امامت حداقل در دو معنای اصلی به کار رفته است: 1. امامت و ولایت به معنای ریاست و رهبری ظاهری، 2. امامت و ولایت باطنی و عرفانی؛[1] دلایلی که بر امامت ظاهری پیامبر اسلام (ص) داریم نیازی به تکرار مجدد ندارد؛[2] چرا که آن حضرت تشکیل حکومت داده و به نص قرآن اطاعت او بر همگان واجب بود. اما در مورد امامت باطنی آن حضرت گفتنی است که همه دلایلی که برای امامت باطنی و مقامات عالی دوازده امام وجود دارد، در همۀ موارد و مباحث این مقام باطنی آنان به تبع نورانیت باطنی حضرت محمد (ص) بوده است، و ولایت کلیه الهیه که همان معنای عرفانی امامت و ولایت است، در عرفان اسلامی مترادف حقیقت محمدیه است؛ یعنی در عرفان اسلامی نورانیت باطن حضرت محمد (ص) همان امر امامت و ولایت باطنی است که همین نور در ائمه طاهرین (ع) ظاهر شده است. روایت معروف از حضرت محمد(ص) که می فرماید من و علی نور واحدیم اشاره به همین مطلب دارد. بنابراین پیامبر ما دارای دو منزلت است؛ یکی رسالت و نبوت و یکی مقام امامت باطنی که مربوط به باطن ایشان است اما؛ چون این منزلت در ائمه آشکار شده (بدون رسالت) بیشتر به ائمه، امام اطلاق شده است. بنابراین، چنان که گفته شد، دلایل امامت باطنی پیامبر همان دلایل امامت ائمه است و به طریق اولی بر پیامبر اسلام دلالت دارد. مثلا یکی از مقامات باطنی ائمه این است که امام شاهد بر مردم است. از جمله روایاتی که بر این مطلب دلالت دارد این روایت است: از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه سؤال شد: (فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی‌ هؤُلاءِ شَهِیداً)[3] حضرت فرمود: در باره امت محمد (ص) به خصوص نازل شد که در هر قرنی از ایشان امامی باشد از ما که شاهد است بر ایشان و محمد (ص) شاهد است بر خود ما).[4] در این روایت ملاحظه می شود که امام شاهد بر مردم است و این یکی از مقامات امام است، ولی با این حال حضرت محمد (ص) خود شاهد بر امامان است! بنابراین امامتی برتر برای آن حضرت محقق خواهد بود. با همین شیوه همه دلایلی که بر امامت و مقامات امام دلالت دارد بر خود نبی مکرم اسلام، حضرت محمد (ص) نیز صادق است. پی نوشتها: [1] برای نمونه مراجعه شود به مقاله: ولایت در عرفان، چوپانی، ید الله، فصلنامه عرفان، سال ششم، شماره 22، زمستان 88. [2] islamquest.net/fa/archive/question/fa12080. [3] بقره، 138. [4] (عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی‌ هؤُلاءِ شَهِیداً قَالَ نَزَلَتْ فِی أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص خَاصَّةً فِی کُلِّ قَرْنٍ مِنْهُمْ إِمَامٌ مِنَّا شَاهِدٌ عَلَیْهِمْ وَ مُحَمَّدٌ ص شَاهِدٌ عَلَیْنَا) کلینی، الکافی، ج1، ص 190، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش. منبع: www.islamquest.net
دلیل امام بودن پیامبر (ص) چیست؟
امامت حداقل در دو معنای اصلی به کار رفته است: 1. امامت و ولایت به معنای ریاست و رهبری ظاهری، 2. امامت و ولایت باطنی و عرفانی؛[1] دلایلی که بر امامت ظاهری پیامبر اسلام (ص) داریم نیازی به تکرار مجدد ندارد؛[2] چرا که آن حضرت تشکیل حکومت داده و به نص قرآن اطاعت او بر همگان واجب بود. اما در مورد امامت باطنی آن حضرت گفتنی است که همه دلایلی که برای امامت باطنی و مقامات عالی دوازده امام وجود دارد، در همۀ موارد و مباحث این مقام باطنی آنان به تبع نورانیت باطنی حضرت محمد (ص) بوده است، و ولایت کلیه الهیه که همان معنای عرفانی امامت و ولایت است، در عرفان اسلامی مترادف حقیقت محمدیه است؛ یعنی در عرفان اسلامی نورانیت باطن حضرت محمد (ص) همان امر امامت و ولایت باطنی است که همین نور در ائمه طاهرین (ع) ظاهر شده است. روایت معروف از حضرت محمد(ص) که می فرماید من و علی نور واحدیم اشاره به همین مطلب دارد. بنابراین پیامبر ما دارای دو منزلت است؛ یکی رسالت و نبوت و یکی مقام امامت باطنی که مربوط به باطن ایشان است اما؛ چون این منزلت در ائمه آشکار شده (بدون رسالت) بیشتر به ائمه، امام اطلاق شده است.
بنابراین، چنان که گفته شد، دلایل امامت باطنی پیامبر همان دلایل امامت ائمه است و به طریق اولی بر پیامبر اسلام دلالت دارد. مثلا یکی از مقامات باطنی ائمه این است که امام شاهد بر مردم است. از جمله روایاتی که بر این مطلب دلالت دارد این روایت است:
از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه سؤال شد: (فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی هؤُلاءِ شَهِیداً)[3] حضرت فرمود: در باره امت محمد (ص) به خصوص نازل شد که در هر قرنی از ایشان امامی باشد از ما که شاهد است بر ایشان و محمد (ص) شاهد است بر خود ما).[4]
در این روایت ملاحظه می شود که امام شاهد بر مردم است و این یکی از مقامات امام است، ولی با این حال حضرت محمد (ص) خود شاهد بر امامان است! بنابراین امامتی برتر برای آن حضرت محقق خواهد بود. با همین شیوه همه دلایلی که بر امامت و مقامات امام دلالت دارد بر خود نبی مکرم اسلام، حضرت محمد (ص) نیز صادق است.
پی نوشتها:
[1] برای نمونه مراجعه شود به مقاله: ولایت در عرفان، چوپانی، ید الله، فصلنامه عرفان، سال ششم، شماره 22، زمستان 88.
[2] islamquest.net/fa/archive/question/fa12080.
[3] بقره، 138.
[4] (عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی هؤُلاءِ شَهِیداً قَالَ نَزَلَتْ فِی أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص خَاصَّةً فِی کُلِّ قَرْنٍ مِنْهُمْ إِمَامٌ مِنَّا شَاهِدٌ عَلَیْهِمْ وَ مُحَمَّدٌ ص شَاهِدٌ عَلَیْنَا) کلینی، الکافی، ج1، ص 190، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] دلیل امام بودن پیامبر (ص) چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا مقام پیامبر(ص) بالات از حضرت ابراهیم (ع) است؟ به چه دلایلی پیامبر(ص) مقام امامت هم داشت؟
- [سایر] پیامبر (ص) در خطبۀ غدیر چند مرتبه کلمات وصی و امام را در مورد حضرت علی (ع) ذکر فرمودند؟
- [سایر] پیامبر (ص) در خطبه غدیر چند مرتبه کلمات وصی و امام را در مورد حضرت علی (ع) ذکر فرمودند؟
- [سایر] اگر حضرت علی ع جانشین پیامبر ص میشد، وضعیت امت اسلام پس از پیامبر (ص) چگونه رقم می خورد؟
- [سایر] قبل از بعثت پیامبر (ص) خطبه عقد وصلت پیامبر(ص) کیفیتش چگونه بوده است و چه کسی قرائت کرد؟
- [سایر] عقیده شیعه در مسئله خلافت و جانشینی بعد از پیامبر(ص) چیست، آیا آنان علی(ع) را خلیفه بلافصل پیامبر(ص) میدانند و خلفای دیگر را که صحابه پیامبر(ص) بودند قبول ندارند؟
- [سایر] احکام اختصاصی پیامبر(ص) چیست؟
- [سایر] احادیث زیادی پیرامون محبت پیامبر (ص) نسبت به امام حسن و حسین (ع) بیان شده که بیانگر علاقه وافر پیامبر (ص) به ایشان است اما حدیثی شبیه به این در مورد محبت پیامبر(ص) به حضرت زینب (س) نشنیده ام چرا؟ آیا حضرت زینب (س) بعد از وفات حضرت پیامبر (ص) به دنیا آمده است؟
- [سایر] آیا پیامبر(ص)در40سالگی به پیامبری رسیدند یا قبل از اون به پیامبری رسیده بودند؟ آیا پیامبر (ص)مثل شیوه ای که ما نماز می خوانیم قبل از 40سالگی نماز می خوندند؟ لطفا طبق آیات و روایات پاسخ بدید
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.
- [آیت الله جوادی آملی] .صلوات بر پیغمبر( ص) از مستحبات مؤکّد است, چنانکه مستحب است هر وقت نام مبارک آن حضرت مانند محمد( ص)و احمد( ص)،نیز لقب و کنیه( ص) آن حضرت مانند مصطفی( ص) و ابوالقاسم( ص)گفته یا شنیده شود، بر آن حضرت و آل او صلوات فرستاده شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .مال خُمسی، به شش سهم تقسیم می شود: سه سهم (نصف خمس) آن، برای خدا و پیامبر و امام (ع) است که به امام می رسد، و در دوران غیبت باید آن را به فقیه جامع شرایط فتوا پرداخت کنند و سه سهم دیگر برای سادات (ذوی القربی ) است که ب اید به ایتام , مساکین و ابن السبیل آنان پرداخت شود و اختیار این سه سهم نیز، با فقیه جامع الشرای ط است ؛ یعنی با اذن او میتوان به سادات فقیر پرداخت کرد.
- [آیت الله اردبیلی] یاد گرفتن سحر و عمل به آن حرام است، مگر این که به وسیله افراد متعهد و لایقی برای باطل کردن سحر و یا روشن کردن اذهان مردم نسبت به کسی که با توسّل به سحر، ادّعای نبوّت یا امامت و امثال آن را دارد، باشد که در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است؛ چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است؛ به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده؛ سجده دوم او حساب می شود و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد که سجده اول امام بوده؛ باید به قصد سجده با امام سجده را تمام کند و دوباره با امام به سجده رود.
- [آیت الله سبحانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می خواند نیم خیز بنشیند و صبر کند تا امام تشهد نماز را بگوید و بعد برخیزد. شرائط امام جماعت:
- [آیت الله اردبیلی] مأموم نباید جلوتر از امام بایستد و به احتیاط واجب باید کمی عقبتر از امام بایستد؛ ولی اگر مأموم فقط یک مرد باشد، بنابر احتیاط واجب باید در سمت راست امام بایستد و میتواند مساوی با امام بایستد و چنانچه قدّ مأموم بلندتر از امام باشد و در رکوع و سجود سر او جلوتر از امام باشد، اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است، به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم مأموم حساب میشود و نمازش صحیح است، و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، سجده اول او خواهد بود و بقیه نماز را با امام میخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد اگر چه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند