قرآن کریم عصمت را در چند مورد بیان کرده است؟
در سه مورد: 1- عصمت فر شتگان؛ (لایَعصون الله ما أَمرهم و یَفعلون ما یُؤمرون)تحریم/6 ؛ آنان به امر خدا عمل کرده و عصیان او را نمی‌کنند و در این جهت تفاوتی میان فرشتگان دوزخ که مأمور عذاب و مظهر غضب حقند و فرشتگان بهشت که مظهر رحمت اویند و بین ملائکه حامل وحی نیست. از آن جا که انسان کامل در مسائل علمی و عملی، معلم و مزکّی نفوس فرشته‌هاست، قهراً اگر فرشته ها عصمت علمی و عملی دارند، محصول تعلیم و تزکیه انسان کامل است. پس به یقین خود انسان کامل نیز دراین دو بخش واجد صفت عصمت بوده و از گزند خطا و عصیان مصون است. 2- عصمت قرآن؛ امکان تحریف به افزایش یا کاهش در قرآن کریم وجود ندارد: (اِنا نَحن نَزلنا الذِکر و انا له لَحافظون) حجر/9، (لا یأتیه الباطل مِن بَین یدیه و لا مِن خَلفة) فصلت/42. البته مراد عصمت علمی قرآن است، زیرا قرآن واجد شئون عملی نیست و تنها کلام حق است که باطل در آن راه ندارد. 3- عصمت بندگان مخلَص خدا؛ قرآن کریم بعضی از انسانها را مخلَص معرفی می‌کند که از گزند وسوسه نفس اماره و شیطنت شیطان مصون هستند. از آن جا که نفس اماره به عنوان عامل قریب، فعل خود را از عامل بعید که ابلیس است، دریافت می‌کند و حوزه نفوذ ابلیس، محدوده وهم و خیال است، پس اگر انسان کامل بر خیال و وهم خود مسلط شد و به نشئه تجرد عقلی باریافت، در دسترس ابلیس نخواهد بود تا آن که وی از خواسته‌های انسان کامل با خبر شده و در آنها وسوسه کند. خلاصه این که نهایت تأثیر علم و عمل ابلیس تا سطح تجرد وهمی است و هرگز به مرحله تجرد عقلی راه ندارد، زیرا هرگونه عصیان و استکبار، به دخالت وهم و خیال است و آن دو را در نشئه عقل نظری محض راه نیست؛ چنانکه هرگونه بزهکاری و تباهی به دخالت شهوت و غضب می‌باشد و این دو را در نشئه عقل عملی راه نیست. بنابر این آنچه که جزو ابزار کار شیطان است، مورد علاقه بندگان مخلَص نیست و آنچه که مورد اشتیاق آنهاست، در دسترس شیطان نیست. eporsesh.com
عنوان سوال:

قرآن کریم عصمت را در چند مورد بیان کرده است؟


پاسخ:

در سه مورد:
1- عصمت فر شتگان؛ (لایَعصون الله ما أَمرهم و یَفعلون ما یُؤمرون)تحریم/6 ؛ آنان به امر خدا عمل کرده و عصیان او را نمی‌کنند و در این جهت تفاوتی میان فرشتگان دوزخ که مأمور عذاب و مظهر غضب حقند و فرشتگان بهشت که مظهر رحمت اویند و بین ملائکه حامل وحی نیست.
از آن جا که انسان کامل در مسائل علمی و عملی، معلم و مزکّی نفوس فرشته‌هاست، قهراً اگر فرشته ها عصمت علمی و عملی دارند، محصول تعلیم و تزکیه انسان کامل است. پس به یقین خود انسان کامل نیز دراین دو بخش واجد صفت عصمت بوده و از گزند خطا و عصیان مصون است.
2- عصمت قرآن؛ امکان تحریف به افزایش یا کاهش در قرآن کریم وجود ندارد: (اِنا نَحن نَزلنا الذِکر و انا له لَحافظون) حجر/9، (لا یأتیه الباطل مِن بَین یدیه و لا مِن خَلفة) فصلت/42. البته مراد عصمت علمی قرآن است، زیرا قرآن واجد شئون عملی نیست و تنها کلام حق است که باطل در آن راه ندارد.
3- عصمت بندگان مخلَص خدا؛ قرآن کریم بعضی از انسانها را مخلَص معرفی می‌کند که از گزند وسوسه نفس اماره و شیطنت شیطان مصون هستند. از آن جا که نفس اماره به عنوان عامل قریب، فعل خود را از عامل بعید که ابلیس است، دریافت می‌کند و حوزه نفوذ ابلیس، محدوده وهم و خیال است، پس اگر انسان کامل بر خیال و وهم خود مسلط شد و به نشئه تجرد عقلی باریافت، در دسترس ابلیس نخواهد بود تا آن که وی از خواسته‌های انسان کامل با خبر شده و در آنها وسوسه کند.
خلاصه این که نهایت تأثیر علم و عمل ابلیس تا سطح تجرد وهمی است و هرگز به مرحله تجرد عقلی راه ندارد، زیرا هرگونه عصیان و استکبار، به دخالت وهم و خیال است و آن دو را در نشئه عقل نظری محض راه نیست؛ چنانکه هرگونه بزهکاری و تباهی به دخالت شهوت و غضب می‌باشد و این دو را در نشئه عقل عملی راه نیست. بنابر این آنچه که جزو ابزار کار شیطان است، مورد علاقه بندگان مخلَص نیست و آنچه که مورد اشتیاق آنهاست، در دسترس شیطان نیست.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین