برای هر زبانی قواعد و مقرراتی وجود دارد، افرادی که با آن زبان سخن می گویند یا می نویسند باید تابع آن مقررات باشند. زبان عربی نیز از این قاعده مستثنا نیست و این قواعد در علومی گنجانده شده اند که در زبان عربی به علم صرف (مربوط به کلمه است)، نحو (مربوط به جمله است) و معانی و بیان (مربوط به کلمه و جمله است)شهرت دارند و هر کس بیشتر این قواعد را در سخنان و نوشتارش مراعات نماید از فصاحت و بلاغت بیشتری برخوردار خواهد بود. از آن جا که قرآن کتاب عربی و سخن خداوند متعال است، بالطبع همه قواعد و دستورات عربی در درجه اعلای آن، در آن مراعات شده است از آن جمله است موردی که در سؤالتان به آن اشاره نمودید. در زبان عربی هرگاه فعلی به اسم ظاهر یا ضمیر غیر ظاهر نسبت داده شود، هیچ تغییری در آن فعل ایجاد نمی شود، بلکه به همان صورت مفرد خود باقی خواهد ماند؛ مثل: قام الخطیب و تکلّم؛ سخنگو ایستاد و سخن گفت. "وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ..."؛[1] روزی فرشتگان باو گفتند... . در سه مثال فوق با توجه به این که در اولی و دومی فاعل فعل (الخطیب و هو غیر ظاهر در تکلم) مفرد است و در سومی (الملائکه) جمع است، اما در هر سه صورت آیه بر اساس قواعد عربی مفرد آمد؛ چون در همه اینها فاعل یا اسم ظاهر است و یا ضمیر غیر ظاهر. ولی هرگاه فعلی به ضمیر ظاهر نسبت داده شود آن ضمیر به آن فعل می چسبد و در غیر ضمیر متصل معمولاً در صورتی است که اسمی قبلاً ذکر شده باشد و ضمیر به آن برگردد؛ مثل: "وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون".‏[2] با توجه به این که فاعل "فَلْیَسْتَجیبُوا" و "لْیُؤْمِنُوا" واو در آنها است که به عباد بر می گردد و عباد هم قبلاً بیان شده، از این رو فاعل به صورت ضمیر ظاهر به فعل چسبید.[3] بنابر این تمام این موارد بر اساس قواعد زبان عربی است. [1] آل عمران، 42. [2] بقره 186. [3] با استفاده از کتاب "مبادئ العربیة، معلم رشید شرتونی، قسم صرف، ص 48 – 52، مؤسسه انتشارات دار العلم، قم، چاپ نهم، 1424 ه ق.
برای هر زبانی قواعد و مقرراتی وجود دارد، افرادی که با آن زبان سخن می گویند یا می نویسند باید تابع آن مقررات باشند. زبان عربی نیز از این قاعده مستثنا نیست و این قواعد در علومی گنجانده شده اند که در زبان عربی به علم صرف (مربوط به کلمه است)، نحو (مربوط به جمله است) و معانی و بیان (مربوط به کلمه و جمله است)شهرت دارند و هر کس بیشتر این قواعد را در سخنان و نوشتارش مراعات نماید از فصاحت و بلاغت بیشتری برخوردار خواهد بود. از آن جا که قرآن کتاب عربی و سخن خداوند متعال است، بالطبع همه قواعد و دستورات عربی در درجه اعلای آن، در آن مراعات شده است از آن جمله است موردی که در سؤالتان به آن اشاره نمودید. در زبان عربی هرگاه فعلی به اسم ظاهر یا ضمیر غیر ظاهر نسبت داده شود، هیچ تغییری در آن فعل ایجاد نمی شود، بلکه به همان صورت مفرد خود باقی خواهد ماند؛ مثل: قام الخطیب و تکلّم؛ سخنگو ایستاد و سخن گفت. "وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ..."؛[1] روزی فرشتگان باو گفتند... . در سه مثال فوق با توجه به این که در اولی و دومی فاعل فعل (الخطیب و هو غیر ظاهر در تکلم) مفرد است و در سومی (الملائکه) جمع است، اما در هر سه صورت آیه بر اساس قواعد عربی مفرد آمد؛ چون در همه اینها فاعل یا اسم ظاهر است و یا ضمیر غیر ظاهر. ولی هرگاه فعلی به ضمیر ظاهر نسبت داده شود آن ضمیر به آن فعل می چسبد و در غیر ضمیر متصل معمولاً در صورتی است که اسمی قبلاً ذکر شده باشد و ضمیر به آن برگردد؛ مثل: "وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون".[2] با توجه به این که فاعل "فَلْیَسْتَجیبُوا" و "لْیُؤْمِنُوا" واو در آنها است که به عباد بر می گردد و عباد هم قبلاً بیان شده، از این رو فاعل به صورت ضمیر ظاهر به فعل چسبید.[3] بنابر این تمام این موارد بر اساس قواعد زبان عربی است. [1] آل عمران، 42. [2] بقره 186. [3] با استفاده از کتاب "مبادئ العربیة، معلم رشید شرتونی، قسم صرف، ص 48 – 52، مؤسسه انتشارات دار العلم، قم، چاپ نهم، 1424 ه ق.
- [سایر] چرا بعضی از ضمایر قرآن جمع و بعضی مفرد است؟
- [سایر] چرا در بعضی از آیات قرآن کلمه آیه به صورت جمع و در بعضی دیگر به صورت مفرد آمده است؟
- [سایر] چرا در بعضی از آیات قرآن کلمه آیه به صورت جمع و در بعضی دیگر به صورت مفرد آمده است؟
- [سایر] چرا در بسیاری از آیات قرآن "سمع" مفرد آمده و "ابصار و قلوب و افئده" به صورت جمع آمده است؟
- [سایر] آیا تغییر دعای مأثور و تبدیل ضمایر مفرد آن به جمع صحیح است؟
- [سایر] چرا در آیه 78 سوره نحل، کلمه سمع مفرد آمده و کلمات ابصار و افئده جمع آمده اند؟
- [سایر] چرا در آیه 78 سوره نحل، کلمه سمع مفرد آمده و کلمات ابصار و افئده جمع آمده اند؟
- [سایر] با سلام چرا در قران واژه سمع به صورت مفرد آمده و لی ابصار و افئده به صورت جمع آمده است. اگر دلیل دیگر غیر از مصدر بودن سمع داشته باشد لطفا من را راهنمایی کنید. با تشکر
- [سایر] چرا در سوره ملک آیه 23 (گوش) به صورت مفرد و (چشم و دل) به صورت جمع، آمده است؟
- [آیت الله بهجت] آیا جواب سلام در معرفه و نکره و مفرد و جمع بودن، باید مثل خود سلام باشد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که نمی تواند حرف بزند، اشاره او عقد لفظی است و فعل او مانند فعل دیگران، عقد فعلی است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحبّ است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگوید و جمله های آن را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد بین جمله های اقامه فاصله ندهد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگوید و جمله های آن را به هم نچسباند؛ ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد؛ بین جمله های اقامه ندهد.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگوید و جمله های آن را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد ، بین جمله های اقامه فاصله ندهد .
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه ارام باشد و ان را از اذان اهسته تر بگوید و جمله های ان را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد بین جمله های اقامه فاصله ندهد
- [آیت الله سبحانی] مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگوید و جمله های آن را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد، بین جمله های اقامه فاصله ندهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگوید و جمله های آن را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد، بین جمله های اقامه فاصله ندهد.
- [امام خمینی] مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد، و آن را از اذان آهسته تر بگوید، و جمله های آن را به هم نچسباند. ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد، بین جمله های اقامه فاصله ندهد.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است گوینده اقامه رو به قبله و آرام باشد و اقامه را از اذان آهسته تر بگوید و فاصله جمله های آن را از فاصله جملههای اذان کمتر کند؛ لیکن جمله ها را به هم نچسباند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ذکر خدا، قرائت قرآن دعا، در هر جای نماز جایز است اگر جمله ای را مانند (الله اکْبر) به قصد ذکر خدا بگوید، اما در موقع گفتن، صدا را بلندکند که چیزی را به دیگری بفهماند اشکال ندارد، ولی دعا و ذکر به زبانهای غیر عربی اشکال دارد.