منظور از تفسیر به رای آن است که، کسی قرآن را مطابق تمایلات و عقیده شخصی یا گروهی خویش معنی کند، و معنای مد نظرشان را بر آن تطبیق نماید، بی آن که واقعا معنا و مفهوم آیه قرآن با ادعا مطابق باشد. چنین کسی در واقع تابع قرآن نیست، بلکه می خواهد قرآن را تابع خویش گرداند، و اگر ایمان کاملی به قرآن داشت هرگز چنین نمی کرد. به یقین اگر باب (تفسیر به رای) در قرآن گشوده شود، قرآن مجید بکلی از اعتبار خواهد افتاد، و هر کس آن را مطابق میل خویش معنی می کند و هر عقیده باطلی را بر قرآن تطبیق می نماید. بنابراین تفسیر به رای یعنی تفسیر قرآن بر خلاف موازین علم لغت و ادبیات عرب و فهم اهل زبان و تطبیق دادن آن بر پندارها و خیالات باطل و تمایلات شخصی و گروهی، که چنین تفسیری در واقع تحریف معنوی قرآن است. تفسیر به رای شاخه های متعددی دارد، از جمله برخورد گزینشی با آیات قرآن است، به این معنی که انسان مثلا در بحث (شفاعت) و (توحید) و (امامت) و غیر آن، تنها به سراغ آیاتی برود که در مسیر پیشداوری های اوست، و آیات دیگری را که با افکار او هماهنگ نیست، و می تواند مفسر آیات دیگر باشد، را نادیده بگیرد، و یا بی اعتنا از کنار آن بگذرد. تفسیر به رای یکی از خطرناکترین برنامه ها در مورد قرآن مجید است که در روایات اسلامی، یکی از گناهان کبیره شمرده شده، پیامبر(ص) فرموده اند که خداوند می فرماید:(ما امَنَ بی مَنْ فَسَّر برأیه کلامی؛[1] آن کس که سخن مرا به میل خود (و بر طبق هوای نفس خویش) تفسیر کند به من ایمان نیاورده است). بدیهی است اگر ایمان صحیحی داشت کلام خدا را آنچنان که هست می پذیرفت نه آن گونه که مطابق میل اوست. در بسیاری از کتب معروف (از جمله صحیح ترمذی و نسایی و ابی داود) این حدیث از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: (من قال فی القرآن برایه او بما لا یعلم فلیتبوء مقعده من النار؛ کسی که قرآن را به میل خویش تفسیر کند یا نا آگاهانه چیزی درباره آن بگوید باید آماده شود که در جایگاه خویش در دوزخ قرار گیرد) الفاظ قرآن را باید بر همان مفاهیم عرفی و لغوی آن حمل کرد، مگر این که قرینهای از عقل یا نقل، در درون یا بیرون آیات وجود داشته باشد که دلالت بر معانی دیگری کند، (ولی از تکیه کردن بر قرائن مشکوک باید پرهیز کرد، و آیات قرآن را با حدس و گمان تفسیر ننمود). مثلا هنگامی که قرآن می گوید:(وَمَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الاخِرَةِ أَعْمَی وَأَضَلُّ سَبِیلاً ؛[اسراء/72] و هر کس در این دنیا کوردل و گمراه باشد، در آخرت نیز کور و گمراهتر خواهد بود. ) یقین داریم که منظور از(اعمی)در این جا نابینایی ظاهری که معنی لغوی آن است نمی باشد، چرا که بسیاری از نیکان و پاکان ظاهرا نابینا بوده اند، بلکه منظور کور دلی و نابینایی باطن است. در این جا وجود قرینه عقلیه سبب چنین تفسیری است. علاوه بر آنکه منطق قرآنی نیز موید این مطلب است که برای قلب چشم وجود دارد. (فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُورِ؛[حج/46] چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی شود، بلکه دلهایی که در سینه هاست کور می شود.) [1]. أمالی الصدوق، ص6 ، مجلس دوم.
منظور از تفسیر به رای آن است که، کسی قرآن را مطابق تمایلات و عقیده شخصی یا گروهی خویش معنی کند، و معنای مد نظرشان را بر آن تطبیق نماید، بی آن که واقعا معنا و مفهوم آیه قرآن با ادعا مطابق باشد.
چنین کسی در واقع تابع قرآن نیست، بلکه می خواهد قرآن را تابع خویش گرداند، و اگر ایمان کاملی به قرآن داشت هرگز چنین نمی کرد. به یقین اگر باب (تفسیر به رای) در قرآن گشوده شود، قرآن مجید بکلی از اعتبار خواهد افتاد، و هر کس آن را مطابق میل خویش معنی می کند و هر عقیده باطلی را بر قرآن تطبیق می نماید.
بنابراین تفسیر به رای یعنی تفسیر قرآن بر خلاف موازین علم لغت و ادبیات عرب و فهم اهل زبان و تطبیق دادن آن بر پندارها و خیالات باطل و تمایلات شخصی و گروهی، که چنین تفسیری در واقع تحریف معنوی قرآن است.
تفسیر به رای شاخه های متعددی دارد، از جمله برخورد گزینشی با آیات قرآن است، به این معنی که انسان مثلا در بحث (شفاعت) و (توحید) و (امامت) و غیر آن، تنها به سراغ آیاتی برود که در مسیر پیشداوری های اوست، و آیات دیگری را که با افکار او هماهنگ نیست، و می تواند مفسر آیات دیگر باشد، را نادیده بگیرد، و یا بی اعتنا از کنار آن بگذرد.
تفسیر به رای یکی از خطرناکترین برنامه ها در مورد قرآن مجید است که در روایات اسلامی، یکی از گناهان کبیره شمرده شده، پیامبر(ص) فرموده اند که خداوند می فرماید:(ما امَنَ بی مَنْ فَسَّر برأیه کلامی؛[1] آن کس که سخن مرا به میل خود (و بر طبق هوای نفس خویش) تفسیر کند به من ایمان نیاورده است). بدیهی است اگر ایمان صحیحی داشت کلام خدا را آنچنان که هست می پذیرفت نه آن گونه که مطابق میل اوست.
در بسیاری از کتب معروف (از جمله صحیح ترمذی و نسایی و ابی داود) این حدیث از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: (من قال فی القرآن برایه او بما لا یعلم فلیتبوء مقعده من النار؛ کسی که قرآن را به میل خویش تفسیر کند یا نا آگاهانه چیزی درباره آن بگوید باید آماده شود که در جایگاه خویش در دوزخ قرار گیرد)
الفاظ قرآن را باید بر همان مفاهیم عرفی و لغوی آن حمل کرد، مگر این که قرینهای از عقل یا نقل، در درون یا بیرون آیات وجود داشته باشد که دلالت بر معانی دیگری کند، (ولی از تکیه کردن بر قرائن مشکوک باید پرهیز کرد، و آیات قرآن را با حدس و گمان تفسیر ننمود).
مثلا هنگامی که قرآن می گوید:(وَمَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الاخِرَةِ أَعْمَی وَأَضَلُّ سَبِیلاً ؛[اسراء/72] و هر کس در این دنیا کوردل و گمراه باشد، در آخرت نیز کور و گمراهتر خواهد بود. ) یقین داریم که منظور از(اعمی)در این جا نابینایی ظاهری که معنی لغوی آن است نمی باشد، چرا که بسیاری از نیکان و پاکان ظاهرا نابینا بوده اند، بلکه منظور کور دلی و نابینایی باطن است. در این جا وجود قرینه عقلیه سبب چنین تفسیری است. علاوه بر آنکه منطق قرآنی نیز موید این مطلب است که برای قلب چشم وجود دارد.
(فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُورِ؛[حج/46] چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی شود، بلکه دلهایی که در سینه هاست کور می شود.)
[1]. أمالی الصدوق، ص6 ، مجلس دوم.
- [سایر] مقصود از «تفسیر به رأی» که حرام است ، چیست؟
- [سایر] تفسیر به رأی چیست؟
- [سایر] تفسیر به رای یعنی چه؟
- [سایر] تفسیر به رأی یعنی چه؟
- [سایر] تفسیر به رأی یعنی چه؟
- [سایر] تفسیر به رأی یعنی چه؟
- [سایر] اقسام تفسیر به رأی را توضیح دهید
- [سایر] تفسیر به رأی چیست؟ و چه ویژگیهائی دارد؟
- [سایر] فرق میان تفسیر به رای و تفکر و استنباط شخصی از قرآن چیست؟
- [سایر] فرق میان تفسیر به رای و تفکر و استنباط شخصی از قرآن چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] در خرید و فروش لازم نیست صیغه عربی بخوانند، مثلاً اگر فروشنده به فارسی بگوید: این مال را در عوض این پول فروختم، و مشتری بگوید: قبول کردم، معامله صحیح است. و بنابر اظهر لازم نیست ایجاب بر قبول مقدم باشد (مقصود از ایجاب، کلام فروشنده و مقصود از قبول، کلام خریدار است). و احتیاط مستحب آن است که به هر زبانی معامله میکنند، صحیح گفته شود و کاملاً بیانگر مقصود طرفین باشد.
- [آیت الله بهجت] کسی که سفر او حرام نیست و برای کار حرام هم سفر نمیکند، اگرچه در سفر، معصیتی انجام دهد، مثلاً نعوذباللّه غیبت کند یا شراب بخورد، باید نماز را شکسته بخواند. و اگر مقصود از سفر هم طاعت و هم معصیت باشد اگر هر دو قصد مستقل باشد باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر مقصود اصلی طاعت است و معصیت مقصود فرعی و تبعی است، نماز را شکسته میخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] انسان می تواند در هر شب از ماه رمضان رای روزة فرادی آننیت کند و بهتر است که شب اول ماه هم نیت روزة همة ماه را بنماید .
- [آیت الله علوی گرگانی] مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از اوّل ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله سبحانی] مقصود از یک ماه، از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اول ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله بروجردی] مقصود از یک ماه از ابتدای خون دیدن است تا سی روز، نه از روز اوّل ماه تا آخر ماه.
- [آیت الله وحید خراسانی] مقصود از یک ماه گذشتن سی روز از ابتدای خون دیدن است نه از روز اول ماه تا اخر ماه
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مقصود از یک ماه؛ از ابتدای خون دیدن است تا سی روز؛ نه از روز اول ماه تا آخر ماه.