روی عرش چه چیزی نوشته شده است؟
گرچه ما به معنای واقعی و کیفیت دقیق آنچه به عنوان «نگارش بر عرش» عنوان شده واقف نیستیم اما اجمالاً می‌توان گفت که بر اساس برخی از روایات، کلمه «لا اله الا الله»، رسالت پیامبر اسلام(ص) و یاری آن‌حضرت توسط علی (ع) از جمله عباراتی است که بر روی عرش نوشته شده است، در این رابطه به چند حدیث اشاره می‌کنیم. 1. از ام سلمه گزارش شده است، رسول خدا(ص) فرمود: شبی که مرا به آسمان بردند نگاه کردم بر عرش نوشته بود: «لا اله الا اللَّه، محمد رسول اللَّه»؛ خدایی جز خدای یگانه نیست، و محمد فرستاده او است. به وسیله علی او را تأیید و یاری کردم، سپس انوار علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی را دیدم، و نور حجت را در میان آنها دیدم که مانند ستاره درخشان، نورانی بود. گفتم: پروردگارا! این کیست و آنها چه کسانی هستند؟ به من ندا شد: ای محمد! این نور علی، فاطمه و دو سبط تو حسن و حسین و امامان پس از تو از اولاد حسین(ع) است که همگی پاکیزه و معصوم هستند، و این (آخرین) نور حجت(من) است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، پس از آن‌که از بیدادگری و ستم پر شده باشد.[1] 2. رسول خدا(ص) فرمود: بر عرش خداوند نوشته شده است: من پروردگارم. پروردگاری یگانه جز من نیست و برای من انبازی نیست و محمد(ص) بنده و فرستاده من است و او را به علی تأیید کردم. و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود:  «او همان کسی است که تو را به نصر خویش و به مؤمنین یاری داده است». در این آیه مقصود از نصر، علی(ع) است و چون در زمره مؤمنان هم هست، نصرت از هر دو جهت در علی(ع) جمع است‏.[2] 3. از عبد اللَّه بن مسعود روایت شده است، رسول خدا (ص) فرمود: آن‌گاه که خداوند آدم(ع) را آفرید و از روحش بر او دمید، آدم عطسه‏ای زد و گفت: الحمد للَّه، پس خدای تعالی به آدم فرمود: که مرا ستایش کردی سوگند به بزرگی و جلالم اگر به واسطه‏ی دو تن از بندگان که از تو به وجود می‏آیند نبود ترا در دنیا نمی‏آفریدم. آدم گفت: پروردگارا آن دو تن از من هستند. فرمود: آری. از تو هستند. ای آدم سرت را بلند و نگاه کن. آدم سر بلند کرد و ناگاه دید که بر فراز عرش نوشته شده است: «لا اله الا اللَّه محمّد نبی الرّحمة و علی مقیم الجنة»؛ خدایی جز خدای یکتا وجود ندارد، محمّد پیامبر رحمت و علی انسانی بهشتی است. هر کس علی را بشناسد پاک و پاکیزه است و آن کس که حق علی را انکار کند ناامید از رحمت و ملعون است. سوگند به بزرگی و جلالم که وارد بهشت می‌کنم آن‌کس که علی را دوست دارد، اگر چه نافرمانی و معصیت مرا کند. و سوگند به بزرگی و جلالم وارد جهنم کنم هر کس نافرمانی علی را کند، اگر چه اطاعت من را بکند.[3]   [1] . «عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ نَظَرْتُ فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ رَأَیْتُ أَنْوَارَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ أَنْوَارَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ رَأَیْتُ نُورَ الْحُجَّةِ یَتَلَأْلَأُ مِنْ بَیْنِهِمْ کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ فَقُلْتُ یَا رَبِّ مَنْ هَذَا وَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَنُودِیتُ یَا مُحَمَّدُ هَذَا نُورُ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ هَذَا نُورُ سِبْطَیْکَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ هَذِهِ أَنْوَارُ الْأَئِمَّةِ بَعْدَکَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ هَذَا الْحُجَّةُ یَمْلَأُ الدُّنْیَا قِسْطاً وَ عَدْلًا»، خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف‏، ص 185 و 186، قم، بیدار، 1401ق‏. [2] . «عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی لَا شَرِیکَ لِی وَ مُحَمَّدٌ عَبْدِی وَ رَسُولِی أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ فَکَانَ النَّصْرُ عَلِیّاً (ع) وَ دَخَلَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ فَدَخَلَ‏ فِی الْوَجْهَیْنِ جَمِیعاً». شیخ صدوق، أمالی، ص 215 و 216، بیروت، اعلمی‏، چاپ پنجم، 1400ق، 1362ش‏. [3] . «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ عَطَسَ آدَمُ وَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ حَمِدْتَنِی عَبْدِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ لَا عَبْدَانِ أُرِیدُ أَنْ أَخْلُقَهُمَا فِی دَارِ الدُّنْیَا مَا خَلَقْتُکَ قَالَ إِلَهِی فَیَکُونَانِ مِنِّی قَالَ نَعَمْ یَا آدَمُ ارْفَعْ رَأْسَکَ وَ انْظُرْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ نَبِیُّ الرَّحْمَةِ وَ عَلِیٌّ مُقِیمُ الْحُجَّةِ مَنْ عَرَفَ حَقَّ عَلِیٍّ ع زَکَی وَ طَهُرَ وَ مَنْ أَنْکَرَ حَقَّهُ لُعِنَ وَ خَابَ أَقْسَمْتُ بِعِزَّتِی أَنْ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ مَنْ أَطَاعَهُ وَ إِنْ عَصَانِی وَ أُقْسِمُ بِعِزَّتِی أَنْ أُدْخِلَ النَّارَ مَنْ عَصَاهُ وَ إِنْ أَطَاعَنِی». ابن شاذان، محمد بن احمد، مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة،، ص 83، قم، مدرسة الإمام المهدی عجّل اللة تعالی فرجة الشریف، چاپ اول، 1407ق‏.
عنوان سوال:

روی عرش چه چیزی نوشته شده است؟


پاسخ:

گرچه ما به معنای واقعی و کیفیت دقیق آنچه به عنوان «نگارش بر عرش» عنوان شده واقف نیستیم اما اجمالاً می‌توان گفت که بر اساس برخی از روایات، کلمه «لا اله الا الله»، رسالت پیامبر اسلام(ص) و یاری آن‌حضرت توسط علی (ع) از جمله عباراتی است که بر روی عرش نوشته شده است، در این رابطه به چند حدیث اشاره می‌کنیم.
1. از ام سلمه گزارش شده است، رسول خدا(ص) فرمود: شبی که مرا به آسمان بردند نگاه کردم بر عرش نوشته بود: «لا اله الا اللَّه، محمد رسول اللَّه»؛ خدایی جز خدای یگانه نیست، و محمد فرستاده او است. به وسیله علی او را تأیید و یاری کردم، سپس انوار علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی را دیدم، و نور حجت را در میان آنها دیدم که مانند ستاره درخشان، نورانی بود. گفتم: پروردگارا! این کیست و آنها چه کسانی هستند؟ به من ندا شد: ای محمد! این نور علی، فاطمه و دو سبط تو حسن و حسین و امامان پس از تو از اولاد حسین(ع) است که همگی پاکیزه و معصوم هستند، و این (آخرین) نور حجت(من) است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، پس از آن‌که از بیدادگری و ستم پر شده باشد.[1]
2. رسول خدا(ص) فرمود: بر عرش خداوند نوشته شده است: من پروردگارم. پروردگاری یگانه جز من نیست و برای من انبازی نیست و محمد(ص) بنده و فرستاده من است و او را به علی تأیید کردم. و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود:
 «او همان کسی است که تو را به نصر خویش و به مؤمنین یاری داده است». در این آیه مقصود از نصر، علی(ع) است و چون در زمره مؤمنان هم هست، نصرت از هر دو جهت در علی(ع) جمع است‏.[2]
3. از عبد اللَّه بن مسعود روایت شده است، رسول خدا (ص) فرمود: آن‌گاه که خداوند آدم(ع) را آفرید و از روحش بر او دمید، آدم عطسه‏ای زد و گفت: الحمد للَّه، پس خدای تعالی به آدم فرمود: که مرا ستایش کردی سوگند به بزرگی و جلالم اگر به واسطه‏ی دو تن از بندگان که از تو به وجود می‏آیند نبود ترا در دنیا نمی‏آفریدم. آدم گفت: پروردگارا آن دو تن از من هستند. فرمود: آری. از تو هستند. ای آدم سرت را بلند و نگاه کن. آدم سر بلند کرد و ناگاه دید که بر فراز عرش نوشته شده است: «لا اله الا اللَّه محمّد نبی الرّحمة و علی مقیم الجنة»؛ خدایی جز خدای یکتا وجود ندارد، محمّد پیامبر رحمت و علی انسانی بهشتی است. هر کس علی را بشناسد پاک و پاکیزه است و آن کس که حق علی را انکار کند ناامید از رحمت و ملعون است. سوگند به بزرگی و جلالم که وارد بهشت می‌کنم آن‌کس که علی را دوست دارد، اگر چه نافرمانی و معصیت مرا کند. و سوگند به بزرگی و جلالم وارد جهنم کنم هر کس نافرمانی علی را کند، اگر چه اطاعت من را بکند.[3]   [1] . «عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ نَظَرْتُ فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِیٍّ وَ رَأَیْتُ أَنْوَارَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ أَنْوَارَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ رَأَیْتُ نُورَ الْحُجَّةِ یَتَلَأْلَأُ مِنْ بَیْنِهِمْ کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ فَقُلْتُ یَا رَبِّ مَنْ هَذَا وَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَنُودِیتُ یَا مُحَمَّدُ هَذَا نُورُ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ هَذَا نُورُ سِبْطَیْکَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ هَذِهِ أَنْوَارُ الْأَئِمَّةِ بَعْدَکَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ هَذَا الْحُجَّةُ یَمْلَأُ الدُّنْیَا قِسْطاً وَ عَدْلًا»، خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف‏، ص 185 و 186، قم، بیدار، 1401ق‏. [2] . «عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی لَا شَرِیکَ لِی وَ مُحَمَّدٌ عَبْدِی وَ رَسُولِی أَیَّدْتُهُ بِعَلِیٍّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ فَکَانَ النَّصْرُ عَلِیّاً (ع) وَ دَخَلَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ فَدَخَلَ‏ فِی الْوَجْهَیْنِ جَمِیعاً». شیخ صدوق، أمالی، ص 215 و 216، بیروت، اعلمی‏، چاپ پنجم، 1400ق، 1362ش‏. [3] . «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ عَطَسَ آدَمُ وَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ حَمِدْتَنِی عَبْدِی وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ لَا عَبْدَانِ أُرِیدُ أَنْ أَخْلُقَهُمَا فِی دَارِ الدُّنْیَا مَا خَلَقْتُکَ قَالَ إِلَهِی فَیَکُونَانِ مِنِّی قَالَ نَعَمْ یَا آدَمُ ارْفَعْ رَأْسَکَ وَ انْظُرْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ فَإِذَا مَکْتُوبٌ عَلَی الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ نَبِیُّ الرَّحْمَةِ وَ عَلِیٌّ مُقِیمُ الْحُجَّةِ مَنْ عَرَفَ حَقَّ عَلِیٍّ ع زَکَی وَ طَهُرَ وَ مَنْ أَنْکَرَ حَقَّهُ لُعِنَ وَ خَابَ أَقْسَمْتُ بِعِزَّتِی أَنْ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ مَنْ أَطَاعَهُ وَ إِنْ عَصَانِی وَ أُقْسِمُ بِعِزَّتِی أَنْ أُدْخِلَ النَّارَ مَنْ عَصَاهُ وَ إِنْ أَطَاعَنِی». ابن شاذان، محمد بن احمد، مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة،، ص 83، قم، مدرسة الإمام المهدی عجّل اللة تعالی فرجة الشریف، چاپ اول، 1407ق‏.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین