شرح پرسش: چرا در آیه 128 سوره توبه صفت (رئوف) و (رحیم) که در تمام قرآن فقط برای خداوند به کار رفته، برای پیامبر استفاده شده است؟ آیا درست است که دو آیه آخر سوره توبه از سوی بعضی از کاتبان وحی، در جهت مدح پیامبر به قرآن اضافه شده و حتی حضرت علی با اضافه شدن شان به شدت مخالفت نموده است؟ پاسخ : 1. الفاظ و واژه ها در تمام زبان ها و فرهنگ ها، عموماً کاربرد مشترک دارند، به ویژه هنگامی که صفت واقع می شوند؛ ازاین رو در قرآن کریم الفاظ و کلماتی مشاهده می شود که از لحاظ مفهومی هم بر خداوند و هم بر بندگان صدق می کند؛ مانند واژه (شهید) که به معنای گواه و آگاه است. این واژه به تناسب آیه ای که در آن به کار گرفته شده، و به جهت بار معنایی که در بر دارد، هم بر خداوند اطلاق شده است: (وَ اللَّهُ شَهیدٌ عَلی‌ ما تَعْمَلُون)؛![1] و خداوند بر اعمالی که انجام می ‌دهید، گواه است! و هم بر بندگان خدا: (وَ اسْتَشْهِدُوا شَهیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ)؛[2] و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید. این گونه است الفاظی مانند؛ (حفیظ) و (علیم) که در سوره های هود،[3] سبأ،[4] و... . به عنوان صفات خدا به شمار رفته، در عین حال در سوره یوسف از صفات حضرت یوسف (ع) هم دانسته شده است: (قالَ اجْعَلْنی‌ عَلی‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیم‌)،[5] (یوسف) گفت: (مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم). بنابراین، آیات این چنینی از نظر معنایی با هم در تنافی و تضاد نیستند؛ چرا که صفاتی نظیر گواه(شهید)، حافظ، عالم، رئوف و... صفات مشترک اند که به تناسب موصوف شدت و ضعف پیدا می کنند. بدیهی است که علم و دانش بنده، نسبت به علم خداوند قابل مقایسه نیست، اما انسان همین که مقداری از علم بهره دارد، به او عالم می گویند، و به خداوند نیز که تمام علوم در اختیار او است، عالم گفته می شود: (إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ)؛[6] خداوند از غیب آسمان ها و زمین آگاه است، و آنچه را در درون دل ها است می‌داند. بنابر این، هم خداوند رئوف و رحیم است و هم پیامبر خدا، چنان که در آیه دیگر در وصف پیامبر اکرم (ص) و مؤمنان آمده است: (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم‌ ...)؛[7] محمّد (ص) فرستاده خدا است و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند. 2. مخالفت امام علی (ع) با این آیه در منابع روایی نقل نشده است، بلکه بر عکس، آن حضرت در موارد مختلف به این آیه استدلال کرده اند، مانند آنچه را که در یکی از خطبه هایش بیان می کند: (قَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ عِبَادِهِ إِلَی عِبَادَتِه ... وَ قَدْ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْکُمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ کِتَاباً عَزِیزا...).[8] از این رو، پرسش مطرح شده در مورد آیه: (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ)،[9] هیچ دلیل و سندی ندارد؛ زیرا در جای خود ثابت شده است که آیات و کلمات قرآن وحی است[10] که بر پیامبر اسلام (ص) نازل شده، و آن حضرت عین کلمات وحی را بر کاتبان املاء می کرد و آنها می نوشتند. پی نوشت: [1] آل عمران، 98. [2] بقره، 282. [3] هود، 57، (إِنَّ رَبِّی عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ حَفیظٌ). [4] سبأ، 21، (ٍّ وَ رَبُّکَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ حَفیظ). [5] یوسف، 55. [6] فاطر، 38. [7] فتح، 29. [8] کلینی، کافی، ج 8، ص 389، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش. [9] توبه، 128. [10] (وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی‌، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی)، نجم، 3-4.‌ منبع:islamquest.net
چرا صفت رئوف و رحیم که در تمام قرآن فقط برای خداوند به کار رفته، در آیه 128 سوره توبه برای پیامبر استفاده شده است؟
شرح پرسش:
چرا در آیه 128 سوره توبه صفت (رئوف) و (رحیم) که در تمام قرآن فقط برای خداوند به کار رفته، برای پیامبر استفاده شده است؟ آیا درست است که دو آیه آخر سوره توبه از سوی بعضی از کاتبان وحی، در جهت مدح پیامبر به قرآن اضافه شده و حتی حضرت علی با اضافه شدن شان به شدت مخالفت نموده است؟
پاسخ :
1. الفاظ و واژه ها در تمام زبان ها و فرهنگ ها، عموماً کاربرد مشترک دارند، به ویژه هنگامی که صفت واقع می شوند؛ ازاین رو در قرآن کریم الفاظ و کلماتی مشاهده می شود که از لحاظ مفهومی هم بر خداوند و هم بر بندگان صدق می کند؛ مانند واژه (شهید) که به معنای گواه و آگاه است. این واژه به تناسب آیه ای که در آن به کار گرفته شده، و به جهت بار معنایی که در بر دارد، هم بر خداوند اطلاق شده است: (وَ اللَّهُ شَهیدٌ عَلی ما تَعْمَلُون)؛![1] و خداوند بر اعمالی که انجام می دهید، گواه است! و هم بر بندگان خدا: (وَ اسْتَشْهِدُوا شَهیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ)؛[2] و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید.
این گونه است الفاظی مانند؛ (حفیظ) و (علیم) که در سوره های هود،[3] سبأ،[4] و... . به عنوان صفات خدا به شمار رفته، در عین حال در سوره یوسف از صفات حضرت یوسف (ع) هم دانسته شده است: (قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیم)،[5] (یوسف) گفت: (مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم).
بنابراین، آیات این چنینی از نظر معنایی با هم در تنافی و تضاد نیستند؛ چرا که صفاتی نظیر گواه(شهید)، حافظ، عالم، رئوف و... صفات مشترک اند که به تناسب موصوف شدت و ضعف پیدا می کنند. بدیهی است که علم و دانش بنده، نسبت به علم خداوند قابل مقایسه نیست، اما انسان همین که مقداری از علم بهره دارد، به او عالم می گویند، و به خداوند نیز که تمام علوم در اختیار او است، عالم گفته می شود: (إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ)؛[6] خداوند از غیب آسمان ها و زمین آگاه است، و آنچه را در درون دل ها است میداند.
بنابر این، هم خداوند رئوف و رحیم است و هم پیامبر خدا، چنان که در آیه دیگر در وصف پیامبر اکرم (ص) و مؤمنان آمده است: (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم ...)؛[7] محمّد (ص) فرستاده خدا است و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.
2. مخالفت امام علی (ع) با این آیه در منابع روایی نقل نشده است، بلکه بر عکس، آن حضرت در موارد مختلف به این آیه استدلال کرده اند، مانند آنچه را که در یکی از خطبه هایش بیان می کند: (قَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ عِبَادِهِ إِلَی عِبَادَتِه ... وَ قَدْ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْکُمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ کِتَاباً عَزِیزا...).[8]
از این رو، پرسش مطرح شده در مورد آیه: (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ)،[9] هیچ دلیل و سندی ندارد؛ زیرا در جای خود ثابت شده است که آیات و کلمات قرآن وحی است[10] که بر پیامبر اسلام (ص) نازل شده، و آن حضرت عین کلمات وحی را بر کاتبان املاء می کرد و آنها می نوشتند.
پی نوشت:
[1] آل عمران، 98.
[2] بقره، 282.
[3] هود، 57، (إِنَّ رَبِّی عَلی کُلِّ شَیْءٍ حَفیظٌ).
[4] سبأ، 21، (ٍّ وَ رَبُّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ حَفیظ).
[5] یوسف، 55.
[6] فاطر، 38.
[7] فتح، 29.
[8] کلینی، کافی، ج 8، ص 389، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[9] توبه، 128.
[10] (وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی)، نجم، 3-4.
منبع:islamquest.net
- [سایر] چرا در آیه 128 سوره توبه صفت (رئوف) و (رحیم) که در تمام قرآن فقط برای خداوند به کار رفته، برای پیامبر استفاده شده است؟ آیا درست است که دو آیه آخر سوره توبه از سوی بعضی از کاتبان وحی، در جهت مدح پیامبر به قرآن اضافه شده و حتی حضرت علی با اضافه شدن شان به شدت مخالفت نموده است؟
- [سایر] در آیه 43 سوره توبه داریم که می فرماید: (عَفَا اللهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ) و آیه 1 از سوره تحریم که می فرماید: (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لَکَ تَبْتَغی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ الله غَفُورٌ رَحیمٌ). لطفاً تفسیر این دو آیه را بیان کنید؛ چرا که وهابیون با توجه به این دو آیه، می گویند که پیامبر اعظم (ص) معصوم نیست و تنها در تبلیغ رسالت معصوم است؛ زیرا آیه اول دلالت دارد که پیامبر (ص) معصیت انجام داد و آیه دوم دلالت دارد بر این که پیامبر (ص) مطیع زنانش بوده و به همین سبب، حلال خدا را حرام کرد.
- [سایر] تفسیر آیه 79 سوره توبه چیست؟
- [سایر] آیه 5 سوره توبه را تفسیر کنید؟
- [سایر] در مورد وعده تمام یاران پیامبر به بهشت که با توجه به آیه 100 سوره توبه " وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ..." خداوند ذکر کرده چه جوابی دارید؟
- [سایر] معنای «استکثرتم» در سوره انعام، آیه 128 چیست؟ و چگونه جن و انس از یکدیگر بهره میبرند؟
- [سایر] علت آیه آیه بودن قرآن چیست؟ و چند سوره جدا جدا بر پیامبر(ص) نازل شده است؟
- [سایر] در قرآن میخوانیم: (کلام خدا در درستی و عدالت کامل است، هیچ کسی نیست که بتواند کلام خدا را عوض کند) (سوره 6 آیه 115)، و (سوره 6 آیه 34) و (سوره 10 آیه 64). اما چرا بعداً الله یا محمد تصمیم میگیرد که بعضی از آیات را با آیات (بهتر) عوض کند؟ (سوره 2 آیه 106 و سوره 16 آیه 101)؛ و این البته به خاطر نادانی افراد نیست که خدا را مجبور به این کار کرده باشند.
- [سایر] سلام چرادر سوره نساء داریم که مرد میتواند زن رابزند منظور از این چیست چرا زن نمیتواند حتی اگر مرد کار زشتی انجام داد بزند؟ 2.چراباید در این عالم مرگ باشد چرا خداوند به ما پدر ومادر و سایر عزیزان را میخواهد از ما بگیرد آیا این کار خداوند با صفت رئوف بودن او در تضاد نیست چون میخواهد من را برای مدتهای زیادی غمگین کند؟ با تشکر
- [سایر] با سلام؛ چرا خداوند در آیه 2 سوره توبه مهلت چهار ماهه به مشرکان میدهد؟ آیا خداوند از چهار ماه منظور خاصی داشته است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله مظاهری] توبه از ربادادن پشیمانی از گذشته و ترک آن کار زشت و استغفار و انابه به درگاه حقّ تعالی است، و در توبه از ربا خوردن علاوه بر این امور، باید آنچه را ربا خورده است پس دهد، بلکه اگر ربا خور بمیرد، آنچه از طریق ربا گرفته است به ورثه منتقل نمیشود، و اگر مفلس بود، توبه او گرچه قبول است، ولی باید تحصیل رضایت از ربادهندگان کند و اگر ممکن نباشد، باید تصمیم داشته باشد که در اوّل زمان ممکن آن را رد کند، و اگر از دنیا برود، امید است خداوند رئوف بستانکاران را در قیامت راضی کند و رباگیرنده مورد عفو و رحمت خدای تعالی واقع شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چهار سوره از قرآن مجید آیه سجده است (سوره های وَالنَّجم(53) اِقرَأْ(96) والم تنزیل(32) و حم سجده(41)) وهرگاه انسان آیه سجده را بخواند یا گوش کند باید فوراً به سجده رود، و اگر فراموش کرد هر زمان یادش آید سجده واجب است و اگر گوش ندهد بلکه آیه سجده به گوشش بخورد بنابر احتیاط واجب باید سجده کند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف (إنَّ ربَّکُمُ اللهُ الّذی خَلَقَ السموات و الارض) تا آخر، و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.