شرح پرسش: کتاب التنبیه و الرد، ص 25 می گوید: علمای شیعه معتقدند که قرآن دارای نقص است و بعد از ارتداد اصحاب، قرآن اصلی به آسمان برده شده است؟ آیا این حرف درست است؟ پاسخ : کتاب التنبیه و الرد علی أهل الأهواء و البدع، تألیف أبی الحسین محمد بن أحمد بن عبدالرحمن ملطی شافعی است. با مطالعه این کتاب به خوبی پیدا است که وی در نظریه هایی که به شیعه نسبت می دهد مغرض است و در موارد متعددی از سخنانش به اصحاب امامان (ع) سب و دشنام می دهد. بدیهی است که اگر اطلاعاتی در باره عقاید یک فرقه یا مذهب مورد نیاز باشد باید از منابع خودشان دریافت شود؛ مثلاً زمانی که از اعتقادات کلامی اشاعره تحقیق می نماییم باید آموزه های مربوط به آنان را از منابع دست اول خودشان بگیریم نه از فرقه های دیگر مثل معتزله، ماتریدیه و ... . از این رو بهتر است نظر شیعه درباره تحریف قرآن را از دانشمندان شیعه دریافت نمائیم، گفتنی است در روایات و کتب اهل سنت روایاتی به چشم می خورد که گویای تحریف قرآن است ، اما قطعاً صرف وجود چنین روایاتی در این کتاب ها دلیل بر اعتقاد اهل سنت به آن احادیث نیست، بنابر این اهل سنت نیز مانند شیعیان قائل به تحریف قرآن کریم نیستند. منبع:islamquest.net
شرح پرسش:
کتاب التنبیه و الرد، ص 25 می گوید: علمای شیعه معتقدند که قرآن دارای نقص است و بعد از ارتداد اصحاب، قرآن اصلی به آسمان برده شده است؟ آیا این حرف درست است؟
پاسخ :
کتاب التنبیه و الرد علی أهل الأهواء و البدع، تألیف أبی الحسین محمد بن أحمد بن عبدالرحمن ملطی شافعی است. با مطالعه این کتاب به خوبی پیدا است که وی در نظریه هایی که به شیعه نسبت می دهد مغرض است و در موارد متعددی از سخنانش به اصحاب امامان (ع) سب و دشنام می دهد.
بدیهی است که اگر اطلاعاتی در باره عقاید یک فرقه یا مذهب مورد نیاز باشد باید از منابع خودشان دریافت شود؛ مثلاً زمانی که از اعتقادات کلامی اشاعره تحقیق می نماییم باید آموزه های مربوط به آنان را از منابع دست اول خودشان بگیریم نه از فرقه های دیگر مثل معتزله، ماتریدیه و ... .
از این رو بهتر است نظر شیعه درباره تحریف قرآن را از دانشمندان شیعه دریافت نمائیم، گفتنی است در روایات و کتب اهل سنت روایاتی به چشم می خورد که گویای تحریف قرآن است ، اما قطعاً صرف وجود چنین روایاتی در این کتاب ها دلیل بر اعتقاد اهل سنت به آن احادیث نیست، بنابر این اهل سنت نیز مانند شیعیان قائل به تحریف قرآن کریم نیستند.
منبع:islamquest.net
- [سایر] کتاب التنبیه و الرد، ص 25 می گوید: علمای شیعه معتقدند که قرآن دارای نقص است و بعد از ارتداد اصحاب، قرآن اصلی به آسمان برده شده است؟ آیا این حرف درست است؟
- [سایر] آیا علمای شیعه بر تحریف قرآن تصریح دارند؟
- [سایر] آیا علمای شیعه معتقدند که انجام مراسم حج در قبرستان علمای آنان، مهم تر از انجام آن در کعبه است؟ آیا چنین موضوعی در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق نقل شده است؟
- [سایر] روایات تحریف قرآن را علمای شیعه متواتر میدانند یا مستفیضه؟
- [سایر] آیا اقدامی صریح در تمسخر قرآن و علمای شیعه از وهابیت صورت گرفته است؟
- [سایر] آیادرست است عده ای از اهل سنت معتقدند یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم را شیعیان وارد قران کرده اند (یعنی قرآن تحریف شده)؟
- [سایر] معنی اهانت به قرآن چیست و آیا قائل شدن به تحریف قرآن، اهانت است؟ چرا بعضی از علمای شیعه قائل به تحریفند؟
- [سایر] آیا شیعیان معتقدند که: بهشت دارای 8 باب است و 3 باب از آن برای مردم قم اختصاص خواهد داشت. ر. ک کتاب بحار الأنوار ج 57/218 ح48.
- [سایر] شبهه: تصوّف مخالف شیعه نیست چون علمای شیعه، بر علیه آنها کتابی ننوشتهاند.
- [سایر] آیا دعای ندبه انشای برخی از علمای شیعه است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] لازم نیست آنچه را علمای تجوید برای بهتر خوانی قرآن ذکر کرده اند رعایت کند، بلکه لازم است طوری بخواند که بگویند عربی صحیح است هرچند رعایت دستورات تجوید بهتر است.
- [آیت الله وحید خراسانی] به فتوای علمای عامه جز معدودی از انها در صحت عقد نکاح حضور شهود شرط است و حنفیه و حنبلیه و شافعیه وقت ان را هنگام اجرای صیغه نکاح می دانند و مالکیه وقت ان را تا قبل از دخول توسعه داده اند و این شرط نزد علمای امامیه معتبر نیست بنابراین اگر مردی از عامه که تابع نظر مشهور علمای انهاست بدون حضور شهود عقد کند بر مذهب خود او این عقد باطل است و ان زن همسر او نشده است در این صورت مرد شیعی مذهب می تواند بر طبق قاعده الزام ان زن را به عقد خود دراورد
- [امام خمینی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولتها اجرا میکنند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علمای اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علمای اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علمای اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمیکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مجتهدی که از او تقلید می کند باید دارای صفات زیر باشد: مرد، بالغ، عاقل، شیعه¬ی دوازده امامی، حلال زاده و همچنین بنابراحتیاط واجب عادل و زنده باشد. (عادل کسی است که دارای حالت خداترسی باطنی است که او را از انجام گناه کبیره و اصرار بر گناه صغیره باز می دارد).
- [آیت الله سیستانی] زکات فطره را بنابر احتیاط واجب باید فقط به فقرا داد و منظور فقرای شیعه است که دارای شرایط گذشته در مستحقین زکات مال هستند ، و چنانچه در شهر از فقرای شیعه کسی نباشد میتواند آن را به فقرای دیگر مسلمانان داد ، ولی در هر صورت نباید به ناصبی داده شود .
- [آیت الله مظاهری] اگر با رعایت مراتب دفاع، به طرف خسارت مالی یا نقص عضو وارد شود یا کشته شود، انسان ضامن نیست.
- [آیت الله بهجت] کسی که نشسته نماز میخواند، میتواند به کسی که نشسته نماز میخواند اقتدا کند، و با تساوی در هر نقص اقتدا جایز است، مثل اقتدای نشسته به نشسته، ولی با اختلاف جهات کمال و نقص، مثل اقتدای ایستادهای که برای رکوع اشاره میکند به نشستهای که برای رکوع خم میشود، محل اشکال است.
- [آیت الله وحید خراسانی] به فتوای علمای عامه جایز نیست شخصی در نکاح جمع کند بین عمه و دختر برادر عمه و خاله و دختر خواهر خاله و فقط می تواند با یکی از انان ازدواج کند پس اگر هر دو عقد مقارن باشد هر دو باطل و اگر مقارن نباشد دومی باطل است ولی در نزد علمای امامیه جمع در نکاح بین ان دو با اجازه عمه یا خاله صحیح است بنابراین اگر پیرو مذهب عامه عمه و دختر برادر او را یا خاله و دختر خواهر او را مقارن با یکدیگر عقد کند عقد هر دو به مذهب او باطل است و پیرو مذهب شیعه می تواند به قاعده الزام با هر کدام انها ازدواج کند و اگر مقارن با یکدیگر نباشد شیعی مذهب می تواند با دومی ازدواج کند
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر داخل شدن بعضی از مؤمنین یا علمای اسلام در دستگاههای ظلمه سبب جلوگیری از مفاسد یا منکراتی شود واجب است قبول این کار، مگر آن که مفسده مهمتری در آن باشد، مثل این که باعث سستی عقاید مردم، یا سلب اعتماد آنها از علمای دین گردد که در این صورت جایز نیست.