یکی از سنت هایی که قبل از طلوع اسلام در میان اعراب رواج داشت , سنت بیعت است که در میان اعراب از اهمیت و ارزش فراوانی برخوردار بوده است و اعراب همواره خودرا ملزم بر آن می دانستند و شکستن آن را برای خود و قبیله خویش ننگ بزرگی می پنداشتند . پس از طلوع اسلام و آغاز دعوت به وسیله پیامبر عظیم الشان اسلام ,بسیاری از کسانی که به دین اسلام گرویدند و به ندای پیامبر (ص ) لبیک می گفتند,بر اساس سنت پیشین , با پیامبر(ص ) بیعت می نمودند و بدین وسیله از زمره مسلمانان شمرده می شدند. در واقع پیامبر گرامی اسلام (ص ) همان سنت رایج میان اعراب جاهلی را به عنوان یک سنت حسنه و ماندگار و ارزش اسلامی درآوردند و بیعت از آن روز یک یک سنت اسلامی گردید .ازاین رو , همواره مسلمانان به همین وسیله با پیامبر (ص ) هم پیمان شده و پیروی خویش را از پیامبر گرامی اسلام (ص ) اعلان می داشتند که در این میان بیعت های قبایل اوس و خزرج ( که از یثرب آن زمان به مکه آمده بودند) با پیامبر(ص ) درتاریخ اسلام مشهور می باشد که یکی از آن بیعت ها معروف و مشهور به ( بیعت رضوان ) می باشد که قرآن کریم از آن این گونه یاد می کند : ( لقد رضی اللّه عن المومنین اذ یبایعونک تحت الشجره فعلم ما فی قلوبهم فانزل السکینه علیهم و اثابهم فتحا قریبا , (1)خداوند از مومنانی که در زیر درخت با تو پیامبر بیعت نمودند راضی و خشنودگشت و آنچه را که در درون قلب آنان نهفته بود دانست , پس آرامش را بر دلهای آنان نازل کرد و فتح و پیروزی نزدیکی به عنوان پاداش نصیبشان فرمود ).این آیه کریمه در سال ششم هجرت هنگامی که پیامبر عظیم الشان اسلام با هزار وچهارصد نفر از مسلمانان به قصد انجام حج عمره از مدینه رهسپار مکه بود , نازل گردید. در نیمه راه مسلمانان اطلاع پیدا کردند که مشرکان تصمیم گرفته اند ازورود مسلمانان به مکه جلوگیری کنند , بنابراین پیامبر به مسلمانان دستور توقف داد تا اصل قضیه روشن گردد . پیامبر عثمان بن عفان را برای مذاکره با سران قریش به مکه اعزام کرد , اما خبری از او نشد, در میان یاران پیامبر(ص ) شایع افتاد که پیک پیامبر (ص ) را مشرکان مکه کشته اند . بنابراین پیامبر (ص ) خود را برای جنگ آماده نمود , و برای اطمینان از همراهی اصحاب از همه آنان , در حدیبیه بیعت گرفت که این بیعت به ( بیعت رضوان ) معروف و مشهور است .پس از مدتی عثمان ( پیک پیامبر اسلام (ص ) ) برگشت و مشرکان هم از بیعت رضوان پیامبر مطلع گردیدند و شخصی را به نام سهیل بن عمر برای مصالحه به حضور پیامبر(ص ) اعزام داشتند که سرانجام صلح حدیبیه انجام گرفت .(2) وسرانجام آیه مذکور نیزنازل گردید و خداوند از بیعت مسلمانان با پیامبر اعلام رضایت و خشنودی نمود وعمل آنان را ستود.اما نکته مهم که از خود آیه استفاده می شود, این است که خداوند می فرماید : ( لقدرضی اللّه عن المومنین ... ) یعنی خداوند از ظاهر عمل بیعت اعلام رضایت نکرده ,بلکه از بیعت مومنان رضایت و خشنودی خویش را ابراز داشته است , زیرا منافقانی ,مانند عبداللّه ابن ابی و اوس بن خولی در آن جمع حضور داشته اند و با پیامبر (ص )نیز بیعت نمودند , پس واضح است که با حرف یک بیعت و دست روی دست پیامبر گذاشتن خداوند از آنان اعلام رضایت ننموده است .از سوی دیگر , از خلفای ثلاثه فقط ابوبکر و عمر در بیعت رضوان حضور داشته اند وعثمان در آن جمع نبود و آیا این به آن معنا است که خداوند از خلیفه سوم راضی نیست که یقینا مسائل ملتزم به این معنا نخواهد گردید و نمی توان این آیه را خاص خلفای ثلاثه بدانیم , در حالی که یکی از آنان در بیعت رضوان حضور نداشته و آن دونفر دیگر همراه با قریب به 1400 نفر در زیر درخت با پیامبر (ص ) بیعت نمودند ,بنابراین رضایت الهی خاص آنان نیست . البته این نکته شایان توجه است که اگرخداوند از عملی اعلان رضایت و خشنودی کرد , به این معنا نیست که صاحب آن عمل پس از رضایت الهی هر گناهی - نعوذ باللّه مرتکب گردد , آن گناه به عفو الهی است ودیگر دچار غضب و سخط الهی نخواهد گردید , بلکه اعلان رضایت الهی در صورتی است که آنان بر ایمان خویش ثابت و ماندگار باشند و تا پایان عمر بر صراط مستقیم باقی بمانند, و چه بسا کسانی که در بیعت رضوان حضور داشتند, اما به بیعت خویش وفادارنماندند و از جنگ فرار نمودند , حال می توان گفت چون خداوند اعلان رضایت نموده است , پس فرار آنان نیز مورد رضای خداوند سبحان می باشد . eporsesh.com
یکی از سنت هایی که قبل از طلوع اسلام در میان اعراب رواج داشت , سنت بیعت است که در میان اعراب از اهمیت و ارزش فراوانی برخوردار بوده است و اعراب همواره خودرا ملزم بر آن می دانستند و شکستن آن را برای خود و قبیله خویش ننگ بزرگی می پنداشتند . پس از طلوع اسلام و آغاز دعوت به وسیله پیامبر عظیم الشان اسلام ,بسیاری از کسانی که به دین اسلام گرویدند و به ندای پیامبر (ص ) لبیک می گفتند,بر اساس سنت پیشین , با پیامبر(ص ) بیعت می نمودند و بدین وسیله از زمره مسلمانان شمرده می شدند. در واقع پیامبر گرامی اسلام (ص ) همان سنت رایج میان اعراب جاهلی را به عنوان یک سنت حسنه و ماندگار و ارزش اسلامی درآوردند و بیعت از آن روز یک یک سنت اسلامی گردید .ازاین رو , همواره مسلمانان به همین وسیله با پیامبر (ص ) هم پیمان شده و پیروی خویش را از پیامبر گرامی اسلام (ص ) اعلان می داشتند که در این میان بیعت های قبایل اوس و خزرج ( که از یثرب آن زمان به مکه آمده بودند) با پیامبر(ص ) درتاریخ اسلام مشهور می باشد که یکی از آن بیعت ها معروف و مشهور به ( بیعت رضوان ) می باشد که قرآن کریم از آن این گونه یاد می کند : ( لقد رضی اللّه عن المومنین اذ یبایعونک تحت الشجره فعلم ما فی قلوبهم فانزل السکینه علیهم و اثابهم فتحا قریبا , (1)خداوند از مومنانی که در زیر درخت با تو پیامبر بیعت نمودند راضی و خشنودگشت و آنچه را که در درون قلب آنان نهفته بود دانست , پس آرامش را بر دلهای آنان نازل کرد و فتح و پیروزی نزدیکی به عنوان پاداش نصیبشان فرمود ).این آیه کریمه در سال ششم هجرت هنگامی که پیامبر عظیم الشان اسلام با هزار وچهارصد نفر از مسلمانان به قصد انجام حج عمره از مدینه رهسپار مکه بود , نازل گردید. در نیمه راه مسلمانان اطلاع پیدا کردند که مشرکان تصمیم گرفته اند ازورود مسلمانان به مکه جلوگیری کنند , بنابراین پیامبر به مسلمانان دستور توقف داد تا اصل قضیه روشن گردد . پیامبر عثمان بن عفان را برای مذاکره با سران قریش به مکه اعزام کرد , اما خبری از او نشد, در میان یاران پیامبر(ص ) شایع افتاد که پیک پیامبر (ص ) را مشرکان مکه کشته اند . بنابراین پیامبر (ص ) خود را برای جنگ آماده نمود , و برای اطمینان از همراهی اصحاب از همه آنان , در حدیبیه بیعت گرفت که این بیعت به ( بیعت رضوان ) معروف و مشهور است .پس از مدتی عثمان ( پیک پیامبر اسلام (ص ) ) برگشت و مشرکان هم از بیعت رضوان پیامبر مطلع گردیدند و شخصی را به نام سهیل بن عمر برای مصالحه به حضور پیامبر(ص ) اعزام داشتند که سرانجام صلح حدیبیه انجام گرفت .(2) وسرانجام آیه مذکور نیزنازل گردید و خداوند از بیعت مسلمانان با پیامبر اعلام رضایت و خشنودی نمود وعمل آنان را ستود.اما نکته مهم که از خود آیه استفاده می شود, این است که خداوند می فرماید : ( لقدرضی اللّه عن المومنین ... ) یعنی خداوند از ظاهر عمل بیعت اعلام رضایت نکرده ,بلکه از بیعت مومنان رضایت و خشنودی خویش را ابراز داشته است , زیرا منافقانی ,مانند عبداللّه ابن ابی و اوس بن خولی در آن جمع حضور داشته اند و با پیامبر (ص )نیز بیعت نمودند , پس واضح است که با حرف یک بیعت و دست روی دست پیامبر گذاشتن خداوند از آنان اعلام رضایت ننموده است .از سوی دیگر , از خلفای ثلاثه فقط ابوبکر و عمر در بیعت رضوان حضور داشته اند وعثمان در آن جمع نبود و آیا این به آن معنا است که خداوند از خلیفه سوم راضی نیست که یقینا مسائل ملتزم به این معنا نخواهد گردید و نمی توان این آیه را خاص خلفای ثلاثه بدانیم , در حالی که یکی از آنان در بیعت رضوان حضور نداشته و آن دونفر دیگر همراه با قریب به 1400 نفر در زیر درخت با پیامبر (ص ) بیعت نمودند ,بنابراین رضایت الهی خاص آنان نیست . البته این نکته شایان توجه است که اگرخداوند از عملی اعلان رضایت و خشنودی کرد , به این معنا نیست که صاحب آن عمل پس از رضایت الهی هر گناهی - نعوذ باللّه مرتکب گردد , آن گناه به عفو الهی است ودیگر دچار غضب و سخط الهی نخواهد گردید , بلکه اعلان رضایت الهی در صورتی است که آنان بر ایمان خویش ثابت و ماندگار باشند و تا پایان عمر بر صراط مستقیم باقی بمانند, و چه بسا کسانی که در بیعت رضوان حضور داشتند, اما به بیعت خویش وفادارنماندند و از جنگ فرار نمودند , حال می توان گفت چون خداوند اعلان رضایت نموده است , پس فرار آنان نیز مورد رضای خداوند سبحان می باشد .
eporsesh.com
- [سایر] منظور از آیه شریفه زیر چیست و خطاب به چه کسی نازل شده است؟ آیا این آیه ها معنای عصمت را عوض نمی کنند؟ "وَإِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ لِتفْتَرِیَ عَلَیْنَا غَیْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوکَ خَلِیلًا* وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا".
- [سایر] آیا آیه "کفی الله المؤمنین القتال"، درباره حضرت علی (ع) است؟
- [سایر] ترجمه و تفسیر آیه (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ) چیست؟
- [سایر] چه زمانی اولین آیه یعنی آیه« اقراء...» بر حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده ؟ آیا خواندن بوده یا گشوده شدن حقیقت؟
- [سایر] ترجمه و تفسیر آیه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ» چیست؟
- [سایر] صفات پیامبر اکرم (ص) مطابق آیه (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ) چیست؟
- [سایر] مادر محمد بن عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان -رضی الله عنه- فاطمه بنت حسین بن علی بن ابی طالب –رضی الله عنه- است، پس مادر بزرگ محمد فاطمه –رضی الله عنها- و پدر بزرگش عثمان -رضی الله عنه- است! از شیعه می پرسیم آیا از نظر شما درست است که فاطمه نوهای ملعون داشته باشد؟! چون بنی امیّه که محمد از آنها است، از دیدگاه شیعه ملعون هستند، و منظور از شجره ملعونه در قرآن بنی امیه است.
- [سایر] آیا آیه 55 سوره نور ( وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا مِنْکُمْ) در باره ابوبکر و عمر نازل شده است؟
- [سایر] با توجه به آیه «ان الله یدافع عن الذین آمنوا» چرا خدا از امام حسین(ع) دفاع نکرد؟
- [سایر] آیا آیات قرآن درباره جنگ بدر، مانند آیه تطهیر، عصمت خلفا را اثبات نمی کند؟
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَد أَتاکَ الْمُسیئُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الُْمحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسیئُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار به حقّ محمّد و آل محمّدصلی الله علیه وآله وسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر).
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)