پاسخ اجمالی: در قرآن و روایات با نگرشهای مختلفی به اراده و انگیزه و نیّت پرداخته شده است؛ مانند اینکه اراده قوی، عامل صبر و شکیبایی دانسته شده و یا اینکه داشتن انگیزه الهی، موجب رستگاری است. و یا اینکه نیت برتر از عمل است. پاسخ تفصیلی: درباره اراده، انگیزه و نیّت در قرآن کریم و روایات با توجه به موضوعات مختلف، مطالب زیادی وجود دارد که در اینباره باید به کتابها و مقالات طولانی مراجعه کرد؛ لذا در اینجا تنها به گوشهای از نگاه قرآن و روایات به اراده و انگیزه اشاره میشود. الف. اراده در قرآن کریم و روایات 1. اراده انسان، مغلوب اراده پروردگار؛ (فَأَرادُوا بِهِ کَیْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلینَ)؛[1] آنها طرحی برای نابودی ابراهیم ریخته بودند، ولی ما آنان را پست و مغلوب ساختیم! (وَ لاَ یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کَانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ)؛[2] و اگر بخواهم برای شما خیرخواهی کنم در صورتی که خدا بخواهد شما را [به کیفر گناهانتان] گمراه کند، خیرخواهی من سودی به شما نخواهد داد، او پروردگار شماست و به سویش بازگردانده میشوید. 2. اراده قوی، عامل شکیبایی؛ (...وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ)؛[3] و اگر صبر را پیشه خود سازید و پرهیزکار باشید، این از چیزهایی است که باعث تقویت کارها میگردد. (... وَ اصْبِرْ عَلی‌ ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ)؛[4] و در برابر مصایبی که به تو میرسد شکیبا باش که این از کارهای مهمّ است! 3. عزّت انسانها، با انتخاب و اراده خود آنان؛ (مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعاً إِلَیْهِ...)؛[5] کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست. 4. امام علی(ع) درباره اراده و تصمیم میفرماید: (اراده و تصمیم قوی، از دوراندیشی است).[6] (کارهای لهو و بیهوده، تصمیمات جدی را تباه میسازد).[7] (هر گاه اراده با دور اندیشی توأم گردد، سعادت و نیکبختی کامل شود).[8] (با عزم و اراده به جنگ سستی و بیحالی بروید).[9] (کسی که عزم و ارادهاش بد باشد تیر [خلافش‌] به خودش باز گردد).[10] در روایتی از آنحضرت؛ یکی از نشانههای صبر و شکیبایی، تصمیم بر انجام کارهای نیک است.[11]‌ ب. انگیزه در قرآن و روایات 1. داشتن انگیزه الهی، موجب رستگاری؛ (الَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ)؛[12] آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند! 2. رعایت انگیزه الهی در انفاق؛‌ (یا أَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذی کَالَّذی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْاخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْ‌ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ وَ مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فاتَتْ اکُلَها ضِعْفَیْنِ فَانْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ)؛[13] ای کسانی که ایمان آوردهاید، صدقههای خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای خودنمایی به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَلِ او همچون مَثَلِ سنگ خارایی است که بر روی آن، خاکی [نشسته‌] است، و رگباری به آن رسیده و آن [سنگ‌] را سخت و صاف بر جای نهاده است. آنان [=ریاکاران‌] نیز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهای نمیبرند؛ و خداوند، گروه کافران را هدایت نمیکند. و مَثَل [صدقات‌] کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق میکنند، همچون مَثَلِ باغی است که بر فراز پشتهای قرار دارد [که اگر] رگباری بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگباری هم بر آن نرسد، بارانِ ریزی [برای آن بس است‌]، و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست. 3. برتری نیت و انگیزه از عمل؛ در فرهنگ روایات به انگیزه و نیّت عمل بهای اصلی داده شده است. تا آنجا که نیّت مؤمن برای انجام کار خیر با ارزشتر از عمل او شمرده شده است: (نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِه‌).[14] از بسیاری کارهای انجام نشده، به خاطر انگیزههای مثبت ستایش شده و از بسیاری کارهای انجام گرفته، به خاطر انگیزههای منفی انتقاد شده است. اصولاً، ماهیت هر عملی با توجه به نیّت و انگیزهای که فرد در انجام آن داشته است، مشخص میشود. بر اساس نظام اخلاقی اسلام، صرف (حُسن فعلی)، یعنی خوب بودن کار، برای ارزشگذاری اخلاقی آن کافی نیست؛ بلکه (حُسن فاعلی)، یعنی نیّت خوب داشتن در انجام آن، نیز باید به آن ضمیمه شود. امام صادق(ع) فرمود: (نیّت برتر از عمل است، آگاه باشید که نیت خودِ عمل است). سپس در تأیید این سخن آیهای از قرآن را ذکر کردند که میفرماید: (قُل کلٌّ یَعمَلُ علی شاکِلَتِهِ‌؛[15] بگو همگان بر اساس شاکله خود رفتار میکنند) و (شاکله) را به (نیت) تعریف کردند.[16] حضرت امام خمینی(ره) در توضیح این حدیث که نیّت و انگیزه را عین عمل معرفی میکند، مبالغهآمیز دانستن این حدیث را نادرست شمرده و میگوید: (این، مبنی بر مبالغه نیست، چنانچه بعضی احتمال دادهاند، بلکه مبنی بر حقیقت است؛ زیرا نیّت، صورت کامله عمل و فصل محصِّل او است، و صحت و فساد و کمال و نقص اعمال به آن است. چنانچه عمل واحد به واسطه نیت، گاهی تعظیم و گاهی توهین است؛ و گاهی تام و گاهی ناقص است؛ و گاهی از سنخ ملکوت اعلی و صورت بهیه جمیله دارد و گاهی از ملکوت اسفل و صورت موحشه مدهشه دارد. ظاهر نماز علی بن ابیطالب(ع) و نماز فلان منافق در اجزاء و شرایط و صورت ظاهریِ عمل هیچ تفاوتی ندارد، لیکن آن یک با آن عمل معراج الی اللَّه کند و صورتش ملکوت اعلی است؛ و دیگری با آن عمل به جهنم سقوط کند و صورتش ملکوت اسفل است و از شدت ظلمت شبیه ندارد).[17] پی نوشتها: [1]. صافات، 98. [2]. هود، 34. [3]. آل عمران، 186. [4]. لقمان، 17. [5]. فاطر، 10. [6]. (مِنَ الْحَزْمِ الْعَزْم)؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‌74، ص 208، بیروت، دار إحیاء التراث بیروت، چاپ دوم، 1403ق. ‌ [7]. (اللَّهْوُ یُفْسِدُ عَزَائِمَ الْجِدِّ)؛ لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 68، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.‌ [8]. (إِذَا اقْتَرَنَ الْعَزْمُ بِالْجَزْمِ کَمَلَتِ السَّعَادَة)؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 135. [9]. (ضَادُّوا التَّوَانِیَ بِالْعَزْمِ)؛ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، رجائی، سید مهدی،‌ ص 427، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق. [10]. (مَنْ سَاءَ عَزْمُهُ رَجَعَ عَلَیْهِ سَهْمُه)؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 446. [11]. (أَمَّا عَلَامَةُ الصَّابِرِ فَأَرْبَعَةٌ... وَ الْعَزْمُ فِی أَعْمَالِ الْبِر)؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 20، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق. [12]. توبه، 20. [13]. بقره، 264 – 265. [14]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‌2، ص 84، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [15]. اسراء، 84. [16]. کافی، ج ‌2، ص 16. [17]. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص 331، قم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ بیستم، 1387ش. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
در قرآن و روایات با نگرشهای مختلفی به اراده و انگیزه و نیّت پرداخته شده است؛ مانند اینکه اراده قوی، عامل صبر و شکیبایی دانسته شده و یا اینکه داشتن انگیزه الهی، موجب رستگاری است. و یا اینکه نیت برتر از عمل است.
پاسخ تفصیلی:
درباره اراده، انگیزه و نیّت در قرآن کریم و روایات با توجه به موضوعات مختلف، مطالب زیادی وجود دارد که در اینباره باید به کتابها و مقالات طولانی مراجعه کرد؛ لذا در اینجا تنها به گوشهای از نگاه قرآن و روایات به اراده و انگیزه اشاره میشود.
الف. اراده در قرآن کریم و روایات
1. اراده انسان، مغلوب اراده پروردگار؛
(فَأَرادُوا بِهِ کَیْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلینَ)؛[1] آنها طرحی برای نابودی ابراهیم ریخته بودند، ولی ما آنان را پست و مغلوب ساختیم!
(وَ لاَ یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کَانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ)؛[2] و اگر بخواهم برای شما خیرخواهی کنم در صورتی که خدا بخواهد شما را [به کیفر گناهانتان] گمراه کند، خیرخواهی من سودی به شما نخواهد داد، او پروردگار شماست و به سویش بازگردانده میشوید.
2. اراده قوی، عامل شکیبایی؛
(...وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ)؛[3] و اگر صبر را پیشه خود سازید و پرهیزکار باشید، این از چیزهایی است که باعث تقویت کارها میگردد.
(... وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ)؛[4] و در برابر مصایبی که به تو میرسد شکیبا باش که این از کارهای مهمّ است!
3. عزّت انسانها، با انتخاب و اراده خود آنان؛
(مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعاً إِلَیْهِ...)؛[5] کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست.
4. امام علی(ع) درباره اراده و تصمیم میفرماید:
(اراده و تصمیم قوی، از دوراندیشی است).[6]
(کارهای لهو و بیهوده، تصمیمات جدی را تباه میسازد).[7]
(هر گاه اراده با دور اندیشی توأم گردد، سعادت و نیکبختی کامل شود).[8]
(با عزم و اراده به جنگ سستی و بیحالی بروید).[9]
(کسی که عزم و ارادهاش بد باشد تیر [خلافش] به خودش باز گردد).[10]
در روایتی از آنحضرت؛ یکی از نشانههای صبر و شکیبایی، تصمیم بر انجام کارهای نیک است.[11]
ب. انگیزه در قرآن و روایات
1. داشتن انگیزه الهی، موجب رستگاری؛
(الَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ)؛[12] آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند!
2. رعایت انگیزه الهی در انفاق؛
(یا أَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذی کَالَّذی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْاخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ وَ مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فاتَتْ اکُلَها ضِعْفَیْنِ فَانْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ)؛[13] ای کسانی که ایمان آوردهاید، صدقههای خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای خودنمایی به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَلِ او همچون مَثَلِ سنگ خارایی است که بر روی آن، خاکی [نشسته] است، و رگباری به آن رسیده و آن [سنگ] را سخت و صاف بر جای نهاده است. آنان [=ریاکاران] نیز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهای نمیبرند؛ و خداوند، گروه کافران را هدایت نمیکند. و مَثَل [صدقات] کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق میکنند، همچون مَثَلِ باغی است که بر فراز پشتهای قرار دارد [که اگر] رگباری بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگباری هم بر آن نرسد، بارانِ ریزی [برای آن بس است]، و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست.
3. برتری نیت و انگیزه از عمل؛
در فرهنگ روایات به انگیزه و نیّت عمل بهای اصلی داده شده است. تا آنجا که نیّت مؤمن برای انجام کار خیر با ارزشتر از عمل او شمرده شده است: (نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِه).[14] از بسیاری کارهای انجام نشده، به خاطر انگیزههای مثبت ستایش شده و از بسیاری کارهای انجام گرفته، به خاطر انگیزههای منفی انتقاد شده است.
اصولاً، ماهیت هر عملی با توجه به نیّت و انگیزهای که فرد در انجام آن داشته است، مشخص میشود. بر اساس نظام اخلاقی اسلام، صرف (حُسن فعلی)، یعنی خوب بودن کار، برای ارزشگذاری اخلاقی آن کافی نیست؛ بلکه (حُسن فاعلی)، یعنی نیّت خوب داشتن در انجام آن، نیز باید به آن ضمیمه شود.
امام صادق(ع) فرمود: (نیّت برتر از عمل است، آگاه باشید که نیت خودِ عمل است). سپس در تأیید این سخن آیهای از قرآن را ذکر کردند که میفرماید: (قُل کلٌّ یَعمَلُ علی شاکِلَتِهِ؛[15] بگو همگان بر اساس شاکله خود رفتار میکنند) و (شاکله) را به (نیت) تعریف کردند.[16] حضرت امام خمینی(ره) در توضیح این حدیث که نیّت و انگیزه را عین عمل معرفی میکند، مبالغهآمیز دانستن این حدیث را نادرست شمرده و میگوید: (این، مبنی بر مبالغه نیست، چنانچه بعضی احتمال دادهاند، بلکه مبنی بر حقیقت است؛ زیرا نیّت، صورت کامله عمل و فصل محصِّل او است، و صحت و فساد و کمال و نقص اعمال به آن است. چنانچه عمل واحد به واسطه نیت، گاهی تعظیم و گاهی توهین است؛ و گاهی تام و گاهی ناقص است؛ و گاهی از سنخ ملکوت اعلی و صورت بهیه جمیله دارد و گاهی از ملکوت اسفل و صورت موحشه مدهشه دارد. ظاهر نماز علی بن ابیطالب(ع) و نماز فلان منافق در اجزاء و شرایط و صورت ظاهریِ عمل هیچ تفاوتی ندارد، لیکن آن یک با آن عمل معراج الی اللَّه کند و صورتش ملکوت اعلی است؛ و دیگری با آن عمل به جهنم سقوط کند و صورتش ملکوت اسفل است و از شدت ظلمت شبیه ندارد).[17]
پی نوشتها:
[1]. صافات، 98.
[2]. هود، 34.
[3]. آل عمران، 186.
[4]. لقمان، 17.
[5]. فاطر، 10.
[6]. (مِنَ الْحَزْمِ الْعَزْم)؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 74، ص 208، بیروت، دار إحیاء التراث بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. (اللَّهْوُ یُفْسِدُ عَزَائِمَ الْجِدِّ)؛ لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 68، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.
[8]. (إِذَا اقْتَرَنَ الْعَزْمُ بِالْجَزْمِ کَمَلَتِ السَّعَادَة)؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 135.
[9]. (ضَادُّوا التَّوَانِیَ بِالْعَزْمِ)؛ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، رجائی، سید مهدی، ص 427، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[10]. (مَنْ سَاءَ عَزْمُهُ رَجَعَ عَلَیْهِ سَهْمُه)؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 446.
[11]. (أَمَّا عَلَامَةُ الصَّابِرِ فَأَرْبَعَةٌ... وَ الْعَزْمُ فِی أَعْمَالِ الْبِر)؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 20، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[12]. توبه، 20.
[13]. بقره، 264 – 265.
[14]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 84، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[15]. اسراء، 84.
[16]. کافی، ج 2، ص 16.
[17]. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص 331، قم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ بیستم، 1387ش.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] در رابطه با اراده و انگیزه در قرآن و روایات چه مطالبی موجود است؟
- [سایر] چرا اراده ی انسان در طول اراده ی خدا قرار می گیرد ؟
- [سایر] چگونه خداوند علم به عمل انسان ها قبل از انجام آن دارد یعنی خداوند چگونه به ارادۀ انسان قبل از اینکه انسان اراده آن را کند علم دارد؟
- [سایر] جایگاه انسان را در قرآن و روایات بیان کنید؟
- [سایر] انگیزه های روانی قتل در قرآن چه می باشد.
- [سایر] آیات قرآن کریم و روایات در مورد نهایت و محدوده علم انسان چه نظری دارند؟
- [سایر] آیات قرآن کریم و روایات در مورد نهایت و محدوده علم انسان چه نظری دارند؟
- [سایر] ایمان به هدف، بهترین انگیزه انجام وظایف است؛ قرآن در این باره چه می فرماید؟
- [سایر] دلایل خلیفة الله بودن انسان در زمین چیست؟ آیا آیات قرآن و روایات این موضوع را تأیید می کند؟
- [سایر] انگیزه اصلی انسان جهت تلاش در زندگی و تحمل سختی ها چیست؟
- [آیت الله سبحانی] شخصی که از سفر معصیت برمی گردد، چنانچه انگیزه رجوعش مقصد مستقلی غیر از رجوع به وطن باشد، نماز او نیز شکسته است.
- [آیت الله نوری همدانی] شخصی که از سفر معصیت بر می گردد ، چنانچه انگیزة رجوعش مقصد مستقلی غیر از رجوع به وطن باشد نماز او شکسته است .
- [آیت الله اردبیلی] (احتکار) آن است که کالایی که شدیدا مورد نیاز مردم است به انگیزه گران تر شدن از دسترس خرید آنان دور نگاه داشته شود، به شکلی که مردم از این ناحیه در مضیقه و سختی قرار بگیرند، خواه قصد ضرر زدن به آنان در بین باشد یا نه. احتکار در روایات زیادی مورد مذمّت شدید قرار گرفته و شخص محتکر ملعون و خطاکار و خائن و در حدّ قاتل شمرده شده است. مطابق بعضی از روایات محتکر از پناه خداوند متعال خارج شده و از نعمتهای الهی محروم میشود.(2)
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سلام کردن از مستحبات مؤکد است و در قرآن مجید و روایات اسلامی روی آن تأکید فراوان شده است و سزاوار است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
- [آیت الله بهجت] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است، ولی تماس موی انسان با خط قرآن، بنابر اظهر مانعی ندارد، حتی اگر کوتاه باشد. و اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] هنگام تلاوت قرآن شایسته است انسان به آن گوش دهد و از صحبت کردن پرهیز کند؛ بلکه در صورتی که بیاحترامی و هتک به قرآن باشد صحبت کردن جایز نیست، ولی اگر کسی چیزی بپرسد میتواند جواب او را بدهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بی اختیار و بدون اراده، غبار و مانند آن به حلق او رسد، روزه اش باطل نمی شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر انسان از بچه غیر ممیز که خوب و بد را نمی فهمد یا از کسی که قصد خواندن قران ندارد یا مثلا از گرامافون یا نوار ضبط صوت ایه سجده را استماع کند سجده واجب نیست ولی اگر شخصی در ایستگاه رادیو ایه سجده را به قصد این که از قران است بخواند و انسان به وسیله رادیو گوش دهد سجده واجب است
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)