شرح پرسش: وقتی بچه بودم مورد اذیت جنسی قرار گرفتم (البته نه در حد لواط) و ترسو بودم بعد در سن 15 سالگی با پسر عمویم راجع به مسائل جنسی صحبت می کردیم و با هم رابطه داشتیم (البته باز نه در حد لواط) حالا سوال من این است چرا من که بچه بودم خدا کمکم نکرد تا گرفتار آن آدم ها نشوم؟ آیا اگر یک آدم خوبی مثلا یک امامزاده (فرزند امام) بود خدا می گذاشت برایش این اتفاق بیافتد؟ حالا با این اتفاق و کاری که انجام داده ام از خودم بدم می آید و از خدا هم گله مند هستم! چیزی که مرا می سوزاند این است که من که عاشق حضرت علی )ع( هستم چه جوری فردای قیامت تو روی آن حضرت نگاه کنم؟ رویم نمی شود با حضرت علی حرف بزنم آخه مگر می شود یک آدم پست به کمالی برسد که با آن حضرت ارتباط برقرار کند تو رو خدا جواب مرا برایم ایمیل کنید. پاسخ اجمالی: سنت و اراده الهی این است که اداره این جهان و مخلوقات او از جمله انسان از راه اسباب و مسببات انجام شود و اینطور نیست که برای جلو گیری از گناه یا ظلم یا کشته شدن انسان بی گناه، خداوند مستقیماً وارد عمل شود، بلکه خداوند برای همه افراد و موجودات احکام و وظایفی قرار داده است که اگر همه به وظایف خود عمل کنند ظلمی واقع نخواهد شد. از نظر اسلام پسر از سن پانزده سالگی و دختر از سن نه سالگی به سن تکلیف می رسند و قبل از آن گناهان و لغزش های آنان به حساب نمی آید . بنا بر این شما اگر لغزش یا گناهی داشته باشید چون مربوط به ایام کودکی و طفولیت شما بوده است حتماً مورد عفو و بخشش خدای مهربان قرار گرفته اید علاوه از ظاهر سؤال شما بر می آید که آنچه در دوران طفولیت انجام شده است با اجبار و اکراه بوده است، که از این جهت نیز گناهی بر شما نیست و اگر الان سعی و تلاش خود را در راه شناخت اسلام و آشنایی به وظایف خود و عمل به آن کنید و با انتخاب دوست مناسب و با توکل به خدا و پیروی از انبیاء الاهی و امامان معصوم (ع) قطعا به درجات بالای کمال خواهید رسید که قابلیت همنشینی با ائمه طاهرین (ع) و حضرت علی (ع) را پیدا می کنید. اما در مورد موضوعی که در سن پانزده سالگی برای شما اتفاق افتاده لازم به ذکر است بر اساس مفاهیم قرآنی و روایی، اگر گناهکاری با اختیار و همراه با تصمیم بر عدم تکرار گناه از گناهش پشیمان شده و توبه کند توبه او قبول و محبوب خداوند واقع می شود و حتی در آخرت آبرویش محفوظ می شود. از کتاب کافی به دو طریق از وهب روایت شده که گفت، از امام صادق (ع) شنیدم می ‌فرمود: اگر بنده خدا توبه نصوح کند ، خدا او را دوست می‌دارد، و گناهش را می‌ پوشاند، عرضه داشتم: چگونه بر او می ‌پوشاند؟ فرمود: از یاد دو فرشته‌اش که همواره گناهانش را می ‌نوشتند می‌ برد، آن گاه به اعضا و جوارحش و نیز به قطعه قطعه‌های زمین وحی می‌ کند گناهان این شخص را بپوشانید در نتیجه روزی که گناه کار به دیدار پروردگارش می‌رسد، هیچ شاهدی نیست که علیه او به گناهی از گناهانش شهادت دهد. پاسخ تفصیلی: خداوند متعال همه بندگان خود مخصوصاً کودکان و نوجوانان و جوانان را بسیار دوست دارد و نسبت به آنان مهربان است و همیشه نسبت به اعمال و رفتار و کردار آنان با لطف و مهربانی بی حد خود رفتار می کند و آبروی آنان را در پیش همه حتی در پیش ملائکه و امامان حفظ می کند مگر کسانی که خود در گناه و فساد زیاده روی کنند و خود را رسوا سازند. از نظر اسلام پسر از سن پانزده سالگی و دختر از سن نه سالگی به سن تکلیف می رسند و قبل از آن گناهان و لغزش های آنان به حساب نمی آید؛ بنا بر این شما اگر لغزش یا گناهی داشته باشید چون مربوط به ایام کودکی و طفولیت شما بوده است حتماً مورد عفو و بخشش خدای مهربان قرار گرفته اید و نباید جای هیچ گونه نگرانی و ناراحتی برای شما باشد. علاوه از ظاهر سؤال شما بر می آید که آنچه در دوران طفولیت انجام شده است با اجبار و اکراه بوده است، که به همین جهت شما مرتکب گناهی نشده اید. بهرحال این مسائلی که در کودکی برای شما اتفاق افتاده هیچ جا بازگو نکنید؛ زیرا خداوند آنقدر مهربان است که حتی راضی نیست که هیچ بنده ای از بندگانش گناه خود را پیش دیگران بازگو کرده و آبروی خود را خدشه دار کند. اگر الان سعی و تلاش خود را در راه شناخت اسلام و آشنایی به وظایف خود و عمل به آن مبذول دارید، با انتخاب دوستان مناسب و با توکل به خدا و پیروی از انبیاء الاهی و امامان معصوم (ع) قطعا به درجات بالای کمال خواهید رسید که قابلیت همنشینی با ائمه طاهرین (ع) و حضرت علی (ع) را پیدا کنید. این که از لغزش دوران کودکی خود ناراحت هستید نشانه طینت پاک شما و علامت این است که گناه هنوز قلب شما را تیره و تاریک نکرده است واین بسیار با ارزش است که اگر به درستی هدایت شود سبب نجات انسان می شود. لازم است این نکته را متذکر شویم که سنت و اراده الهی این است که اداره این جهان و مخلوقات او از جمله انسان از راه اسباب و مسببات انجام شود و اینطور نیست که برای جلوگیری از گناه یا ظلم یا کشته شدن انسان بی گناه، خداوند مستقیماً وارد عمل شود، بلکه خداوند برای همه افراد و موجودات احکام و وظایفی قرار داده است که اگر همه به وظایف خود عمل کنند ظلمی واقع نخواهد شد مثلاً اگر پدر و مادر و مربیان به وظایف خود عمل کنند و فرزندان از دستورات آنان اطاعت کنند به مقدار زیادی زمینه انحرافات اخلاقی از بین خواهد رفت. بر این اساس خدای مهربان در جایی از انسان تکلیف می خواهد که وسایل و اسباب هدایت و قدرت انجام وظیفه را در اختیار او قرار داده باشد و در این زمینه فرقی بین افراد عادی با فرزندان پیامبران و فرزندان ائمه (ع)نیست. به همین دلیل می بینیم پسر حضرت نوح که از دستورات خداوند سرپیچی می کند و دچار انحراف می شود چگونه به همراه دیگر کافران دچار عذاب الهی می شود و بر عکس انسانهای عادی که در محیط کفر و گناه بوده اند اما با آگاهی و انتخاب راه صحیح، توانسته اند از گناه و انحراف فاصله بگیرند و به مقامات والایی برسند. بهرحال باید توجه داشت که جهان بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره می شود و ممکن است تفاوت شرایط و محیط زندگی که معمولا در اختیار انسان ها نیز نیستند، پدر و مادر و خصوصیات ژنتیکی و... ، وضعیتی را بر انسان تحمیل کند که خوشایند او نباشد، اما هیچ یک موجب سلب اختیار و آزادی در انتخاب راه صحیح نیستند و انسان می تواند علی رغم این شرایط مسیر هدایت را بپیماید و بدیهی است که اگر با آن شرایط در این مسیر گام بردارد از ثواب دو چندانی هم برخورداراست. بنابراین همانطور که خود را عاشق حضرت علی (ع) می دانید، اگر آن حضرت را الگو و سرلوحه زندگی خویش قرار داده و پس از توبه از جمیع کردارهایی که گمان می کنید باعث نرسیدن به کمالات است راه سعادت واقعی را با پیروی از مسیری که انبیاء الاهی و امامان معصوم گذرانده اند، دنبال نمایید. و از انتخاب دوستانی که شما را به یاد خدا می اندازند غفلت نکنید. اما در مورد موضوعی که در سن پانزده سالگی برای شما اتفاق افتاده لازم به ذکر است بر اساس مفاهیم قرآنی و روایی، اگر گناهکاری با اختیار و همراه با تصمیم بر عدم تکرار گناه از گناهش پشیمان شده و توبه کند توبه او قبول و محبوب خداوند واقع می شود و حتی در آخرت آبرویش محفوظ می شود. از کتاب کافی به دو طریق از وهب روایت شده که گفت، از امام صادق (ع) شنیدم می‌ فرمود: اگر بنده خدا توبه نصوح کند ، خدا او را دوست می‌دارد، و گناهش را می پوشاند، عرضه داشتم: چگونه بر او می‌ پوشاند؟ فرمود: از یاد دو فرشته ‌اش که همواره گناهانش را می‌ نوشتند می ‌برد، آن گاه به اعضا و جوارحش و نیز به قطعه قطعه‌ های زمین وحی می‌کند گناهان این شخص را بپوشانید در نتیجه روزی که گناه کار به دیدار پروردگارش می‌ رسد، هیچ شاهدی نیست که علیه او به گناهی از گناهانش شهادت دهد. [1] پی نوشت: [1] کلینی، کافی، ج 2، ص 430-431، باب توبه، حدیث اول. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
وقتی بچه بودم مورد اذیت جنسی قرار گرفتم (البته نه در حد لواط) و ترسو بودم بعد در سن 15 سالگی با پسر عمویم راجع به مسائل جنسی صحبت می کردیم و با هم رابطه داشتیم (البته باز نه در حد لواط) حالا سوال من این است چرا من که بچه بودم خدا کمکم نکرد تا گرفتار آن آدم ها نشوم؟ آیا اگر یک آدم خوبی مثلا یک امامزاده (فرزند امام) بود خدا می گذاشت برایش این اتفاق بیافتد؟ حالا با این اتفاق و کاری که انجام داده ام از خودم بدم می آید و از خدا هم گله مند هستم! چیزی که مرا می سوزاند این است که من که عاشق حضرت علی )ع( هستم چه جوری فردای قیامت تو روی آن حضرت نگاه کنم؟ رویم نمی شود با حضرت علی حرف بزنم آخه مگر می شود یک آدم پست به کمالی برسد که با آن حضرت ارتباط برقرار کند تو رو خدا جواب مرا برایم ایمیل کنید.
پاسخ اجمالی:
سنت و اراده الهی این است که اداره این جهان و مخلوقات او از جمله انسان از راه اسباب و مسببات انجام شود و اینطور نیست که برای جلو گیری از گناه یا ظلم یا کشته شدن انسان بی گناه، خداوند مستقیماً وارد عمل شود، بلکه خداوند برای همه افراد و موجودات احکام و وظایفی قرار داده است که اگر همه به وظایف خود عمل کنند ظلمی واقع نخواهد شد.
از نظر اسلام پسر از سن پانزده سالگی و دختر از سن نه سالگی به سن تکلیف می رسند و قبل از آن گناهان و لغزش های آنان به حساب نمی آید . بنا بر این شما اگر لغزش یا گناهی داشته باشید چون مربوط به ایام کودکی و طفولیت شما بوده است حتماً مورد عفو و بخشش خدای مهربان قرار گرفته اید علاوه از ظاهر سؤال شما بر می آید که آنچه در دوران طفولیت انجام شده است با اجبار و اکراه بوده است، که از این جهت نیز گناهی بر شما نیست و اگر الان سعی و تلاش خود را در راه شناخت اسلام و آشنایی به وظایف خود و عمل به آن کنید و با انتخاب دوست مناسب و با توکل به خدا و پیروی از انبیاء الاهی و امامان معصوم (ع) قطعا به درجات بالای کمال خواهید رسید که قابلیت همنشینی با ائمه طاهرین (ع) و حضرت علی (ع) را پیدا می کنید.
اما در مورد موضوعی که در سن پانزده سالگی برای شما اتفاق افتاده لازم به ذکر است بر اساس مفاهیم قرآنی و روایی، اگر گناهکاری با اختیار و همراه با تصمیم بر عدم تکرار گناه از گناهش پشیمان شده و توبه کند توبه او قبول و محبوب خداوند واقع می شود و حتی در آخرت آبرویش محفوظ می شود.
از کتاب کافی به دو طریق از وهب روایت شده که گفت، از امام صادق (ع) شنیدم می فرمود: اگر بنده خدا توبه نصوح کند ، خدا او را دوست میدارد، و گناهش را می پوشاند، عرضه داشتم: چگونه بر او می پوشاند؟ فرمود: از یاد دو فرشتهاش که همواره گناهانش را می نوشتند می برد، آن گاه به اعضا و جوارحش و نیز به قطعه قطعههای زمین وحی می کند گناهان این شخص را بپوشانید در نتیجه روزی که گناه کار به دیدار پروردگارش میرسد، هیچ شاهدی نیست که علیه او به گناهی از گناهانش شهادت دهد.
پاسخ تفصیلی:
خداوند متعال همه بندگان خود مخصوصاً کودکان و نوجوانان و جوانان را بسیار دوست دارد و نسبت به آنان مهربان است و همیشه نسبت به اعمال و رفتار و کردار آنان با لطف و مهربانی بی حد خود رفتار می کند و آبروی آنان را در پیش همه حتی در پیش ملائکه و امامان حفظ می کند مگر کسانی که خود در گناه و فساد زیاده روی کنند و خود را رسوا سازند. از نظر اسلام پسر از سن پانزده سالگی و دختر از سن نه سالگی به سن تکلیف می رسند و قبل از آن گناهان و لغزش های آنان به حساب نمی آید؛ بنا بر این شما اگر لغزش یا گناهی داشته باشید چون مربوط به ایام کودکی و طفولیت شما بوده است حتماً مورد عفو و بخشش خدای مهربان قرار گرفته اید و نباید جای هیچ گونه نگرانی و ناراحتی برای شما باشد. علاوه از ظاهر سؤال شما بر می آید که آنچه در دوران طفولیت انجام شده است با اجبار و اکراه بوده است، که به همین جهت شما مرتکب گناهی نشده اید. بهرحال این مسائلی که در کودکی برای شما اتفاق افتاده هیچ جا بازگو نکنید؛ زیرا خداوند آنقدر مهربان است که حتی راضی نیست که هیچ بنده ای از بندگانش گناه خود را پیش دیگران بازگو کرده و آبروی خود را خدشه دار کند. اگر الان سعی و تلاش خود را در راه شناخت اسلام و آشنایی به وظایف خود و عمل به آن مبذول دارید، با انتخاب دوستان مناسب و با توکل به خدا و پیروی از انبیاء الاهی و امامان معصوم (ع) قطعا به درجات بالای کمال خواهید رسید که قابلیت همنشینی با ائمه طاهرین (ع) و حضرت علی (ع) را پیدا کنید.
این که از لغزش دوران کودکی خود ناراحت هستید نشانه طینت پاک شما و علامت این است که گناه هنوز قلب شما را تیره و تاریک نکرده است واین بسیار با ارزش است که اگر به درستی هدایت شود سبب نجات انسان می شود.
لازم است این نکته را متذکر شویم که سنت و اراده الهی این است که اداره این جهان و مخلوقات او از جمله انسان از راه اسباب و مسببات انجام شود و اینطور نیست که برای جلوگیری از گناه یا ظلم یا کشته شدن انسان بی گناه، خداوند مستقیماً وارد عمل شود، بلکه خداوند برای همه افراد و موجودات احکام و وظایفی قرار داده است که اگر همه به وظایف خود عمل کنند ظلمی واقع نخواهد شد مثلاً اگر پدر و مادر و مربیان به وظایف خود عمل کنند و فرزندان از دستورات آنان اطاعت کنند به مقدار زیادی زمینه انحرافات اخلاقی از بین خواهد رفت. بر این اساس خدای مهربان در جایی از انسان تکلیف می خواهد که وسایل و اسباب هدایت و قدرت انجام وظیفه را در اختیار او قرار داده باشد و در این زمینه فرقی بین افراد عادی با فرزندان پیامبران و فرزندان ائمه (ع)نیست. به همین دلیل می بینیم پسر حضرت نوح که از دستورات خداوند سرپیچی می کند و دچار انحراف می شود چگونه به همراه دیگر کافران دچار عذاب الهی می شود و بر عکس انسانهای عادی که در محیط کفر و گناه بوده اند اما با آگاهی و انتخاب راه صحیح، توانسته اند از گناه و انحراف فاصله بگیرند و به مقامات والایی برسند.
بهرحال باید توجه داشت که جهان بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره می شود و ممکن است تفاوت شرایط و محیط زندگی که معمولا در اختیار انسان ها نیز نیستند، پدر و مادر و خصوصیات ژنتیکی و... ، وضعیتی را بر انسان تحمیل کند که خوشایند او نباشد، اما هیچ یک موجب سلب اختیار و آزادی در انتخاب راه صحیح نیستند و انسان می تواند علی رغم این شرایط مسیر هدایت را بپیماید و بدیهی است که اگر با آن شرایط در این مسیر گام بردارد از ثواب دو چندانی هم برخورداراست.
بنابراین همانطور که خود را عاشق حضرت علی (ع) می دانید، اگر آن حضرت را الگو و سرلوحه زندگی خویش قرار داده و پس از توبه از جمیع کردارهایی که گمان می کنید باعث نرسیدن به کمالات است راه سعادت واقعی را با پیروی از مسیری که انبیاء الاهی و امامان معصوم گذرانده اند، دنبال نمایید. و از انتخاب دوستانی که شما را به یاد خدا می اندازند غفلت نکنید.
اما در مورد موضوعی که در سن پانزده سالگی برای شما اتفاق افتاده لازم به ذکر است بر اساس مفاهیم قرآنی و روایی، اگر گناهکاری با اختیار و همراه با تصمیم بر عدم تکرار گناه از گناهش پشیمان شده و توبه کند توبه او قبول و محبوب خداوند واقع می شود و حتی در آخرت آبرویش محفوظ می شود.
از کتاب کافی به دو طریق از وهب روایت شده که گفت، از امام صادق (ع) شنیدم می فرمود: اگر بنده خدا توبه نصوح کند ، خدا او را دوست میدارد، و گناهش را می پوشاند، عرضه داشتم: چگونه بر او می پوشاند؟ فرمود: از یاد دو فرشته اش که همواره گناهانش را می نوشتند می برد، آن گاه به اعضا و جوارحش و نیز به قطعه قطعه های زمین وحی میکند گناهان این شخص را بپوشانید در نتیجه روزی که گناه کار به دیدار پروردگارش می رسد، هیچ شاهدی نیست که علیه او به گناهی از گناهانش شهادت دهد. [1]
پی نوشت:
[1] کلینی، کافی، ج 2، ص 430-431، باب توبه، حدیث اول.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] آیا عدم شرکت زنان در برخی کارهای اجرایی مانع از رسیدن به برخی از کمالات نیست؟
- [سایر] کمالات معنوی حضرت زینب (س) چگونه بود؟
- [سایر] اگر هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال نهایی است، چرا خداوند همه کمالات را یک جا و بدون دردسر به او نداد؟
- [سایر] پارافیلیا (فرابارگی یا انحراف جنسی) چیست؟
- [سایر] چه عواملی باعث زمینه سازی انحراف جنسی نوجوان می شود؟
- [سایر] راه رسیدن به مدارج معنوی چیست؟
- [سایر] آیا توکل انسان مؤمن و یا جامعهی ایمانی به خداوند، مانع تلاش و کوشش برای رسیدن به وضعیّت بهترنیست؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا تراشیدن ریش در صورتی که گذاشتن آن مانع رسیدن به اهداف مشروع انسان شود جایز است؟
- [سایر] آیا اگر ترس انحراف جنسی نباشد می توان ازدواج را ترک کرد؟
- [سایر] آیا درمان و ارتباط کاری دختر دانشجو با بیمار مرد, مانع مقامات معنوی است ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] رنگهایی که مانع رسیدن آب به بدن نیست، برای وضو ضرری ندارد ولی اگر مانع باشد،یا شک کندکه مانع است یا نه، باید آن را برطرف سازد.
- [آیت الله بهجت] چیزی را که مانع رسیدن آب به بدن است، باید برطرف کند.
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که ایستاده یا نشسته نماز می خواند, باید طوری قرار گیرد که قسمت جلوی بدن او رو به قبله باشد . انحراف اندکِ سرانگشت یا زانو از قبله, مانع صدقِ رو به قبله بودن نیست , هرچند احتیاط در پرهیز از انحرافِ اندک انگشت و زانو و مانند آن است.
- [آیت الله اردبیلی] انسان نمیتواند جنسی را که سَلَف خریده پیش از سر رسیدن مدّت تحویل آن بفروشد و بعد از سر رسید مدّت، تا وقتی که آن را تحویل نگرفته است، فروختن آن فقط به خود فروشنده بیاشکال است.
- [آیت الله بهجت] کسی که پوست بدن او چرب است، اگر چربی آن جِرم ندارد که مانع رسیدن آب به پوست باشد اشکال ندارد و اگر احراز کند که محل وضو بهطوری چرب است که مانع رسیدن آب میشود اول خشک کند بعد وضو بگیرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] گوشت و دنبه ای که نجس شده با آب کشیدن پاک می شود، همچنین اگر بدن یا لباس کمی چرب باشد که مانع رسیدن آب نگردد، ولی اگر طوری چرب باشد که مانع رسیدن آب شود باید اول چربی را از بدن برطرف کنند.
- [آیت الله اردبیلی] چیزی را که مانع از رسیدن آب به بدن است، باید برطرف کند و اگر پیش از آن که اطمینان حاصل کند که مانع برطرف شده غسل نماید، غسل او صحیح نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شرط دوازدهم آن است که مانعی از رسیدن آب نباشد و هرگاه می داند چیزی به اعضای وضو چسبیده، ولی شک دارد که آیا مانع رسیدن آب هست یا نه باید آن را برطرف کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر زیر ناخن کمی چرک باشد وضو اشکال ندارد، ولی بهتر است آن را تمیز کند، اما اگر ناخن را بگیرد باید آن چرک را که مانع رسیدن آب به بدن است برطرف کند و نیز اگر ناخن بیش از حد معمول بلند باشد و چرک زیر آن، مانع رسیدن آب وضو است، باید آن را برطرف سازد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بعد از وضو چیزی که مانع از رسیدن آب است در اعضأ وضو ببیند ونداند موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، وضوی او صحیح است.