صفت و ویژگی «قوی» برای خدا چه تفاوتی با همین ویژگی در مخلوقات دارد؟
پاسخ اجمالی: صفت (قوی)، یکی از صفات الهی و به معنای شدّت قدرت و نیرومندی است. از آن‌جایی که تمام موجودات در رابطه با قدرت خداوند ایجاد می‌شوند، روشن است که قدرتی برتر از قدرت حق تعالی نیست. بنابراین، هر چیزی جز خداوند، که به قدرتمندی توصیف شود، در مقایسه با چیزی است که از او ضعیف‌تر باشد، امّا همین قوی به نسبت شی‌ء قدرتمند برتر از خود ضعیف به شمار می‌آید. بدینسان هر قدرتمندی نسبت به ما فوق، ناتوان است، تا این سلسله به قدرت خداوند منتهی شود، اما خداوند قدرتمندی است که در مقایسه با تمام اشیاء، ناتوانی در آن راه ندارد. در آیاتی از قرآن کریم و نیز برخی از دعاها و اذکار به ویژگی (قوّت) برای پروردگار اشاره شده است. پاسخ تفصیلی: یکی از صفات ثبوتی خداوند، صفت (قَویّ) است که در آیاتی از قرآن بدان اشاره شده[1] و در دعاها و اذکار گوناگون، پروردگار را با این نام می‌خوانیم.[2] برای روشن شدن معنای آن، در بخش‌های ذیل به آن می‌پردازیم. واژه‌شناسی (قویّ) صفت (قوی)، بر وزن فعیل به معنای فاعل از مادّه (قوی) و (قوّه) است که بر شدّت نیرومندی دلالت دارد[3] و خلافِ (ضعیف) است.[4] صفت (قویّ)، در قرآن صفت قوی و الفاظ هم‌معنای آن؛ مانند (قوّه) در قرآن و حدیث به کار رفته است که در بخش‌های ذیل بیان می‌شود: الف. در قرآن کریم، خدای سبحان با کلمه (قوی)، و (قوة) وصف شده است؛ مانند: (إِنَّ اللَّهَ قَوِی شَدیدُ الْعِقاب)؛[5]‌ همانا خدا نیرومندِ سخت کیفر است. (إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزیزٌ)؛[6] یقیناً خدا نیرومندِ شکست‌ناپذیر است. (إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتین)؛[7] خداوند روزی‌دهنده و صاحب قوّت و قدرت است. کلمه (ذو القوة) یکی از اسماء خدای تعالی و به معنای (قوی) است، با این تفاوت که این کلمه از کلمه (قوی) رساتر است. و کلمه (متین) نیز یکی از اسماء خدای تعالی است که به معنای نیرومندی است که هیچ کاری ناتوانش نمی‌کند. و تعبیر به این سه اسم برای این است که بر انحصار روزی دادن در خدای تعالی دلالت کند، و بفهماند که خدا در رساندن رزق به روزی‌خواران - با همه کثرتی که دارند- ناتوان و ضعیف نمی‌شود.[8] ب. لفظ (قوّه) گاهی در معنای قدرت بکار می‌رود، چنان‌که قرآن می‌فرماید: (خُذُوا ما آتَیناکُمْ بِقُوَّةٍ).[9] و گاهی استعداد و آمادگی که در چیزی است، (قوه) نامیده می‌شود. ولی با توجه به موارد استعمال (قوّه) در قرآن می‌توان گفت: قوه مرتبه شدید قدرت و نیرومندی است، خواه قدرت بدنی باشد، چنان‌که می‌فرماید: (قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنّا قُوَّةً)،[10] یا قوّت روحی چنان‌که می‌فرماید: (یا یحْیی خُذِ الکِتابَ بِقُوَّةٍ).[11] و یا مقصود نیروهای کمک دهنده چنان‌که حضرت لوط آرزو می‌کند که ای کاش نیرو و قدرتی می‌داشت تا بدکاران را از عمل زشت باز می‌داشت: (لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً)[12] و نظیر همین است گفتار وزیران ملکه سبأ که خود را چنین توصیف کردند: (نَحْنُ اُولُوا قُوَّةٍ وَ اُولُوا بَأْسٍ شَدِیدٍ)؛[13] ما دارای قدرت و مالک وسایل رزمی سختی هستیم.[14] معنای نیرومندی خداوند امام صادق(ع): (پروردگار ما که بزرگ است شکوه او نیرومند نامیده شده است، به دلیل آفرینش بزرگِ نیرومندش که مانند زمین را و آنچه را روی آن است، اعم از کوه‌ها، دریاها، شن‌ها و درختان، آفریده است و آنچه از آفریده‌های جنبنده که بر روی آن است، اعم از انسان و حیوان، و گرداندن بادها و ابر رام شده سنگین بار از آب فراوان و خورشید و ماه و بزرگی آن دو و بزرگیِ فروغ آن دو که دیدگان به آن نمی‌رسند و پایان آن‌را در نمی‌یابند و ستارگان روان و گردش فلک و بزرگی آسمان و آفریده‌های سترگ و آسمان بر افراشته بر فراز ما که در هوا جای گرفته و زمین گسترده‌ای که زیر آن است و آنچه از آفریده‌های گران بر آن است ... از این‌رو، نیرومند نامیده شده است، نه آن گونه که از آفریده‌ها می‌شناسیم و [با دست] سخت و محکم می‌گیرند و اگر نیرومندی او به نیرومندی آفریده‌ها می‌مانست، همانندی بر او واقع می‌شد و [خدا] تاب افزونی می‌داشت و آن‌که تاب افزونی داشته باشد، ناقص است و آنچه ناقص باشد، تام نیست و آنچه تام نباشد، عاجز و ناتوان است و خداوند متعال به چیزی همانند نمی‌گردد و تنها به دلیل آفرینش [آفریده‌های] نیرومند، گفتیم که او نیرومند است).[15] ویژگی‌های نیرومندی خداوند 1. پیامبر خدا(ص): (ستایش، خدای راست که ... احاطه به همه اشیا و چیرگی بر همه چیز و نیرومندی در همه چیز، از آنِ اوست).[16] 2. پیامبر خدا(ص): (خدایا! تو آن زنده‌ای که نمی‌میری ... و آن نیرومندی که ناتوان نمی‌شوی و آن بردباری که شتاب نمی‌کنی).[17] 3. امام علی(ع): (خدایا! من از تو درخواست می‌کنم ... به نیرویت که با آن، همه چیز را مقهور ساختی و همه چیز به آن، گردن نهاد و همه چیز در برابر آن، رام شد).[18] 4. امام علی(ع) در بیان معنای (اللّه اکبر) در اذان : (سخن او(اذان‌گو) که "الله اکبر"، معانی بسیار دارد؛ ... معنای سوم "الله اکبر"؛ یعنی خدا بر همه چیز توانا است و بر هر چه بخواهد، توان دارد. نیرومند به دلیل توانایی‌اش و بسیار توانا بر آفریدگانش، و نیرومند به ذات خود است. توانایی او بر همه اشیا استوار است. هر گاه به چیزی حکم کند، تنها می‌گوید: "باش!"، پس به وجود می‌آید).[19] 5. امام کاظم(ع): (هر نیرومندی، در برابر نیرومندی خدا، ناتوان است).[20] با همین نگاه است که در دعاهای مختلفی ذکر (یا قَویّ) آمده است؛[21] مانند: (یَا قَوِیُّ ارْحَمْ ضَعْفِی‌).[22] نتیجه‌گیری با توجه به قرآن و احادیث: یک. صفت (قوی) به عنوان صفت ذاتی و صفت فعلی خداوند بکار می‌رود. قوی بودن خدا به عنوان صفت ذاتی، به معنای ضعیف نبودن اوست و جمله (قَوِی لَا تَضْعُف‌)؛[23] نیرومندی هستی که ناتوان نمی‌شوی، به این معنا اشاره دارد. و نیرومندی خدای متعال، به عنوان صفت فعلی، به معنای آفریدن موجودات نیرومند است و جمله (إِنَّمَا قُلْنَا إِنَّهُ قَوِی لِلْخَلْقِ الْقَوِی)؛[24] (گفتیم او نیرومند است، به دلیل آفریدن [موجودات] نیرومند)، به این معنا اشاره می‌کند. دو. از آن‌جایی که تمام موجودات در رابطه با قدرت خداوند ایجاد می‌شوند، روشن است که قدرتی برتر، از قدرت حق تعالی نیست. بنابراین، هر چیزی جز خداوند، که به قدرتمندی توصیف شود، در مقایسه با چیزی است که از او ضعیف‌تر باشد. امّا همین قوی به نسبت شی‌ء قدرتمند برتر از خود ضعیف به حساب می‌آید. بدینسان هر قدرتمندی به نسبت ما فوق ناتوان است، تا این سلسله به قدرت خداوند سبحان منتهی شود. خداوند قدرتمندی است که در مقایسه با تمام اشیاء، ناتوانی در آن راه ندارد.[25] پی نوشتها: [1]. بقره، 165؛ ذاریات، 58؛ هود، 66؛ شوری، 19 و ... [2]. ر.ک: شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ‌2، ص 802، تهران، المکتبة الإسلامیة، بی‌تا؛ ابن طاووس، علی بن موسی، إقبال الاعمال، ج ‌1، ص 412، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1367ش. [3]. ر.ک: ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقائیس اللغة، ج ‌5، ص 36، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق؛ بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، مترجم، مهیار، رضا، ص 711، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1375ش. [4]. حمیری، نشوان بن سعید‌، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم‌، ج 8، ص 5677، دمشق، دار الفکر، چاپ اول، 1420ق. [5]. انفال، 52. [6]. حدید، 25. [7]. ذاریات، 58. [8]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌18، ص 389، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [9]. (آنچه را به شما داده‌ایم به قدرت بگیرید)؛ بقره، 63. [10]. (گفتند: نیرومندتر از ما کیست؟)؛ فصلت، 15. [11]. (ای یحیی! کتاب را به جدّ و جهد [اعتقادی و عملی] بگیر)؛ مریم، 12. [12]. هود، 80. [13]. نمل، 33. [14]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‌، ص 694، بیروت، دار القلم‌، چاپ اول، 1412ق. [15]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‌3، ص 193 – 194، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [16]. طبرسی، احمد بن علی‌، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج ‌1، ص 58، مشهد، نشر مرتضی‌، چاپ اول‌، 1403ق. [17]. إقبال الأعمال، ج ‌1، ص 436. [18]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‌2، ص 844. [19]. شیخ صدوق، محمد بن علی‌، التوحید، ص 238، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق. [20]. ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص 26، قم، دار الذخائر، چاپ اول، 1411ق. [21]. ر.ک: مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‌2، ص 802؛ إقبال الأعمال، ج ‌1، ص 412. [22]. بحار الأنوار، ج ‌91، ص 138. [23]. إقبال الأعمال، ج ‌1، ص 436. [24]. بحار الانوار، ج ‌3، ص 194. [25]. بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ترجمه، محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ج ‌2، ص 367، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، 1417ق. منبع: www.islamquest.net
عنوان سوال:

صفت و ویژگی «قوی» برای خدا چه تفاوتی با همین ویژگی در مخلوقات دارد؟


پاسخ:

پاسخ اجمالی:
صفت (قوی)، یکی از صفات الهی و به معنای شدّت قدرت و نیرومندی است.
از آن‌جایی که تمام موجودات در رابطه با قدرت خداوند ایجاد می‌شوند، روشن است که قدرتی برتر از قدرت حق تعالی نیست.
بنابراین، هر چیزی جز خداوند، که به قدرتمندی توصیف شود، در مقایسه با چیزی است که از او ضعیف‌تر باشد، امّا همین قوی به نسبت شی‌ء قدرتمند برتر از خود ضعیف به شمار می‌آید.
بدینسان هر قدرتمندی نسبت به ما فوق، ناتوان است، تا این سلسله به قدرت خداوند منتهی شود، اما خداوند قدرتمندی است که در مقایسه با تمام اشیاء، ناتوانی در آن راه ندارد.
در آیاتی از قرآن کریم و نیز برخی از دعاها و اذکار به ویژگی (قوّت) برای پروردگار اشاره شده است.

پاسخ تفصیلی:
یکی از صفات ثبوتی خداوند، صفت (قَویّ) است که در آیاتی از قرآن بدان اشاره شده[1] و در دعاها و اذکار گوناگون، پروردگار را با این نام می‌خوانیم.[2]
برای روشن شدن معنای آن، در بخش‌های ذیل به آن می‌پردازیم.
واژه‌شناسی (قویّ)
صفت (قوی)، بر وزن فعیل به معنای فاعل از مادّه (قوی) و (قوّه) است که بر شدّت نیرومندی دلالت دارد[3] و خلافِ (ضعیف) است.[4]
صفت (قویّ)، در قرآن
صفت قوی و الفاظ هم‌معنای آن؛ مانند (قوّه) در قرآن و حدیث به کار رفته است که در بخش‌های ذیل بیان می‌شود:
الف. در قرآن کریم، خدای سبحان با کلمه (قوی)، و (قوة) وصف شده است؛ مانند:
(إِنَّ اللَّهَ قَوِی شَدیدُ الْعِقاب)؛[5]‌ همانا خدا نیرومندِ سخت کیفر است.
(إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزیزٌ)؛[6] یقیناً خدا نیرومندِ شکست‌ناپذیر است.
(إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتین)؛[7] خداوند روزی‌دهنده و صاحب قوّت و قدرت است.
کلمه (ذو القوة) یکی از اسماء خدای تعالی و به معنای (قوی) است، با این تفاوت که این کلمه از کلمه (قوی) رساتر است. و کلمه (متین) نیز یکی از اسماء خدای تعالی است که به معنای نیرومندی است که هیچ کاری ناتوانش نمی‌کند. و تعبیر به این سه اسم برای این است که بر انحصار روزی دادن در خدای تعالی دلالت کند، و بفهماند که خدا در رساندن رزق به روزی‌خواران - با همه کثرتی که دارند- ناتوان و ضعیف نمی‌شود.[8]
ب. لفظ (قوّه) گاهی در معنای قدرت بکار می‌رود، چنان‌که قرآن می‌فرماید:
(خُذُوا ما آتَیناکُمْ بِقُوَّةٍ).[9]
و گاهی استعداد و آمادگی که در چیزی است، (قوه) نامیده می‌شود.
ولی با توجه به موارد استعمال (قوّه) در قرآن می‌توان گفت:
قوه مرتبه شدید قدرت و نیرومندی است، خواه قدرت بدنی باشد، چنان‌که می‌فرماید: (قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنّا قُوَّةً)،[10] یا قوّت روحی چنان‌که می‌فرماید: (یا یحْیی خُذِ الکِتابَ بِقُوَّةٍ).[11] و یا مقصود نیروهای کمک دهنده چنان‌که حضرت لوط آرزو می‌کند که ای کاش نیرو و قدرتی می‌داشت تا بدکاران را از عمل زشت باز می‌داشت: (لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً)[12] و نظیر همین است گفتار وزیران ملکه سبأ که خود را چنین توصیف کردند: (نَحْنُ اُولُوا قُوَّةٍ وَ اُولُوا بَأْسٍ شَدِیدٍ)؛[13] ما دارای قدرت و مالک وسایل رزمی سختی هستیم.[14]
معنای نیرومندی خداوند
امام صادق(ع): (پروردگار ما که بزرگ است شکوه او نیرومند نامیده شده است، به دلیل آفرینش بزرگِ نیرومندش که مانند زمین را و آنچه را روی آن است، اعم از کوه‌ها، دریاها، شن‌ها و درختان، آفریده است و آنچه از آفریده‌های جنبنده که بر روی آن است، اعم از انسان و حیوان، و گرداندن بادها و ابر رام شده سنگین بار از آب فراوان و خورشید و ماه و بزرگی آن دو و بزرگیِ فروغ آن دو که دیدگان به آن نمی‌رسند و پایان آن‌را در نمی‌یابند و ستارگان روان و گردش فلک و بزرگی آسمان و آفریده‌های سترگ و آسمان بر افراشته بر فراز ما که در هوا جای گرفته و زمین گسترده‌ای که زیر آن است و آنچه از آفریده‌های گران بر آن است ... از این‌رو، نیرومند نامیده شده است، نه آن گونه که از آفریده‌ها می‌شناسیم و [با دست] سخت و محکم می‌گیرند و اگر نیرومندی او به نیرومندی آفریده‌ها می‌مانست، همانندی بر او واقع می‌شد و [خدا] تاب افزونی می‌داشت و آن‌که تاب افزونی داشته باشد، ناقص است و آنچه ناقص باشد، تام نیست و آنچه تام نباشد، عاجز و ناتوان است و خداوند متعال به چیزی همانند نمی‌گردد و تنها به دلیل آفرینش [آفریده‌های] نیرومند، گفتیم که او نیرومند است).[15]
ویژگی‌های نیرومندی خداوند
1. پیامبر خدا(ص): (ستایش، خدای راست که ... احاطه به همه اشیا و چیرگی بر همه چیز و نیرومندی در همه چیز، از آنِ اوست).[16]
2. پیامبر خدا(ص): (خدایا! تو آن زنده‌ای که نمی‌میری ... و آن نیرومندی که ناتوان نمی‌شوی و آن بردباری که شتاب نمی‌کنی).[17]
3. امام علی(ع): (خدایا! من از تو درخواست می‌کنم ... به نیرویت که با آن، همه چیز را مقهور ساختی و همه چیز به آن، گردن نهاد و همه چیز در برابر آن، رام شد).[18]
4. امام علی(ع) در بیان معنای (اللّه اکبر) در اذان : (سخن او(اذان‌گو) که "الله اکبر"، معانی بسیار دارد؛ ... معنای سوم "الله اکبر"؛ یعنی خدا بر همه چیز توانا است و بر هر چه بخواهد، توان دارد. نیرومند به دلیل توانایی‌اش و بسیار توانا بر آفریدگانش، و نیرومند به ذات خود است. توانایی او بر همه اشیا استوار است. هر گاه به چیزی حکم کند، تنها می‌گوید: "باش!"، پس به وجود می‌آید).[19]
5. امام کاظم(ع): (هر نیرومندی، در برابر نیرومندی خدا، ناتوان است).[20]
با همین نگاه است که در دعاهای مختلفی ذکر (یا قَویّ) آمده است؛[21] مانند: (یَا قَوِیُّ ارْحَمْ ضَعْفِی‌).[22]
نتیجه‌گیری
با توجه به قرآن و احادیث:
یک. صفت (قوی) به عنوان صفت ذاتی و صفت فعلی خداوند بکار می‌رود. قوی بودن خدا به عنوان صفت ذاتی، به معنای ضعیف نبودن اوست و جمله (قَوِی لَا تَضْعُف‌)؛[23] نیرومندی هستی که ناتوان نمی‌شوی، به این معنا اشاره دارد.
و نیرومندی خدای متعال، به عنوان صفت فعلی، به معنای آفریدن موجودات نیرومند است و جمله (إِنَّمَا قُلْنَا إِنَّهُ قَوِی لِلْخَلْقِ الْقَوِی)؛[24] (گفتیم او نیرومند است، به دلیل آفریدن [موجودات] نیرومند)، به این معنا اشاره می‌کند.
دو. از آن‌جایی که تمام موجودات در رابطه با قدرت خداوند ایجاد می‌شوند، روشن است که قدرتی برتر، از قدرت حق تعالی نیست. بنابراین، هر چیزی جز خداوند، که به قدرتمندی توصیف شود، در مقایسه با چیزی است که از او ضعیف‌تر باشد. امّا همین قوی به نسبت شی‌ء قدرتمند برتر از خود ضعیف به حساب می‌آید. بدینسان هر قدرتمندی به نسبت ما فوق ناتوان است، تا این سلسله به قدرت خداوند سبحان منتهی شود. خداوند قدرتمندی است که در مقایسه با تمام اشیاء، ناتوانی در آن راه ندارد.[25]

پی نوشتها:
[1]. بقره، 165؛ ذاریات، 58؛ هود، 66؛ شوری، 19 و ...
[2]. ر.ک: شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج ‌2، ص 802، تهران، المکتبة الإسلامیة، بی‌تا؛ ابن طاووس، علی بن موسی، إقبال الاعمال، ج ‌1، ص 412، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1367ش.
[3]. ر.ک: ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقائیس اللغة، ج ‌5، ص 36، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق؛ بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، مترجم، مهیار، رضا، ص 711، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.
[4]. حمیری، نشوان بن سعید‌، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم‌، ج 8، ص 5677، دمشق، دار الفکر، چاپ اول، 1420ق.
[5]. انفال، 52.
[6]. حدید، 25.
[7]. ذاریات، 58.
[8]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌18، ص 389، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[9]. (آنچه را به شما داده‌ایم به قدرت بگیرید)؛ بقره، 63.
[10]. (گفتند: نیرومندتر از ما کیست؟)؛ فصلت، 15.
[11]. (ای یحیی! کتاب را به جدّ و جهد [اعتقادی و عملی] بگیر)؛ مریم، 12.
[12]. هود، 80.
[13]. نمل، 33.
[14]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‌، ص 694، بیروت، دار القلم‌، چاپ اول، 1412ق.
[15]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‌3، ص 193 – 194، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[16]. طبرسی، احمد بن علی‌، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج ‌1، ص 58، مشهد، نشر مرتضی‌، چاپ اول‌، 1403ق.
[17]. إقبال الأعمال، ج ‌1، ص 436.
[18]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‌2، ص 844.
[19]. شیخ صدوق، محمد بن علی‌، التوحید، ص 238، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.
[20]. ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص 26، قم، دار الذخائر، چاپ اول، 1411ق.
[21]. ر.ک: مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‌2، ص 802؛ إقبال الأعمال، ج ‌1، ص 412.
[22]. بحار الأنوار، ج ‌91، ص 138.
[23]. إقبال الأعمال، ج ‌1، ص 436.
[24]. بحار الانوار، ج ‌3، ص 194.
[25]. بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ترجمه، محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ج ‌2، ص 367، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، چاپ اول، 1417ق.
منبع: www.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین