چرا در قرآن در اوّل جمله اگر فعلی بیاید حتماً مفرد می آید، حتی اگر فاعلش جمع باشد؟
برای هر زبانی قواعد و مقرراتی وجود دارد، افرادی که با آن زبان سخن می گویند یا می نویسند باید تابع آن مقررات باشند.   زبان عربی نیز از این قاعده مستثنا نیست و این قواعد در علومی گنجانده شده اند که در زبان عربی به علم صرف (مربوط به کلمه است)، نحو (مربوط به جمله است) و معانی و بیان (مربوط به کلمه و جمله است)شهرت دارند و هر کس بیشتر این قواعد را در سخنان و نوشتارش مراعات نماید از فصاحت و بلاغت بیشتری برخوردار خواهد بود.   از آن جا که قرآن کتاب عربی و سخن خداوند متعال است، بالطبع همه قواعد و دستورات عربی در درجه اعلای آن، در آن مراعات شده است از آن جمله است موردی که در سؤالتان به آن اشاره نمودید.   در زبان عربی هرگاه فعلی به اسم ظاهر یا ضمیر غیر ظاهر نسبت داده شود، هیچ تغییری در آن فعل ایجاد نمی شود، بلکه به همان صورت مفرد خود باقی خواهد ماند؛ مثل: قام الخطیب و تکلّم؛ سخنگو ایستاد و سخن گفت.   "وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ..."؛[1] روزی فرشتگان باو گفتند... .   در سه مثال فوق با توجه به این که در اولی و دومی فاعل فعل (الخطیب و هو غیر ظاهر در تکلم) مفرد است و در سومی (الملائکه) جمع است، اما در هر سه صورت آیه بر اساس قواعد عربی مفرد آمد؛ چون در همه اینها فاعل یا اسم ظاهر است و یا ضمیر غیر ظاهر. ولی هرگاه فعلی به ضمیر ظاهر نسبت داده شود آن ضمیر به آن فعل می چسبد و در غیر ضمیر متصل معمولاً در صورتی است که اسمی قبلاً ذکر شده باشد و ضمیر به آن برگردد؛ مثل: "وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون".‏[2]   با توجه به این که فاعل "فَلْیَسْتَجیبُوا" و "لْیُؤْمِنُوا" واو در آنها است که به عباد بر می گردد و عباد هم قبلاً بیان شده، از این رو فاعل به صورت ضمیر ظاهر به فعل چسبید.[3] بنابر این تمام این موارد بر اساس قواعد زبان عربی است.     [1] آل عمران، 42. [2] بقره 186. [3]  با استفاده از کتاب "مبادئ العربیة، معلم رشید شرتونی، قسم صرف، ص 48 – 52، مؤسسه انتشارات دار العلم، قم، چاپ نهم، 1424 ه ق.  
عنوان سوال:

چرا در قرآن در اوّل جمله اگر فعلی بیاید حتماً مفرد می آید، حتی اگر فاعلش جمع باشد؟


پاسخ:

برای هر زبانی قواعد و مقرراتی وجود دارد، افرادی که با آن زبان سخن می گویند یا می نویسند باید تابع آن مقررات باشند.   زبان عربی نیز از این قاعده مستثنا نیست و این قواعد در علومی گنجانده شده اند که در زبان عربی به علم صرف (مربوط به کلمه است)، نحو (مربوط به جمله است) و معانی و بیان (مربوط به کلمه و جمله است)شهرت دارند و هر کس بیشتر این قواعد را در سخنان و نوشتارش مراعات نماید از فصاحت و بلاغت بیشتری برخوردار خواهد بود.   از آن جا که قرآن کتاب عربی و سخن خداوند متعال است، بالطبع همه قواعد و دستورات عربی در درجه اعلای آن، در آن مراعات شده است از آن جمله است موردی که در سؤالتان به آن اشاره نمودید.   در زبان عربی هرگاه فعلی به اسم ظاهر یا ضمیر غیر ظاهر نسبت داده شود، هیچ تغییری در آن فعل ایجاد نمی شود، بلکه به همان صورت مفرد خود باقی خواهد ماند؛ مثل: قام الخطیب و تکلّم؛ سخنگو ایستاد و سخن گفت.   "وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ..."؛[1] روزی فرشتگان باو گفتند... .   در سه مثال فوق با توجه به این که در اولی و دومی فاعل فعل (الخطیب و هو غیر ظاهر در تکلم) مفرد است و در سومی (الملائکه) جمع است، اما در هر سه صورت آیه بر اساس قواعد عربی مفرد آمد؛ چون در همه اینها فاعل یا اسم ظاهر است و یا ضمیر غیر ظاهر. ولی هرگاه فعلی به ضمیر ظاهر نسبت داده شود آن ضمیر به آن فعل می چسبد و در غیر ضمیر متصل معمولاً در صورتی است که اسمی قبلاً ذکر شده باشد و ضمیر به آن برگردد؛ مثل: "وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون".‏[2]   با توجه به این که فاعل "فَلْیَسْتَجیبُوا" و "لْیُؤْمِنُوا" واو در آنها است که به عباد بر می گردد و عباد هم قبلاً بیان شده، از این رو فاعل به صورت ضمیر ظاهر به فعل چسبید.[3] بنابر این تمام این موارد بر اساس قواعد زبان عربی است.     [1] آل عمران، 42. [2] بقره 186. [3]  با استفاده از کتاب "مبادئ العربیة، معلم رشید شرتونی، قسم صرف، ص 48 – 52، مؤسسه انتشارات دار العلم، قم، چاپ نهم، 1424 ه ق.  





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین