شرح پرسش: بنده به لطف و عنایات خداوند متعال، افتخار مداحی اهل بیت عصمت (ع) را دارم، مستمعین و عزاداران حاضر در مجالس بنده، گاه از این جانب بسیار تعریف می کنند و سخنانی درباره بنده می گویند که انصافاً شایسته آن حرف ها نیستم، از یک سو می دانم که در علم اخلاق آمده است که مؤمن باید نفس خود را تهذیب کرده و نسبت به مدح و تعریف هایی که از او می شود بی تفاوت باشد و از سوی دیگر، دلم راضی نمی شود که در مقابل مهر و محبت آنها بی تفاوت باشم، لطفاً این جانب را راهنمایی فرمایید. پاسخ اجمالی: اگر افرادی از روی محبت به ستایش انسان پرداختند، خوش رویی با آنان ایرادی ندارد، البته باید مراقب بود که این مدح و ستایش، به تکبر و غرور منجر نشود، اما در برابر چاپلوسان متملّق، باید موضع سختی اتخاذ کرده و آنان را به زشتی رفتارشان آگاه ساخت. پاسخ تفصیلی: آنچه در علم اخلاق و خودسازی اهمیت دارد، این است که انسان از تعریف دیگران دچار عجب و خود برتر بینی نشده و از مسیر بندگی خارج نشود. پیامبر اسلام (ص) در توصیه ای به امام علی (ع) می فرمایند: "اگر فردی در حضورت تورا مورد مدح و ستایش قرار داد، چنین بگو: خدایا! مرا بهتر از آنچه آنان می پندارند قرار ده و به خاطر سخنان ستایش آمیز آنان، مرا مؤاخذه مکن![1] اکنون در برابر ستایش کنندگان چه باید کرد؟ باید در نظر داشت افرادی که به مدح و ستایش انسان می پردازند دو گروه عمده می باشند که برخورد با هر کدام، روش خاص خود را می طلبد: 1. گروه اول، افرادی هستند که از صمیم دل، محبت خویش را در قالب ستایش از انسان ابراز می دارند. در برابر این افراد، باید از گمان نیکشان تشکر کرده و با خوش رویی به آنان خاطر نشان کرد که به جای مدح و ستایش، برای عاقبت به خیری و باقی ماندن در راه مستقیم دعا کنند. در ضمن، با به خاطر آوردن کاستی ها و گناهان در ذهن خویشتن، این باور را در خود به وجود آورد که شاید شایسته این همه تعریف نبوده و تلاش کند که باطن خود را نیز به ظاهر خود رسانده و یا از آن فراتر ببرد. 2. گروه دوم، متملقانی چاپلوس اند که از مدح و ستایش خود، یا منفعت خویشتن را دنبال می کنند و یا وسوسه گرانی هستند که قصد نابود کردن ارزش های معنوی و اخلاص درونی انسان ها را دارند. در مقابل این افراد یا باید به تندی برخورد کرده -و به تعبیر پیامبر(ص) بر صورتشان خاک پاشید-[2] و یا این که واکنش سردی در مقابل ستایش متملقانه آنان نشان داده تا زشتی رفتار خود را دریابند. مولای متقیان بعد از آن که افرادی در مقابل حضرتش به ستایش او پرداختند، فرمود: "خدایا تو از من به خودم آگاه تری و من نیز خودم را بهتر از دیگران می شناسم! خدایا مرا بهتر از آنچه آنان گمان می کنند قرار ده و آنچه از کاستی هایم که نمی دانند را ببخش"![3] پی نوشتها: [1] حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص 10، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1404 ه ق. [2] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 11، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413 ه ق. [3] نهج البلاغه، ص 485، کلمات قصار، 100، انتشارات دار الهجره، قم، بی تا. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
بنده به لطف و عنایات خداوند متعال، افتخار مداحی اهل بیت عصمت (ع) را دارم، مستمعین و عزاداران حاضر در مجالس بنده، گاه از این جانب بسیار تعریف می کنند و سخنانی درباره بنده می گویند که انصافاً شایسته آن حرف ها نیستم، از یک سو می دانم که در علم اخلاق آمده است که مؤمن باید نفس خود را تهذیب کرده و نسبت به مدح و تعریف هایی که از او می شود بی تفاوت باشد و از سوی دیگر، دلم راضی نمی شود که در مقابل مهر و محبت آنها بی تفاوت باشم، لطفاً این جانب را راهنمایی فرمایید.
پاسخ اجمالی:
اگر افرادی از روی محبت به ستایش انسان پرداختند، خوش رویی با آنان ایرادی ندارد، البته باید مراقب بود که این مدح و ستایش، به تکبر و غرور منجر نشود، اما در برابر چاپلوسان متملّق، باید موضع سختی اتخاذ کرده و آنان را به زشتی رفتارشان آگاه ساخت.
پاسخ تفصیلی:
آنچه در علم اخلاق و خودسازی اهمیت دارد، این است که انسان از تعریف دیگران دچار عجب و خود برتر بینی نشده و از مسیر بندگی خارج نشود.
پیامبر اسلام (ص) در توصیه ای به امام علی (ع) می فرمایند: "اگر فردی در حضورت تورا مورد مدح و ستایش قرار داد، چنین بگو: خدایا! مرا بهتر از آنچه آنان می پندارند قرار ده و به خاطر سخنان ستایش آمیز آنان، مرا مؤاخذه مکن![1]
اکنون در برابر ستایش کنندگان چه باید کرد؟
باید در نظر داشت افرادی که به مدح و ستایش انسان می پردازند دو گروه عمده می باشند که برخورد با هر کدام، روش خاص خود را می طلبد:
1. گروه اول، افرادی هستند که از صمیم دل، محبت خویش را در قالب ستایش از انسان ابراز می دارند. در برابر این افراد، باید از گمان نیکشان تشکر کرده و با خوش رویی به آنان خاطر نشان کرد که به جای مدح و ستایش، برای عاقبت به خیری و باقی ماندن در راه مستقیم دعا کنند. در ضمن، با به خاطر آوردن کاستی ها و گناهان در ذهن خویشتن، این باور را در خود به وجود آورد که شاید شایسته این همه تعریف نبوده و تلاش کند که باطن خود را نیز به ظاهر خود رسانده و یا از آن فراتر ببرد.
2. گروه دوم، متملقانی چاپلوس اند که از مدح و ستایش خود، یا منفعت خویشتن را دنبال می کنند و یا وسوسه گرانی هستند که قصد نابود کردن ارزش های معنوی و اخلاص درونی انسان ها را دارند. در مقابل این افراد یا باید به تندی برخورد کرده -و به تعبیر پیامبر(ص) بر صورتشان خاک پاشید-[2] و یا این که واکنش سردی در مقابل ستایش متملقانه آنان نشان داده تا زشتی رفتار خود را دریابند.
مولای متقیان بعد از آن که افرادی در مقابل حضرتش به ستایش او پرداختند، فرمود: "خدایا تو از من به خودم آگاه تری و من نیز خودم را بهتر از دیگران می شناسم! خدایا مرا بهتر از آنچه آنان گمان می کنند قرار ده و آنچه از کاستی هایم که نمی دانند را ببخش"![3]
پی نوشتها:
[1] حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص 10، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1404 ه ق.
[2] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 11، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413 ه ق.
[3] نهج البلاغه، ص 485، کلمات قصار، 100، انتشارات دار الهجره، قم، بی تا.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] مدح و ستایش در واقع چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیا شراکت با افرادی که می دانیم، یا احتمال می دهیم که وجوهات شرعیه خود را نمی پردازند، جائز است؟
- [سایر] با توجه به آیات مدح و ذم، فطرت انسان در قرآن چگونه مطرح شده است؟
- [سایر] در برابر انتظارات و دستورهای کودکم چه واکنشی نشان دهم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] متأسّفانه در یکی دو سال اخیر، عدّه ای برای عروسی فرزندان خود از افرادی به نام (مُطرِب) که دارای ابزار و آلات موسیقی بوده، و در عروسی ها ضمن آواز خواندن به رقص و پایکوبی نیز می پردازند، دعوت به عمل می آورند! با توجّه به آثار منفی حضور مطربان، دعوت از چنین افرادی و پول دادن به آنها شرعاً چه حکمی دارد؟
- [سایر] ستایش زیاد چه پیامدی دارد؟
- [آیت الله خوئی] آیا جایز است دروغ گفتن در شعر اگر به نحو خیالی باشد یا مدح کند شخصی را که دارای آن مدح نباشد؟
- [سایر] زمانی که فرزندم از اجرای قوانین سرباز می زند، چه واکنشی باید نشان دهم؟
- [سایر] در مقابل رابطه تلفنی دخترم با نامحرم چه واکنشی نشان دهم؟
- [سایر] تفاوت میان حمد، مدح و شکر چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان الله و الْحمْد لله و لا إله إلا الله و الله اکْبر: پاک و منزه است خداوند و حمد و ستایش مخصوص اوست و معبودی جز او نیست و خداوند بزرگتر از آن است که به وصف آید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که به خدا و پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) ایمان دارند، ولی وسوسه هایی برای آنها پیدا می شود و به مطالعه و تحقیق می پردازند پاکند و این وسوسه ها ضرری ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آنچه اشخاص از بانکها به عنوان قرض الحسنه یا غیر آن می گیرند و اضافه ای می پردازند در صورتی حلال است که معامله به صورت شرعی انجام گیرد و جنبه ربا نداشته باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از انها مستحب است سبحان ربی العظیم و بحمده یعنی پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم سبحان ربی الاعلی و بحمده یعنی پروردگار من از همه موجودات بالاتر می باشد و از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم سمع الله لمن حمده یعنی خدا بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش می کند استغفر الله ربی و اتوب الیه یعنی طلب امرزش می کنم از خداوندی که پرورش دهنده من است و من به طرف او بازگشت می نمایم بحول الله وقوته اقوم واقعد یعنی به یاری الله و قوت او بر می خیزم و می نشینم
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان نمی تواند خمس مال خود را به افرادی بدهد که واجب النفقه او می باشند و اگر مخارج سید دیگری بر انسان واجب باشد مثل پدر یا فرزند بنابر احتیاط واجب نمی توان از خمس مال خود برای نفقه او داد.
- [آیت الله نوری همدانی] وقتی انسان نشانه های مرگ را در خود دید ، باید فوراً امانتهای مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهی رسیده باید بدهد ، و اگر خودش نمی تواند بدهد ، یا موقع دادن بدهی او نرسیده ، باید وصیّت کند و بر وصیّت شاهد بگیرد ، ولی اگر بدهی او معلوم باشد و اطمینان دارد که ورثه می پردازند ، وصیّت کردن لازم نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . وقتی انسان نشانه های مرگ را در خود دید، باید فوراً امانت های مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهکار است، و موقع دادن آن بدهی رسیده، باید بدهد، و اگر خودش نمی تواند بدهد، یا موقع دادن بدهی او نرسیده، باید وصیت کند، و بر وصیت شاهد بگیرد، ولی اگر بدهی او معلوم باشد، و اطمینان دارد که ورثه می پردازند، وصیت کردن لازم نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] وقتی انسان نشانه های مرگ را در خود دید باید فوراً امانت های مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهی رسیده باید بدهد و اگر خودش نمی تواند بدهد یا موقع دادن بدهی او نرسیده باید وصیت کند و بر وصیت شاهد بگیرد ولی اگر بدهی او معلوم باشد و اطمینان دارد که ورثه می پردازند وصیت کردن لازم نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگامی که انسان آثار و نشانه های مرگ را در خود دید باید فوراً امانت های مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر بدهکار است و موقع آن رسیده باید بدهی خود را بدهد و اگر خودش نمی تواند بدهد یا وقت دادن بدهی نرسیده، باید وصیت کند و اگر اطمینان ندارد که به وصیت او عمل کنند باید شاهد بگیرد، ولی اگر مطمئن است که ورثه بدهی او را می پردازند، وصیت لازم نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگامی که انسان آثار و نشانه های مرگ را در خود دید باید فوراً امانت های مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر بدهکار است و موقع آن رسیده باید بدهی خود را بدهد و اگر خودش نمی تواند بدهد یا وقت دادن بدهی نرسیده، باید وصیت کند و اگر اطمینان ندارد که به وصیت او عمل کنند باید شاهد بگیرد، ولی اگر مطمئن است که ورثه بدهی او را می پردازند، وصیت لازم نیست.