آیه مباهله به ضمیمه آیاتی که قبل و بعد از آن نازل شده ، نشان می‌دهد که در برابر پافشاری مسیحیان در عقاید باطل خود از جمله ادعای الوهیت حضرت مسیح (ع) و عدم کارایی منطق و استدلال در برابر لجاجت آنها ، پیامبر (ص) مأمور می‌شود از طریق مباهله وارد شود، و صدق گفتار خود را از این طریق خاص روحانی به ثبوت برساند ، یعنی با آنها مباهله کند تا راستگو از دروغگو شناخته شود! مباهله در اصل از مادة (بَهْل) (بر وزن اَهْل) به معنی رها کردن است ، به همین جهت هنگامی که حیوان را، به حال خود واگذارند و پستان آنرا – برای جلوگیری از نوشیدن نوزادش – در کیسه قرار ندهند به آن حیوان (باهِل) می‌گویند ، و (ابتهال) در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خداست . و گاه این واژه را به معنی (هلاکت و لعن و دوری از خدا) معنی کرده‌اند آن نیز به خاطر رها کردن و واگذار نمودن بنده به حال خویش و خروج از سایه لطف خدا است . این از نظر ریشة لغوی ، و اما از نظر (مفهوم متداول) که در آیه به آن اشاره شده ، مباهله به معنی نفرین کردن دو نفر به همدیگر است ، به این ترتیب که وقتی استدلالات منطقی سودی نداشت ، افرادی که با هم دربارة یک مسأله مهم دینی گفتگو دارند در یکجا جمع می‌شوند ، و به درگاه خدا تضرع می‌کنند و از او می‌خواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند ، همان کاری که پیامبر اسلام (ص) در بابر مسیحیان نجران کرد، که در آیه به آن اشاره شده است . با توجه به آنچه گفته شد نگاهی به تفسیر آیه می‌اندازیم ، می‌فرماید: (هرگاه (مسیحیان) بعد از علم و دانشی که به تو رسیده (دربارة نفی الوهیت مسیح (ع) و تثلیت و انحرافاتی از این قبیل) با تو به بحث و ستیز برخیزند ، به آنها بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم و شما هم فرزندان خود را بخوانید (فَمَن حاجَّکَ فیهِ مَن بَعدِ ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدْعُ اَبنائَنا وَ اَبنائَکُم) و ما زنان خود را دعوت می‌کنیم و شما هم زنان خود را (وَ نِسائَنا وَ نِسائَکُمْ) و ما نفوس خود را دعوت می‌کنیم و شما هم نفوس خود را (وَ اَنفُسَنا وَ اَنفُسَکُمْ.) سپس مباهله می‌کنیم (تا راستگو و دروغگو از این طریق شناخته شود) پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می‌دهیم (ثُمَّ نَبْتَهِل فنَجْعَلْ لَعْنَهَ اللهِ عَلَیَ الکاذِبینَ.) بدون تردید از نظر تاریخی این مسئله واقع شد ، یعنی پیامبر (ص) گروهی را انتخاب کرد و همراه خود برای مباهله آورد. در روایات اسلامی که مفسران و محدثان نقل کرده‌اند آمده است (هنگامی که آیه فوق نازل شد ، پیامبر (ص) به مسیحیان نجران پیشنهاد مباهله داد ، بزرگان مسیحی از پیامبر (ص) یک روز مهلت خواستند ، تا در این باره به شور بنشینند ، اسقف (اعظم) به آنها گفت نگاه کنید اگر فردا محمد (ص) با فرزند و خانواده‌اش برای مباهله آمد از مباهله با او بپرهیزید، و اگر اصحاب و یارانش را همراه آورد با او مباهله کنید که او پایه و اساسی ندارد. فردا که شد پیامبر (ص) آمد در حالی که دست علی (ع) را گرفته بود و حسن و حسین (ع) پیش روی او حرکت می‌کردند، و فاطمه پشت سر او ، مسیحیان و در پیشاپیش آنان ، اسقف اعظم آنان بیرون آمدند، هنگامی که پیامبر (ص) را با همراهان مشاهده کرد پرسید اینها کیانند ؟ گفتند این یکی ، پسر عمو و داماد او است ، و این دو دختر زاده‌های او هستند ، و این بانو ، دختر او است که از همه نزد او گرامی‌تر است ، اسقف نگاهی کرد و گفت من مردی را می‌بینم که مصمم و با جرأت در مباهله است ، و می‌ترسم او راستگو باشد، و اگر راستگو باشد بلای عظیمی بر ما وارد خواهد شد، سپس گفت ای ابوالقاسم (محمد) ما با تو مباهله نخواهیم کرد، بیا با هم صلح کنیم)! eporsesh.com
آیه مباهله به ضمیمه آیاتی که قبل و بعد از آن نازل شده ، نشان میدهد که در برابر پافشاری مسیحیان در عقاید باطل خود از جمله ادعای الوهیت حضرت مسیح (ع) و عدم کارایی منطق و استدلال در برابر لجاجت آنها ، پیامبر (ص) مأمور میشود از طریق مباهله وارد شود، و صدق گفتار خود را از این طریق خاص روحانی به ثبوت برساند ، یعنی با آنها مباهله کند تا راستگو از دروغگو شناخته شود!
مباهله در اصل از مادة (بَهْل) (بر وزن اَهْل) به معنی رها کردن است ، به همین جهت هنگامی که حیوان را، به حال خود واگذارند و پستان آنرا – برای جلوگیری از نوشیدن نوزادش – در کیسه قرار ندهند به آن حیوان (باهِل) میگویند ، و (ابتهال) در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خداست .
و گاه این واژه را به معنی (هلاکت و لعن و دوری از خدا) معنی کردهاند آن نیز به خاطر رها کردن و واگذار نمودن بنده به حال خویش و خروج از سایه لطف خدا است .
این از نظر ریشة لغوی ، و اما از نظر (مفهوم متداول) که در آیه به آن اشاره شده ، مباهله به معنی نفرین کردن دو نفر به همدیگر است ، به این ترتیب که وقتی استدلالات منطقی سودی نداشت ، افرادی که با هم دربارة یک مسأله مهم دینی گفتگو دارند در یکجا جمع میشوند ، و به درگاه خدا تضرع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند ، همان کاری که پیامبر اسلام (ص) در بابر مسیحیان نجران کرد، که در آیه به آن اشاره شده است .
با توجه به آنچه گفته شد نگاهی به تفسیر آیه میاندازیم ، میفرماید:
(هرگاه (مسیحیان) بعد از علم و دانشی که به تو رسیده (دربارة نفی الوهیت مسیح (ع) و تثلیت و انحرافاتی از این قبیل) با تو به بحث و ستیز برخیزند ، به آنها بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم و شما هم فرزندان خود را بخوانید (فَمَن حاجَّکَ فیهِ مَن بَعدِ ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدْعُ اَبنائَنا وَ اَبنائَکُم)
و ما زنان خود را دعوت میکنیم و شما هم زنان خود را (وَ نِسائَنا وَ نِسائَکُمْ) و ما نفوس خود را دعوت میکنیم و شما هم نفوس خود را (وَ اَنفُسَنا وَ اَنفُسَکُمْ.)
سپس مباهله میکنیم (تا راستگو و دروغگو از این طریق شناخته شود) پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم (ثُمَّ نَبْتَهِل فنَجْعَلْ لَعْنَهَ اللهِ عَلَیَ الکاذِبینَ.)
بدون تردید از نظر تاریخی این مسئله واقع شد ، یعنی پیامبر (ص) گروهی را انتخاب کرد و همراه خود برای مباهله آورد.
در روایات اسلامی که مفسران و محدثان نقل کردهاند آمده است (هنگامی که آیه فوق نازل شد ، پیامبر (ص) به مسیحیان نجران پیشنهاد مباهله داد ، بزرگان مسیحی از پیامبر (ص) یک روز مهلت خواستند ، تا در این باره به شور بنشینند ، اسقف (اعظم) به آنها گفت نگاه کنید اگر فردا محمد (ص) با فرزند و خانوادهاش برای مباهله آمد از مباهله با او بپرهیزید، و اگر اصحاب و یارانش را همراه آورد با او مباهله کنید که او پایه و اساسی ندارد.
فردا که شد پیامبر (ص) آمد در حالی که دست علی (ع) را گرفته بود و حسن و حسین (ع) پیش روی او حرکت میکردند، و فاطمه پشت سر او ، مسیحیان و در پیشاپیش آنان ، اسقف اعظم آنان بیرون آمدند، هنگامی که پیامبر (ص) را با همراهان مشاهده کرد پرسید اینها کیانند ؟ گفتند این یکی ، پسر عمو و داماد او است ، و این دو دختر زادههای او هستند ، و این بانو ، دختر او است که از همه نزد او گرامیتر است ، اسقف نگاهی کرد و گفت من مردی را میبینم که مصمم و با جرأت در مباهله است ، و میترسم او راستگو باشد، و اگر راستگو باشد بلای عظیمی بر ما وارد خواهد شد، سپس گفت ای ابوالقاسم (محمد) ما با تو مباهله نخواهیم کرد، بیا با هم صلح کنیم)!
eporsesh.com
- [سایر] آیه مباهله را تبیین نمایید؟
- [سایر] اهل سنت در مورد ایه مباهله و حدیث علیٌ کنفسی چه نظری دارند؟
- [سایر] آیه مباهله چه بازتابهایی در جامعه اسلامی داشت؟
- [سایر] مراد از «ابناء» در آیة مباهله چه کسانی هستند؟
- [سایر] مراد از «ابناء» در آیة مباهله چه کسانی هستند؟
- [سایر] چگونه کلمه "انفسنا " در آیه مباهله بر امیر مؤمنان (ع) دلالت می کند ؟
- [سایر] آیه مباهله چگونه مؤید این نکته است که اهل بیت در آیه تطهیر، حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام هستند؟
- [سایر] آیة 101 سوره مائده؛ بیانگر آن است که سؤالات مردم بر محتوای وحی تأثیر می گذارد! منظور از سؤالات در آیه، چه نوع سؤالاتی می باشد؟
- [سایر] محتوای آیه «یا اَیُّها الَذین آمَنُوا اَطیعُوا اللّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُوِلی الاَمْرِ مِنْکُمْ» چیست؟
- [سایر] آیا مباهله باید شرطی داشته باشد تا با کسی مباهله کنیم و یا هر کسی برای اثبات ایمان خویش می تواند مباهله کند؟ در چه مورد می شود مباهله کرد؟ در تاریخ اسلام آیا مباهله به طور قطع اتفاق افتاده است؟ آنچه که در آیات قرآن جریان خواستن مباهله از طرف رسول خدا نه واقعا اتفاق افتاده چون طرف مقابل پیشنهاد مباهله را رد کرد. آیا این حقیقت دارد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوره هایی که سجده واجب دارد چهار سوره است: 1 سوره سجده (سوره 32) آیه 15. 2 سوره فصلت (سوره 41) آیه 37. 3 سوره نجم (سوره 53) آیه 62. 4 سوره علق(سوره 96) آیه 19.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله سیستانی] اگر در بین خواندن آیه شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه ، یا وقتی که آخر آیه را میخواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیة پیش را خوانده یا نه ، یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه ،باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله خوئی] اگر در بین خواندن آیه شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را میخواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در بین خواندن ایه ای شک کند که ایه پیش را خوانده یا نه یا وقتی که اخر ایه را می خواند شک کند که اول ان را خوانده یا نه باید به شک خود اعتنا نکند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .