پاسخ اجمالی: ام المؤمنین اوّلین بار در زمان پیامبر (ص) با نازل شدن آیه 6 سوره احزاب درباره همسران آن حضرت نسبت به مؤمنان اصطلاح شده است. این که زنان رسول خدا (ص) مادران امت اند، حکمی است شرعی و مخصوص آن حضرت. این حکم (تشبیه همسران پیامبر (ص) به مادران مؤمنان) تشبیه در بعضی از آثار مادری است نه همه آنها. از دلایل این حکم می توان به موارد زیر اشاره کرد: اولاً: احترام نهادن به زنان پیامبر (ص) ثانیاً: حرمت نهادن به شخص آن حضرت ثالثاً: پیش گیری از سوء استفاده های برخی مغرضان که قصد داشتند بعد از مرگ رسول خدا (ص) با ازدواج با همسران آن حضرت به مقاصد سیاسی و اهداف سوءشان برسند. پاسخ تفصیلی: 1. "ام المؤمنین"؛ یعنی مادر مؤمنان. این اصطلاح با نازل شدن آیه اولویت: "پیامبر (ص) نسبت به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر است و همسران او مادران آنها ]مؤمنان[ محسوب می شوند..."،[1] درباره زنان آن حضرت نسبت، به مؤمنان رایج شده است. خداوند در این آیه، زنان رسول خدا را به منزله مادر برای همه مؤمنان دانسته، البته مادر معنوی و روحانی. همان گونه که پیامبر (ص) پدر روحانی و معنوی امت است. 2. این حکم – که زنان پیامبر(ص) مادران امت اند – حکمی شرعی و مخصوص آن جناب است.[2] چنان که در سوره احزاب، برابری زنان پیامبر (ص) با دیگر زنان نفی شده است: "ای زنان پیامبر (ص)، شما هم چون یکی از زنان معمولی نیستید".[3] 3. تشبیه همسران رسول خدا به مادران، تشبیه در بعضی از آثار مادری است، نه همه آنها؛ یعنی مادران نسبت به فرزندان خود حقوقی دارند و احکامی طرفینی بین آنها حکم فرماست که در این جا تمام آن احکام جاری نیست. در این جا فقط دو حکم که همان وجوب احترام و حرمت نهادن به زنان پیامبر (ص) و حرمت ازدواج با آنها باشد، جاری است. چرا که مادر به غیر از وجوب احترام و حرمت نکاح، آثار دیگری نیز دارد؛ مثلاً از فرزند خود ارث می برد و فرزند از او ارث می برد، نگاه کردن به روی او جایز است، با دخترانی که از شوهر دیگر دارد، نمی شود ازدواج کرد و ... . ولی همسران پیامبر (ص) به غیر از آن دو حکم (وجوب احترام و حرمت ازدواج) احکام دیگری ندارند. بنابراین، این حکم – تشبیه همسران رسول خدا به عنوان مادران مؤمنان – تأثیرش در دو مسئله است: الف: وجوب احترام، ب: حرمت ازدواج.[4] 4. این حکم اولاً: به جهت احترام نهادن به زنان پیامبر (ص) است. از آن جا که آنان همسران رسول خدا (ص) و به او منسوب بوده و در بین مسلمانان از احترام خاصی برخوردار بودند. بدیهی است که با دیگر زنان هم نوع خود فرق داشتند، چنان که قرآن کریم فرموده است. [5] ثانیاً: احترام نهادن به شخصیت خود پیامبر اکرم (ص) است. چنان که از شأن نزول آیه استفاده می شود تعدادی از مخالفان، به عنوان انتقام جویی و توهین به ساحت مقدس پیامبر (ص)، قصد داشتند بعد از رحلت آن حضرت با همسرانش ازدواج کنند. ثالثاً: پیش گیری از برخی سوء استفاده ها و توطئه های دشمنان که قصد داشتند بعد از مرگ رسول خدا با ازدواج با همسران آن حضرت، به مقاصد سیاسی و اهداف پلیدشان برسند. به عقیده استاد مطهری؛ سرّ ممنوعیت ازدواج زنان پیامبر (ص) با اشخاص دیگر، این است که همسر بعدی از شهرت و احترام آن زن – که در میان مسلمان دارای احترام خاصی بود – سوء استفاده نکند و احیانا آن زنان ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند.[6] پی نوشتها: [1]."النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و ازواجه امهاتم..."، احزاب، 6. [2]. طباطبائی، محمد حسین، المیزان (ترجمه فارسی)، ج 16، ص 414. [3]."یا نساء النبی لستن کاحد من النساء..."، احزاب، 32. [4]. نک: تفسیر نمونه، ج 17، ص 207 - 205. [5]. احزاب، 32. [6]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 431. همچنین جهت اطلاع بیشتر، رک: تفسیر المیزان، ج 16، آیات 1- 54 سوره احزاب؛ تفسیر نمونه، ج 17، همان آیات، ص406 و 405. منبع: www.islamquest.net
اصطلاح ام المؤمنین چگونه به وجود آمد؟
پاسخ اجمالی:
ام المؤمنین اوّلین بار در زمان پیامبر (ص) با نازل شدن آیه 6 سوره احزاب درباره همسران آن حضرت نسبت به مؤمنان اصطلاح شده است. این که زنان رسول خدا (ص) مادران امت اند، حکمی است شرعی و مخصوص آن حضرت. این حکم (تشبیه همسران پیامبر (ص) به مادران مؤمنان) تشبیه در بعضی از آثار مادری است نه همه آنها. از دلایل این حکم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
اولاً: احترام نهادن به زنان پیامبر (ص)
ثانیاً: حرمت نهادن به شخص آن حضرت
ثالثاً: پیش گیری از سوء استفاده های برخی مغرضان که قصد داشتند بعد از مرگ رسول خدا (ص) با ازدواج با همسران آن حضرت به مقاصد سیاسی و اهداف سوءشان برسند.
پاسخ تفصیلی:
1. "ام المؤمنین"؛ یعنی مادر مؤمنان. این اصطلاح با نازل شدن آیه اولویت: "پیامبر (ص) نسبت به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر است و همسران او مادران آنها ]مؤمنان[ محسوب می شوند..."،[1] درباره زنان آن حضرت نسبت، به مؤمنان رایج شده است. خداوند در این آیه، زنان رسول خدا را به منزله مادر برای همه مؤمنان دانسته، البته مادر معنوی و روحانی. همان گونه که پیامبر (ص) پدر روحانی و معنوی امت است.
2. این حکم – که زنان پیامبر(ص) مادران امت اند – حکمی شرعی و مخصوص آن جناب است.[2] چنان که در سوره احزاب، برابری زنان پیامبر (ص) با دیگر زنان نفی شده است: "ای زنان پیامبر (ص)، شما هم چون یکی از زنان معمولی نیستید".[3]
3. تشبیه همسران رسول خدا به مادران، تشبیه در بعضی از آثار مادری است، نه همه آنها؛ یعنی مادران نسبت به فرزندان خود حقوقی دارند و احکامی طرفینی بین آنها حکم فرماست که در این جا تمام آن احکام جاری نیست. در این جا فقط دو حکم که همان وجوب احترام و حرمت نهادن به زنان پیامبر (ص) و حرمت ازدواج با آنها باشد، جاری است. چرا که مادر به غیر از وجوب احترام و حرمت نکاح، آثار دیگری نیز دارد؛ مثلاً از فرزند خود ارث می برد و فرزند از او ارث می برد، نگاه کردن به روی او جایز است، با دخترانی که از شوهر دیگر دارد، نمی شود ازدواج کرد و ... . ولی همسران پیامبر (ص) به غیر از آن دو حکم (وجوب احترام و حرمت ازدواج) احکام دیگری ندارند. بنابراین، این حکم – تشبیه همسران رسول خدا به عنوان مادران مؤمنان – تأثیرش در دو مسئله است: الف: وجوب احترام، ب: حرمت ازدواج.[4]
4. این حکم اولاً: به جهت احترام نهادن به زنان پیامبر (ص) است. از آن جا که آنان همسران رسول خدا (ص) و به او منسوب بوده و در بین مسلمانان از احترام خاصی برخوردار بودند. بدیهی است که با دیگر زنان هم نوع خود فرق داشتند، چنان که قرآن کریم فرموده است. [5]
ثانیاً: احترام نهادن به شخصیت خود پیامبر اکرم (ص) است. چنان که از شأن نزول آیه استفاده می شود تعدادی از مخالفان، به عنوان انتقام جویی و توهین به ساحت مقدس پیامبر (ص)، قصد داشتند بعد از رحلت آن حضرت با همسرانش ازدواج کنند.
ثالثاً: پیش گیری از برخی سوء استفاده ها و توطئه های دشمنان که قصد داشتند بعد از مرگ رسول خدا با ازدواج با همسران آن حضرت، به مقاصد سیاسی و اهداف پلیدشان برسند. به عقیده استاد مطهری؛ سرّ ممنوعیت ازدواج زنان پیامبر (ص) با اشخاص دیگر، این است که همسر بعدی از شهرت و احترام آن زن – که در میان مسلمان دارای احترام خاصی بود – سوء استفاده نکند و احیانا آن زنان ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند.[6]
پی نوشتها:
[1]."النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و ازواجه امهاتم..."، احزاب، 6.
[2]. طباطبائی، محمد حسین، المیزان (ترجمه فارسی)، ج 16، ص 414.
[3]."یا نساء النبی لستن کاحد من النساء..."، احزاب، 32.
[4]. نک: تفسیر نمونه، ج 17، ص 207 - 205.
[5]. احزاب، 32.
[6]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 431. همچنین جهت اطلاع بیشتر، رک: تفسیر المیزان، ج 16، آیات 1- 54 سوره احزاب؛ تفسیر نمونه، ج 17، همان آیات، ص406 و 405.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] آیا در اسلام نگاهی شبیه اصطلاح جهان وطنی داریم، یا این تنها یک اصطلاح غربی است؟
- [سایر] آیا در اسلام نگاهی شبیه اصطلاح جهان وطنی داریم، یا این تنها یک اصطلاح غربی است؟
- [سایر] چرا در قرآن لقب ام المومنین به عایشه داده شده است؟
- [سایر] اصطلاح ام المؤمنین چگونه به وجود آمد؟
- [سایر] منظور از رشد در اصطلاح اسلامی چیست؟
- [سایر] اصطلاح معنی ظاهری وباطنی قرآن یعنی چه؟
- [سایر] آیا آیه "کفی الله المؤمنین القتال"، درباره حضرت علی (ع) است؟
- [سایر] آیا آیه ( لقد رضی اللّه عن المومنین ) درباره خلفا نازل شده است ؟
- [سایر] اصطلاح ام المؤمنین چگونه به وجود آمد؟
- [سایر] علوم قرآنی در اصطلاح چه معنایی دارد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر یکی از شریکها بمیرد، یا دیوانه یا بیهوش شود شریکهای دیگر نمیتوانند در مال شرکت تصرّف کنند، همچنین است اگر یکی از آنان سفیه یا مفلّس گردند. توضیح این دو اصطلاح در مسأله 2153 گذشت.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که مسلمان زاده است چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام کند ، اگر مرتد شود زنش بر او حرام می شود و باید به مقداری که در احکام طلاق گفته می شود عدّة وفات نگهدارد . ودر اصطلاح به چنین شخصی مُرْتَدّ فطری می گویند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که پدر یا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بوده اند، چنانچه مرتد شود زنش بر او حرام می شود و باید به مقداری که در احکام طلاق گفته می شود عدّه وفات نگهدارد و در اصطلاح فقهاء به چنین شخصی مرتد فطری می گویند.
- [آیت الله مظاهری] علامت گذاری به وسیله دیوار یا سیم خاردار یا سنگ چین نمودن و مانند اینها در زمینهای موات به قصد تصرّف و احیا، موجب حقّ برای علامتگذار میشود و دیگری حقّ تصرّف و احیای آن را ندارد که به آن در اصطلاح تحجیر میگویند.
- [آیت الله اردبیلی] (وقف) آن است که انسان ملکی را ثابت نگهدارد و منافع آن را برای شخص یا اشخاص یا برای کار ویا مصرفی تعیین نماید، مانند این که زمینی را برای مسجد یا حسینیّه یا مدرسه و یا فقرا مخصوص سازد. به این کار در اصطلاح (وقف) و به مالی که وقف میشود (موقوفه) و به وقف کننده (واقف) و به شخص یا مصرفی که مال برای آن وقف شده (موقوف علیه) گفته میشود.
- [آیت الله نوری همدانی] انسان می تواند در مرضی که به آن مرض از دنیا می رود ، هر قدر از مال خود را به مصرف خود و عیال و مهمان و کارهائی که اسراف شمرده نمی شود برساند و نیز اگر مال خود را به کسی ببخشد یا ارزانتر از قیمت بفروشد یا اجاره دهد ، اگر چه بیشتر از ثلث باشد ورثه هم اجازه ننمایند تصّرف او صحیح است و به اصطلاح مُنَجَّزات مریض از اصل مال محسوب می شود نه از ثلث آن
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است قبر را مربع یا مربع مستطیل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی ان بگذارند که اشتباه نشود و روی قبر اب بپاشند و بعد از پاشیدن اب کسانی که حاضرند دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره مبارکه انا انزلناه بخوانند و برای میت طلب امرزش کنند و دعاهایی را که وارد شده بخوانند مانند این دعا اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد صعد روحه الی ارواح المومنین فی علیین و الحقه بالصالحین
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مردی که از پدر و مادر غیر مسلمان به دنیا آمده و مسلمان شده، اگر پیش از نزدیکی با عیالش مرتد شود، و یا زنش یائسه باشد، عقد او باطل میگردد، و اگر بعد از نزدیکی مرتد شود، و زن او در سن زنانی باشد که حیض میبینند، باید آن زن به مقدار عدّه طلاق که در احکام طلاق گفته میشود عدّه نگهدارد. پس اگر پیش از تمامشدن عدّه، شوهر او مسلمان شود، عقد باقی، و گر نه باطل است، و در اصطلاح به چنین شخصی مرتد ملی میگویند.
- [آیت الله جوادی آملی] .انجام دادن نماز غُفیله بین نماز م غرب و عشاء ثواب دارد و سزاوار است از زوال سرخی طرف مغرب تأخیر نشود و کیفیت آن، این است که در رکعت اول پس از حمد، بهجای سوره این آیات خوانده شود: (وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ -- فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ )انبیاء/87 و 88 (و در رکعت دوم , پس از حمد، به جای سوره این آیه خوانده شود: (وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُهَا إِلا هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلا یَعْلَمُهَا وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا یَابِسٍ إِلا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ )(انعام/59
- [آیت الله سیستانی] نماز غفیله یکی از نمازهای مستحبّی است که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود . و در رکعت اول آن ، بعد از حمد باید بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الغَمِ ّ وَکَذلِکَ نُنْجِی المُؤْمِنِین) . و در رکعت دوم بعد از حمد بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَرِ ّ وَالبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الاَرْضِ وَلا رَطبٍ وَلا یابسٍ إلاّ فِی کِتابٍ مُبینٍ) . و در قنوت بگویند : (اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ بِمَفاتِح الغَیْبِ الَّتِی لا یَعْلَمُها إلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفْعَل بِی کَذا وکَذا) . وبجای کلمه کذا وکذا حاجتهای خود را بگویند و بعد بگویند : (اللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَالقادِرُ عَلی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتِی فَاَسْالُکَ بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لِی) .