخوردم مثلا در یکی از حکمتهای ایشان ذکر شده بود که مومن شبانه روز خود را باید به سه قسمت تقسیم کند یکی برای عبادت یکی برای کسب روزی برای خانه و یکی برای لذتهای حلال. در این حکمت ذکری از چیزهای دیگر نشده مثلا تحصیل یا چیزهای دیگر لطفا من را راهنمای کنید و بگویید من چگونه به زندگی خودم جهت بدهم ودنباله روی یک انسان کامل باشم؟
- [سایر] مهمترین هدف زندگی چیست؟
- [سایر] هدف از زندگی چیست؟
- [سایر] هدف درست در زندگی چیست؟
- [سایر] امام زمان را خیلی دوست دارم ، می خواهم بدانم او چقدر مرا دوست دارد ؟
- [سایر] می خواهم بدانم جایگاه عشق در زندگی کجاست ؟
- [سایر] هدف زندگی را چه کسی تعیین می کند خود شخص یا عقلاء یادین؟
- [سایر] هدف زندگی را چه کسی تعیین می کند، خودش ، دین یا عقلاء؟
- [سایر] چرا سؤالات اساسی در مورد هدف از زندگی به ذهن خطور می کند؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را مریض یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دستهای معیوب و دسته دیگر بیعیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد، بلکه بنا بر احتیاط در صورتی که همه مریض یا معیوب یا پیر هم باشند، برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند ، می تواند زکوه را از خود آنها بدهد . ولی اگر همه سالم و بی عیب و جوان باشند نمی تواند زکوه آنها را مریض ، معیوب ، یا پیر بدهد . بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دسته ای معیوب و دستة دیگر بی عیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند ، احتیاط واجب آن است که برای زکوه آنها سالم و بی عیب و جوان بدهد .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد، ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را از مریض، یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دستهای معیوب و دسته دیگر بیعیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [آیت الله خوئی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد، همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد. ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را مریض یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض، و دستهای معیوب و دست دیگر بیعیب، و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [امام خمینی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد. ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند نمیتواند زکات آنها را مریض، یا معیوب، یا پیر بدهد. بلکه اگر بعضی از آنهاسالم و بعضی مریض و دستهای معیوب و دست? دیگر بیعیب، و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد، ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را از بیمار یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها بیمار و برخی سالم و دستهای معیوب و دسته دیگر بیعیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان را بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند می تواند زکات را از خود انها بدهد ولی اگر همه سالم و بی عیب و جوان باشند نمی تواند زکات انها را مریض یا معیوب یا پیر بدهد بلکه اگر بعضی از انها سالم و بعضی مریض و دسته ای معیوب و دسته دیگر بی عیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند باید برای زکات انها سالم و بی عیب و جوان بدهد
- [آیت الله بروجردی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند، میتواند زکات را از خود آنها بدهد، ولی اگر همه سالم و بیعیب و جوان باشند، نمیتواند زکات آنها را مریض، یا معیوب یا پیر بدهد، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض و دسته ای معیوب و دسته دیگری بیعیب و مقداری پیر و مقداری جوان باشند، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بیعیب و جوان بدهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر همه گوسفندان و گاو و شترها سالم و بی عیب و جوان باشد نمی تواند زکات آنها را از مریض یا معیوب و پیر بدهد، بلکه اگر بعضی سالم و بعضی مریض، دسته ای معیوب و دسته ای بی عیب، مقداری پیر و مقداری جوان باشد، احتیاط واجب آن است که برای زکات، سالم و بی عیب و جوان را انتخاب کند، ولی اگر همه آنها مریض یا معیوب یا پیر باشند می تواند زکات را از خود آنها بدهد.
- [آیت الله سیستانی] اگر گاو و گوسفند و شتری که دارد همه مریض یا معیوب یا پیر باشند ، میتواند زکات را از خود آنها بدهد ، ولی اگر همه سالم و بی عیب و جوان باشند ، نمیتواند زکات آنها را مریض یا معیوب یا پیر بدهد ، بلکه اگر بعضی از آنها سالم و بعضی مریض ، و دستهای معیوب و دسته دیگر بی عیب ، و مقداری پیر و مقداری جوان باشند ، احتیاط واجب آن است که برای زکات آنها سالم و بی عیب و جوان بدهد .