این آیه دلالت برعصمت مخاطبان آن، یعنی اهل بیت (ع) دارد، لیکن برخی از مفسرانِ اهل سنت در این مسئله خدشه کرده اند. محمد جمال الدین قاسمی‌در تفسیر محاسن التأویل اشکالاتی را مطرح کرده، که عمدة أنها از این قرار است: اول: از ابن تیمیّه نقل می‌کند که وی گفته است: این آیه، دلالت بر عصمت علی (ع) ندارد؛ چون خبر از ارادة الهی می‌دهد و می‌گوید: خدا، تطهیر اهل البیت را اراده کرده است، لیکن دلیلی نداریم که این ارادة، الهی حتماً واقع شده باشد، چنان که در بسیاری از آیات قرآن کریم از اراده‌های الهی خبر داده شده، در حالی که همة آنها واقع نگردیده است. (تفسیر القاسمی5/507 .) جواب: اگر چه ایشان به تقسیم ارادة الهی به تکوینی و تشریعی توجه داشته، لیکن این دو را با هم خلط کرده است. در آیة تطهیر (33 احزاب) ارادة تکوینی مقصود است که تخلف نمی‌پذیرد در حالی که در آیاتی، که به قول ایشان تخلف پذیرفته، ارادة تشریعی مقصود است. دوم: دعای رسول اکرم (ص)، که پس از جمع کردن آنها در زیر عبا فرمود: (اللّهمّ هؤلاء أَهل بَیتی فَأَذهب عَنهم الرِجس)، دلالت می‌کند که آنها معصوم نبوده اند؛ زیرا چنین دعایی برای معصوم، تحصیل حاصل و کاری لغو است.(تفسیر القاسمی 5/507) جواب: پاسخ نخست از این اشکال، که به اصطلاح جواب نقضی است، این است: اگر واقعاً چنین باشد (إهدنا الصراط المستقیم) (ما را به راه راست هدایت کن )که پیغمبر اکرم (ص) در نماز و غیر نماز می‌گفت و هدایت الهی را طلب می‌کرد، چه معنایی داشت؟ مگر آن حضرت هدایت شده نبود که چنین دعا می‌کرد؟ پاسخ دوّم که جوابی حلّی است این است: هدایت، اذهاب رجس، تطهیر، غفران و امثال آن دارای مراتب و درجات است که از ابتدایی ترین مرحله شروع می‌شود و تا بی نهایت ادامه دارد. اگر مراتب نازله و اولیة این امور با عصمت ناسازگار باشد، مراتب عالیة آن سازگار است.چنان که در مقابل اینها کفر، شرک، جحد و انکار، طغیان، معصیت و امثال آن نیز دارای مراتب و درکات است. از این رو پیغمبر اکرم (ص) و سایر معصومین (علیهم السلام) و هدایت شدگان نیز با وجود دست یابی به مراحل عالیة هدایت، مرتبة عالی‌تر را طلب می‌کردند در بقیه امور، یعنی تطهیر، اذهاب رجس و ... نیز این گونه است. افزون بر این، در این گونه از ادعیه ، ادامة توفیق حرکت در صراط مستقیم، توفیق ادامة اذهاب رجس، تداوم تطهیر و امثال آن، مطلوب است. از این جهت تحصیل حاصل نخواهد بود؛ چون ادامة توفیق غیر از اصل آن است. تذکّر: دعای پیغمبر اکرم (ص) شاهدی بر تکوینی بودن ارادة الهی است: زیرا: 1 ظاهر برخی روایات این است که این بخش از آیه بعد از دعای پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است. 2 پیغمبر اکرم (ص) مستجاب الدعوه بوده است و گرنه (أعونی أَستجب لَکم) غافر/60، (أُجیب دَعوة الداع إِذا دَعان) بقره/186 بی معنا خواهد بود؛ زیرا اگر این وعدة الهی دربارة دعای آن حضرت تحقق پیدا نکند دربارة هیچ کس تحقق پیدا نخواهد کرد. 3 معنای تشریعی بودن ارادة الهی در این آیه، این است که: ای پیامبر! دعای تو را دربارة اهل بیت مبنی بر ارائة برهان و ملکوت آسمان و زمین، مستجاب نکردیم و برهان خود را به آنان ارائه نخواهیم کرد. آنان نیز همانند دیگران برابر ارادة تشریعی مأمور به تطهیر و اذهاب رجس هستند. در حالی که چنین ادعایی را هیچ کس نمی‌تواند دربارة آن حضرت داشته باشد. 4 بنابراین، حتّی اگر خمسة طیّبه مصداق منحصر آیه تطهیر نباشند و آیه، دیگران را نیز شامل شود، دعای آن حضرت دربارة آنان مایة افتخار و مباهات آنهاست، توفیقی که نصیب شخصیتی مانند امّ سلمه نیز نشد. سوم: آیه تطهیر، شامل همسران رسول خدا (ص)، امیر المؤمنین، فاطمة زهرا، حسن و حسین (علیهم السلام) می‌شود، لیکن چون فاطمة زهرا، شوهر و فرزندانش اخصّ از همسران آن حضرت هستند، این دعا را در حق آنها فرمود و در حق همسران خود نکرد. (تفسیر القاسمی5/ 508) به عبارت دیگر: آیه، اختصاص به خمسة طیّبه ندارد، بلکه همسران آن حضرت را نیز شامل است.پس دعای آن حضرت دلالت بر عصمت آنها نمی‌کند چنان که آیة مزبور، دلالت بر عصمت ندارد؛ چون کسی در مورد همسران آن حضرت ادعای عصمت نکرده است. جواب: همسران پیغمبر اکرم (ص) هرگز داخل در آیه تطهیر نیستند، چون با این احتمال/معنای صحیحی پیدا نخواهد کرد. بدین جهت، دعای آن حضرت دلیل بر اختصاص آیه به خمسة طیّبه است، نه دلیل بر اخصّ بودن آنان. چهارم: آیه، دلالت بر عصمت از خطا نمی‌کند؛ زیرا خدا، همسران پیامبر (ص) را مآمور به ترک خطا نکرده است، بلکه خطاهای آنها را مانند خطاهای دیگران می‌آمرزد. آن گاه به دعاهایی از پیامبر اکرم (ص) اشاره کرده که آن حضرت از خدا خواسته است او را از خطا دور و پاک گرداند. (تفسیر القاسمی5/510) جواب: اوّلاً، گفته شد که بر هر نوع پلیدی و ناپسندی (رجس) اطلاق شده است. افزون بر این، (الف و لام) جنس یا استغراق که بر سر آن آمده هر گونه پلیدی و امر نامطلوب را شامل می‌شود. از سوی دیگر، شکی نداریم که خطا یکی از امور نامطلوب و ناپسند است. بنابراین، وقتی که آیه می‌گوید: جنس پلیدی: (الرجس) از اهل البیت امور برداشته شده است طبعا اشتباه و خطا نیز از جمله امور برداشته شده خواهد بود. ثانیاً، لازم نیست تمام فروع و شاخه های عصمت از این آیه فهمیده شود، یعنی حتی اگر بپذیریم که این آیه فقط دلالت بر عصمت از گناه می‌کند؛ در عین حال می‌گوییم: ادلة دیگر دلالت بر عصمت از خطا می‌کند. ثالثاً، این بخش از آیه ارتباطی با همسران پیامبر (ص) ندارد تا عدم مصونیت آنها از خطا، دلیل مدعا قرار گیرد. رابعاً دعاهای پیغمبر اکرم (ص) دربارة خطا همانند دعاها و استغفارهای آن حضرت از گناه است. هر جوابی که دربارة دعای آن حضرت دربارة گناه گفتیم، با آن که بی تردید معصوم است، همان جواب درباره خطا و اشتباه نیز قابل ارائه است. پنجم: اهل سنّت می‌گویند: معصومی‌غیر از پیامبر نداریم. شیعه نیز می‌گوید: معصومی‌غیر از پیامبر و امام نداریم. پس هر دو فرقه قبول دارند که همسران و دختران پیامبر و دیگران، معصوم نیستند. از سوی دیگر پیغمبر چهار نفر غیر از خود را زیر عبا جمع کرد و در حق آنان دعا فرمود (علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام)). با توجه به این که فاطمة زهرا امام نیست و هیچ یک از دو فرقة شیعه و سنی دربارة او ادعای عصمت نکرده اند، معلوم می‌شود که دعای پیامبر برای این چهار نفر در زیر عبا دعای بر عصمت نبوده است.(تفسیر القاسمی5/511) جواب: هیچ شیعه ای نگفته است که عصمت اختصاص به پیامبر و امام دارد. علمای شیعه اتفاق نظر دارند که گرامی‌دخت پیامبر اکرم (ص) معصوم است و کسی در این امر بدیهی تردید نکرده است. از این رو ترکیب (چهارده معصوم) در کنار ترکیب (دوازده امام) از تعابیر رایج و مشهور نزد شیعیان است. حتی عقیدة شیعه بر این است که امکان دارد افراد دیگری غیر از این چهارده نفر نیز معصوم باشند، مانند زینب کبری، حضرت ابوالفضل، حضرت عل اکبر (علیهم السلام) و ... ، لیکن دلیلی بر عصمت آنها نداریم چنان که دلیلی برعدم عصمت آنها نیز نداریم. اما دربارة پیغمبر اکرم (ص) فاطمة زهرا (سلام الله علیها) و دوازده امام (ع) دلیل داریم که معصوم از هر گناه و خطایی بوده و هستند چنان که درباره انبیای گذشته نیز دلیل بر عصمت داریم. در میان اهل سنت نیز افرادی چون فخر رازی، با آن که در بسیاری از مسائل، از مبدأ تا معاد مناقشه کرده، (از این رو امام المشککین ملقّب شده است) لیکن مناقشه ای در عصمت صدیقة کبری (سلام الله علیها) از او مشاهده نشده است. این مسئله نشان می‌دهد که مفسر محترم، نه تنها آگاهی لازم از عقاید شیعه نداشته، بلکه تسلّط کافی بر مطالب علمای اهل سنت نیز نداشته است. ششم: در پایان می‌گوید: بر فرض که آیه تطهیر دلالت بر عصمت داشته باشد امر زایدی را دلالت کرده؛ چون مامعتقدیم که عصمت از شرایط امامت نیست. (تفسیر القاسمی5/512) جواب: حق، این است که تمام نزاع و اختلاف به همین مطلب بر می‌گردد. چون نتوانستند امام و خلیفة رسول خدا را بالا ببرند، امامت و خلافت را پائین آوردند و گرنه در جای خودش بحث و اثبات شده است که عصمت مطلقه یکی از اصلی ترین شرایط امامت است، یعنی همان گونه که در پیغمبر، عصمت شرط است در امام و خلیفة پیغمبر نیز وجود عصمت ضروری است؛ زیرا او از همان موقعیت برخوردار است. eporsesh.com
محمد جمال الدین قاسمی در تفسیر محاسن التاویل، بر آیه تطهیر، چه شبهاتی را وارد کرده است و پاسخ آنها چیست؟
این آیه دلالت برعصمت مخاطبان آن، یعنی اهل بیت (ع) دارد، لیکن برخی از مفسرانِ اهل سنت در این مسئله خدشه کرده اند.
محمد جمال الدین قاسمیدر تفسیر محاسن التأویل اشکالاتی را مطرح کرده، که عمدة أنها از این قرار است:
اول: از ابن تیمیّه نقل میکند که وی گفته است:
این آیه، دلالت بر عصمت علی (ع) ندارد؛ چون خبر از ارادة الهی میدهد و میگوید: خدا، تطهیر اهل البیت را اراده کرده است، لیکن دلیلی نداریم که این ارادة، الهی حتماً واقع شده باشد، چنان که در بسیاری از آیات قرآن کریم از ارادههای الهی خبر داده شده، در حالی که همة آنها واقع نگردیده است. (تفسیر القاسمی5/507 .)
جواب: اگر چه ایشان به تقسیم ارادة الهی به تکوینی و تشریعی توجه داشته، لیکن این دو را با هم خلط کرده است. در آیة تطهیر (33 احزاب) ارادة تکوینی مقصود است که تخلف نمیپذیرد در حالی که در آیاتی، که به قول ایشان تخلف پذیرفته، ارادة تشریعی مقصود است.
دوم: دعای رسول اکرم (ص)، که پس از جمع کردن آنها در زیر عبا فرمود: (اللّهمّ هؤلاء أَهل بَیتی فَأَذهب عَنهم الرِجس)، دلالت میکند که آنها معصوم نبوده اند؛ زیرا چنین دعایی برای معصوم، تحصیل حاصل و کاری لغو است.(تفسیر القاسمی 5/507)
جواب: پاسخ نخست از این اشکال، که به اصطلاح جواب نقضی است، این است:
اگر واقعاً چنین باشد (إهدنا الصراط المستقیم) (ما را به راه راست هدایت کن )که پیغمبر اکرم (ص) در نماز و غیر نماز میگفت و هدایت الهی را طلب میکرد، چه معنایی داشت؟ مگر آن حضرت هدایت شده نبود که چنین دعا میکرد؟
پاسخ دوّم که جوابی حلّی است این است: هدایت، اذهاب رجس، تطهیر، غفران و امثال آن دارای مراتب و درجات است که از ابتدایی ترین مرحله شروع میشود و تا بی نهایت ادامه دارد. اگر مراتب نازله و اولیة این امور با عصمت ناسازگار باشد، مراتب عالیة آن سازگار است.چنان که در مقابل اینها کفر، شرک، جحد و انکار، طغیان، معصیت و امثال آن نیز دارای مراتب و درکات است. از این رو پیغمبر اکرم (ص) و سایر معصومین (علیهم السلام) و هدایت شدگان نیز با وجود دست یابی به مراحل عالیة هدایت، مرتبة عالیتر را طلب میکردند در بقیه امور، یعنی تطهیر، اذهاب رجس و ... نیز این گونه است.
افزون بر این، در این گونه از ادعیه ، ادامة توفیق حرکت در صراط مستقیم، توفیق ادامة اذهاب رجس، تداوم تطهیر و امثال آن، مطلوب است. از این جهت تحصیل حاصل نخواهد بود؛ چون ادامة توفیق غیر از اصل آن است.
تذکّر: دعای پیغمبر اکرم (ص) شاهدی بر تکوینی بودن ارادة الهی است: زیرا:
1 ظاهر برخی روایات این است که این بخش از آیه بعد از دعای پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است.
2 پیغمبر اکرم (ص) مستجاب الدعوه بوده است و گرنه (أعونی أَستجب لَکم) غافر/60، (أُجیب دَعوة الداع إِذا دَعان) بقره/186 بی معنا خواهد بود؛ زیرا اگر این وعدة الهی دربارة دعای آن حضرت تحقق پیدا نکند دربارة هیچ کس تحقق پیدا نخواهد کرد.
3 معنای تشریعی بودن ارادة الهی در این آیه، این است که: ای پیامبر! دعای تو را دربارة اهل بیت مبنی بر ارائة برهان و ملکوت آسمان و زمین، مستجاب نکردیم و برهان خود را به آنان ارائه نخواهیم کرد. آنان نیز همانند دیگران برابر ارادة تشریعی مأمور به تطهیر و اذهاب رجس هستند. در حالی که چنین ادعایی را هیچ کس نمیتواند دربارة آن حضرت داشته باشد.
4 بنابراین، حتّی اگر خمسة طیّبه مصداق منحصر آیه تطهیر نباشند و آیه، دیگران را نیز شامل شود، دعای آن حضرت دربارة آنان مایة افتخار و مباهات آنهاست، توفیقی که نصیب شخصیتی مانند امّ سلمه نیز نشد.
سوم: آیه تطهیر، شامل همسران رسول خدا (ص)، امیر المؤمنین، فاطمة زهرا، حسن و حسین (علیهم السلام) میشود، لیکن چون فاطمة زهرا، شوهر و فرزندانش اخصّ از همسران آن حضرت هستند، این دعا را در حق آنها فرمود و در حق همسران خود نکرد. (تفسیر القاسمی5/ 508)
به عبارت دیگر: آیه، اختصاص به خمسة طیّبه ندارد، بلکه همسران آن حضرت را نیز شامل است.پس دعای آن حضرت دلالت بر عصمت آنها نمیکند چنان که آیة مزبور، دلالت بر عصمت ندارد؛ چون کسی در مورد همسران آن حضرت ادعای عصمت نکرده است.
جواب: همسران پیغمبر اکرم (ص) هرگز داخل در آیه تطهیر نیستند، چون با این احتمال/معنای صحیحی پیدا نخواهد کرد. بدین جهت، دعای آن حضرت دلیل بر اختصاص آیه به خمسة طیّبه است، نه دلیل بر اخصّ بودن آنان.
چهارم: آیه، دلالت بر عصمت از خطا نمیکند؛ زیرا خدا، همسران پیامبر (ص) را مآمور به ترک خطا نکرده است، بلکه خطاهای آنها را مانند خطاهای دیگران میآمرزد. آن گاه به دعاهایی از پیامبر اکرم (ص) اشاره کرده که آن حضرت از خدا خواسته است او را از خطا دور و پاک گرداند. (تفسیر القاسمی5/510)
جواب: اوّلاً، گفته شد که بر هر نوع پلیدی و ناپسندی (رجس) اطلاق شده است. افزون بر این، (الف و لام) جنس یا استغراق که بر سر آن آمده هر گونه پلیدی و امر نامطلوب را شامل میشود.
از سوی دیگر، شکی نداریم که خطا یکی از امور نامطلوب و ناپسند است. بنابراین، وقتی که آیه میگوید: جنس پلیدی: (الرجس) از اهل البیت امور برداشته شده است طبعا اشتباه و خطا نیز از جمله امور برداشته شده خواهد بود.
ثانیاً، لازم نیست تمام فروع و شاخه های عصمت از این آیه فهمیده شود، یعنی حتی اگر بپذیریم که این آیه فقط دلالت بر عصمت از گناه میکند؛ در عین حال میگوییم: ادلة دیگر دلالت بر عصمت از خطا میکند.
ثالثاً، این بخش از آیه ارتباطی با همسران پیامبر (ص) ندارد تا عدم مصونیت آنها از خطا، دلیل مدعا قرار گیرد.
رابعاً دعاهای پیغمبر اکرم (ص) دربارة خطا همانند دعاها و استغفارهای آن حضرت از گناه است.
هر جوابی که دربارة دعای آن حضرت دربارة گناه گفتیم، با آن که بی تردید معصوم است، همان جواب درباره خطا و اشتباه نیز قابل ارائه است.
پنجم: اهل سنّت میگویند: معصومیغیر از پیامبر نداریم. شیعه نیز میگوید: معصومیغیر از پیامبر و امام نداریم. پس هر دو فرقه قبول دارند که همسران و دختران پیامبر و دیگران، معصوم نیستند. از سوی دیگر پیغمبر چهار نفر غیر از خود را زیر عبا جمع کرد و در حق آنان دعا فرمود (علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام)). با توجه به این که فاطمة زهرا امام نیست و هیچ یک از دو فرقة شیعه و سنی دربارة او ادعای عصمت نکرده اند، معلوم میشود که دعای پیامبر برای این چهار نفر در زیر عبا دعای بر عصمت نبوده است.(تفسیر القاسمی5/511)
جواب: هیچ شیعه ای نگفته است که عصمت اختصاص به پیامبر و امام دارد. علمای شیعه اتفاق نظر دارند که گرامیدخت پیامبر اکرم (ص) معصوم است و کسی در این امر بدیهی تردید نکرده است. از این رو ترکیب (چهارده معصوم) در کنار ترکیب (دوازده امام) از تعابیر رایج و مشهور نزد شیعیان است.
حتی عقیدة شیعه بر این است که امکان دارد افراد دیگری غیر از این چهارده نفر نیز معصوم باشند، مانند زینب کبری، حضرت ابوالفضل، حضرت عل اکبر (علیهم السلام) و ... ، لیکن دلیلی بر عصمت آنها نداریم چنان که دلیلی برعدم عصمت آنها نیز نداریم. اما دربارة پیغمبر اکرم (ص) فاطمة زهرا (سلام الله علیها) و دوازده امام (ع) دلیل داریم که معصوم از هر گناه و خطایی بوده و هستند چنان که درباره انبیای گذشته نیز دلیل بر عصمت داریم.
در میان اهل سنت نیز افرادی چون فخر رازی، با آن که در بسیاری از مسائل، از مبدأ تا معاد مناقشه کرده، (از این رو امام المشککین ملقّب شده است) لیکن مناقشه ای در عصمت صدیقة کبری (سلام الله علیها) از او مشاهده نشده است.
این مسئله نشان میدهد که مفسر محترم، نه تنها آگاهی لازم از عقاید شیعه نداشته، بلکه تسلّط کافی بر مطالب علمای اهل سنت نیز نداشته است.
ششم: در پایان میگوید: بر فرض که آیه تطهیر دلالت بر عصمت داشته باشد امر زایدی را دلالت کرده؛ چون مامعتقدیم که عصمت از شرایط امامت نیست. (تفسیر القاسمی5/512)
جواب: حق، این است که تمام نزاع و اختلاف به همین مطلب بر میگردد. چون نتوانستند امام و خلیفة رسول خدا را بالا ببرند، امامت و خلافت را پائین آوردند و گرنه در جای خودش بحث و اثبات شده است که عصمت مطلقه یکی از اصلی ترین شرایط امامت است، یعنی همان گونه که در پیغمبر، عصمت شرط است در امام و خلیفة پیغمبر نیز وجود عصمت ضروری است؛ زیرا او از همان موقعیت برخوردار است.
eporsesh.com
- [سایر] رسول اکرم(ص) در سخن خود به ابوقتاده در تفسیر آیه «اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلًا» [ملک/2] چه فرمودند؟
- [سایر] رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در سخن خود به ابوقتاده در تفسیر آیه «اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلًا» [ملک/2] چه فرمودند؟
- [سایر] چرا خداوند متعال در آیه تطهیر دو مسئله مهم تطهیر ولایت و زنان پیامبراکرم(ص) را یکجا بیان نموده است؟
- [سایر] اگر آیه تطهیر در میان آیات مربوط به همسران پیامبراکرم(ص) آمده،چرا شامل آنها نمی شود؟
- [سایر] هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله در کدام یک از سوره ها و آیه های قرآن آمده است؟
- [سایر] شأن نزول آیه: "مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ"، (احزاب40)، چه بوده است؟
- [سایر] رسول خدا(ص) شدیدترین خطاب به دوزخیان را کدام آیه از قرآن میداند؟
- [سایر] اگر آیه تطهیر در میان آیات مربوط به همسران پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده،چرا شامل آنها نمی شود؟
- [سایر] معنای این صلوات شریفه چیست؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین و صل علی محمد و آل محمد فی الملأ الاعلی و صل علی محمد و آل محمد فی المرسلین؟
- [سایر] اگر زبان مادری پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله فارسی یا انگلیسی بود، آیا قرآن به آن زبان نازل می گشت؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)