حرز به دعایی گفته میشود که به گردن میآویزند. برخی معتقدان به وجود جن بر این باورند که این دعا در دفع جن موثر است و این دعا را از پیامبر اسلام میدانند که پیامبر، آن را به شخصی به نام ابی دجانه داده است چون شب هنگام جنها دعای حرز ابی دجانه را در منزلش اذیت میکردند. – اصل روایت: در حیاه الحیوان (در باب قنفذ) بیهقی در دلائل النبوه از ابی دجانه که نامش سماک بن خرشه است روایت کرده که من به رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله شکوه کردم از اینکه چون در بستر بخوابم سوتی مانند سوت آسیا و جنجالی چون جنجال مگس عسل بشنوم و پرتوی چون برق، و سر بردارم و در برابر خود سیاهی بینم که بالا رود بدرازی صحن خانهام و دست بپوستش کشم مانند پوست خارپشت است، و به چهرهام مانند شراره آتش افکند، فرمود: این جن خانه تو است ای ابو دجانه وانگاه دوات و کاغذ خواست و بعلی علیه السّلام فرمود بنویسد: (سپس دعا را گفت) ابو دجانه گفت: نامه را گرفتم و تا کردم و بخانه آوردم و زیر سرم نهادم و شب را آسوده خوابیدم و بیدار نشدم جز از فریاد کسی که میگفت: ای ابو دجانه ما را با این کلمات آتش زدی تو را بحق سرورت که این نامه را از ما بردار که ما را بازگشتی بخانهات و در کنارت و در هر جا این نامه باشد نباشد، ابو دجانه گفت: برش ندارم تا رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم اجازه دهد. ابو دجانه گفت: از این ناله و شیون و گریه پریان که شنیدم شبم دراز گذشت و بامداد نماز صبح را با رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم خواندم و آنچه آن شب از پریان شنیدم بوی گزارش دادم و هر آنچه هم من به آنها گفتم. فرمود: ای ابو دجانه دست از این قوم بردار بدان که مرا براستی فرستاده آنان تا روز رستاخیز درد کشند. این روایت در کتاب (جنها همه جا هستند) سید محمد مهدی حسینی ص32و33 و همچنین در کتاب آسمان و جهان، محمد باقر کمره ای ج 7 ص 98 و 99 که ترجمه کتاب السماء و العالم بحار است و همچنین در بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 60 ص 125 و 126 و همچنین در المصباح، کفعمی، ص 229نقل شده است. در لغتنامهٔ دهخدا آمده: (سماک بن خرشه یا سماک بن اوس بن خرشه بن لوذان بن عبدودّبن ثعلبه انصاری ساعدی خزرجی ، ملقب به ذوالمشهره یکی از صحابهٔ رسول صلی اللّه علیه وآله . وی در غزوه بدر و هم احد در رکاب رسول صلی اللّه علیه وآله وسلم بود و به روز احد پیغمبر صلوات اللّه علیه او را شمشیری عطا فرمود. و در مدینه او را با عتبه بن غزوان مواخات داد. ابودجانه در جنگ یمامه با مسیلمه ، بشهادت رسید و گویند او در قتل مسیلمه شرکت داشت و در ضعاف اخبار آمده است که او تا جنگ صفین بزیست و در آن جنگ حضور یافت حرزی به نام حرز ابی دجانه در کتب دعوات معروف است.) – متن دعا : بسم الله الرحمن الرحیم هذا کتابُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ رَبِّ العَالَمینَ اِلی مَن طَرَقَ الدّارَ مِنَ العُمارِ وَ الزُوّارِ اِلّا طارِقاٌ یَطرُقُ بِخَیرٍ اَما بَعدُ فَاِنَّ لَنا وَلَکُم فِی الحَقِّ سَعَهً فَاِن تَکُ عاشِقاً مُولِعاً اَو فاجِراً مُقتَحِماً فَهذا کِتابُ اللهِ یَنطِقُ عَلَینا وَ عَلَیکُم بالحَقِّ اِنُا کُنّا نَستَنسِخُ ما کُنتُم تَعملَونَ وَرُسُلُنا یکتُبُونَ ما تَمکُرُونَ اُترُکُوا صاحِبَ کَِتابی هذا و انطَلِقوا اِلی عَبَدَهِ الاَصنامِ وَ اِلی مَن یَزعَمُ اَنَّ مَعَ اللهِ اِلهاً اخَرَ لا اِلهَ اِلا هُوَ کُلُّ شَی ء هالَکٌ اِلا وَجهَهُ لََهُ الحُکمُ وَ اِلَیهِ تُرجَعُونَ حم لا یُنصَرونَ حمعسق تَفرَّقَت اَعداءُ اللهِ وَ بَلَغَت حُجَّهُ اللهِ وَ لا حَولَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِااللهِ العلی العظیم فَسَیَکفیکَهُمُ اللهُ وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ.
حرز به دعایی گفته میشود که به گردن میآویزند. برخی معتقدان به وجود جن بر این باورند که این دعا در دفع جن موثر است و این دعا را از پیامبر اسلام میدانند که پیامبر، آن را به شخصی به نام ابی دجانه داده است چون شب هنگام جنها دعای حرز ابی دجانه را در منزلش اذیت میکردند.
– اصل روایت:
در حیاه الحیوان (در باب قنفذ) بیهقی در دلائل النبوه از ابی دجانه که نامش سماک بن خرشه است روایت کرده که من به رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله شکوه کردم از اینکه چون در بستر بخوابم سوتی مانند سوت آسیا و جنجالی چون جنجال مگس عسل بشنوم و پرتوی چون برق، و سر بردارم و در برابر خود سیاهی بینم که بالا رود بدرازی صحن خانهام و دست بپوستش کشم مانند پوست خارپشت است، و به چهرهام مانند شراره آتش افکند، فرمود: این جن خانه تو است ای ابو دجانه وانگاه دوات و کاغذ خواست و بعلی علیه السّلام فرمود بنویسد:
(سپس دعا را گفت)
ابو دجانه گفت: نامه را گرفتم و تا کردم و بخانه آوردم و زیر سرم نهادم و شب را آسوده خوابیدم و بیدار نشدم جز از فریاد کسی که میگفت: ای ابو دجانه ما را با این کلمات آتش زدی تو را بحق سرورت که این نامه را از ما بردار که ما را بازگشتی بخانهات و در کنارت و در هر جا این نامه باشد نباشد،
ابو دجانه گفت: برش ندارم تا رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم اجازه دهد.
ابو دجانه گفت: از این ناله و شیون و گریه پریان که شنیدم شبم دراز گذشت و بامداد نماز صبح را با رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم خواندم و آنچه آن شب از پریان شنیدم بوی گزارش دادم و هر آنچه هم من به آنها گفتم.
فرمود: ای ابو دجانه دست از این قوم بردار بدان که مرا براستی فرستاده آنان تا روز رستاخیز درد کشند.
این روایت در کتاب (جنها همه جا هستند) سید محمد مهدی حسینی ص32و33 و همچنین در کتاب آسمان و جهان، محمد باقر کمره ای ج 7 ص 98 و 99 که ترجمه کتاب السماء و العالم بحار است و همچنین در بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 60 ص 125 و 126 و همچنین در المصباح، کفعمی، ص 229نقل شده است.
در لغتنامهٔ دهخدا آمده: (سماک بن خرشه یا سماک بن اوس بن خرشه بن لوذان بن عبدودّبن ثعلبه انصاری ساعدی خزرجی ، ملقب به ذوالمشهره یکی از صحابهٔ رسول صلی اللّه علیه وآله .
وی در غزوه بدر و هم احد در رکاب رسول صلی اللّه علیه وآله وسلم بود و به روز احد پیغمبر صلوات اللّه علیه او را شمشیری عطا فرمود.
و در مدینه او را با عتبه بن غزوان مواخات داد. ابودجانه در جنگ یمامه با مسیلمه ، بشهادت رسید و گویند او در قتل مسیلمه شرکت داشت و در ضعاف اخبار آمده است که او تا جنگ صفین بزیست و در آن جنگ حضور یافت حرزی به نام حرز ابی دجانه در کتب دعوات معروف است.)
– متن دعا :
بسم الله الرحمن الرحیم
هذا کتابُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ رَبِّ العَالَمینَ اِلی مَن طَرَقَ الدّارَ مِنَ العُمارِ وَ الزُوّارِ اِلّا طارِقاٌ یَطرُقُ بِخَیرٍ اَما بَعدُ فَاِنَّ لَنا وَلَکُم فِی الحَقِّ سَعَهً فَاِن تَکُ عاشِقاً مُولِعاً اَو فاجِراً مُقتَحِماً فَهذا کِتابُ اللهِ یَنطِقُ عَلَینا وَ عَلَیکُم بالحَقِّ اِنُا کُنّا نَستَنسِخُ ما کُنتُم تَعملَونَ وَرُسُلُنا یکتُبُونَ ما تَمکُرُونَ اُترُکُوا صاحِبَ کَِتابی هذا و انطَلِقوا اِلی عَبَدَهِ الاَصنامِ وَ اِلی مَن یَزعَمُ اَنَّ مَعَ اللهِ اِلهاً اخَرَ لا اِلهَ اِلا هُوَ کُلُّ شَی ء هالَکٌ اِلا وَجهَهُ لََهُ الحُکمُ وَ اِلَیهِ تُرجَعُونَ حم لا یُنصَرونَ حمعسق تَفرَّقَت اَعداءُ اللهِ وَ بَلَغَت حُجَّهُ اللهِ وَ لا حَولَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِااللهِ العلی العظیم فَسَیَکفیکَهُمُ اللهُ وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ.
- [سایر] قضیه قطع شدن دست شیاطین و اجنه از اخبار غیبی بعد از رسول اکرم (ص) چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مراد از هتک حرز در سرقت مستوجب حد، چیست؟ آیا هتک حرز باید همراه با إعمال فشار فیزیکی و شکستن حرز باشد، یا خارج کردن مال از حرز بدون اذن و اطّلاع مالک (و لو با کلید) هتک حرز تلقّی می گردد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر مالی دو حرز داشته باشد، و سارق آن را از یکی خارج و در حرز دوّم دستگیر شود، آیا در چنین موردی حدّ سرقت جاری می گردد؟ مثلا اموالی را که در گاوصندوق منزل است، از گاوصندوق خارج کند، ولی در حیاط منزل دستگیر شود، آیا ربودن از حرز صدق می کند؟
- [سایر] آیا واقعا کسانی شیطان یا اجنه را می پرستند؟
- [سایر] آیا اجنه می توانند یک انسان را بکشند؟
- [سایر] بهترین راه های خود سازی و رام کردن شیاطین و نفس اماره چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] یکی از شرایط اجرای حدّ سرقت این است که مال در حرز باشد. لطفاً بفرمایید: لف) اگر فرزند، دوست، همسایه، اجیر، یا شخص دیگری، با اطّلاع، یا بدون اطّلاعِ صاحب مال، مال را در حرز قرار دهد; آیا ربودن این مال با وجود دیگر شرایط، سرقتِ حدّی محسوب می گردد؟ب) اگر مال بدون اطّلاع و دخالت مالک در حرز قرار گیرد و ربوده شود، آیا با وجود شرایط دیگر، حکم سرقت حدّی دارد؟ مثلا اگر حیوانی بدون اطّلاع مالک به طویله رود و درب طویله بسته شود، سپس کسی حیوان را برباید، آیا سرقت حدّی محسوب می شود؟ یا مثلا فردی مالی را پیدا کند و در حرز بگذارد، و این مال ربوده شود، چه حکمی دارد؟ج) اگر صاحب مال آن را در حرز نگذاشته باشد، و راضی به حرز نباشد، و مال ربوده شود، آیا حدّ قطع با وجود سایر شرایط جاری می گردد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] یکی از شرایط اجرای حدّ سرقت این است که مال در حرز باشد. لطفاً بفرمایید: الف) اگر فرزند، دوست، همسایه، اجیر، یا شخص دیگری، با اطّلاع، یا بدون اطّلاعِ صاحب مال، مال را در حرز قرار دهد; آیا ربودن این مال با وجود دیگر شرایط، سرقتِ حدّی محسوب می گردد؟ ب) اگر مال بدون اطّلاع و دخالت مالک در حرز قرار گیرد و ربوده شود، آیا با وجود شرایط دیگر، حکم سرقت حدّی دارد؟ مثلا اگر حیوانی بدون اطّلاع مالک به طویله رود و درب طویله بسته شود، سپس کسی حیوان را برباید، آیا سرقت حدّی محسوب می شود؟ یا مثلا فردی مالی را پیدا کند و در حرز بگذارد، و این مال ربوده شود، چه حکمی دارد؟ ج) اگر صاحب مال آن را در حرز نگذاشته باشد، و راضی به حرز نباشد، و مال ربوده شود، آیا حدّ قطع با وجود سایر شرایط جاری می گردد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر سارق پیش از بیرون آوردن مال از حرز دستگیر شود، آیا قابل تعزیر است؟
- [سایر] آیا ممکن است برخی از شیاطین در خدمت مؤمنان قرار گیرند و مانع از شر و بدی شوند؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بعضی امر ئ نهی کنند و مؤثر نشود و بعض دیگر احتمال بدهند که امر آنها یا نهی آنها مؤثر است واجب است امر و نهی کنند .
- [آیت الله مظاهری] آبی که عاصم بوده اگر انسان شک کند هنوز عاصم است یا نه، حکم آب عاصم را دارد مثلاً آبی که به اندازه کر بوده اگر انسان شک کند از کر کمتر شده یا نه، مثل آب کر است. و آبی که عاصم نبوده اگر انسان شک کند عاصم شده یا نه، حکم آب عاصم را ندارد، مثلاً آبی که کمتر از کر بوده و انسان شک دارد به مقدار کر شده یا نه، حکم آب کر را ندارد.
- [آیت الله خوئی] آب با چهار شرط چیز نجس را پاک میکند: (اول): آن که مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بید، چیز نجس را پاک نمیکند. (دوم): آن که پاک باشد. (سوم): آن که وقتی چیز نجس را میشویند آب مضاف نشود، و در شستنی که بعد از آن شستن دیگر لازم نیست باید بو یا رنگ یا مز نجاست هم نگیرد، و در غیر آن شستن تغیر ضرر ندارد، مثلًا چیزی را به آب کر یا قلیل بشوید، و دو دفع شستن در او لازم باشد، در دفع اول اگرچه تغییر کند، در دفع دوم به آبی تطهیر کند که تغییر نکند پاک میشود. (چهارم): آن که بعد از آب کشیدن چیز نجس عین نجاست در آن نباشد. و پاک شدن چیز نجس به آب قلیل یعنی آب کمتر از کر، شرطهای دیگری هم دارد که بعداً گفته میشود.
- [آیت الله اردبیلی] (کهانت) و (تنجیم)(1) اگر به این شکل باشد که برای غیر خداوند، به نحو استقلال یا اشتراک با خداوند، تأثیر قائل شوند، حرام بلکه شرک است، ولی اگر مشیّت خدای متعال را مؤثر مطلق بدانند و پیشبینیهای آنها به نحو حدس و تخمین و =============================================================================== 1 (کاهن) ادّعا میکند که وقایع را به واسطه خبردادن اجنّه وشیاطین یا به واسطه اسباب خفیّه دیگری میفهمد و (منجّم) به وسیله حرکات افلاک و تقارن کواکب از آینده خبر میدهد. مبنی بر این باشد که پروردگار عالم بعضی امور را سبب یا مقارن و هماهنگ بعضی امور دیگر قرار داده و بقیه سببیّت یا تقارن و سلب آن در قبضه قدرت مطلقه او میباشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر ظرف بزرگی مثل پاتیل و خمره نجس شود، چنانچه سه مرتبه آن را از آب پر کنند و خالی کنند پاک میشود. و همچنین است اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بریزند به طوری که تمام اطراف آن را بگیرد و در هر دفع آبی که ته آن جمع میشود بیرون آورند و واجب است که در مرتبة دوم و سوم ظرفی را که با آن آبها را بیرون میآورند، آب بکشند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر امر ونهی بعضی افراد مؤثر واقع نشود وبرخی دیگر احتمال دهند امر ونهی آنان اثربخش است، برآنها واجب میشود.
- [آیت الله سیستانی] خوردن و آشامیدن از ظرف طلا یا نقره در حال نا چاری به مقدار دفع ضرورت اشکال ندارد ، ولی زیاده بر این مقدار جایز نیست .
- [آیت الله بهجت] اگر ظالمی بخواهد امانت را غصب کند و شخص امین تواناییِ دفع ظالم را داشته باشد، واجب است او را دفع کند، و چنانچه دفع نکند با اینکه حرجی هم بر او نداشته، و ظالم امانت را غصب کند، امانتدار ضامن است، و همچنین اگر حفظ امانت بستگی به دادن قسمتی از آن داشته باشد، لازم است بدهد تا بقیه مال حفظ شود، و چنانچه ندهد و در نتیجه ظالم همه مال را غصب کند، مقداری را که قابل حفظ کردن بود، ضامن است. و اگر دفع ظالم متوقف بر این باشد که شخص امین، مالی را پرداخت کند جایز است و بلکه اگر ضرر و حرجی برای او ندارد در صورتی که امکان اذن گرفتن از امانتگذار یا ولیّ او (ولو حاکم شرع) نباشد، واجب است آن مال را بپردازد، و میتواند به این قصد بدهد که بعداً به امانتگذار رجوع کند و از او بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] اگر در جایی عین نجاست باشد و آب عاصم به آن برسد تا وقتی که آب عاصم موجود باشد آبی که به چیز نجس رسیده پاک است. مثلاً اگر روی بام عین نجاست باشد تا وقتی باران به بام میبارد آبی که به چیز نجس رسیده و از ناودان میریزد پاک است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] واجب است میت را سه غسل بدهند: اول: با آبی که با سدر مخلوط باشد، دوم: با آبی که با کافور مخلوط باشد، سوم: با آب خالص.