قرآن کریم کتابی است که برای هدایت بشر از سوی خداوند بر پیامبرش نازل شده است، تا تمامی حقایق عالم را توسط آن برای انسان بیان نماید؛ از این رو خداوند می فرماید: (وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتاب‌ تِبْیاناً لِکُلِّ شَی‌ء)؛[1] و بر تو این کتاب را نازل کردیم که روشنگر هر چیز است. براین اساس مفاهیم بسیاری که نقش عمده ای در تصحیح نگرش فکری بشر دارد، در قرآن ذکر شده است. یکی از مفاهیمی که در قرآن، آیات فراوانی بدان اختصاص یافته، مفهوم زیبایی است. بدیهی است برای کسب بینش دقیق ابتدا باید تعریف و حدود آن را تعیین نمود و سپس با استفاده از مفروضات و مبانی آن، در آیات و مصادیق تعمق نمود تا بینش زیبایی شناسی شکل گیرد. "زیبا" در لغت از مصدر زیبیدن دارای معانی؛ چون شایسته، نیکو، جمیل و خوش نما است، و زیبایی نیز یعنی حالت و کیفیت زیبا که عبارت است از: نظم و هماهنگی که همراه عظمت و پاکی در شیء وجود دارد و عقل و تخیل و تمایلات عالی انسان را به تحسین وا دارد و لذّت و انبساط پدید آورد.[2] در اصطلاح نیز تعاریف متعددی درباره زیبایی شده است. بنا بر تعریفی زیبایی یک هماهنگی و هارمونی است که لذات ما را در یک خط سیر معین متشکل می کند و سبب اندیشه زیبا می شود.[3] علامه محمدتقی جعفری (ره) با ذکر این نکته که با دقت در یک اثر زیبای خلقت، در عین آن که حس زیبا جویی انسان اشباع می شود به دریافت کمال نیز نایل می گردد، زیبایی را چنین تعریف می کند: نمود یا پرده ای نگارین و شفاف که روی کمال کشیده شده است. بنابراین تعریف، زیبایی آن است که انسان را، ضمن رفع حس زیبایی جوئیش به کمال نیز نایل کند.[4] زیبایی انواع مختلفی دارد و هر مکتبی به فراخور مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه خود آن را به گونه های مختلفی تقسیم کرده است. اما به طور کلی چهار نوع زیبایی اساسی وجود دارد. 1. زیبایی محسوس؛ مانند گل ها و جنگل ها. 2. زیبایی نامحسوس طبیعی؛ نظیر زیبایی آزادی، علم و... 3. زیبایی معقول ارزشی؛ مانند حکمت، عدالت و دیگر وارستگی های روحی. 4. زیبایی و جمال مطلق لم یزلی و لایزالی.[5] قرآن در آیات نورانی خود زیبایی ها را بر می شمرد و انسان ها را به تأمل در آن فرا می خواند. علاوه بر آن اکتساب زیبایی ها را توصیه می کند؛ حال این موارد چه زیبایی معنوی باشد و چه زیبایی مادی و محسوس. آن گونه که از آیات استنتاج می شود، قرآن نه تنها زیبایی را مجاز، بلکه تحصیل زیبایی ها را به عنوان نیاز روحی بشر مطلوب و محبوب می داند:[6] (او کسی است که دریا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید و زیوری برای پوشیدن (مانند مروارید) از آن استخراج کنید)[7] آیات قرآن با بلاغت بی نظیر خود یکی از رموز شگفت آور در تأملات زیبائی شناختی است.[8] بنابراین، قرآن خود جلوه گاه زیبایی است و در آن پدیده های زیبایی شناختی و نشانه های زیبایی وجود دارد و نمونه های فراوانی از این آیات در قرآن یافت می شود و اثبات می کند که خداوند سرچشمه همه زیبایی ها است و در آفرینش جهان و نعمت های آن زیبایی را مد نظر داشته است. در آیات قرآن واژگان و مفاهیمی نیز برای زیبایی به کار رفته است که در یک تقسیم بندی عبارت اند از: 1. جمال (زیبایی بسیار)، حسن (شادی آور، دلپسند)، زینت (امر زیبایی که به چیزی افزوده شود) که سه واژه محوری زیبایی اند. 2. حلیه (آراستگی)، بهجت(زیبایی، خرمی، شادی)، زخرف (زینت خوش نما وزرق و برق دار) و تسویل (چیزی که نفس اشتیاق دارد بیاراید و زشت را زیبا جلوه دهد). 3. واژه هایی که بنابر برخی وجود تفسیری در حوزه زیبایی قرار می گیرند؛ مانند حبک (زیبایی) و تبرج (زینت نمایی). 4. واژگانی که بیانگر برخی عناصر و ویژگی های زیبایی اند؛ مانند نور، لون، قدر. پدیده های زیبایی شناختی قرآن قرآن کریم در راستای اهداف عالیه خود برخی از زیبایی های هستی، و نیز شمه ای از زیبایی های معنوی و اخلاقی و پرده ای از زیبایی های سرای آخرت را به ما نشان می دهد که در محورهای زیر مطرح شده است: الف) زیبایی انسان: قرآن مراحل رشد انسان را تبیین کرده و بر موزون بودن و اعتدال آن تأکید می فرماید: ( که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم).[9] و پس از خلق انسان به این زیبایی خداوند به خود آفرین می گوید: (آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است).[10] براستی که تناسب اندام انسان و قرار گرفتن هر یک از اعضا در جای خود و نیز کارکرد دقیق، حساب شده و زیبای آن حیرت دانشمندان را به دنبال داشته است حیرت و شعفی که هنوز ادامه دارد. این زیبایی تنها در صورت ظاهری انسان نیست، بلکه بعد روحانی و باطنی او را نیز در بر می گیرد و می تواند او را به بالاترین مرتبه های کمال و سعادت رهنمون سازد. ب) زیبایی های طبیعت: هر انسانی با هر گرایشی زمانی که به نظاره طبیعت می نشیند از شگفتی ها و زیبایی آن به وجد می آید و روحش طراوتی دوباره می یابد تماشای کوه های سترگ، رودهای جاری، طلوع خورشید از جایی و غروب آن در جایی دیگر، رعد و برق، که هر یک میزانی از زیبایی های خیره کننده است، از دیگر جلوه های زیبایی است که قرآن آن را در قالب طبیعت بی جان و جاندار ترسیم کرده و دریچه ای دیگر از زیبایی شناختی به وجود آورده است. آیات مربوط به طبیعت را آیات طبیعتی می نامند و مفسران بیش از 750 آیه ذکر کرده اند که آنها نیز تقسیم بندی های مختلفی دارند و شامل توصیف زیبایی آسمان و نیز دیگر پدیده های طبیعی می شوند. در این جا به چند آیه اشاره می نماییم: 1. (آیا آنان به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کرده‌ایم، و چگونه آن را (بوسیله ستارگان) زینت بخشیده‌ایم و هیچ شکاف و شکستی در آن نیست؟).[11] 2. (ما آسمان نزدیک [پایین‌] را با ستارگان آراستیم‌).[12] 3. (وآسمان پایین را با چراغهایی [ستارگان‌] زینت بخشیدیم‌).[13] 4. (ما در آسمان برجهایی قرار دادیم و آن را برای بینندگان آراستیم‌).[14] نمونه هایی از این آیات را می توان در سوره هایی؛ مانند ضحی، آیه 1؛ مدثر، آیه 34؛ کهف، آیه 86؛ نمل، آیه 60؛ حج، آیه 5؛ ق، آیات 117 مشاهده نمود. ج) زیبایی معنوی و اخلاقی: تفاوتی که میان مبانی زیبایی شناختی اسلام با عمده مکاتب اومانیستی غرب وجود دارد، این است که اسلام گستره زیبایی اش از زیبایی طبیعی و محسوس فرا تر رفته و زیبایی معنوی و اخلاقی را نیز در بر می گیرد، قرآن می فرماید: (خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده).[15] صبر و گذشت نیز از جمله رفتارهایی است که به گونه ای زیبا مطرح شده است: (پس صبر جمیل پیشه کن‌).[16] گذشت زیبا: (پس، از آنها به طرز شایسته‌ای صرف نظر کن‌).[17] طلاق زیبا: (ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را می‌خواهید بیایید با هدیه‌ای شما را بهره‌مند سازم و شما را بطرز نیکویی رها سازم‌).[18] آیات متعددی در این رابطه در قرآن ذکر شده است، از جمله سوره مزمل آیه 73 و سوره احزاب آیه 49. اصول زیبایی در قرآن کریم با سیری در قرآن کریم عوامل و نشانه هایی را برای زیبایی می توان به دست آورد که از ویژگی های آفرینش الاهی در نظام هستی محسوب می شود که از آن جمله است: 1. هدف مندی: یکی از مبانی مهم زیباییشناسی قرآن، تأکید بر هدف مندی است؛ چون اساس دعوت قرآن، هدایت و دل دادن مخاطب به پیام های الاهی و معنوی است. نمیتوان زیبایی و هنرمندی را صرفا در قالب های محدود مادی و هنری آن تعریف کرد. به عنوان نمونه درباره داستان های قرآن آن گاه که از بعد هنری آن سخن گفته میشود و محتوای این داستان ها در قالب عبارات زیبا برجسته میشود، به این معنا نیست که زیبایی آن در داستانسرایی و جلوههای ادبی و هنری آن موضوع زیباییشناسی است، بلکه هدف از ذکر آن هدایت انسان و تأکید بر قدرت و توانایی بی نهایت پروردگار است.[19] 2. تناسب و توازن: نظام آفرینش بر اساس هندسه دقیق و منظمی بر پا شده است، این نکته را می توان در این آیات ملاحظه نمود: (البته ما هر چیز را به اندازه آفریدیم)![20] (و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد).[21] (و همه چیز را آفرید، و به دقّت اندازه‌گیری نمود)![22] (و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است)![23] (همان خداوندی که آفرید و منظم کرد، و همان که اندازه‌گیری کرد و هدایت نمود).[24] 3. چیدمان منظم و زیبا: یکی از نشانه های مهم چیده شدن یا نظم و ترتیب است که در قرآن به گونه های مختلف ذکر شده است: (و زمین را گستردیم و در آن کوه‌های ثابتی افکندیم و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم).[25] (این در حالی که بر تختهای صف‌کشیده در کنار هم تکیه می‌زنند).[26] (و بالشها و پشتیهای صف‌داده شده).[27] (غرفه‌هایی در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفه‌های دیگری بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است‌).[28] 4. تنوع و تضاد: در عین وحدت و یک پارچگی که بر نظام آفرینش حاکم است، تنوع و گونه گونی حیرت آوری نیز حاکم است که در انواع جمادات، نباتات و حیوان و انسان قرار دارد: (و در روی زمین، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند و (نیز) باغهایی از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه می‌رویند و گاه بر دو پایه (و عجیب‌تر آنکه) همه آنها از یک آب سیراب می‌شوند! و با این حال، بعضی از آنها را از جهت میوه بر دیگری برتری می‌دهیم در اینها نشانه‌هایی است برای گروهی که عقل خویش را به کار می‌گیرند).[29] 5. تنوع زیبای رنگ ها: تعدادی از آیات قرآن نیز به رنگ های گوناگون اشاره دارد. قرآن از رنگ سبز به عنوان نعمت و خرمی و رنگی بهشتی یاد کرده و فرموده است: (بر اندام آنها [بهشتیان‌] لباسهایی است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از نقره آراسته‌اند).[30] و از رنگ زرد به عنوان رنگی شادی آور. خداوند می‌فرماید: (گاوی باشد زرد یک دست، که رنگ آن، بینندگان را شاد و مسرور سازد). نمونه رنگ ها و تنوع آنها را می توان در سوره های نحل آیه 13، فاطر آیه 27و 28، زمر آیه 21 ملاحظه نمود. 6. پیراستگی از عیوب: پیراستگی از عیوب یکی دیگر از نشانه های آفرینش الاهی است نکته ای که قرآن در سوره ملک در هنگامی که به زیبایی آسمان توجه می دهد ذکر می کند: (همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمی‌بینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می‌کنی؟).[31] پیراستگی از عیوب در آیات دیگری از قرآن نیز تأکید شده است.[32] پی نوشت: [1] نحل، 89. [2] معین،محمد،فرهنگفارسی،تهران،موسسهانتشاراتامیرکبیر، 1360ش. [3] خرقانی، حسن، مفاهیم زیبائی شناختی در قرآن، مجله مطالعات اسلامی، ص 11، سال 1387، شماره 80. [4] جعفری، محمد تقی، زیبائی و هنر از دیدگاه اسلام، ص 174، موسسه تدوین آثار علامه جعفری، تهران، 1385. [5] همان ، ص 162و 163. [6] همان، ص133- 136، انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی، بی تا. [7] نحل،14. [8] فضیلت،محمود، زیبائی شناسی قرآن، ص 22، چاپ دوم، انتشارات سمت، تهران، 1387. [9] تین، 4. [10] مؤمنون، 14. [11] ق، 6. [12] صافات، 6. [13] فصلت، 12. [14] حجر، 16. [15] حجرات، 7. [16] معارج، 5. [17] حجر، 85. [18] احزاب، 28. [19] ایازی، سید محمد علی، اصول و مبانی زیبایی شناسی قرآن کریم، پایگاه اطلاع رسانی تبیان. [20] قمر، 49. [21] رعد، 8. [22] فرقان، 2. [23] طلاق، 2. [24] أعلی، 23. [25] حجر، 19. [26] طور، 20. [27] غاشیه، 15. [28] زمر، 20. [29] رعد، 4 . [30] انسان، 21. [31] ملک، 3. [32] برای مطالعه بیشتر ر.ک: حسن خرقانی، مفاهیم زیبائی شناختی در قرآن، مجله مطالعات اسلامی، سال 1387، شماره 80 ،ص11؛ مهدی مطیع، مبانی زیبائی شناختی در قرآن، قرآن به مثابه نظریه پردازی زیبائی شناسی، فصلنامه هنر، سال 1385، شماره نشریه، 70، ص210؛ حسن بلخاری، بنیان های نظری زیبائی شناسی اسلام در قرآن کریم، فصلنامه هنر، سال 1385،شماره نشریه، 70، ص 164تا 171. منبع:islamquest.net
قرآن کریم کتابی است که برای هدایت بشر از سوی خداوند بر پیامبرش نازل شده است، تا تمامی حقایق عالم را توسط آن برای انسان بیان نماید؛ از این رو خداوند می فرماید: (وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتاب تِبْیاناً لِکُلِّ شَیء)؛[1] و بر تو این کتاب را نازل کردیم که روشنگر هر چیز است. براین اساس مفاهیم بسیاری که نقش عمده ای در تصحیح نگرش فکری بشر دارد، در قرآن ذکر شده است. یکی از مفاهیمی که در قرآن، آیات فراوانی بدان اختصاص یافته، مفهوم زیبایی است. بدیهی است برای کسب بینش دقیق ابتدا باید تعریف و حدود آن را تعیین نمود و سپس با استفاده از مفروضات و مبانی آن، در آیات و مصادیق تعمق نمود تا بینش زیبایی شناسی شکل گیرد. "زیبا" در لغت از مصدر زیبیدن دارای معانی؛ چون شایسته، نیکو، جمیل و خوش نما است، و زیبایی نیز یعنی حالت و کیفیت زیبا که عبارت است از: نظم و هماهنگی که همراه عظمت و پاکی در شیء وجود دارد و عقل و تخیل و تمایلات عالی انسان را به تحسین وا دارد و لذّت و انبساط پدید آورد.[2]
در اصطلاح نیز تعاریف متعددی درباره زیبایی شده است. بنا بر تعریفی زیبایی یک هماهنگی و هارمونی است که لذات ما را در یک خط سیر معین متشکل می کند و سبب اندیشه زیبا می شود.[3] علامه محمدتقی جعفری (ره) با ذکر این نکته که با دقت در یک اثر زیبای خلقت، در عین آن که حس زیبا جویی انسان اشباع می شود به دریافت کمال نیز نایل می گردد، زیبایی را چنین تعریف می کند: نمود یا پرده ای نگارین و شفاف که روی کمال کشیده شده است. بنابراین تعریف، زیبایی آن است که انسان را، ضمن رفع حس زیبایی جوئیش به کمال نیز نایل کند.[4]
زیبایی انواع مختلفی دارد و هر مکتبی به فراخور مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه خود آن را به گونه های مختلفی تقسیم کرده است.
اما به طور کلی چهار نوع زیبایی اساسی وجود دارد.
1. زیبایی محسوس؛ مانند گل ها و جنگل ها.
2. زیبایی نامحسوس طبیعی؛ نظیر زیبایی آزادی، علم و...
3. زیبایی معقول ارزشی؛ مانند حکمت، عدالت و دیگر وارستگی های روحی.
4. زیبایی و جمال مطلق لم یزلی و لایزالی.[5]
قرآن در آیات نورانی خود زیبایی ها را بر می شمرد و انسان ها را به تأمل در آن فرا می خواند. علاوه بر آن اکتساب زیبایی ها را توصیه می کند؛ حال این موارد چه زیبایی معنوی باشد و چه زیبایی مادی و محسوس. آن گونه که از آیات استنتاج می شود، قرآن نه تنها زیبایی را مجاز، بلکه تحصیل زیبایی ها را به عنوان نیاز روحی بشر مطلوب و محبوب می داند:[6]
(او کسی است که دریا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید و زیوری برای پوشیدن (مانند مروارید) از آن استخراج کنید)[7] آیات قرآن با بلاغت بی نظیر خود یکی از رموز شگفت آور در تأملات زیبائی شناختی است.[8] بنابراین، قرآن خود جلوه گاه زیبایی است و در آن پدیده های زیبایی شناختی و نشانه های زیبایی وجود دارد و نمونه های فراوانی از این آیات در قرآن یافت می شود و اثبات می کند که خداوند سرچشمه همه زیبایی ها است و در آفرینش جهان و نعمت های آن زیبایی را مد نظر داشته است.
در آیات قرآن واژگان و مفاهیمی نیز برای زیبایی به کار رفته است که در یک تقسیم بندی عبارت اند از:
1. جمال (زیبایی بسیار)، حسن (شادی آور، دلپسند)، زینت (امر زیبایی که به چیزی افزوده شود) که سه واژه محوری زیبایی اند.
2. حلیه (آراستگی)، بهجت(زیبایی، خرمی، شادی)، زخرف (زینت خوش نما وزرق و برق دار) و تسویل (چیزی که نفس اشتیاق دارد بیاراید و زشت را زیبا جلوه دهد).
3. واژه هایی که بنابر برخی وجود تفسیری در حوزه زیبایی قرار می گیرند؛ مانند حبک (زیبایی) و تبرج (زینت نمایی).
4. واژگانی که بیانگر برخی عناصر و ویژگی های زیبایی اند؛ مانند نور، لون، قدر.
پدیده های زیبایی شناختی قرآن
قرآن کریم در راستای اهداف عالیه خود برخی از زیبایی های هستی، و نیز شمه ای از زیبایی های معنوی و اخلاقی و پرده ای از زیبایی های سرای آخرت را به ما نشان می دهد که در محورهای زیر مطرح شده است:
الف) زیبایی انسان: قرآن مراحل رشد انسان را تبیین کرده و بر موزون بودن و اعتدال آن تأکید می فرماید: ( که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم).[9] و پس از خلق انسان به این زیبایی خداوند به خود آفرین می گوید: (آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است).[10] براستی که تناسب اندام انسان و قرار گرفتن هر یک از اعضا در جای خود و نیز کارکرد دقیق، حساب شده و زیبای آن حیرت دانشمندان را به دنبال داشته است حیرت و شعفی که هنوز ادامه دارد.
این زیبایی تنها در صورت ظاهری انسان نیست، بلکه بعد روحانی و باطنی او را نیز در بر می گیرد و می تواند او را به بالاترین مرتبه های کمال و سعادت رهنمون سازد.
ب) زیبایی های طبیعت: هر انسانی با هر گرایشی زمانی که به نظاره طبیعت می نشیند از شگفتی ها و زیبایی آن به وجد می آید و روحش طراوتی دوباره می یابد تماشای کوه های سترگ، رودهای جاری، طلوع خورشید از جایی و غروب آن در جایی دیگر، رعد و برق، که هر یک میزانی از زیبایی های خیره کننده است، از دیگر جلوه های زیبایی است که قرآن آن را در قالب طبیعت بی جان و جاندار ترسیم کرده و دریچه ای دیگر از زیبایی شناختی به وجود آورده است.
آیات مربوط به طبیعت را آیات طبیعتی می نامند و مفسران بیش از 750 آیه ذکر کرده اند که آنها نیز تقسیم بندی های مختلفی دارند و شامل توصیف زیبایی آسمان و نیز دیگر پدیده های طبیعی می شوند. در این جا به چند آیه اشاره می نماییم:
1. (آیا آنان به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کردهایم، و چگونه آن را (بوسیله ستارگان) زینت بخشیدهایم و هیچ شکاف و شکستی در آن نیست؟).[11]
2. (ما آسمان نزدیک [پایین] را با ستارگان آراستیم).[12]
3. (وآسمان پایین را با چراغهایی [ستارگان] زینت بخشیدیم).[13]
4. (ما در آسمان برجهایی قرار دادیم و آن را برای بینندگان آراستیم).[14]
نمونه هایی از این آیات را می توان در سوره هایی؛ مانند ضحی، آیه 1؛ مدثر، آیه 34؛ کهف، آیه 86؛ نمل، آیه 60؛ حج، آیه 5؛ ق، آیات 117 مشاهده نمود.
ج) زیبایی معنوی و اخلاقی: تفاوتی که میان مبانی زیبایی شناختی اسلام با عمده مکاتب اومانیستی غرب وجود دارد، این است که اسلام گستره زیبایی اش از زیبایی طبیعی و محسوس فرا تر رفته و زیبایی معنوی و اخلاقی را نیز در بر می گیرد، قرآن می فرماید: (خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده).[15]
صبر و گذشت نیز از جمله رفتارهایی است که به گونه ای زیبا مطرح شده است: (پس صبر جمیل پیشه کن).[16] گذشت زیبا: (پس، از آنها به طرز شایستهای صرف نظر کن).[17] طلاق زیبا: (ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را میخواهید بیایید با هدیهای شما را بهرهمند سازم و شما را بطرز نیکویی رها سازم).[18]
آیات متعددی در این رابطه در قرآن ذکر شده است، از جمله سوره مزمل آیه 73 و سوره احزاب آیه 49.
اصول زیبایی در قرآن کریم
با سیری در قرآن کریم عوامل و نشانه هایی را برای زیبایی می توان به دست آورد که از ویژگی های آفرینش الاهی در نظام هستی محسوب می شود که از آن جمله است:
1. هدف مندی: یکی از مبانی مهم زیباییشناسی قرآن، تأکید بر هدف مندی است؛ چون اساس دعوت قرآن، هدایت و دل دادن مخاطب به پیام های الاهی و معنوی است. نمیتوان زیبایی و هنرمندی را صرفا در قالب های محدود مادی و هنری آن تعریف کرد. به عنوان نمونه درباره داستان های قرآن آن گاه که از بعد هنری آن سخن گفته میشود و محتوای این داستان ها در قالب عبارات زیبا برجسته میشود، به این معنا نیست که زیبایی آن در داستانسرایی و جلوههای ادبی و هنری آن موضوع زیباییشناسی است، بلکه هدف از ذکر آن هدایت انسان و تأکید بر قدرت و توانایی بی نهایت پروردگار است.[19]
2. تناسب و توازن: نظام آفرینش بر اساس هندسه دقیق و منظمی بر پا شده است، این نکته را می توان در این آیات ملاحظه نمود: (البته ما هر چیز را به اندازه آفریدیم)![20] (و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد).[21] (و همه چیز را آفرید، و به دقّت اندازهگیری نمود)![22] (و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است)![23] (همان خداوندی که آفرید و منظم کرد، و همان که اندازهگیری کرد و هدایت نمود).[24]
3. چیدمان منظم و زیبا: یکی از نشانه های مهم چیده شدن یا نظم و ترتیب است که در قرآن به گونه های مختلف ذکر شده است: (و زمین را گستردیم و در آن کوههای ثابتی افکندیم و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم).[25] (این در حالی که بر تختهای صفکشیده در کنار هم تکیه میزنند).[26] (و بالشها و پشتیهای صفداده شده).[27] (غرفههایی در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفههای دیگری بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است).[28]
4. تنوع و تضاد: در عین وحدت و یک پارچگی که بر نظام آفرینش حاکم است، تنوع و گونه گونی حیرت آوری نیز حاکم است که در انواع جمادات، نباتات و حیوان و انسان قرار دارد:
(و در روی زمین، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند و (نیز) باغهایی از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه میرویند و گاه بر دو پایه (و عجیبتر آنکه) همه آنها از یک آب سیراب میشوند! و با این حال، بعضی از آنها را از جهت میوه بر دیگری برتری میدهیم در اینها نشانههایی است برای گروهی که عقل خویش را به کار میگیرند).[29]
5. تنوع زیبای رنگ ها: تعدادی از آیات قرآن نیز به رنگ های گوناگون اشاره دارد. قرآن از رنگ سبز به عنوان نعمت و خرمی و رنگی بهشتی یاد کرده و فرموده است: (بر اندام آنها [بهشتیان] لباسهایی است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از نقره آراستهاند).[30] و از رنگ زرد به عنوان رنگی شادی آور. خداوند میفرماید: (گاوی باشد زرد یک دست، که رنگ آن، بینندگان را شاد و مسرور سازد). نمونه رنگ ها و تنوع آنها را می توان در سوره های نحل آیه 13، فاطر آیه 27و 28، زمر آیه 21 ملاحظه نمود.
6. پیراستگی از عیوب: پیراستگی از عیوب یکی دیگر از نشانه های آفرینش الاهی است نکته ای که قرآن در سوره ملک در هنگامی که به زیبایی آسمان توجه می دهد ذکر می کند: (همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمیبینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده میکنی؟).[31] پیراستگی از عیوب در آیات دیگری از قرآن نیز تأکید شده است.[32]
پی نوشت:
[1] نحل، 89.
[2] معین،محمد،فرهنگفارسی،تهران،موسسهانتشاراتامیرکبیر، 1360ش.
[3] خرقانی، حسن، مفاهیم زیبائی شناختی در قرآن، مجله مطالعات اسلامی، ص 11، سال 1387، شماره 80.
[4] جعفری، محمد تقی، زیبائی و هنر از دیدگاه اسلام، ص 174، موسسه تدوین آثار علامه جعفری، تهران، 1385.
[5] همان ، ص 162و 163.
[6] همان، ص133- 136، انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی، بی تا.
[7] نحل،14.
[8] فضیلت،محمود، زیبائی شناسی قرآن، ص 22، چاپ دوم، انتشارات سمت، تهران، 1387.
[9] تین، 4.
[10] مؤمنون، 14.
[11] ق، 6.
[12] صافات، 6.
[13] فصلت، 12.
[14] حجر، 16.
[15] حجرات، 7.
[16] معارج، 5.
[17] حجر، 85.
[18] احزاب، 28.
[19] ایازی، سید محمد علی، اصول و مبانی زیبایی شناسی قرآن کریم، پایگاه اطلاع رسانی تبیان.
[20] قمر، 49.
[21] رعد، 8.
[22] فرقان، 2.
[23] طلاق، 2.
[24] أعلی، 23.
[25] حجر، 19.
[26] طور، 20.
[27] غاشیه، 15.
[28] زمر، 20.
[29] رعد، 4 .
[30] انسان، 21.
[31] ملک، 3.
[32] برای مطالعه بیشتر ر.ک: حسن خرقانی، مفاهیم زیبائی شناختی در قرآن، مجله مطالعات اسلامی، سال 1387، شماره 80 ،ص11؛ مهدی مطیع، مبانی زیبائی شناختی در قرآن، قرآن به مثابه نظریه پردازی زیبائی شناسی، فصلنامه هنر، سال 1385، شماره نشریه، 70، ص210؛ حسن بلخاری، بنیان های نظری زیبائی شناسی اسلام در قرآن کریم، فصلنامه هنر، سال 1385،شماره نشریه، 70، ص 164تا 171.
منبع:islamquest.net
- [سایر] آیا در قرآن آیاتی وجود دارد که بتوان از آنها یک بینش زیبایی شناسی استخراج کرد؟
- [سایر] زیبایی های قرآن را بیان کنید؟
- [سایر] آیاتی از قرآن در مورد زنانی که بچهدار نمیشوند، چیست؟
- [سایر] چه آیاتی در قرآن بر عدل الهی دلالت دارد؟
- [سایر] چه آیاتی در قرآن مربوط به علم تاریخ میباشد؟
- [سایر] در مورد سنت گرایان در قرآن چه آیاتی وجود دارد؟
- [سایر] چرا در قرآن آیاتی وجود دارد که ظهور در عصیان انبیا (ع) دارد، ولی آیاتی که ظاهر در عصمت آنها باشد، نیست؟
- [سایر] چرا در قرآن آیاتی وجود دارد که ظهور در عصیان انبیا(ع) دارد، ولی آیاتی که ظاهر در عصمت آنها باشد، نیست؟
- [سایر] آیاتی که در قرآن در باب "توکل" سخن گفته است، چه آیاتی است؟ آیا می توانید منبعی در این موضوع معرفی کنید؟
- [سایر] چه آیاتی از قرآن کریم به تعلیم و تربیت فرزندان اشاره دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی غاصبانه و بی اجازه امام (ع)؛ یا ولیّ مسلمین، معدنی را استخراج کند , تمام مواد استخراج شده متعلق به امام ّ است و چون غاصبانه حفاری کرد , هزینه های حفاری و استخراج را مستحق نمیشود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر چند نفر به صورت مشارکت، معدنی را استخراج کنند و پس از کسر هزینه های استخراج و تصفیه ماده معدنی , چنانچه مجموع سهام استخراج شده به حد نصاب برسد , ولی سهم هیچ کدام به تنهایی به نصاب نرسد, پرداختن خمس آن واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند خمس به آن تعلق نمی گیرد.
- [آیت الله سبحانی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند، خمس به آن تعلق نمی گیرد. 3 گنج
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر مواد معدنی در چند نوبت با فاصلهای اندک استخراج شود، در نصاب سنجی برای خمس، تمام آنها یکجا محاسبه میشود و اگر همه آن موارد به حدّ نصاب رسید، خمس دارد . اگر فاصله بین دفعات استخراج، زیاد باشد؛ مثلاً پس از چند سال استخراج شود، در این صورت , برای هر دفعه، جداگانه محاسبه میشود؛ هر دفعه که به حدّ نصاب رسیده باشد, خمس دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه برای استخراج گنج، مخارجی کرده، مقدار آن را کم می کند و خمس بقیه را می دهد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نصاب معدن (15) مثقال طلا می باشد، اگر مقدار معدن استخراج شده به مقدار مذکور برسد مستحب است خمس آن را بدهد هرچند اگر مخارج آن را کسر کند از حد نصاب کمتر شود. و اگر مقدار معدن استخراج شده بعد از کسر مخارجی که صرف آن شده به حد نصاب مذکور برسد واجب است خمس آن را بدهد.
- [آیت الله جوادی آملی] .بر ولیّ دیوانه و غیر بالغ واجب نیست خمس معدنی را که آنان استخراج کرده اند بپردازد؛ اما اگر بخواهد مواد معدنی را به مصرف آنها برساند، نخست باید خمس آن را جدا نماید ; سپس مانده آن را برای آنان هزینه کند. عدم شرطیت مباشرت در استخراج معدن
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی از چند معدن یک نوع مواد معدنی یا انواع گوناگون آن را استخراج کند، بنا بر احتیاط واجب باید مجموع مواد استخراج شده را ضمیمه کرد و نصاب آن را سنجید ; چنانچه مجموع به مقدار نصاب رسید , خمس دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر معدنی را که در ملک دیگری است استخراج کند، آنچه از آن به دست می آید مال صاحب آن زمین است و چون صاحب ملک برای بیرون آوردن آن خرجی نکرده، باید خمس تمام آنچه از معدن استخراج شده بدهد، ولی اگر این کار به دستور او انجام گرفته هزینه آن بر عهده اوست و از درآمد معدن کم می شود.