گرچه ما به معنای واقعی و کیفیت دقیق آنچه به عنوان (نگارش بر عرش) عنوان شده واقف نیستیم اما اجمالاً میتوان گفت که بر اساس برخی از روایات، کلمه (لا اله الا الله)، رسالت پیامبر اسلام(ص) و یاری آنحضرت توسط علی (ع) از جمله عباراتی است که بر روی عرش نوشته شده است، در این رابطه به چند حدیث اشاره میکنیم. 1. از ام سلمه گزارش شده است، رسول خدا(ص) فرمود: شبی که مرا به آسمان بردند نگاه کردم بر عرش نوشته بود: (لا اله الا اللَّه، محمد رسول اللَّه)؛ خدایی جز خدای یگانه نیست، و محمد فرستاده او است. به وسیله علی او را تأیید و یاری کردم، سپس انوار علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی را دیدم، و نور حجت را در میان آنها دیدم که مانند ستاره درخشان، نورانی بود. گفتم: پروردگارا! این کیست و آنها چه کسانی هستند؟ به من ندا شد: ای محمد! این نور علی، فاطمه و دو سبط تو حسن و حسین و امامان پس از تو از اولاد حسین(ع) است که همگی پاکیزه و معصوم هستند، و این (آخرین) نور حجت(من) است که زمین را پر از عدل و داد میکند، پس از آنکه از بیدادگری و ستم پر شده باشد.[1] 2. رسول خدا(ص) فرمود: بر عرش خداوند نوشته شده است: من پروردگارم. پروردگاری یگانه جز من نیست و برای من انبازی نیست و محمد(ص) بنده و فرستاده من است و او را به علی تأیید کردم. و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود: (او همان کسی است که تو را به نصر خویش و به مؤمنین یاری داده است). در این آیه مقصود از نصر، علی(ع) است و چون در زمره مؤمنان هم هست، نصرت از هر دو جهت در علی(ع) جمع است‌.[2] 3. از عبد اللَّه بن مسعود روایت شده است، رسول خدا (ص) فرمود: آنگاه که خداوند آدم(ع) را آفرید و از روحش بر او دمید، آدم عطسه‌ای زد و گفت: الحمد للَّه، پس خدای تعالی به آدم فرمود: که مرا ستایش کردی سوگند به بزرگی و جلالم اگر به واسطه‌ی دو تن از بندگان که از تو به وجود می‌آیند نبود ترا در دنیا نمی‌آفریدم. آدم گفت: پروردگارا آن دو تن از من هستند. فرمود: آری. از تو هستند. ای آدم سرت را بلند و نگاه کن. آدم سر بلند کرد و ناگاه دید که بر فراز عرش نوشته شده است: (لا اله الا اللَّه محمّد نبی الرّحمة و علی مقیم الجنة)؛ خدایی جز خدای یکتا وجود ندارد، محمّد پیامبر رحمت و علی انسانی بهشتی است. هر کس علی را بشناسد پاک و پاکیزه است و آن کس که حق علی را انکار کند ناامید از رحمت و ملعون است. سوگند به بزرگی و جلالم که وارد بهشت میکنم آنکس که علی را دوست دارد، اگر چه نافرمانی و معصیت مرا کند. و سوگند به بزرگی و جلالم وارد جهنم کنم هر کس نافرمانی علی را کند، اگر چه اطاعت من را بکند.[3] پی نوشتها: [1]. (عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ نَظَرْتُ فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ رَأَیْتُ أَنْوَارَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ أَنْوَارَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ رَأَیْتُ نُورَ الْحُجَّةِ یَتَلَأْلَأُ مِنْ بَیْنِهِمْ کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ فَقُلْتُ یَا رَبِّ مَنْ هَذَا وَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَنُودِیتُ یَا مُحَمَّدُ هَذَا نُورُ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ هَذَا نُورُ سِبْطَیْکَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ هَذِهِ أَنْوَارُ الْأَئِمَّةِ بَعْدَکَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ هَذَا الْحُجَّةُ یَمْلَأُ الدُّنْیَا قِسْطاً وَ عَدْلًا)، خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف‌، ص 185 و 186، قم، بیدار، 1401ق‌. [2]. (عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی لَا شَرِیکَ لِی وَ مُحَمَّدٌ عَبْدِی وَ رَسُولِی أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ فَکَانَ النَّصْرُ عَلِیّاً (ع) وَ دَخَلَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ فَدَخَلَ‌ فِی الْوَجْهَیْنِ جَمِیعاً). شیخ صدوق، أمالی، ص 215 و 216، بیروت، اعلمی‌، چاپ پنجم، 1400ق، 1362ش‌. [3]. (عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ عَطَسَ آدَمُ وَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ حَمِدْتَنِی عَبْدِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ لَا عَبْدَانِ أُرِیدُ أَنْ أَخْلُقَهُمَا فِی دَارِ الدُّنْیَا مَا خَلَقْتُکَ قَالَ إِلَهِی فَیَکُونَانِ مِنِّی قَالَ نَعَمْ یَا آدَمُ ارْفَعْ رَأْسَکَ وَ انْظُرْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ نَبِیُّ الرَّحْمَةِ وَ عَلِیٌّ مُقِیمُ الْحُجَّةِ مَنْ عَرَفَ حَقَّ عَلِیٍّ ع زَکَی وَ طَهُرَ وَ مَنْ أَنْکَرَ حَقَّهُ لُعِنَ وَ خَابَ أَقْسَمْتُ بِعِزَّتِی أَنْ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ مَنْ أَطَاعَهُ وَ إِنْ عَصَانِی وَ أُقْسِمُ بِعِزَّتِی أَنْ أُدْخِلَ النَّارَ مَنْ عَصَاهُ وَ إِنْ أَطَاعَنِی). ابن شاذان، محمد بن احمد، مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة،، ص 83، قم، مدرسة الإمام المهدی عجّل اللة تعالی فرجة الشریف، چاپ اول، 1407ق‌. منبع: www.islamquest.net
گرچه ما به معنای واقعی و کیفیت دقیق آنچه به عنوان (نگارش بر عرش) عنوان شده واقف نیستیم اما اجمالاً میتوان گفت که بر اساس برخی از روایات، کلمه (لا اله الا الله)، رسالت پیامبر اسلام(ص) و یاری آنحضرت توسط علی (ع) از جمله عباراتی است که بر روی عرش نوشته شده است، در این رابطه به چند حدیث اشاره میکنیم.
1. از ام سلمه گزارش شده است، رسول خدا(ص) فرمود: شبی که مرا به آسمان بردند نگاه کردم بر عرش نوشته بود: (لا اله الا اللَّه، محمد رسول اللَّه)؛ خدایی جز خدای یگانه نیست، و محمد فرستاده او است. به وسیله علی او را تأیید و یاری کردم، سپس انوار علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی را دیدم، و نور حجت را در میان آنها دیدم که مانند ستاره درخشان، نورانی بود. گفتم: پروردگارا! این کیست و آنها چه کسانی هستند؟ به من ندا شد: ای محمد! این نور علی، فاطمه و دو سبط تو حسن و حسین و امامان پس از تو از اولاد حسین(ع) است که همگی پاکیزه و معصوم هستند، و این (آخرین) نور حجت(من) است که زمین را پر از عدل و داد میکند، پس از آنکه از بیدادگری و ستم پر شده باشد.[1]
2. رسول خدا(ص) فرمود: بر عرش خداوند نوشته شده است: من پروردگارم. پروردگاری یگانه جز من نیست و برای من انبازی نیست و محمد(ص) بنده و فرستاده من است و او را به علی تأیید کردم. و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود:
(او همان کسی است که تو را به نصر خویش و به مؤمنین یاری داده است). در این آیه مقصود از نصر، علی(ع) است و چون در زمره مؤمنان هم هست، نصرت از هر دو جهت در علی(ع) جمع است.[2]
3. از عبد اللَّه بن مسعود روایت شده است، رسول خدا (ص) فرمود: آنگاه که خداوند آدم(ع) را آفرید و از روحش بر او دمید، آدم عطسهای زد و گفت: الحمد للَّه، پس خدای تعالی به آدم فرمود: که مرا ستایش کردی سوگند به بزرگی و جلالم اگر به واسطهی دو تن از بندگان که از تو به وجود میآیند نبود ترا در دنیا نمیآفریدم. آدم گفت: پروردگارا آن دو تن از من هستند. فرمود: آری. از تو هستند. ای آدم سرت را بلند و نگاه کن. آدم سر بلند کرد و ناگاه دید که بر فراز عرش نوشته شده است: (لا اله الا اللَّه محمّد نبی الرّحمة و علی مقیم الجنة)؛ خدایی جز خدای یکتا وجود ندارد، محمّد پیامبر رحمت و علی انسانی بهشتی است. هر کس علی را بشناسد پاک و پاکیزه است و آن کس که حق علی را انکار کند ناامید از رحمت و ملعون است. سوگند به بزرگی و جلالم که وارد بهشت میکنم آنکس که علی را دوست دارد، اگر چه نافرمانی و معصیت مرا کند. و سوگند به بزرگی و جلالم وارد جهنم کنم هر کس نافرمانی علی را کند، اگر چه اطاعت من را بکند.[3]
پی نوشتها:
[1]. (عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ نَظَرْتُ فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ رَأَیْتُ أَنْوَارَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ أَنْوَارَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ رَأَیْتُ نُورَ الْحُجَّةِ یَتَلَأْلَأُ مِنْ بَیْنِهِمْ کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ فَقُلْتُ یَا رَبِّ مَنْ هَذَا وَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَنُودِیتُ یَا مُحَمَّدُ هَذَا نُورُ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ هَذَا نُورُ سِبْطَیْکَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ هَذِهِ أَنْوَارُ الْأَئِمَّةِ بَعْدَکَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ هَذَا الْحُجَّةُ یَمْلَأُ الدُّنْیَا قِسْطاً وَ عَدْلًا)، خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 185 و 186، قم، بیدار، 1401ق.
[2]. (عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی لَا شَرِیکَ لِی وَ مُحَمَّدٌ عَبْدِی وَ رَسُولِی أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ فَکَانَ النَّصْرُ عَلِیّاً (ع) وَ دَخَلَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ فَدَخَلَ فِی الْوَجْهَیْنِ جَمِیعاً). شیخ صدوق، أمالی، ص 215 و 216، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق، 1362ش.
[3]. (عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ عَطَسَ آدَمُ وَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ حَمِدْتَنِی عَبْدِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ لَا عَبْدَانِ أُرِیدُ أَنْ أَخْلُقَهُمَا فِی دَارِ الدُّنْیَا مَا خَلَقْتُکَ قَالَ إِلَهِی فَیَکُونَانِ مِنِّی قَالَ نَعَمْ یَا آدَمُ ارْفَعْ رَأْسَکَ وَ انْظُرْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ نَبِیُّ الرَّحْمَةِ وَ عَلِیٌّ مُقِیمُ الْحُجَّةِ مَنْ عَرَفَ حَقَّ عَلِیٍّ ع زَکَی وَ طَهُرَ وَ مَنْ أَنْکَرَ حَقَّهُ لُعِنَ وَ خَابَ أَقْسَمْتُ بِعِزَّتِی أَنْ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ مَنْ أَطَاعَهُ وَ إِنْ عَصَانِی وَ أُقْسِمُ بِعِزَّتِی أَنْ أُدْخِلَ النَّارَ مَنْ عَصَاهُ وَ إِنْ أَطَاعَنِی). ابن شاذان، محمد بن احمد، مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة،، ص 83، قم، مدرسة الإمام المهدی عجّل اللة تعالی فرجة الشریف، چاپ اول، 1407ق.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] عرش چیست؟
- [سایر] عرش و کرسی چیست؟
- [سایر] (عرش) به چه معناست؟
- [سایر] منظور از حاملان عرش چیست؟
- [سایر] از دیدگاه وهابیت حاملان عرش الهی چه کسانی هستند؟
- [سایر] با سلام، آیا در نهج البلاغه عباراتی وجود دارد که امامت امامان شیعه را تأیید کند؟
- [سایر] روی عرش چه چیزی نوشته شده است؟
- [سایر] استقرار عرش خداوند بر آب یعنی چه؟
- [سایر] توضیحاتی در رابطه با عرش بفرمایید؟
- [سایر] منظور از لوح و قلم و کرسی و عرش و این گونه مفاهیم چیست؟
- [آیت الله مظاهری] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند، و اگر در رکوع یادش بیاید مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید. ______ 1) نیست خدایی غیر از خداوند بردبارِ بزرگوار. نیست خدایی غیر از خداوند برترِ بزرگ. منزّه است خداوندی که پرورش دهنده آسمانهای هفت گانه و زمینهای هفت گانه و آنچه درون آنها و میان آنهاست و آفرینده عرش بزرگ است، و تمام حمد، ویژه پرورش دهنده جهانیان است.
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه قنوت لا اله الا الله الحلیم الکریم یعنی نیست خدایی مگر الله که صاحب حلم و کرم است لا اله الا الله العلی العظیم یعنی نیست خدایی مگر الله که بلند مرتبه و بزرگ است سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع یعنی پاک و منزه است الله که پروردگار هفت اسمان و پروردگار هفت زمین است و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم یعنی پروردگار هر چیزی است که در اسمانها و زمینها و ما بین انهاست و پروردگار عرش بزرگ است و الحمد لله رب العالمین یعنی حمد و ثنا مخصوص الله است که پرورش دهنده تمام جهانیان است
- [امام خمینی] - ترجمه قنوت (لا اله الا الله الحلیم الکریم )، یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتایی که صاحب حلم و کرم است. (لا اله الا الله العلی العظیم ) یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتایی که بلند مرتبه و بزرگ است. (سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع )، یعنی پاک و منزه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است. (و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم )، یعنی پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و مابین آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. (و الحمد لله رب العالمین )،یعنی حمد و ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده تمام موجودات است.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان در اسلام ارضای غریزه جنسی مرد از غیر زن خود، یا زن از غیر شوهر خود میباشد و قرآن شریف چنین شخصی را متجاوز و ظالم میداند: (فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِکَ فَاولئِکَ هُمُ الْعادُون)[1] (پس هر که به دنبال فراتر از این (راههای حلال) رود، او از ظالمان است.) و آن اقسامی دارد: الف) زنا دادن یا زنا کردن که عقوبت و کیفر آن بسیار بزرگ است. ب) لواط که در روایات آمده است عرش خدای متعال از آن به لرزه درمیآید. ج) خود ارضایی (استمناء) که علاوه بر اینکه حرام است، مفسده روحی و جسمی بسیاری دارد. د) نگاه شهوتانگیز یا دیدن عکسها و فیلمهای شهوتانگیز و نوشتن یا خواندن داستانهای شهوتانگیز، و گفتن و یا شنیدن و یا خواندن آهنگها و یا اشعار شهوتانگیز به طور غنا و یا به طور عادی و هر چیزی که موجب تحریک او شود، حتّی خیالهای شهوتانگیز.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مجتهد اعلم در مسألهای فتوا دهد، مقلّد آن مجتهد، یعنی کسی که از او تقلید میکند نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند. لازم به ذکر است که علاوه بر مواردی که مسأله بدون هیچ قیدی، ذکر شده، مواردی که در آن عباراتی نظیر (اقوی آن است)، (بنا بر اقوی)، (اظهر آن است) و (بعید نیست) و مانند آن به کار رفته است، فتوا میباشد. در این رساله در برخی از موارد کلمه احتیاط به کار رفته است؛ احتیاط بر سه قسم است: الف: احتیاط مستحب؛ در جاییست که قید (استحبابی) یا (مستحب) همراه احتیاط آمده است، مثل آنکه گفته شود: (احتیاط مستحب آن است که پیش از نماز اذان و اقامه گفته شود). عمل به احتیاط مستحب، واجب نیست، بلکه شایسته است. ب: احتیاط واجب: در جاییست که قید (وجوبی) یا (واجب) همراه احتیاط ذکر شده باشد، مثل آنکه گفته شود: (بنا بر احتیاط واجب باید برای قضای نماز آیات غسل کرد). عمل به اینگونه احتیاط، واجب است و نمیتوان در آن به فتوای مجتهد دیگر رجوع کرد. ج: احتیاط مطلق: در جاییست که احتیاط، بدون هیچ قیدی بکار رفته است، مثل آنکه گفته شود: (بنا بر احتیاط باید از آب قلیلی که بعد از برطرف شدن عین نجاست برای آب کشیدن چیز نجس روی آن میریزند و از آن جدا میشود اجتناب کرد). در احتیاط مطلق، مقلّد میتواند به احتیاط عمل نکند، بلکه مطابق فتوای مجتهد دیگر - با رعایت شرط اعلمیت نسبی - رفتار نماید. عبارت (محل اشکال است) نیز در موارد احتیاط مطلق به کار میرود.
- [آیت الله اردبیلی] کعبه معظّمه اوّلین خانه و قبله مردمان و مایه برکت و هدایت جهانیان و پناهگاه واردان و نشانهای از ابراهیم خلیلالرّحمان علیهالسلام است. مردمان به دعوت عامّ ابراهیم علیهالسلام به اشتیاق چون پرندگانی که به آشیانه خویش برمیگردند، برای ابراز فروتنی در مقابل عظمت و بزرگی خداوند و گواهی به عزّت او، در جایگاه پیامبران به گونه فرشتگان عرش بر دورش طواف میکنند. خداوند سبحان آن خانه را عَلَم اسلام و حجّ آن را واجب و احترامش را لازم دانست(1). کعبه وسیله قوام و قیام مردم است(2) و مظهر وحدت و مشهد منفعت و وعدهگاه اخلاص و دوری از مظاهر دنیوی و توکّل بر خداوند است؛ امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: (خداوند در تشریع فریضه حج مردم را به چیزی امر کرد که علاوه بر تعبّد و اطاعت دینی، مشتمل بر مصالح و منافع دنیوی نیز هست.)(3) پس بر آنان که توانایی دارند، واجب است خالصانه متوجّه ذات حق گردند و آن چنانکه خداوند فرموده است، حج و عمره را بجا آورند که انجام دادن آن، برکت و ترک آن، هلاکت و تباهی همگان است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید. ترجمه نماز 1 - ترجمه سوره حمد (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم)؛ یعنی ابتدا میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید. (الحَمْدُ للَّهِ ربِّ العالَمین)؛ یعنی ثنا مخصوص خداوند است که پروردگار همه موجودات است. (الرَّحْمنِ الرَّحیم)؛ یعنی در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم میکند. (مالکِ یَوْمِ الدینِ)؛ یعنی صاحب اختیار روز قیامت است. (إیّاک نَعْبُدُ وإیاک نَسْتَعین)؛ یعنی فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم. (اهْدنا الصِّراطَ المُسْتَقیم)؛ یعنی هدایت کن ما را به راه راست (که آن دین اسلام است). (صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم)؛ یعنی به راه کسانی که به آنان نعمت دادی (که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند). (غَیْرِ الْمَغْضُوبَ عَلَیْهِم وَ لا الضَّالِّین)؛ یعنی نه کسانی که بر ایشان غضب شده و نه گمراهان. 2 - ترجمه سوره (قل هو اللَّه احد) (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم) (قُلْ هو اللَّه أَحَد)؛ یعنی بگو (ای محمد صلی الله علیه و آله ) که خداوند، خداییست یگانه. (اَللَّهُ الصَّمَد)؛ یعنی خدایی که از تمام موجودات بینیاز است. (لَمْ یَلِدْ وَ لَمَ یُولَد)؛ یعنی فرزند ندارد و فرزند کسی نیست. (وَ لَمْ یَکُنْ لَه کُفُواً اَحَد)؛ یعنی هیچ کس از مخلوقات مثل او نیست. 3 - ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است: (سُبحانَ ربِّیَ العظیمِ وبِحَمْدِهِ)؛ یعنی پروردگار بزرگم را از هر عیب و نقصی پاک و منزه میخوانم و مشغول ستایش او هستم. (سُبحانَ ربِّیَ الأعْلی وبِحَمْدِهِ)؛ یعنی پروردگارم را که از هر کس بالاتر است، از هر عیب و نقصی پاک و منزه میخوانم و مشغول ستایش او هستم. (سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ)؛ یعنی خداوند بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش میکند. (أسْتَغْفِرُ اللَّهَ ربّی وأتوبُ إلیهِ)؛ یعنی طلب آمرزش و مغفرت میکنم از خداوند که پروردگار من است و توبه کرده، به سوی او باز میگردم. (بحولِ اللَّهِ وقُوَّتِهِ أقومُ وأَقْعُدُ)؛ یعنی به یاری خدای متعال و قوه او برمیخیزم و مینشینم. 4 - ترجمه قنوت (لا إِلهَ إلّا اللَّهُ الحلیمُ الکَریمُ)؛ یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) (خداوند یکتای بیهمتا) که بردبار و بزرگوار است. (لا إِلهَ إلّا اللَّهُ العَلِیُّ العَظِیمُ)؛ یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) که بلند مرتبه و بزرگ است. (سُبحانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ ورَبِّ الأرضینَ السَّبْعِ)؛ یعنی پاک و منزه است خداوند که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است. (وما فیهِنَّ وما بَیْنَهُنَّ ورَبِّ العَرْشِ العَظیم)؛ یعنی پروردگار هر چه در آسمانها و زمینها و مابین آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. (وَالحمدُ للَّهِ ربِّ العالَمینَ) یعنی حمد و ثنا مخصوص خداوند است که پروردگار تمام موجودات است. 5 - ترجمه تسبیحات اربعه (سُبْحانَ اللَّهِ و الحَمْدُ للَّهِ ولا إله إلّا اللَّه و اللَّه أکبر)؛ یعنی پاک و منزه است (اللَّه) و ثنا مخصوص (اللَّه) است و نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) و بزرگتر است (اللَّه) از این که به وصف آید. 6 - ترجمه تشهد و سلام (اَلحَمْدُ للَّهِ أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه)؛ یعنی ستایش مخصوص (اللَّه) است و شهادت میدهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر (اللَّه) که یگانه است و شریک ندارد. (وَأَشْهَدُ أَنَّ محمّداً عَبْدُهُ ورَسُولُهُ)؛ یعنی شهادت میدهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده او است (اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ محمَّد)؛ یعنی خدایا رحمت فرست بر محمد و آل محمد. (وتَقبَّلْ شَفاعَتَهُ وارْفَعْ دَرَجَتهُ)؛ یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را (نزد خود) بلند کن. (السّلامُ علیکَ أیّها النَّبیُّ ورحمةُ اللَّه وبرکاتُهُ)؛ یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد (السّلامُ عَلَیْنا وعلی عِبادِ اللَّهِ الصّالحینَ)؛ یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السّلامُ عَلَیْکُمْ ورحمةُ اللَّه وبرکاتُهُ)؛ یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد. تعقیب نماز
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازة رکوع خم شود یادش بیاید ، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید ، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید ، مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید . ترجمة نماز 1- ترجمة سورة حمد بسم الله الرحمن الرحیم ، یعنی : ابتدا می کنم به نام خداوندی که در دنیا بر مومن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مومن رحم می نماید . الحمدلله رب العالمین یعنی : ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة همه موجودات است . الرحمن الرحیم یعنی : در دنیا بر مومن و کافر و در آخرت بر مومن رحم می کند . مالک یوم الدین یعنی : پادشاه وصاحب اختیار روز قیامت است . ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی : فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو کمک می خواهیم . اهدنا الصراط المستقیم یعنی : هدایت کن ما را به راه راست در جزئیات زندگی تا طوری گام بر داریم که از دین اسلام منحرف نشویم . صراط الذین انعمت علیهم یعنی : به راه کسانی که به آنان نعمت دادی که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند . غیر المغضوب علیهم و لاالضالین یعنی : نه به راه کسانی که غضب کرده ای برایشان و نه آن کسانی که گمراهند . 2 – ترجمة سورة قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم . قل هو الله احد یعنی : بگو ای محمد ( ص ) که خداوند ، خدائی است یگانه . الله الصمد یعنی : خدائی که از تمام موجودات بی نیاز است . لم یلد و لم یولد ، فرزند ندارد و فرزند کسی نیست . ولم یکن له کفوا احد یعنی : هیچ کس از مخلوقات ، مثل او نیست . 3 – ترجمة ذکر رکوع و سجود و ذکرهائی که بعد از آنها مستحب است . سبحان ربی العظیم و بحمده یعنی : پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سبحان ربی الاعلی و بحمده یعنی : پروردگار من که از همه کس بالاتر می باشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سمع الله لمن حمده یعنی : خدا بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش می کند ، استغفر الله ربی و اتوب الیه یعنی : طلب آمرزش و مغفرت می کنم از خداوندی که پرورش دهندة من است و من به طرف او بازگشت می نمایم بحول الله و قوته اقوم و اقعد یعنی : به یاری خدای متعال و قوة او بر می خیزم و می نشینم . 4 –ترجمة قنوت لا اله الا الله الحلیم الکریم یعنی : نیست خدائی سزاورتر پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که صاحب حلم و کرم است ، لا اله الا الله العلی العظیم یعنی : نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که بلند مرتبه و بزرگ است . سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع یعنی : پاک و منزه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است . و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم . یعنی : پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و مابین آنها است و پروردگار عرش بزرگ است . و الحمد لله رب العالمین ، یعنی : حمد وثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة تمام موجودات است . 5 – ترجمة تسبیحات اربعه سبحان الله و الحمدلله و لا اله الله و الله اکبر ، یعنی : پاک و منزه است خداوند تعالی و ثنا مخصوص اوست و نیست خدائی سزاوار پرستش ، مگر خدای بی همتا و بزرگتر است از اینکه او را وصف کنند . 6 – ترجمة تشهد و سلام الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له ة یعنی : ستایش مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یگانه است و شریک ندارد . واشهد ان محمداً عبده و رسوله ، یعنی : شهادت می دهم که محمد – صلی الله علیه و آله – بندة خدا و فرستادة اوست . اللهم صل علی محمد و آل محمد ، یعنی : خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد . و تقبل شفاعته وارفع درجته یعنی : قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجة آن حضرت را نزد خود بلند کن . اسلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته ،یعنی : سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد . اسلام علینا و علی عبادالله الصالحین ، یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و نمام بندگان خوب او . السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ، یعنی : سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مومنین باد تعقیب نماز