لفظ جلاله (الله)، در (قل اللهُ ثمّ ذرهم)،[1] باید مرفوع باشد؛ زیرا مرفوع بودن آن از دو حال خارج نیست: 1. یا مبتدا بوده و مبتدا هم مرفوع است و خبر آن -انزل الکتاب-، حذف شده، نه این که (الله) به تنهایی مفعول (قل) بوده تا منصوب باشد، ولی کلّ این جمله، یعنی مبتدا و خبر آن (انزل الکتاب) که محذوف باشد، (مفعولٌ به)، محلاً منصوب بوده و به اصطلاح ادبیات عرب مقول قول (قل) است. 2. یا فاعل برای فعل محذوف (انزل) باشد و فاعل هم مرفوع است.[2] پس، اگر به معنای آیه شریفه به صورت کامل دقت شود، تفاوت معنایی در مرفوع و منصوب بودن لفظ جلاله الله فهمیده می شود؛ زیرا در صدر آیه این گونه آمده است:(آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: (خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانی، نفرستاده است!) بگو: (چه کسی کتابی را که موسی آورد، نازل کرد؟! سپس در ذیل آیه شریفه خدای متعال به پیامبر (ص) می فرماید که به قوم یهود بگوید: که الله نازل کرده است. و این با مرفوع بودن الله سازگاری دارد، نه منصوب بودن آن. پی نوشت: [1]. انعام، 91. [2]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، ‌الجدول فی اعراب القرآن، ج 7، ص 217، دارالرشید مؤسسة الإیمان، دمشق بیروت، چاپ چهارم، 1418ق. منبع:islamquest.net
در آیه 91 سوره انعام آمده است: «قل الله ثمّ ذرهم»، اگر کلمه «الله» مرفوع یا منصوب باشد، چه تفاوتی در معنا می کند؟
لفظ جلاله (الله)، در (قل اللهُ ثمّ ذرهم)،[1] باید مرفوع باشد؛ زیرا مرفوع بودن آن از دو حال خارج نیست:
1. یا مبتدا بوده و مبتدا هم مرفوع است و خبر آن -انزل الکتاب-، حذف شده، نه این که (الله) به تنهایی مفعول (قل) بوده تا منصوب باشد، ولی کلّ این جمله، یعنی مبتدا و خبر آن (انزل الکتاب) که محذوف باشد، (مفعولٌ به)، محلاً منصوب بوده و به اصطلاح ادبیات عرب مقول قول (قل) است.
2. یا فاعل برای فعل محذوف (انزل) باشد و فاعل هم مرفوع است.[2]
پس، اگر به معنای آیه شریفه به صورت کامل دقت شود، تفاوت معنایی در مرفوع و منصوب بودن لفظ جلاله الله فهمیده می شود؛ زیرا در صدر آیه این گونه آمده است:(آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: (خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانی، نفرستاده است!) بگو: (چه کسی کتابی را که موسی آورد، نازل کرد؟! سپس در ذیل آیه شریفه خدای متعال به پیامبر (ص) می فرماید که به قوم یهود بگوید: که الله نازل کرده است. و این با مرفوع بودن الله سازگاری دارد، نه منصوب بودن آن.
پی نوشت:
[1]. انعام، 91.
[2]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 7، ص 217، دارالرشید مؤسسة الإیمان، دمشق بیروت، چاپ چهارم، 1418ق.
منبع:islamquest.net
- [سایر] در آیه 91 سوره انعام آمده است: (قل الله ثمّ ذرهم)، اگر کلمه (الله) مرفوع یا منصوب باشد، چه تفاوتی در معنا می کند؟
- [سایر] چرا در آیه 125 سوره انعام خداوند فرموده «یَشْرَحْ صَدْرَه» و نفرمود: «یَشرَح قلبَه»؟
- [سایر] معنای «استکثرتم» در سوره انعام، آیه 128 چیست؟ و چگونه جن و انس از یکدیگر بهره میبرند؟
- [سایر] تفاوت «أرأیتم» با «أرأیتکم» در سوره انعام در چیست؟
- [سایر] چرا در آیۀ 3 از سورۀ تحریم، صیغۀ «نبّأها» مقدم بر «أنبأک» آمده و سپس کلمۀ «نبّأنی» تکرار شده است؟
- [سایر] کلمه «نزّلنا» با «انزلنا» چه تفاوتی از نظر مفهوم دارند؟
- [سایر] کلمه «نزّلنا» با «انزلنا» چه تفاوتی از نظر مفهوم دارند؟
- [سایر] معنای کلمه «قمطریر» در آیه 10 سوره انسان چیست؟
- [سایر] چرا در آیه 32 سوره انعام کلمه لعب، مقدّم بر کلمه لهو شده است، ولی در سوره عنکبوت آیه 64 کلمه لهو مقدم بر کلمه لعب شده است؟
- [سایر] آیه 46 سوره انعام این گونه آغاز میشود: (قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ...)، اما آیه 47 به این نحو: (قُلْ أَرَأَیْتَکمْ إِنْ أَتاکمْ عَذابُ اللّهِ...). این تفاوت تعبیر بین (أَرَأَیْتُمْ) و (أَرَأَیْتَکمْ) برای چیست و از نظر معنا چه تفاوتی میکند؟
- [آیت الله خوئی] اگر در نماز جمعه یا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره" قل هو الله احد" یا سوره" قل یا ایها الکافرون" بخواند، اگرچه به نصف نرسیده باشد، بنابر احتیاط واجب نمیتواند رها کند و سوره" جمعه" و" منافقون" را بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مکروه است انسان در تمام نمازهای شبانه روز سوره (قُلْ هو اللَّهُ أَحَد) را نخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] خواندن سوره قل هو الله احد به یک نفس مکروه است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مکروه است انسان در تمام نمازهای یک شبانه روز سوره قل هو اللّه احد را نخواند.
- [آیت الله خوئی] خواندن سوره" قل هو الله احد" به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه غیر سوره (قلْ هو الله) و (قلْ یا ایها الْکافرون) را در نماز بخواند می تواند آن را رها کرده و سوره دیگری را بخواند، به شرط این که به نصف نرسیده باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه شک کند که آیه یا کلمه ای را درست گفته یا نه؛ مثلا شک کند که قل هو اللّه احد را درست گفته یا نه؛ می تواند به شک خود اعتنا نکند؛ ولی اگر احتیاطا آن آیه یا کلمه را دوباره به طور صحیح بگوید اشکال ندارد. و اگر چند مرتبه هم شک کند؛ می تواند چند بار بگوید؛ اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید؛ بنا بر احتیاط مستحب نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] هر گاه شک کند که آیه یا کلمه ای را درست گفته یا نه ، اگر به چیز ی که بعد از آن است مشغول نشده ، باید آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید و اگر به چیزی که بعد از آن است مشغول شده ، چنانچه آن چیز رکن باشد مثل آنکه در رکوع شک کند که فلان کلمه از سوره را درست گفته یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند ، واگر رکن نباشد ، مثلاً موقع گفتن ( الله الصمد ) شک کند که ( قل هو الله احد ) را درست گفته یا نه ، باز هم می تواند به شک خود اعتنا نکند ، ولی اگر احتیاطا آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید اشکال ندارد ، و اگر چند مرتبه هم شک کند ، می تواند چند بار بگوید اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید ، بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] عدول کردن از سوره (قلْ هو الله)، یا سوره (قلْ یا ایها الْکافرون) به سوره دیگری در هر نماز باشد جایز نیست، جز در نماز جمعه که اگر به جای سوره جمعه و منافقین یکی از این دو سوره را بخواند پیش از آن که به نصف برسد می تواند آن را رها کرده، سوره جمعه و منافقین را بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] مکروه است انسان در تمام نماز های یک شبانه روز سورة قل هو الله احد را نخواند .