شرح پرسش: چرا خداوند در قرآن مسائلی را بیان میکند و بعد هم خود خدا میگوید علم آن نزد من است و کسی نمیفهمد!؟ مثلا در مورد روح خداوند به پیامبر میگوید از تو در مورد روح سؤال میکنند و تو بگو علم آن نزد خداوند است. اگر ما اشرف مخلوقاتیم و یکی از برتریهای ما نسبت به فرشتهها این است که خداوند تمام اسمای الاهی را به او آموخت؛ چرا ما نباید در مواردی مانند ارواح چیزی بفهمیم؟ اگر قرار بر نفهمیدن بود بهتر نبود که اصلا این موضوع بیان نمیشد. حال که بیان شد، اولا: ما را در سر درگمی گذاشته و ثانیا: دانستن یا ندانست آن چه فایده برای ما دارد که قرآن آنرا بیان کرده است. اگر قرار از این رو است که بزرگی خداوند را بفهمیم خداوند با بیان بهتر میتوانست آن را به ما بیاموزد و اگر مقصد پیبردن به جهل بشری است؛ چرا اصلا خداوند از روح خود در ما دمیده است ... تا ما شکل خدایی بیابیم؟! پاسخ: بیان اینگونه مطالب اگر چه به صورت مشروح و مبسوط در قرآن نیامده است، اما همین مقدار هم در مجموع آثار و فوایدی دارد؛ مانند: 1. بیان اصل وجود روح: این آیه وجود روح را تأیید میکند و انسان را-در مقابل مادیگرایان که منکر چنین مسئلهای هستند و میگویند ما در زیر تیغ جراحی چنین موجودی را مشاهده نکردیم!- به موجودی فراتر از اجسام مادی توجه می دهد. 2. به ما میفهماند که حقیقت روح، فوق فهم و دانش بشر و سرّی از اسرار الاهی است. 3. دانش انسان، محدود و بسیار اندک است. 4. تمام علوم بشری، هدیه‌ الاهی است. اساساً اصل بر فهمیدن است و آموزههای دینی انسان را به فهم(تفقه) و اندیشیدن(تعقل) در آیات و نشانههای الاهی توجه دادهاند.[1] اما گاه انسان ظرفیت دریافت تمام حقیقت علم را ندارد؛ مثلا اگر کودکی از چگونگی ایجاد انرژی هستهای سؤال کند، پدرش هر چه دانشمند و صاحب اطلاع و آگاهی باشد، باز هم نمیتواند تمام جوانب و ویژگیهای آن را برایش بیان کند. مصلحت خدا بر آن است که در این دنیا دایره علم ما از حد معینی فراتر نرود. با این وجود؛ چون دانش انسان از دیگر آفریدهها بیشتر است، اشرف مخلوقات نام گرفته است. بنابر این، مهمترین فایده بیان روح در قرآن توجه دادن انسان به وجود چنین موجودی با خواص و ویژگیهای غیر مادی، و اشاره به ضعف و ناتوانیش در دریافت تمام اسرار آفرینش و... است. پی نوشتها: [1]. ر. ک: انعام، 65، 98؛ بقره، 164، نحل، 12؛ و... . منبع: www.islamquest.net
چرا خداوند در قرآن مسائلی را بیان می کند و بعد هم خود خدا میفرماید علم آن نزد من است و کسی نمیفهمد!؟
شرح پرسش:
چرا خداوند در قرآن مسائلی را بیان میکند و بعد هم خود خدا میگوید علم آن نزد من است و کسی نمیفهمد!؟ مثلا در مورد روح خداوند به پیامبر میگوید از تو در مورد روح سؤال میکنند و تو بگو علم آن نزد خداوند است. اگر ما اشرف مخلوقاتیم و یکی از برتریهای ما نسبت به فرشتهها این است که خداوند تمام اسمای الاهی را به او آموخت؛ چرا ما نباید در مواردی مانند ارواح چیزی بفهمیم؟ اگر قرار بر نفهمیدن بود بهتر نبود که اصلا این موضوع بیان نمیشد. حال که بیان شد، اولا: ما را در سر درگمی گذاشته و ثانیا: دانستن یا ندانست آن چه فایده برای ما دارد که قرآن آنرا بیان کرده است. اگر قرار از این رو است که بزرگی خداوند را بفهمیم خداوند با بیان بهتر میتوانست آن را به ما بیاموزد و اگر مقصد پیبردن به جهل بشری است؛ چرا اصلا خداوند از روح خود در ما دمیده است ... تا ما شکل خدایی بیابیم؟!
پاسخ:
بیان اینگونه مطالب اگر چه به صورت مشروح و مبسوط در قرآن نیامده است، اما همین مقدار هم در مجموع آثار و فوایدی دارد؛ مانند:
1. بیان اصل وجود روح: این آیه وجود روح را تأیید میکند و انسان را-در مقابل مادیگرایان که منکر چنین مسئلهای هستند و میگویند ما در زیر تیغ جراحی چنین موجودی را مشاهده نکردیم!- به موجودی فراتر از اجسام مادی توجه می دهد.
2. به ما میفهماند که حقیقت روح، فوق فهم و دانش بشر و سرّی از اسرار الاهی است.
3. دانش انسان، محدود و بسیار اندک است.
4. تمام علوم بشری، هدیه الاهی است.
اساساً اصل بر فهمیدن است و آموزههای دینی انسان را به فهم(تفقه) و اندیشیدن(تعقل) در آیات و نشانههای الاهی توجه دادهاند.[1] اما گاه انسان ظرفیت دریافت تمام حقیقت علم را ندارد؛ مثلا اگر کودکی از چگونگی ایجاد انرژی هستهای سؤال کند، پدرش هر چه دانشمند و صاحب اطلاع و آگاهی باشد، باز هم نمیتواند تمام جوانب و ویژگیهای آن را برایش بیان کند. مصلحت خدا بر آن است که در این دنیا دایره علم ما از حد معینی فراتر نرود. با این وجود؛ چون دانش انسان از دیگر آفریدهها بیشتر است، اشرف مخلوقات نام گرفته است.
بنابر این، مهمترین فایده بیان روح در قرآن توجه دادن انسان به وجود چنین موجودی با خواص و ویژگیهای غیر مادی، و اشاره به ضعف و ناتوانیش در دریافت تمام اسرار آفرینش و... است.
پی نوشتها:
[1]. ر. ک: انعام، 65، 98؛ بقره، 164، نحل، 12؛ و... .
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] چرا خداوند در قرآن مسائلی را بیان می کند و بعد هم خود خدا میفرماید علم آن نزد من است و کسی نمیفهمد!؟
- [سایر] چرا خداوند در قرآن میفرماید: (انسان را از گل متعفن آفریدیم)؟
- [سایر] قرآن کلام خدا یا کلام بشر؟
- [سایر] قرآن کلام خدا یا کلام بشر؟
- [سایر] خداوند در مورد این که هیچ کس نمیتواند سخنی مانند قرآن بیاورد چه میفرماید؟
- [سایر] چرا خداوند در قرآن مسائلی را بیان میکند و بعد هم خود خدا میگوید علم آن نزد من است و کسی نمیفهمد!؟ مثلا در مورد روح خداوند به پیامبر میگوید از تو در مورد روح سؤال میکنند و تو بگو علم آن نزد خداوند است. اگر ما اشرف مخلوقاتیم و یکی از برتریهای ما نسبت به فرشتهها این است که خداوند تمام اسمای الاهی را به او آموخت؛ چرا ما نباید در مواردی مانند ارواح چیزی بفهمیم؟ اگر قرار بر نفهمیدن بود بهتر نبود که اصلا این موضوع بیان نمیشد. حال که بیان شد، اولا: ما را در سر درگمی گذاشته و ثانیا: دانستن یا ندانست آن چه فایده برای ما دارد که قرآن آنرا بیان کرده است. اگر قرار از این رو است که بزرگی خداوند را بفهمیم خداوند با بیان بهتر میتوانست آن را به ما بیاموزد و اگر مقصد پیبردن به جهل بشری است؛ چرا اصلا خداوند از روح خود در ما دمیده است ... تا ما شکل خدایی بیابیم؟!
- [سایر] در سوره بقره خداوند میفرماید (سپس علم اسماء را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت)، منظور از اسماء در این آیات چیست؟
- [سایر] چرا خداوند در قرآن میفرماید: در قیامت جهنم را به شما (آشکار) میکنیم، ولی بهشت را میفرماید (نزدیک) میکنیم؟
- [سایر] خداوند در قرآن میفرماید: (ان اشکر لی)؛ حال آیا آیه یا روایتی داریم که بگوید یکی از موارد شکر خداوند بهوسیله نماز خواندن است؟
- [سایر] ادله کلام خدا بودن قرآن چیست؟
- [آیت الله مظاهری] ربا دادن نظیر ربا خوردن حرام است و باید دانست مالی که در آن ربا باشد یا برای آن ربا داده شده باشد برکت ندارد و قرآن میفرماید که آن مال نابود میشود. (یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقات)[3] (خداوند از برکت ربا میکاهد و بر صدقات میافزاید.)
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر انسان از بچه غیر ممیّز که خوب وبد را نمیفهمد، یا از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، آیه سجده را بشنود، لازم نیست که سجده کند و همچنین است اگر مثلاً از گرامافون و رادیو آیه سجده را بشنود اگر چه احتیاط آنست که برای آنها سجده نماید.
- [آیت الله بهجت] نگاه کردن و دست زدن به بدن پیرزن و بچه غیر ممیز که خوب و بد را نمیفهمد، بدون قصد لذّت، جایز است.
- [آیت الله بروجردی] اگر انسان از بچّهی غیر ممیز که خوب و بد را نمیفهمد، یا از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، آیة سجده را بشنود احتیاط واجب آن است که سجده کند و همچنین است اگر مثلاً از گرامافون و رادیو آیة سجده را بشنود.
- [آیت الله خوئی] اگر انسان از گرامافون یا ضبط صوت یا از بچة غیر ممیز که خوب و بد را نمیفهمد، یا از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، آیه سجده را بشنود، یا گوش دهد سجده واجب نیست و همچنین است رادیو اگر به طور نوار و ضبط صوت باشد، ولی اگر شخصی ایستگاه رادیو آیة سجده را به قصد از قرآن است بخواند و انسان به واسطة رادیو گوش دهدسجده واجب است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 21 مسائلی را که از مرجع اول تقلید کرده بر تقلید او باقی بماند و همچنین مسائلی که از مرجع دوم تقلید کرده و بقیه را به فتوای مجتهدی حی عمل کند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مسایلی را که انسان معمولا به انها مبتلا می شود واجب است یاد بگیرد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مسائلی را که انسان غالبا به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد.