در بسیاری از آیات(1) قرآن، از گوش و چشم و دل یاد شده که گوش با لفظ مفرد "سمع" آمده، و چشم با لفظِ جمعِ "ابصار"، و دل با لفظ جمع "أفئده و قلوب"؛ مفسرین و صاحبنظران در ادبیات، در مورد این مطلب احتمالات متعددی دادهاند از جمله گفته شده است: 1. "سمع" چون "اسم جنس" است بر قلیل و کثیر دلالت میکند بنابراین لازم نبود که دیگر، جمع آورده شود. 2. برخی گفتهاند: "سمع" مصدر است و مصدر چون جمع بسته نمیشود، بر جمع و مفرد هر دو دلالت میکند. 3. بعضی نیز گفتهاند: در اینجا مضافی در تقدیر است مثل "مواضع سمع" یعنی جایگاههای شنوایی. 4. برخی بر این باورند که "سمع" به ضمیر "هم" اضافه شده و چون در ردیف جمعها قرار گرفته است خودش بر جمع دلالت میکند و دیگر لازم نبوده است که جمع بیاید. 5. عدهای نیز احتمال دادهاند به خاطر کوتاهی کلام و ایجاز، و تفنن در عبارت، "سمع" آمده بنابراین اشکالی ندارد که واژه "سمع" بصورت مفرد و "أبصار" و "قلوب" به صورت جمع آمده است. حکمتها و اسرار علمی برخی از مفسرین برای این مطلب حکمتها و اسرار علمی نیز ذکر کردهاند، که در اینجا میآوریم: 1. اینکه واژه "سمع"، یعنی گوش در قرآن کریم بصورت مفرد آمده، اما چشم به صورت جمع "ابصار" آمده به خاطر این است که ادراکات و مشاهدات انسان با چشمش نسبت به مسموعات و چیزهایی که میشنود خیلی بیشتر است؛ چرا که اولاً: امواج صوتی که قابل استماع است تعدادی نسبتاً محدود است در حالی که امواج نورهایی که قابل رویت و دیدن است، از میلیونها میگذرد اما امواج صوتی به دهها هزار مورد میرسد از این رو قرآن کریم برای اشاره به این مطلب، یعنی محدودیت قلمرو شنیدنیها، واژهی "سمع" را مفرد آورده، و برای اشاره به گستردگی قلمرو دریافتهای قلبی انسان یا مشاهدات چشمی انسان، واژهی "قلب" و "بصر" را به صورت جمع آورده است. 2. احتمال دیگر اینکه مُدرک سمع انسان واحد است یعنی معمولاً انسان در یک لحظه یک صدا را بیشتر نمیشنود اما در یک لحظه با چشمانش میتواند دو تا تصویر را ببیند، و یا حتی بیشتر، اما با گوشهایش با اینکه دو تا گوش دارد اما یک صدا را عملاً بیشتر نمیتواند بشنود؛ بنابراین، سمع را مفرد آورده و چشم را جمع بسته و متعدد آورده که اشاره کند به این که مدرَک انسانها در مورد سمع و شنیدن یکی است، اما مدرک انسان در مورد دیدنیها، متعدد است. البته این دو مطلب علمی اخیر در حد دو احتمال است و نمیشود به صورت یقینی به قرآن نسبت داد، ولی به هر حال دو احتمال علمی، زیبایی است که نسبت به این واژهها گفته شده است. پاورقی: 1 . بقره / 7. "خَتَمَ اللّهُ عَلَی‌ قُلُوبِهِمْ وَعَلَی‌ سَمْعِهِمْ وَعَلَی‌ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ" و همچنین در آیات دیگری مانند بقره / 20 و ... نیز آمده است. eporsesh.com
چرا در بسیاری از آیات قرآن "سمع" مفرد آمده و "ابصار و قلوب و افئده" به صورت جمع آمده است؟
در بسیاری از آیات(1) قرآن، از گوش و چشم و دل یاد شده که گوش با لفظ مفرد "سمع" آمده، و چشم با لفظِ جمعِ "ابصار"، و دل با لفظ جمع "أفئده و قلوب"؛
مفسرین و صاحبنظران در ادبیات، در مورد این مطلب احتمالات متعددی دادهاند از جمله گفته شده است:
1. "سمع" چون "اسم جنس" است بر قلیل و کثیر دلالت میکند بنابراین لازم نبود که دیگر، جمع آورده شود.
2. برخی گفتهاند: "سمع" مصدر است و مصدر چون جمع بسته نمیشود، بر جمع و مفرد هر دو دلالت میکند.
3. بعضی نیز گفتهاند: در اینجا مضافی در تقدیر است مثل "مواضع سمع" یعنی جایگاههای شنوایی.
4. برخی بر این باورند که "سمع" به ضمیر "هم" اضافه شده و چون در ردیف جمعها قرار گرفته است خودش بر جمع دلالت میکند و دیگر لازم نبوده است که جمع بیاید.
5. عدهای نیز احتمال دادهاند به خاطر کوتاهی کلام و ایجاز، و تفنن در عبارت، "سمع" آمده بنابراین اشکالی ندارد که واژه "سمع" بصورت مفرد و "أبصار" و "قلوب" به صورت جمع آمده است.
حکمتها و اسرار علمی
برخی از مفسرین برای این مطلب حکمتها و اسرار علمی نیز ذکر کردهاند، که در اینجا میآوریم:
1. اینکه واژه "سمع"، یعنی گوش در قرآن کریم بصورت مفرد آمده، اما چشم به صورت جمع "ابصار" آمده به خاطر این است که ادراکات و مشاهدات انسان با چشمش نسبت به مسموعات و چیزهایی که میشنود خیلی بیشتر است؛ چرا که اولاً: امواج صوتی که قابل استماع است تعدادی نسبتاً محدود است در حالی که امواج نورهایی که قابل رویت و دیدن است، از میلیونها میگذرد اما امواج صوتی به دهها هزار مورد میرسد از این رو قرآن کریم برای اشاره به این مطلب، یعنی محدودیت قلمرو شنیدنیها، واژهی "سمع" را مفرد آورده، و برای اشاره به گستردگی قلمرو دریافتهای قلبی انسان یا مشاهدات چشمی انسان، واژهی "قلب" و "بصر" را به صورت جمع آورده است.
2. احتمال دیگر اینکه مُدرک سمع انسان واحد است یعنی معمولاً انسان در یک لحظه یک صدا را بیشتر نمیشنود اما در یک لحظه با چشمانش میتواند دو تا تصویر را ببیند، و یا حتی بیشتر، اما با گوشهایش با اینکه دو تا گوش دارد اما یک صدا را عملاً بیشتر نمیتواند بشنود؛ بنابراین، سمع را مفرد آورده و چشم را جمع بسته و متعدد آورده که اشاره کند به این که مدرَک انسانها در مورد سمع و شنیدن یکی است، اما مدرک انسان در مورد دیدنیها، متعدد است.
البته این دو مطلب علمی اخیر در حد دو احتمال است و نمیشود به صورت یقینی به قرآن نسبت داد، ولی به هر حال دو احتمال علمی، زیبایی است که نسبت به این واژهها گفته شده است.
پاورقی:
1 . بقره / 7. "خَتَمَ اللّهُ عَلَی قُلُوبِهِمْ وَعَلَی سَمْعِهِمْ وَعَلَی أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ" و همچنین در آیات دیگری مانند بقره / 20 و ... نیز آمده است.
eporsesh.com
- [سایر] چرا در آیه 78 سوره نحل، کلمه سمع مفرد آمده و کلمات ابصار و افئده جمع آمده اند؟
- [سایر] چرا در آیه 78 سوره نحل، کلمه سمع مفرد آمده و کلمات ابصار و افئده جمع آمده اند؟
- [سایر] با سلام چرا در قران واژه سمع به صورت مفرد آمده و لی ابصار و افئده به صورت جمع آمده است. اگر دلیل دیگر غیر از مصدر بودن سمع داشته باشد لطفا من را راهنمایی کنید. با تشکر
- [سایر] چرا در بعضی از آیات قرآن کلمه آیه به صورت جمع و در بعضی دیگر به صورت مفرد آمده است؟
- [سایر] چرا در بعضی از آیات قرآن کلمه آیه به صورت جمع و در بعضی دیگر به صورت مفرد آمده است؟
- [سایر] چرا بعضی از ضمایر قرآن جمع و بعضی مفرد است؟
- [سایر] چرا در دعای قنوت به زمین های هفت گانه اشاره شده، اما "ارض" در همه جای قرآن مفرد آمده است؟
- [سایر] چرا در دعای قنوت به زمین های هفت گانه اشاره شده، اما "ارض" در همه جای قرآن مفرد آمده است؟
- [سایر] منظور از این که همه قرآن در "بسم اللّه الرحمن الرحیم" جمع است، چیست؟
- [سایر] چرا در قرآن در اوّل جمله اگر فعلی بیاید حتماً مفرد می آید، حتی اگر فاعلش جمع باشد؟
- [آیت الله سبحانی] هر یک از رکوع های نماز آیات رکن است که اگر عمداً یا اشتباهاً کم یا زیاد شود نماز باطل است. احکام نماز جمعه: نماز جمعه عبادتی است که در شرایط خاصی انجام می گیرد ودارای فضیلت زیادی می باشد و در قرآن مجید می فرماید:(مؤمنان هر موقع صدای مؤذن را شنیدند کارهای دیگر را ترک کنندو به سوی نمازجمعه حرکت کنند.(1)
- [آیت الله اردبیلی] دادن قرآن به دست کفار و اهل کتاب به امید هدایت آنان و به منظور مطالعه و بررسی و درک آیات آن، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] آنچه بر حائض واجب است بر نفساء هم واجب می باشد . و بنابر احتیاط واجب توقف در مسجد و دخول آن بدون عبور ، و عبور از مسجدین (مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و خواندن آیات سجده واجب ، و تماس با خط قرآن و نام خدا ، بر نفساء حرام است .
- [آیت الله شبیری زنجانی] در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند ولی باید جواب سلام مسلمان ممیّز را بدهد، به این شکل که اگر سلام کننده کلمه (سلام) را بر (علیکم) و مانند آن مقدّم داشت، باید نمازگزار در جواب سلام را مقدّم دارد و به احتیاط مستحب از سایر جهات نیز همان طور که او سلام کرده جواب دهد؛ مثلاً اگر (السلام) - با الف و لام - گفته، او نیز با الف و لام جواب بگوید و اگر (علیکم) - به صیغه جمع - گفته او نیز به صیغه جمع جواب دهد و چنانچه سلامکننده (علیکم) و مانند آن را بر سلام مقدم داشت، بنا بر احتیاط واجب با صیغههای سلامی که در قرآن وارد شده است مانند (سَلامٌ عَلَیْکَ) یا (سَلامٌ عَلَیْکُمْ) به قصد این که از قرآن است جواب بگوید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیههای: 15 سوره سجده و 37 سوره فصّلت و 62 سوره نجم و 19 سوره علق، آیات سجده واجب است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند، هر چند هنگام خواندن یا گوش دادن به قرآن بودن آن توجّه نداشته باشد و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده کند و کسی که گوش نمیدهد ولی آیه را میشنود بنا بر احتیاط مستحب سجده کند.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن در یک جا نباشد، اشکال ندارد. ولی سزاوار است که به تعزیه خوانی تنها اکتفا نکنند و مجالس روضه که در آنها علاوه بر ذکر مصائب حضرت خامس آل عبا علیه السلام ، معارف و عقاید اسلامی و تفسیر آیات و احادیث و احکام شرعیه بیان می شود نیز تشکیل دهند.
- [امام خمینی] احکام قرض - قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است، از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن خود به خط قرآن و بنا بر احتیاط به اسم خدا و صفات خاصه او به هر لغت که باشد، مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که جایی از بدن خود را به اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام نیز نرساند. دوم: رفتن یا ماندن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرم امامان علیهمالسلام اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و مراد از حرم امامان علیهمالسلام : محوّطهایست که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد، نه تمام رواقها یا صحنها. سوم: داخل شدن یا ماندن در مساجد دیگر، مگر آنکه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن هر یک از آیات سجده واجب و آن آیات در چهار سوره است. اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل (=سجده) )، آیه پانزدهم؛ دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده (=فُصّلت) )، آیه سی و هفتم؛ سوم: سوره پنجاه و سوم (النجم)، آیه آخر؛ چهارم: سوره نود و ششم (اقرء (=العلق) )، آیه آخر. بلکه بنا بر احتیاط خواندن آیات دیگر یا قسمتی از یک آیه از سورههای سجده نیز جایز نیست. چیزهایی که بر جنب مکروهست
- [آیت الله مکارم شیرازی] قرض دادن از کارهای بسیار مستحب است و در آیات قرآن مجید و اخبار معصومین(علیهم السلام) درباره آن زیاد سفارش شده، از پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده که (هرکس به برادر مسلمان خود قرض دهد مال او زیاد می شود و ملائکه بر او رحمت می فرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند بدون حساب و به سرعت از صراط می گذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد بهشت بر او حرام می شود) و نیز در روایتی آمده است که (ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هیجده برابر!)