شرح پرسش: پیامبر اکرم(ص) میفرماید: (خداوند متعال، جن را به پنج صنف و گروه آفریده: گروه اول، مانند باد در هوا هستند. گروه دوم، مانند مارها هستند. گروه سوم مانند عقربها هستند. گروه چهارم مانند حشرات هستند. گروه پنجم مانند انسانها هستند). منظور از این حدیث چیست؟ یعنی آیا بعضی از مارها و حشرات و عقربهایی که ما میبینیم از اجنه هستند؟ یا ما این گروه را هم نمیبینیم؟ پاسخ اجمالی: در این حدیث، گروه و افراد جن در نوع آفرینش و خلقت، بیان شده است که هر گروه در خصوصیات نوعیه با دیگر گروه فرق دارند، اگرچه در اصل آفرینش با هم فرقی ندارند؛ مانند اینکه میگوییم خداوند حیوانات، را به گروههای خزندگان، پرندگان، چهارپایان و... آفریده است. بر اساس این روایت، برخی از مارها، عقربها یا حشراتی را که ما میبینیم، ممکن است از افراد جن باشند. با توجه به اینکه تمامی اجنه از هر صنف و گروه قابل دیده شدن هستند و هر فردی از افراد بشر نیز می تواند آنها را ببیند. پاسخ تفصیلی: در این روایت، گروهای جن و نوع خلقت آنها بیان شده است که یک نوع از جنیان به صورت حشرات و نوع دیگر به صورت مارها و... آفریده شدهاند؛ مانند اینکه میگوییم خداوند حیوانات، را به گروههای خزندگان، پرندگان، چهارپایان و... آفریده است، اگرچه همه حیوان هستند، اما در برخی از خصوصیات با یکدیگر متمایزند. جنیان نیز در اصل خلقت با هم فرقی ندارند، اما دارای گروههای پنجگانه هستند که در حدیث بیان شده است. در حدیث مورد پرسش، سخنی درباره دیده شدن یا نشدن آنها به میان نیامده است. اما با بررسی روایات وارده در موضوع دیده شدن جنیان، آنچه از مجموع روایات به دست آمده؛ این است که جنیان، جسم لطیفی هستند که امکان دیده شدن آنها، به طور مطلق بدون اختصاص به گروه یا نوع خاصی وجود دارد. این رؤیت و دیدن نیز اختصاص به فرد یا افراد خاصی از قبیل پیامبران یا امامان(ع) ندارد، بلکه همهی افراد بشر در صورتی که جنیان، خودشان را ظاهر کنند میتوانند ببینند).[1] حال چه اینکه خودشان را به صورت انسان ظاهر کنند یا به صورت همان حشرات... بنابر این، ممکن است برخی از مارها و حشراتی را که میبینیم در حقیقت، افراد جن باشند. نمونه ای از روایات مبنی بر دیدن جن 1. شبی امام حسن و امام حسین(ع) روی بازوی پیغمبر(ص) خوابیدند و مادرشان حضرت فاطمه(ص) پس از خوابیدن آنها به منزل برگشت، آن دو بزرگوار وقتی بیدار شدند از عایشه پرسیدند: مادر ما چه شد؟ عایشه گفت چون شما خوابیدید به منزل برگشت، آنها هم در شب تیره و تار پر رعد و برقی که به شدت باران می‌بارید، از منزل پیامبر بیرون آمدند، درب منزل نوری توجه آنها را جلب کرد، به دنبال نور رفتند و به طور اتفاقی به باغ بنی نجار رسیدند و اینجا بود که متوجه شدند از منزل فاصله گرفتند. امام حسن به امام حسین(ع) گفت ما سرگردانیم و نمیدانیم کجا میرویم و باید در این وقت بخوابیم تا صبح شود. امام حسین(ع) گفت برادر اختیار با تو است. همدیگر را در آغوش کشیدند و خوابیدند، وقتی پیامبر(ص) بیدار شد و فهمید آنان در منزل نیستند به دنبال آنها رفت و با الهام الاهی آنان را در باغ بنی نجار پیدا کرد، دید ماری گرد آنها است که مویش چون نی است و دو پر دارد، یکی را بر امام حسن(ع) روپوش کرده و یکی را بر امام حسین(ع)، چون چشم پیامبر(ص) به آنها افتاد آن مار خود را کناری کشید و می‌گفت خدایا من تو و فرشتگانت را گواه میگیرم که این دو فرزندان پیامبر تو هستند و من آنها را برای تو حفظ کردم و سالم به تو تحویل دادم. پیامبر(ص) به آن مار فرمود: (تو از چه کسانی هستی؟) گفت من فرستاده جنم به سوی تو، فرمود کدام جن؟ گفت جنیان نصیبین عده‌ای از بنی ملیح؛ ما یک آیه از قرآن را فراموش کردیم و مرا خدمت شما فرستادند که بیاموزم... .[2] 2. امام باقر(ع) فرمود: (امیر المؤمنین علی(ع) بر منبر بود، اژدهایی از طرف یکی از درهای مسجد پیش آمد و مردم خواستند آن را بکشند، امیر مؤمنان(ع)، آنان را از کشتن آن اژدها باز داشت، آنها دست باز داشتند آن اژدها آمد تا به منبر رسید به امیر المؤمنین(ع) درود گفت و آن حضرت بدو اشارت کرد صبر کند تا سخنرانی خود را به پایان رساند و چون سخنرانی خود را به پایان رساند به او فرمود: تو کیستی؟ گفت: من عمرو پسر عثمانم که کارگزار شما بود بر جن. پدرم مرده و وصیت کرده خدمت شما برسم و نظر شما را بخواهم و من نزد شما آمدم، یا امیر المؤمنین به من چه میفرمایی و چه حکم میکنی؟ امیر المؤمنین(ع) به او فرمود: من تو را سفارش به تقوای الهی و ترس از خدا میکنم و اینکه برگردی به جای پدرت در میان جن کارگزار باشی که تو بر جنیان از طرف من نیابت داری).[3] 3. سدیر صیرفی میگوید: (امام باقر (ع) نیازمندهایی را در مدینه به من سفارش داد و من از مدینه (به سوی مکه) روانه شدم و در تنگه روحاء (در سی میلی یا چهل میلی میان مکه و مدینه) بر شتر خود سوار بودم که یک شخصی را دیدم با خود گفتم شاید تشنه باشد به او آب تعارف کردم گفت نیازی به آب ندارم و نامه‌ای به من داد که مهر او هنوز تر بود، چون نگاه کردم، مهر امام باقر(ع) بود، گفتم: چه وقتی این نامه را از آقایت گرفتی؟ گفت: هم اکنون، در نامه امام(ع)‌ به من دستوراتی داده بود، وقتی دوباره رو برگردانیدم کسی را نزد خود ندیدم، سپس نزد امام باقر(ع) آمدم، گفتم: قربانت، مردی نامه شما را که هنوز مهرش تر بود برای من آورد، فرمود: ای سدیر، ما خدمت‌کارانی از جن داریم که هر وقت شتاب داشته باشیم آنها را می‌فرستیم).[4] 4. سعد اسکاف میگوید: (خدمت امام باقر(ع) میرفتم و می‌خواستم اجازه ورود بگیرم، خدمت او برسم، به ناگاه دیدم شتران با جهازی بر در خانه صف کشیده و ناگهان آوازها برخاست و سپس مردمی عمامه بر سر از در خانه بیرون آمدند، من خدمت امام رسیدم و گفتم: قربانت، امروز دیر به من اجازه ورود دادید و مردمی دیدم عمامه بر سر از خانه بیرون آمدند، من آنها را نشناختم. امام(ع)فرمود: اینها برادران جن شما بودند نزد ما می‌آیند و از حلال و حرام و معالم دین خود پرسش می‌کنند).[5] پی نوشتها: [1]. کلینی، محمد بن یعقوب، أصول الکافی، ترجمه و شرح، کمره ای، محمد باقر، ج 4، ص 754، ج 2، ص 687،‌ اسوه، قم، چاپ سوم، 1375 ش. [2]. ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی( للصدوق)، ص 444 - 445، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376 ش. [3]. الکافی، ج 1، ص 396، دارالکتب الإسلامیة، تهران‌، چاپ چهارم، 1407 ق. [4]. همان، ص 395. [5]. همان، ص 394 - 395. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: (خداوند متعال، جن را به پنج صنف و گروه آفریده: گروه اول، مانند باد در هوا هستند. گروه دوم، مانند مارها هستند. گروه سوم مانند عقربها هستند. گروه چهارم مانند حشرات هستند. گروه پنجم مانند انسانها هستند). منظور از این حدیث چیست؟ یعنی آیا بعضی از مارها و حشرات و عقربهایی که ما میبینیم از اجنه هستند؟ یا ما این گروه را هم نمیبینیم؟
پاسخ اجمالی:
در این حدیث، گروه و افراد جن در نوع آفرینش و خلقت، بیان شده است که هر گروه در خصوصیات نوعیه با دیگر گروه فرق دارند، اگرچه در اصل آفرینش با هم فرقی ندارند؛ مانند اینکه میگوییم خداوند حیوانات، را به گروههای خزندگان، پرندگان، چهارپایان و... آفریده است.
بر اساس این روایت، برخی از مارها، عقربها یا حشراتی را که ما میبینیم، ممکن است از افراد جن باشند. با توجه به اینکه تمامی اجنه از هر صنف و گروه قابل دیده شدن هستند و هر فردی از افراد بشر نیز می تواند آنها را ببیند.
پاسخ تفصیلی:
در این روایت، گروهای جن و نوع خلقت آنها بیان شده است که یک نوع از جنیان به صورت حشرات و نوع دیگر به صورت مارها و... آفریده شدهاند؛ مانند اینکه میگوییم خداوند حیوانات، را به گروههای خزندگان، پرندگان، چهارپایان و... آفریده است، اگرچه همه حیوان هستند، اما در برخی از خصوصیات با یکدیگر متمایزند. جنیان نیز در اصل خلقت با هم فرقی ندارند، اما دارای گروههای پنجگانه هستند که در حدیث بیان شده است.
در حدیث مورد پرسش، سخنی درباره دیده شدن یا نشدن آنها به میان نیامده است. اما با بررسی روایات وارده در موضوع دیده شدن جنیان، آنچه از مجموع روایات به دست آمده؛ این است که جنیان، جسم لطیفی هستند که امکان دیده شدن آنها، به طور مطلق بدون اختصاص به گروه یا نوع خاصی وجود دارد. این رؤیت و دیدن نیز اختصاص به فرد یا افراد خاصی از قبیل پیامبران یا امامان(ع) ندارد، بلکه همهی افراد بشر در صورتی که جنیان، خودشان را ظاهر کنند میتوانند ببینند).[1] حال چه اینکه خودشان را به صورت انسان ظاهر کنند یا به صورت همان حشرات... بنابر این، ممکن است برخی از مارها و حشراتی را که میبینیم در حقیقت، افراد جن باشند.
نمونه ای از روایات مبنی بر دیدن جن
1. شبی امام حسن و امام حسین(ع) روی بازوی پیغمبر(ص) خوابیدند و مادرشان حضرت فاطمه(ص) پس از خوابیدن آنها به منزل برگشت، آن دو بزرگوار وقتی بیدار شدند از عایشه پرسیدند: مادر ما چه شد؟ عایشه گفت چون شما خوابیدید به منزل برگشت، آنها هم در شب تیره و تار پر رعد و برقی که به شدت باران میبارید، از منزل پیامبر بیرون آمدند، درب منزل نوری توجه آنها را جلب کرد، به دنبال نور رفتند و به طور اتفاقی به باغ بنی نجار رسیدند و اینجا بود که متوجه شدند از منزل فاصله گرفتند. امام حسن به امام حسین(ع) گفت ما سرگردانیم و نمیدانیم کجا میرویم و باید در این وقت بخوابیم تا صبح شود. امام حسین(ع) گفت برادر اختیار با تو است. همدیگر را در آغوش کشیدند و خوابیدند، وقتی پیامبر(ص) بیدار شد و فهمید آنان در منزل نیستند به دنبال آنها رفت و با الهام الاهی آنان را در باغ بنی نجار پیدا کرد، دید ماری گرد آنها است که مویش چون نی است و دو پر دارد، یکی را بر امام حسن(ع) روپوش کرده و یکی را بر امام حسین(ع)، چون چشم پیامبر(ص) به آنها افتاد آن مار خود را کناری کشید و میگفت خدایا من تو و فرشتگانت را گواه میگیرم که این دو فرزندان پیامبر تو هستند و من آنها را برای تو حفظ کردم و سالم به تو تحویل دادم. پیامبر(ص) به آن مار فرمود: (تو از چه کسانی هستی؟) گفت من فرستاده جنم به سوی تو، فرمود کدام جن؟ گفت جنیان نصیبین عدهای از بنی ملیح؛ ما یک آیه از قرآن را فراموش کردیم و مرا خدمت شما فرستادند که بیاموزم... .[2]
2. امام باقر(ع) فرمود: (امیر المؤمنین علی(ع) بر منبر بود، اژدهایی از طرف یکی از درهای مسجد پیش آمد و مردم خواستند آن را بکشند، امیر مؤمنان(ع)، آنان را از کشتن آن اژدها باز داشت، آنها دست باز داشتند آن اژدها آمد تا به منبر رسید به امیر المؤمنین(ع) درود گفت و آن حضرت بدو اشارت کرد صبر کند تا سخنرانی خود را به پایان رساند و چون سخنرانی خود را به پایان رساند به او فرمود: تو کیستی؟ گفت: من عمرو پسر عثمانم که کارگزار شما بود بر جن. پدرم مرده و وصیت کرده خدمت شما برسم و نظر شما را بخواهم و من نزد شما آمدم، یا امیر المؤمنین به من چه میفرمایی و چه حکم میکنی؟ امیر المؤمنین(ع) به او فرمود: من تو را سفارش به تقوای الهی و ترس از خدا میکنم و اینکه برگردی به جای پدرت در میان جن کارگزار باشی که تو بر جنیان از طرف من نیابت داری).[3]
3. سدیر صیرفی میگوید: (امام باقر (ع) نیازمندهایی را در مدینه به من سفارش داد و من از مدینه (به سوی مکه) روانه شدم و در تنگه روحاء (در سی میلی یا چهل میلی میان مکه و مدینه) بر شتر خود سوار بودم که یک شخصی را دیدم با خود گفتم شاید تشنه باشد به او آب تعارف کردم گفت نیازی به آب ندارم و نامهای به من داد که مهر او هنوز تر بود، چون نگاه کردم، مهر امام باقر(ع) بود، گفتم: چه وقتی این نامه را از آقایت گرفتی؟ گفت: هم اکنون، در نامه امام(ع) به من دستوراتی داده بود، وقتی دوباره رو برگردانیدم کسی را نزد خود ندیدم، سپس نزد امام باقر(ع) آمدم، گفتم: قربانت، مردی نامه شما را که هنوز مهرش تر بود برای من آورد، فرمود: ای سدیر، ما خدمتکارانی از جن داریم که هر وقت شتاب داشته باشیم آنها را میفرستیم).[4]
4. سعد اسکاف میگوید: (خدمت امام باقر(ع) میرفتم و میخواستم اجازه ورود بگیرم، خدمت او برسم، به ناگاه دیدم شتران با جهازی بر در خانه صف کشیده و ناگهان آوازها برخاست و سپس مردمی عمامه بر سر از در خانه بیرون آمدند، من خدمت امام رسیدم و گفتم: قربانت، امروز دیر به من اجازه ورود دادید و مردمی دیدم عمامه بر سر از خانه بیرون آمدند، من آنها را نشناختم.
امام(ع)فرمود: اینها برادران جن شما بودند نزد ما میآیند و از حلال و حرام و معالم دین خود پرسش میکنند).[5]
پی نوشتها:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، أصول الکافی، ترجمه و شرح، کمره ای، محمد باقر، ج 4، ص 754، ج 2، ص 687، اسوه، قم، چاپ سوم، 1375 ش.
[2]. ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی( للصدوق)، ص 444 - 445، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376 ش.
[3]. الکافی، ج 1، ص 396، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
[4]. همان، ص 395.
[5]. همان، ص 394 - 395.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) میفرماید: (خداوند متعال، جن را به پنج صنف و گروه آفریده: گروه اول، مانند باد در هوا هستند. گروه دوم، مانند مارها هستند. گروه سوم مانند عقربها هستند. گروه چهارم مانند حشرات هستند. گروه پنجم مانند انسانها هستند). منظور از این حدیث چیست؟ یعنی آیا بعضی از مارها و حشرات و عقربهایی که ما میبینیم از اجنه هستند؟ یا ما این گروه را هم نمیبینیم؟
- [آیت الله خامنه ای] کشتن حشرات و حیوانات موذی
- [سایر] آیا منظور از اجنه، همان میکروب هاست؟
- [سایر] آیا حشرات روح دارند؟
- [سایر] آیا واقعا کسانی شیطان یا اجنه را می پرستند؟
- [سایر] آیا اجنه می توانند یک انسان را بکشند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجه به اینکه مدتهاست که خوردن انواع حشرات در کشورهای جنوب شرق آسیا متداول شده است و همچنین با توجه به اینکه در احکام اسلامی نیز در خصوص خوردن برخی از حشرات - به عنوان نمونه ملخ - احکامی وارد شده است، لطفا حکم خوردن سایر انواع حشرات را بیان فرمایید.
- [سایر] خوردن حشرات در اهل سنت چه حکمی دارد؟
- [سایر] حرز ابی دجانه چیست و آیا برای دفع اجنه و شیاطین موثر است؟
- [آیت الله بهجت] احضار ارواح و اجنّه و کمک گرفتن از آن ها، چه وجهی دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] خوردن گوشت جانوران ریز و خزندگان و انواع حشرات مانند موش، مار، سوسمار، مارمولک، خرچنگ، عقرب، سوسک، زنبور، مورچه، مگس، پشه، شبپره و انواع کرمها حرام است.
- [آیت الله مظاهری] خرید و فروش چیزهایی که در میان مردم مال محسوب نمیشود نظیر مار و عقرب و حشرات اگر داعی عقلایی روی آن باشد جایز است.
- [آیت الله مظاهری] تعلیم و تحصیل و به کارگیری رمل و اسطرلاب و علم طلسم و احضار ارواح و اجنّه و فرشته و خواب مغناطیسی و شعبده و کلّیه علوم غریبه حرام است، گرچه برای تفحّص و تجسّس نباشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] میگو که آن را روبیان نیز می گویند از حیوانات آبی حلال است، ولی ماهی سمنقور که از حشرات خشکی است و نام ماهی بر آن نهاده اند حرام است، مگر برای درمان در مقام ضرورت.
- [آیت الله مکارم شیرازی] گوشت گاو و گوسفند و شتر اهلی و همچنین گاو و گوسفند و بز و خر وحشی و آهو حلال است، ولی گوشت اسب و قاطر و الاغ مکروه می باشد، حیوانات درنده عموما، همچنین فیل و خرگوش و حشرات گوشتشان حرام است.
- [آیت الله بهجت] چیزهایی که نجس نیستند، ولی منافع حلالی که مورد قصد عقلا باشد ندارند، از قبیل حشرات و بعضی حیوانات و فضلهها که نجس نیستند، و مردار حیواناتی که خون جهنده ندارند، معامله آنها باطل است، مگر اینکه بهحسب زمانها و مکانهای مختلف منافعی عقلایی داشته باشد، مثل گرفتن روغن از ماهی مرده، که در این صورت معامله صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] گوشت گاو و گوسفند و شتر اهلی و همچنین گاو و گوسفند و بز و خر وحشی و آهو حلال است، ولی گوشت اسب و قاطر و الاغ مکروه می باشد، حیوانات درنده عموماً، همچنین فیل و خرگوش و حشرات گوشتشان حرام است.
- [آیت الله مظاهری] حیواناتی که نیش و چنگال دارند مانند شیر، پلنگ، گرگ، روباه و گربه و همچنین حیواناتی نظیر فیل، خرس، بوزینه و خرگوش که منسوخ نامیده شدهاند و همچنین حشرات و خزندگان مانند موش، مار، سوسمار، عقرب، سوسک، مگس و کرم و همچنین پرندگانی که چنگال دارند مانند باز، عقاب و کلاغ حرام گوشت میباشند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر مگس یا مانند آن روی چیز نجسی بنشیند، که تر است و بعد روی چیز پاکی بنشیند نجس نمی شود، چون احتمال دارد پای این حشرات رطوبتی به خود نگیرد،اما اگر بدانیم نجاستی را باخود حمل کرده وسرایت نموده،نجس می شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] سگ و خوک بواسطه سر بریدن و شکار کردن پاک نمی شوند و خوردن گوشت آنها هم حرام است. و حیوان حرام گوشتی را که درنده و گوشتخوار است مانند گرگ و پلنگ اگر به دستوری که گفته می شود سر ببرند، یا با تیر و مانند آن شکار کنند پاک است، ولی گوشت آن حلال نمی شود، و اگر با سگ شکاری آن را شکار کنند، پاک شدن بدنش هم اشکال دارد، و ظاهر این است که سایر حیوانات به جز سگ و خوک قابل تذکیه هستند مگر حشرات که در قابلیت آنها برای تذکیه اشکال است.