امتیازات قرآن نسبت به معجزات پیامبران پیشین چیست؟
1- وسیله هدایت و تربیت است: یکی از امتیازات قرآن این است که این کتاب آسمانی گذشته بر اینکه برهان راستگویی آورنده‌ او است، متکفل هدایت و تربیت و راهنمای پیروان خود به آخرین درجه کمال انسانی است و این مزیت در معجزات پیامبران گذشته موجود نیست، مثلا عصای موسی و شفا بخشیدن حضرت مسیح، فقط برهان محکم برای راستگویی آنان بود، دیگر امت را به سوی فضایل اخلاقی و معارف بلند عقل، به سوی واجبات و فرایض الهی رهنمون نبود ولی معجزه جاودان پیامبر اسلام علاوه بر اینکه گواه بر راستگویی او است بزرگترین راهنمای امت به معارف و اخلاق و احکام است. به عبارت دیگر معجزه پیامبران پیشین، جنبه جسمانی داشت مثلا اعجاز آنان مرده را زنده می‌کرد، بیماران را شفا می‌بخشید مائده‌ای از آسمان فرو می‌آورد، اما دیگر، این اعجازها، با دل و جان پیروان خود سرو کاری نداشت، روح و روان آنان را با کلمات حکیمانه و معانی بزرگ صیقل نمی‌داد و افکار و عقول آنها را برای اندیشه و فکر، برای عبادت و پرستش، برای خضوع و کوچکی در برابر خدا بر نمی‌انگیخت مگر اینکه به سخنان آورنده آنها گوش فرا دهند و از ضمیمه کردن هر دو به هم، به جهان غیب توجهی پیدا کنند. در حالی که قرآن با مغزها و اندیشه‌های متفکر انسانی و ارواح پاک ارتباط مستقیم دارد و با معانی بلند و معارف اعجاب انگیز و فرمان‌های اخلاقی خود جامعه را به تکامل ممکن سوق دهد. قرآن همان مربی بزرگ و راهنمای بزرگتری است که عرب ستمگر و سرکش و آلوده به صفات زشت را به سوی تقوا و عدالت پاکی و رهبری نمود. قرآن در مدت کوتاهی از این ملت بت پرست و جاهل که پیوسته به جای تحصیل علم و دانش و تهذیب روح به نبردهای داخلی و تفاخرهای جاهلی می‌پرداختند ملتی ساخت که از نظر معارف و فرهنگ و تاریخ اخلاق اجتماعی و فردی دارای عظمتی خاص شدند. مطالعه تاریخ اسلام و جانبازی و فدارکاری تربیت یافتگان مکتب قرآن، در راه پیشبرد اهداف عالی این دین، ما را از اقامه هر نوع دلیل و برهان فنی بی نیاز می‌سازد. امتیاز دوم: امتیاز دیگر قرآن این است که در هر زمان معرف خویشتن است و هرگز لازم نیست که آورنده آن همراه آن باشد. این کتاب در هر عصر، مردم را به رسالت پیامبر گرامی (ص) دعوت نموده و بر حقانیت آن استدلال می‌کند و همه جهانیان را برای تحدی و مقابله با خود دعوت می‌نماید سپس فرمان محکومیت همه را صادر کرده و از میدان مبارزه پیروز خارج می‌شود در صورتی که معجزات پیامبران پیشین دارای چنین امتیازی نبودند. بزرگترین امتیاز آنان این بود که مکمل گفتار پیامبران آورندگان خود بودند. امتیاز سوم: امتیاز سوم قرآن این است که از بسیط‌ترین و ساده‌ترین موضوع استفاده کرد و به وسیله آن تحدی جست و با حربه‌ای وارد میدان شد و بر همه پیروز گشت که در اختیار همه مردم جهان قرار داشت. مگر نه این است که تمام آیات قرآن از الفاظی تشکیل یافته است که خمیر مایه آن، همان حروف الفبا است که در اختیار همه قرار دارد مگر نه این است که آسانترین و ساده‌ترین موضوع برای مردم جهان همان سخن و انشای کلام است؟ و شاید برای بشر چیزی آسانتر از تکلم نباشد. با این همه، قرآن از همین حروف و الفبا، از همین کلمات و الفاظ، موفق به انشای کلامی شد که عقول بلغای عرب و افکار سخن سازان جهان را مبهوت و متحیر ساخت و هنوز چهارده قرن از دعوت به مقابله و تحدی آن می‌گذرد که محافل علمی بشر، خطیبان و سخن سازان جهان نتوانسته‌اند سوره‌ای بسان یکی از سوره‌های کوتاه آن بیاورند. به عبارت دیگر این نوع اعجاز بسان معجزات موسی و مسیح نیست که نیاز به اطلاعات و معلومات خاصی داشته باشد تا آورنده آن را با داشتن معلومات خاصی متهم سازند زیرا سخن گفتن و ساختن کلام از این مواد از امور فطری همه مردم است، اگر سخنان و شیوه گفتار او در حد توانایی بشر بود باید لااقل بیشتر مردم بتوانند با آن مبارزه کنند. زیرا سخنان او نه دارای مواد خاصی بود که در اختیار همگان نباشد و نه ساختن کلام از این مواد کار مشکلی بود که از عهده انسانها خارج باشد. برای چنین امتیازات بود که شیوه اعجاز پیامبر خاتم با دیگر پیامبران جهان تفاوت پیدا کرد. eporsesh.com
عنوان سوال:

امتیازات قرآن نسبت به معجزات پیامبران پیشین چیست؟


پاسخ:

1- وسیله هدایت و تربیت است:
یکی از امتیازات قرآن این است که این کتاب آسمانی گذشته بر اینکه برهان راستگویی آورنده‌ او است، متکفل هدایت و تربیت و راهنمای پیروان خود به آخرین درجه کمال انسانی است و این مزیت در معجزات پیامبران گذشته موجود نیست، مثلا عصای موسی و شفا بخشیدن حضرت مسیح، فقط برهان محکم برای راستگویی آنان بود، دیگر امت را به سوی فضایل اخلاقی و معارف بلند عقل، به سوی واجبات و فرایض الهی رهنمون نبود ولی معجزه جاودان پیامبر اسلام علاوه بر اینکه گواه بر راستگویی او است بزرگترین راهنمای امت به معارف و اخلاق و احکام است. به عبارت دیگر معجزه پیامبران پیشین، جنبه جسمانی داشت مثلا اعجاز آنان مرده را زنده می‌کرد، بیماران را شفا می‌بخشید مائده‌ای از آسمان فرو می‌آورد، اما دیگر، این اعجازها، با دل و جان پیروان خود سرو کاری نداشت، روح و روان آنان را با کلمات حکیمانه و معانی بزرگ صیقل نمی‌داد و افکار و عقول آنها را برای اندیشه و فکر، برای عبادت و پرستش، برای خضوع و کوچکی در برابر خدا بر نمی‌انگیخت مگر اینکه به سخنان آورنده آنها گوش فرا دهند و از ضمیمه کردن هر دو به هم، به جهان غیب توجهی پیدا کنند. در حالی که قرآن با مغزها و اندیشه‌های متفکر انسانی و ارواح پاک ارتباط مستقیم دارد و با معانی بلند و معارف اعجاب انگیز و فرمان‌های اخلاقی خود جامعه را به تکامل ممکن سوق دهد.
قرآن همان مربی بزرگ و راهنمای بزرگتری است که عرب ستمگر و سرکش و آلوده به صفات زشت را به سوی تقوا و عدالت پاکی و رهبری نمود. قرآن در مدت کوتاهی از این ملت بت پرست و جاهل که پیوسته به جای تحصیل علم و دانش و تهذیب روح به نبردهای داخلی و تفاخرهای جاهلی می‌پرداختند ملتی ساخت که از نظر معارف و فرهنگ و تاریخ اخلاق اجتماعی و فردی دارای عظمتی خاص شدند. مطالعه تاریخ اسلام و جانبازی و فدارکاری تربیت یافتگان مکتب قرآن، در راه پیشبرد اهداف عالی این دین، ما را از اقامه هر نوع دلیل و برهان فنی بی نیاز می‌سازد.
امتیاز دوم: امتیاز دیگر قرآن این است که در هر زمان معرف خویشتن است و هرگز لازم نیست که آورنده آن همراه آن باشد. این کتاب در هر عصر، مردم را به رسالت پیامبر گرامی (ص) دعوت نموده و بر حقانیت آن استدلال می‌کند و همه جهانیان را برای تحدی و مقابله با خود دعوت می‌نماید سپس فرمان محکومیت همه را صادر کرده و از میدان مبارزه پیروز خارج می‌شود در صورتی که معجزات پیامبران پیشین دارای چنین امتیازی نبودند. بزرگترین امتیاز آنان این بود که مکمل گفتار پیامبران آورندگان خود بودند.
امتیاز سوم: امتیاز سوم قرآن این است که از بسیط‌ترین و ساده‌ترین موضوع استفاده کرد و به وسیله آن تحدی جست و با حربه‌ای وارد میدان شد و بر همه پیروز گشت که در اختیار همه مردم جهان قرار داشت. مگر نه این است که تمام آیات قرآن از الفاظی تشکیل یافته است که خمیر مایه آن، همان حروف الفبا است که در اختیار همه قرار دارد مگر نه این است که آسانترین و ساده‌ترین موضوع برای مردم جهان همان سخن و انشای کلام است؟ و شاید برای بشر چیزی آسانتر از تکلم نباشد. با این همه، قرآن از همین حروف و الفبا، از همین کلمات و الفاظ، موفق به انشای کلامی شد که عقول بلغای عرب و افکار سخن سازان جهان را مبهوت و متحیر ساخت و هنوز چهارده قرن از دعوت به مقابله و تحدی آن می‌گذرد که محافل علمی بشر، خطیبان و سخن سازان جهان نتوانسته‌اند سوره‌ای بسان یکی از سوره‌های کوتاه آن بیاورند. به عبارت دیگر این نوع اعجاز بسان معجزات موسی و مسیح نیست که نیاز به اطلاعات و معلومات خاصی داشته باشد تا آورنده آن را با داشتن معلومات خاصی متهم سازند زیرا سخن گفتن و ساختن کلام از این مواد از امور فطری همه مردم است، اگر سخنان و شیوه گفتار او در حد توانایی بشر بود باید لااقل بیشتر مردم بتوانند با آن مبارزه کنند. زیرا سخنان او نه دارای مواد خاصی بود که در اختیار همگان نباشد و نه ساختن کلام از این مواد کار مشکلی بود که از عهده انسانها خارج باشد. برای چنین امتیازات بود که شیوه اعجاز پیامبر خاتم با دیگر پیامبران جهان تفاوت پیدا کرد.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین