نفوذ و جاذبه بی نظیر قرآن کریم در قلوب شنوندگان، حتی بیگانگان از اسلام، چه تأثیری بر جای گذاشت؟
در طول تاریخ، به حوادث شگفت انگیز و مستندی برخورد می کنیم که از یکسو بیانگر نفوذ عظیم قرآن در قلوب شنوندگان حتی بیگانگان از اسلام و قرآن است و از سوی دیگر دلیل روشنی بر عجز مخالفان از مقابله به مثل می باشد، آیات سوره (مُدَّثِّر) به خوبی نشان می دهد که سخن از کسی به میان آورده که به فکر مبارزه با قرآن مجید افتاده بود و گرفتار سرنوشت شومی شد، ماجرا را در شأن نزول این آیات که بسیاری از مفسران مانند طبرسی، قرطبی، مراغی، فخر رازی و غیر آنها نقل کرده اند، هنگامی که آیات سوره غافر نازل شد، پغیمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد الحرام به نماز ایستاده بود، ولید بن مغیره مخزومی (مرد معروف و سرشناس مکه که سران قریش به عقل و درایت او اعتقاد داشتند و در مسائل مهم با او به شور می پرداختند) نزدیک حضرت بود و تلاوت آیات او را می شنید، هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متوجه این معنی شد، آیات را تکرار کرد (این آیات سخت (ولید بن مغیره) را تکان داد) هنگامی که به مجلس قومش (طایفه بنی مخزوم) بازگشت، گفت به خدا قسم هم اکنون کلامی از محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که نه شباهت به سخن انسانها دارد، و نه به سخنان پریان. این را گفت و به منزلش بازگشت، قریش به یکدیگر گفتند به خدا سوگند که او فریفته آیین محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و کتاب او شده و از آیین ما بیرون رفته و او سرانجام تمام قریش را منحرف خواهد کرد، و آنها به ولید (ریحانه قریش) (گل سرسبد قبیله قریش) می گفتند. (ابو جهل) گفت من چاره این کار را می کنم، حرکت کرد و آمد و با چهره غمگین در کنار ولید نشست، ولید گفت چرا غمگینی فرزند برادر! گفت قریش بر تو در این سن و سال عیب می نهند و گمان می کنند، تو سخن محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را زینت بخشیدی، ولید همراه ابوجهل برخاست و به مجلس قریش درآمد و گفت شما گمان می کنید محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دیوانه است، آیا هرگز آثار جنون در او دیده اید؟ گفتند نه. گفت فکر می کنید او کاهن است، هرگز آثار کهانت در او دیده اید؟ گفتند نه گفت گمان می کنید او شاعر است، آیا هرگز دیده اید لب به شعر بگشاید؟ گفتند نه، گفت پس فکر می کنید او دروغگو است، آیا هرگز سابقه دروغی درباره او دارید؟ گفتند نه، او همیشه نزد ما به عنوان صادق امین، قبل از ادعای نبوّتش شناخته می شد. در اینجا قریش به ولید گفتند پس به عقیده تو درباره او چه بگوییم، ولید فکر کرد و نگاهی نمود و چهره در هم کشید و گفت (او فقط مرد ساحری است، مگر ندیده اید میان مردان و خانواده و فرزندان و دوستان آنها جدایی می افکند؟ بنابراین او ساحر است و هر چه می گوید سحری است جالب) (مجمع البیان 10/386). داستان عثمان بن مظعون او که یکی از صحابه معروف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است می گوید من در آغاز اسلام را بطور ظاهری پذیرفته بودم، نه با قلب در دل، دلیل آن هم این بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کراراً به من پیشنهاد اسلام کرد و من هم از روی حیاء پذیرفتم. این وضع همچنان ادامه یافت تا اینکه روزی خدمتش بودم دیدم سخت در فکر فرو رفته است، ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت، گویی پیامی را دریافت می دارد، وقتی به حال عادی بازگشت از ماجرا پرسیدم، فرمود هنگامی که با شما سخن می گفتم ناگهان جبرئیل بر من نازل شد، و این آیه رابرای من آورد (اِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدلِ وَالْاِحْسانِ وَایتائِ ذِی الْقُربی وَیَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ) نحل/ 90 [خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان می دهد، و از زشتیها و منکرات و ظلم و ستم، نهی می کند، خدا به شما اندرز می دهد شاید متذکر شوید] هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این آیه را تا به آخر برای من خواند چنان محتوای عالی آن بر دل من اثر گذاشت که در همان ساعت اسلام در اعماق جان من فرو نشست، به سراغ ابوطالب عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتم، و جریان را به او خبر دادم گفت ای طایفه قریش، از محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پیروی کنید که هدایت خواهید شد، زیرا او شما را جز به فضایل اخلاقی دعوت نمی کند. سپس به سراغ ولید بن مغیره (دانشمند معروف عرب و یکی از سران مشرکان) رفتم و همین آیه را بر او خواندم، گفت اگر این سخن از خود محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد، بسیار خوب گفته، و اگر از پروردگار او باشد باز بسیار خوب است (مجمع البیان 5/381 ذیل آیه 90 سوره نحل.). eporsesh.com
عنوان سوال:

نفوذ و جاذبه بی نظیر قرآن کریم در قلوب شنوندگان، حتی بیگانگان از اسلام، چه تأثیری بر جای گذاشت؟


پاسخ:

در طول تاریخ، به حوادث شگفت انگیز و مستندی برخورد می کنیم که از یکسو بیانگر نفوذ عظیم قرآن در قلوب شنوندگان حتی بیگانگان از اسلام و قرآن است و از سوی دیگر دلیل روشنی بر عجز مخالفان از مقابله به مثل می باشد، آیات سوره (مُدَّثِّر) به خوبی نشان می دهد که سخن از کسی به میان آورده که به فکر مبارزه با قرآن مجید افتاده بود و گرفتار سرنوشت شومی شد، ماجرا را در شأن نزول این آیات که بسیاری از مفسران مانند طبرسی، قرطبی، مراغی، فخر رازی و غیر آنها نقل کرده اند، هنگامی که آیات سوره غافر نازل شد، پغیمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد الحرام به نماز ایستاده بود، ولید بن مغیره مخزومی (مرد معروف و سرشناس مکه که سران قریش به عقل و درایت او اعتقاد داشتند و در مسائل مهم با او به شور می پرداختند) نزدیک حضرت بود و تلاوت آیات او را می شنید، هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متوجه این معنی شد، آیات را تکرار کرد (این آیات سخت (ولید بن مغیره) را تکان داد) هنگامی که به مجلس قومش (طایفه بنی مخزوم) بازگشت، گفت به خدا قسم هم اکنون کلامی از محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که نه شباهت به سخن انسانها دارد، و نه به سخنان پریان.
این را گفت و به منزلش بازگشت، قریش به یکدیگر گفتند به خدا سوگند که او فریفته آیین محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و کتاب او شده و از آیین ما بیرون رفته و او سرانجام تمام قریش را منحرف خواهد کرد، و آنها به ولید (ریحانه قریش) (گل سرسبد قبیله قریش) می گفتند.
(ابو جهل) گفت من چاره این کار را می کنم، حرکت کرد و آمد و با چهره غمگین در کنار ولید نشست، ولید گفت چرا غمگینی فرزند برادر! گفت قریش بر تو در این سن و سال عیب می نهند و گمان می کنند، تو سخن محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را زینت بخشیدی، ولید همراه ابوجهل برخاست و به مجلس قریش درآمد و گفت شما گمان می کنید محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دیوانه است، آیا هرگز آثار جنون در او دیده اید؟ گفتند نه.
گفت فکر می کنید او کاهن است، هرگز آثار کهانت در او دیده اید؟ گفتند نه گفت گمان می کنید او شاعر است، آیا هرگز دیده اید لب به شعر بگشاید؟ گفتند نه، گفت پس فکر می کنید او دروغگو است، آیا هرگز سابقه دروغی درباره او دارید؟ گفتند نه، او همیشه نزد ما به عنوان صادق امین، قبل از ادعای نبوّتش شناخته می شد.
در اینجا قریش به ولید گفتند پس به عقیده تو درباره او چه بگوییم، ولید فکر کرد و نگاهی نمود و چهره در هم کشید و گفت (او فقط مرد ساحری است، مگر ندیده اید میان مردان و خانواده و فرزندان و دوستان آنها جدایی می افکند؟ بنابراین او ساحر است و هر چه می گوید سحری است جالب) (مجمع البیان 10/386).
داستان عثمان بن مظعون
او که یکی از صحابه معروف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است می گوید من در آغاز اسلام را بطور ظاهری پذیرفته بودم، نه با قلب در دل، دلیل آن هم این بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کراراً به من پیشنهاد اسلام کرد و من هم از روی حیاء پذیرفتم.
این وضع همچنان ادامه یافت تا اینکه روزی خدمتش بودم دیدم سخت در فکر فرو رفته است، ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت، گویی پیامی را دریافت می دارد، وقتی به حال عادی بازگشت از ماجرا پرسیدم، فرمود هنگامی که با شما سخن می گفتم ناگهان جبرئیل بر من نازل شد، و این آیه رابرای من آورد (اِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدلِ وَالْاِحْسانِ وَایتائِ ذِی الْقُربی وَیَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ) نحل/ 90 [خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان می دهد، و از زشتیها و منکرات و ظلم و ستم، نهی می کند، خدا به شما اندرز می دهد شاید متذکر شوید]
هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این آیه را تا به آخر برای من خواند چنان محتوای عالی آن بر دل من اثر گذاشت که در همان ساعت اسلام در اعماق جان من فرو نشست، به سراغ ابوطالب عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتم، و جریان را به او خبر دادم گفت ای طایفه قریش، از محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پیروی کنید که هدایت خواهید شد، زیرا او شما را جز به فضایل اخلاقی دعوت نمی کند.
سپس به سراغ ولید بن مغیره (دانشمند معروف عرب و یکی از سران مشرکان) رفتم و همین آیه را بر او خواندم، گفت اگر این سخن از خود محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد، بسیار خوب گفته، و اگر از پروردگار او باشد باز بسیار خوب است (مجمع البیان 5/381 ذیل آیه 90 سوره نحل.).
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین