بعضی ها برای این که بفهمانند قرآن از فرهنگ اعراب متأثر است، به مسئله جغرافیای کشور عربستان استدلال کرده و گفته اند: کشور عربستان در خط استوا، واقع گردیده و گرمای زیاد، موجب کویری شدن بخش بزرگی از آن سرزمین شده است و زمانی که پیامبراسلام(صلی الله علیه وآله)در آن سرزمین خشک که مردم از نعمت سرسبزی و درخت و نهرهای زیبا... محروم بودند، به پیامبری رسید؛ خودش و مردم، آرزوی چنین نعمت ها و باغ و بستان ها را داشتند، از این رو، در سخنانش، به بهشت و باغ و بستان... بشارت می داد و همه این ها از این رو بود که آرزوی آن ها را با عمل کردن احکام اسلام، برآورده کند. اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله)در سرزمین سبز و خرّم، مبعوث می شد، چنین وعده های نمی دادند.[1] بررسی و نقد شبهه الف. بی گمان هر انسانی از سبزه و آب، باغ و بستان و شادابی و زیبایی خشنود می شود و جذب آن می گردد و از آتش و عذاب و شکنجه گریزان است. شاهد بر مدعا این است که در عصر رسالت مردمانی از مناطق دیگر مانند ایران و شامات به حجاز می آمدند و شنیدن این آیات برای آن ها همان جاذبه و طراوتی را داشت که برای حجازی داشت، افزون بر این، تعبیرات خلود و جاودانگی (نحل، 31)، سایه پایدار(رعد، 35) غذاهای همیشگی (رعد، 35) و... از ویژگی هایی است که هر چه بگوییم در دنیا یافت نمی شود.[2] ب. داشتن آرزو، با گفتار قرآن هیچ منافاتی ندارد؛ چون زیباپسندی و آرزوی سر سبزی و خّرمی از تراوش های فطری آدمی است و قرآن نیز به زبان فطرت سخن گفته است. واقعیت و سر سبزی بهشت را به خّرمی دنیوی تشبیه کرده، تا بفهماند، باغ و بستان دنیا، برای شما آرزویی است بس بزرگ و بهشت و نعمت های آن که قابل توصیف نیست، با اعمال خودتان، دست یافتنی است. ج. اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) چنین جایی را آرزو داشت، خود مشرکان، این آرزوها را برآورده می کردند؛ از همسر زیبا تا باغ ها و بستان های خرّم و ثروت و مکنت و...؛ امّا پیامبر(صلی الله علیه وآله) نپذیرفت؛ بنابراین، چنین ادّعایی برخلاف واقعیت های تاریخی و مطالب قرآنی است. شهر طایف را که سرسبزترین شهرهای حجاز بوده است، به پیامبر(صلی الله علیه وآله)وعده می دادند، دیگر لزومی نداشت آرزوی باغ و بستان کند! در نتیجه آنچه در قرآن از باغ و بستان بهشتی سخن گفته، مقایسه ی با باغ های دنیوی نیست و هر شنونده ای را به خود جذب می کند. پی نوشتها: [1]. بیّنات، ش5، ص 91، بهار 74. (با اختصار و توضیح) [2]. محمدعلی ایازی، قرآن و فرهنگ زمانه، ص 52. منبع: بررسی شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، حسن رضا رضایی، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1382).
آیا آرزواندیشی پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) و مردم نسبت به باغ و بستان نشانه تأثیر پذیری از جغرافیای جزیرة العرب نیست؟
بعضی ها برای این که بفهمانند قرآن از فرهنگ اعراب متأثر است، به مسئله جغرافیای کشور عربستان استدلال کرده و گفته اند:
کشور عربستان در خط استوا، واقع گردیده و گرمای زیاد، موجب کویری شدن بخش بزرگی از آن سرزمین شده است و زمانی که پیامبراسلام(صلی الله علیه وآله)در آن سرزمین خشک که مردم از نعمت سرسبزی و درخت و نهرهای زیبا... محروم بودند، به پیامبری رسید؛ خودش و مردم، آرزوی چنین نعمت ها و باغ و بستان ها را داشتند، از این رو، در سخنانش، به بهشت و باغ و بستان... بشارت می داد و همه این ها از این رو بود که آرزوی آن ها را با عمل کردن احکام اسلام، برآورده کند. اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله)در سرزمین سبز و خرّم، مبعوث می شد، چنین وعده های نمی دادند.[1]
بررسی و نقد شبهه
الف. بی گمان هر انسانی از سبزه و آب، باغ و بستان و شادابی و زیبایی خشنود می شود و جذب آن می گردد و از آتش و عذاب و شکنجه گریزان است. شاهد بر مدعا این است که در عصر رسالت مردمانی از مناطق دیگر مانند ایران و شامات به حجاز می آمدند و شنیدن این آیات برای آن ها همان جاذبه و طراوتی را داشت که برای حجازی داشت، افزون بر این، تعبیرات خلود و جاودانگی (نحل، 31)، سایه پایدار(رعد، 35) غذاهای همیشگی (رعد، 35) و... از ویژگی هایی است که هر چه بگوییم در دنیا یافت نمی شود.[2]
ب. داشتن آرزو، با گفتار قرآن هیچ منافاتی ندارد؛ چون زیباپسندی و آرزوی سر سبزی و خّرمی از تراوش های فطری آدمی است و قرآن نیز به زبان فطرت سخن گفته است. واقعیت و سر سبزی بهشت را به خّرمی دنیوی تشبیه کرده، تا بفهماند، باغ و بستان دنیا، برای شما آرزویی است بس بزرگ و بهشت و نعمت های آن که قابل توصیف نیست، با اعمال خودتان، دست یافتنی است.
ج. اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) چنین جایی را آرزو داشت، خود مشرکان، این آرزوها را برآورده می کردند؛ از همسر زیبا تا باغ ها و بستان های خرّم و ثروت و مکنت و...؛ امّا پیامبر(صلی الله علیه وآله) نپذیرفت؛ بنابراین، چنین ادّعایی برخلاف واقعیت های تاریخی و مطالب قرآنی است. شهر طایف را که سرسبزترین شهرهای حجاز بوده است، به پیامبر(صلی الله علیه وآله)وعده می دادند، دیگر لزومی نداشت آرزوی باغ و بستان کند!
در نتیجه آنچه در قرآن از باغ و بستان بهشتی سخن گفته، مقایسه ی با باغ های دنیوی نیست و هر شنونده ای را به خود جذب می کند.
پی نوشتها:
[1]. بیّنات، ش5، ص 91، بهار 74. (با اختصار و توضیح)
[2]. محمدعلی ایازی، قرآن و فرهنگ زمانه، ص 52.
منبع: بررسی شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، حسن رضا رضایی، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1382).
- [سایر] در خاندان رسول الله(صلی الله علیه وآله) زینب چند تا است؟
- [سایر] اگر زبان مادری پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله فارسی یا انگلیسی بود، آیا قرآن به آن زبان نازل می گشت؟
- [آیت الله بهجت] آیا خود پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم صلوات در تشهد را همراه با "آل محمد" می خوانده اند؟
- [سایر] مباهله یعنی چه و جریان مباهله ی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چگونه بوده است؟
- [سایر] آیا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می توانست بخواند و بنویسد؟
- [سایر] آیا ولایت بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به دیگری منتقل نمی شود؟
- [سایر] پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) کدام دسته از مردم آخرالزمان را لعنت فرمودند؟
- [سایر] آیا اعجاز «قرآن» مختص زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است؟
- [سایر] آیا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) دارای مقام امامت بود؟
- [سایر] پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) قبل از نبوت چه آئینی داشت؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله وحید خراسانی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم را مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه ان جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هروقت انسان اسم مبارک حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) مانند محمّد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم را بگوید یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَد أَتاکَ الْمُسیئُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الُْمحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسیئُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار به حقّ محمّد و آل محمّدصلی الله علیه وآله وسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر).
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .