شرح پرسش: در نهج البلاغه آمده است که علی با پروردگارش مناجات می کرد و این دعا را می خواند: (اللهم اغفر لی ما أنت أعلم به منی، فإن عدت فعد علیّ بالمغفرة، اللهم اغفرلی ما وأیت من نفسی و لم تجد له وفاء عندی، اللهم اغفر لی ما تقربت به إلیک بلسانی ثم ألفه قلبی، اللهم اغفر لی رمزات الألحاظ و سقطات الألفاظ، و سهوات الجنان و هفوات اللسان). (بارخدایا آنچه در مورد من که تو بدان از من آگاه تری را بیامرز، اگر باز مرتکب گناه شدم باز مرا بیامرز، بارخدایا وعده هایی که با خودم کرده ام و به آن وفا نکرده ام مرا بیامرز، بار خدایا اگر با زبان خود به تو خودم را نزدیک کرده ام و دلم با آن مخالفت نموده مرا ببخش، بارخدایا نگاه ها و سخنان بیهوده و اشتباهات مرا ببخش). او دعا می کند که خداوند گناهانش از قبیل فراموشی و خطا و غیره را ببخشد، و این با عصمتی که شما ادعا می کنید منافات دارد! پاسخ: پاسخ اجمالی: این که ائمه (ع) در بعضی از دعاها و مناجات ها خود را گناهکار می دانند و از خداوند طلب آمرزش می کنند نه به این خاطر است که معصوم گناه می کند بلکه به دلیل اقتضا و مناسبت مقام آنان یعنی دوام عبودیت و ادب تام آنان است،که با تمام تلاش و کوشش و فداکاری و ایثار گری ها باز اعمال و کردار خود را لایق مقام ذات اقدس الهی نمی دانند و این را گناه می شمرده اند. پاسخ تفصیلی: یکی از صفات پیامبران و ائمه (ع) و شخص امام علی(ع)، (عصمت) است. عصمت ملکه ای علمی و عملی است که انسان را از جهل، خطا، سهو، نسیان و مغالطه در اندیشه و تفکر نگه می دارد؛ بنابراین، معصوم، هم در بخش علم، از فهم ناصحیح به دور است و هم در بخش عمل، محفوظ از کار ناروا است. [1] به همین دلیل است که این حضرات لیاقت و شایستگی مقام والای امامت را داشتند و به این مقام منصوب شدند. ائمه طاهرین (ع) عصاره نظام آفرینش و مظهر هدایت خدایند؛ نه تنها کار، گفتار و سکوت آنان هدایت است که میزان هدایتند و با این میزان، ضلالت و گمراهی و ایمان و کفر مشخص می شود. از این رو، سخن و سیره ایشان برای هرکسی و هر سالک به سوی خدا، حجت و دلیل است؛ زیرا آنان معصوم اند و در سیره معصوم(ع) هیچ گونه شائبه گمراهی و گناه نیست و این مطلبی است که با ادله نقلی و عقلی در جای خودش ثابت شده است. [2] اما این که در دعاهای رسیده از اهل بیت (ع) می بینیم که آنها از خداوند طلب آمرزش می کنند و یا خود را گناهکار می دانند؛ مثلاً امیرالمؤمنین (ع) در مناجاتش می فرماید: (پروردگارا در آن حالی که غفلت مرا گرفته است ای کاش می دانستم حالم چگونه است؟ آیا از من رویگردانی یا به من نظر داری؟)؛ نه بواسطه این است که معصوم گناه می کند، بلکه باید گفت غفلت دارای مراتبی است، آن مرتبه ای که مربوط به معصوم است، ما عاجز از ادراک آن هستیم زیرا وقتی که امام معصوم سرگرم خوراک خوردن یا سخن گفتن با این و آن است، با آن توجه تامّی که در نماز دارد، یکسان نیست و این کمبود را برای خود، غفلت و ذنب می شمارد و از آن طلب آمرزش می نماید. و این به خاطر عظمت مقام و دوام عبودیت و ادب تام آنان است که در برخی از حالات که لازمه مقام بشری است میسّر نمی شده، لذا این حالت های بشری را برای خود گناه می شمرده اند. و گرنه آنان از هر گناه کبیره و صغیره و مکروه معصومند. [3] معصومین (ع) گرچه همواره با ابلیس و دیگر شیاطین درگیر و در چالش های اخلاقی و معنوی بودند اما به توفیق الاهی هیچ گاه نلغزیدند چنان که قرآن مجید در باره پیامبر می فرماید :(و چیزی نمانده بود که تو را از آن چه به سوی تو وحی کردیم گمراه کنند تا غیر از آن را بر ما ببندی و در آن صورت تو را به دوستی خود بگیرند و اگر تو را استوار نمی داشتیم قطعاً نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی). [4] بنا بر این گناهی که معصومان (ع) راه گریزی از آن ندارند و برای جبران آن ناله سر می دهند، آلودگی به محرّمات الاهی نیست؛ بلکه از آن جهت که هر که در درگاه الاهی مقرب تر است،خداوند معیار سنجش اعمال او را دقیق تر قرار داده و او به خاطر عظمت مقام چیزی را گناه می شمارد که دیگران به سادگی از کنار آن می گذرند. [5] چنان که مرحوم اربلی فرموده است: (پیامبران و امامان – که سلام خدا بر آنان باد- همواره در یاد خدا به سر می بردند و در بالاترین مراتب قرب الاهی ره می سپردند و پیوسته در این اندیشه بودند که مبادا لحظه ای از یاد او غافل گردند. پس هرگاه اندکی از این مرتبه بالا پائین تر می آمدند و از سر نیاز به اموری همچون خوردن و آشامیدن، حلّ و فصل مسائل اجتماعی روی می آوردند، این را گناهی بزرگ برای خویش می شمردند. استغفار و توبه آنان نیز از چنین اعمالی بوده است.) [6] پی نوشتها: [1] . جوادی آملی، عبد الله، علی (ع) مظهر اسمای الاهی، ص 107 و 108، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، 1385. [2] نک: islamquest.net/fa/archive/question/2088. [3] . شهید دستغیب، سید عبدالحسین، 1000 سؤال، ص 19، انتشارات ناس. [4] . اسراء 73 و 74، وَ إِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتَفْترَِیَ عَلَیْنَا غَیرَْهُ وَ إِذًا لاَّتخََّذُوکَ خَلِیلًا لَوْ لَا أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیًْا قَلِیلاً؛ تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، محمد باقر، ج 13، ص 238، انتشارت اسلامی؛ اسراء، 73 و 74. [5] . تفسیر المیزان، ج 6، ص 366.با اندکی تصرف [6] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج 3، ص 45، چاپخانه علمیه قم. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
در نهج البلاغه آمده است که علی با پروردگارش مناجات می کرد و این دعا را می خواند: (اللهم اغفر لی ما أنت أعلم به منی، فإن عدت فعد علیّ بالمغفرة، اللهم اغفرلی ما وأیت من نفسی و لم تجد له وفاء عندی، اللهم اغفر لی ما تقربت به إلیک بلسانی ثم ألفه قلبی، اللهم اغفر لی رمزات الألحاظ و سقطات الألفاظ، و سهوات الجنان و هفوات اللسان).
(بارخدایا آنچه در مورد من که تو بدان از من آگاه تری را بیامرز، اگر باز مرتکب گناه شدم باز مرا بیامرز، بارخدایا وعده هایی که با خودم کرده ام و به آن وفا نکرده ام مرا بیامرز، بار خدایا اگر با زبان خود به تو خودم را نزدیک کرده ام و دلم با آن مخالفت نموده مرا ببخش، بارخدایا نگاه ها و سخنان بیهوده و اشتباهات مرا ببخش).
او دعا می کند که خداوند گناهانش از قبیل فراموشی و خطا و غیره را ببخشد، و این با عصمتی که شما ادعا می کنید منافات دارد!
پاسخ:
پاسخ اجمالی:
این که ائمه (ع) در بعضی از دعاها و مناجات ها خود را گناهکار می دانند و از خداوند طلب آمرزش می کنند نه به این خاطر است که معصوم گناه می کند بلکه به دلیل اقتضا و مناسبت مقام آنان یعنی دوام عبودیت و ادب تام آنان است،که با تمام تلاش و کوشش و فداکاری و ایثار گری ها باز اعمال و کردار خود را لایق مقام ذات اقدس الهی نمی دانند و این را گناه می شمرده اند.
پاسخ تفصیلی:
یکی از صفات پیامبران و ائمه (ع) و شخص امام علی(ع)، (عصمت) است. عصمت ملکه ای علمی و عملی است که انسان را از جهل، خطا، سهو، نسیان و مغالطه در اندیشه و تفکر نگه می دارد؛ بنابراین، معصوم، هم در بخش علم، از فهم ناصحیح به دور است و هم در بخش عمل، محفوظ از کار ناروا است. [1] به همین دلیل است که این حضرات لیاقت و شایستگی مقام والای امامت را داشتند و به این مقام منصوب شدند.
ائمه طاهرین (ع) عصاره نظام آفرینش و مظهر هدایت خدایند؛ نه تنها کار، گفتار و سکوت آنان هدایت است که میزان هدایتند و با این میزان، ضلالت و گمراهی و ایمان و کفر مشخص می شود. از این رو، سخن و سیره ایشان برای هرکسی و هر سالک به سوی خدا، حجت و دلیل است؛ زیرا آنان معصوم اند و در سیره معصوم(ع) هیچ گونه شائبه گمراهی و گناه نیست و این مطلبی است که با ادله نقلی و عقلی در جای خودش ثابت شده است. [2]
اما این که در دعاهای رسیده از اهل بیت (ع) می بینیم که آنها از خداوند طلب آمرزش می کنند و یا خود را گناهکار می دانند؛ مثلاً امیرالمؤمنین (ع) در مناجاتش می فرماید: (پروردگارا در آن حالی که غفلت مرا گرفته است ای کاش می دانستم حالم چگونه است؟ آیا از من رویگردانی یا به من نظر داری؟)؛ نه بواسطه این است که معصوم گناه می کند، بلکه باید گفت غفلت دارای مراتبی است، آن مرتبه ای که مربوط به معصوم است، ما عاجز از ادراک آن هستیم زیرا وقتی که امام معصوم سرگرم خوراک خوردن یا سخن گفتن با این و آن است، با آن توجه تامّی که در نماز دارد، یکسان نیست و این کمبود را برای خود، غفلت و ذنب می شمارد و از آن طلب آمرزش می نماید. و این به خاطر عظمت مقام و دوام عبودیت و ادب تام آنان است که در برخی از حالات که لازمه مقام بشری است میسّر نمی شده، لذا این حالت های بشری را برای خود گناه می شمرده اند. و گرنه آنان از هر گناه کبیره و صغیره و مکروه معصومند. [3] معصومین (ع) گرچه همواره با ابلیس و دیگر شیاطین درگیر و در چالش های اخلاقی و معنوی بودند اما به توفیق الاهی هیچ گاه نلغزیدند چنان که قرآن مجید در باره پیامبر می فرماید :(و چیزی نمانده بود که تو را از آن چه به سوی تو وحی کردیم گمراه کنند تا غیر از آن را بر ما ببندی و در آن صورت تو را به دوستی خود بگیرند و اگر تو را استوار نمی داشتیم قطعاً نزدیک بود کمی به سوی آنان متمایل شوی). [4] بنا بر این گناهی که معصومان (ع) راه گریزی از آن ندارند و برای جبران آن ناله سر می دهند، آلودگی به محرّمات الاهی نیست؛ بلکه از آن جهت که هر که در درگاه الاهی مقرب تر است،خداوند معیار سنجش اعمال او را دقیق تر قرار داده و او به خاطر عظمت مقام چیزی را گناه می شمارد که دیگران به سادگی از کنار آن می گذرند. [5] چنان که مرحوم اربلی فرموده است: (پیامبران و امامان – که سلام خدا بر آنان باد- همواره در یاد خدا به سر می بردند و در بالاترین مراتب قرب الاهی ره می سپردند و پیوسته در این اندیشه بودند که مبادا لحظه ای از یاد او غافل گردند. پس هرگاه اندکی از این مرتبه بالا پائین تر می آمدند و از سر نیاز به اموری همچون خوردن و آشامیدن، حلّ و فصل مسائل اجتماعی روی می آوردند، این را گناهی بزرگ برای خویش می شمردند. استغفار و توبه آنان نیز از چنین اعمالی بوده است.) [6]
پی نوشتها:
[1] . جوادی آملی، عبد الله، علی (ع) مظهر اسمای الاهی، ص 107 و 108، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، 1385.
[2] نک: islamquest.net/fa/archive/question/2088.
[3] . شهید دستغیب، سید عبدالحسین، 1000 سؤال، ص 19، انتشارات ناس.
[4] . اسراء 73 و 74، وَ إِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتَفْترَِیَ عَلَیْنَا غَیرَْهُ وَ إِذًا لاَّتخََّذُوکَ خَلِیلًا لَوْ لَا أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیًْا قَلِیلاً؛ تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، محمد باقر، ج 13، ص 238، انتشارت اسلامی؛ اسراء، 73 و 74.
[5] . تفسیر المیزان، ج 6، ص 366.با اندکی تصرف
[6] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج 3، ص 45، چاپخانه علمیه قم.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] اگر امکان دارد لطفاً مناجات انجیلیه حضرت سجاد (ع) را برایم ایمیل کنید؟
- [سایر] اگر امکان دارد لطفاً مناجات انجیلیه حضرت سجاد (ع) را برایم ایمیل کنید؟
- [سایر] علت این که در زمان حضرت علی و امام حسن و امام حسین (ع) موضوع عصمت و امامت مانند دوران امام صادق (ع) بحث نشد چیست؟ و در حقیقت چرا در ادبیات اعراب زمان امام علی و فرزندانشان به موضوع تبعیت از امام معصوم که الآن در تشیع رایج است برخورد نمی کنیم؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] در کتاب حدیثی (تهذیب الاحکام) نقل شده است که؛ (امیرالمؤمنین علی(ع) نماز را بدون وضو خواندند بعد به مردم گفتند که نمازشان را اعاده کنند)، این قضیه با عصمت آنحضرت منافات ندارد؟
- [سایر] چرا حدود صد سال قبر امیرالمومنین علی(ع) مخفی بود؟
- [سایر] چرا اسم امام حسین(ع) را حسین گذاشتند؟ چرا اسم امام علی(ع) را علی گذاشتند؟
- [سایر] متن روی بازوی امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر امامان(ع)، هنگام تولد چه بود؟
- [سایر] چرا لقب امام علی(ع) امیرالمومنین نامیده شد؟
- [سایر] نشانه های دوستان و دشمنان امیرالمومنین علی(ع)چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.