"ظن"، در لغت به معنای گمان و پنداشت و طرف مقابل "وهم" است. ظن، قبول مطلبی است که به حد جزم و یقین نرسد. قرآن کریم پیروی از ظن در امور اعتقادی را نکوهش نموده و آن را بر خلاف عقل دانسته است: "إِن یَتَّبِعُونَ إِلآ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لاَ یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْ ئ‹ًا ;(نجم،28) آنان مشرکان ، تنها از ظن و گمان بی پایه پیروی مینمایند، با این که گمان، هرگز انسان را بی نیاز از حق نمیکند." انسان متعهد و معتقد، هرگز سخنی را بدون علم و آگاهی نمیگوید و بیدلیل نسبتی را به کسی نمیدهد، زیرا تکیه بر گمان و پندار، کار شیطان و انسانهای شیطان صفت است و قبول خرافات و موهومات، نشانة انحراف و بی عقلی است. منظور از واژة "ظن" در آیات مورد بحث، گمانهای بی پایه است که طبق تعبیر آیات، هم ردیف با هوای نفس و اوهام و خرافات قرار دارد. ظن بتپرستان نیز از این قبیل بود; چون خرافهای به صورت یک احتمال ضعیف در مغزشان ظاهر میشد و هوای نفس آن را تزیین میکرد.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 22، ص 530، دارالکتب الاسلامیة / معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، ج 7، ص 139، چاپ صدر، قم.) قرآن کریم، بسیاری از اشکالات مشرکین و کفار را، اعتماد بر گمانهای بی جا و غیر منطقی، میداند و آنان را، به این لحاظ که تابع گمان خویش هستند، مورد سرزنش قرار میدهد. در برخی آیات، انکار قیامت و حکم به این که در ورای این جهان مادّه، جهان دیگری نیست، را نتیجة اعتماد بر ظن و تکیه بر اوهام و تخیلات دانسته و میفرماید: "وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَ الاْ ئَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بََطِلاً ذَ َلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا...;(ص،2728) و آسمان و زمین و آنچه در بین آن دو هستند، باطل نیافریدیم، این گمان کسانی است که کافرند...". در آیات دیگر نیز، منشأ عقاید خرافی را تکیه به گمان و ظن میداند: "إِنْ هِیَ إِلآَّ أَسْمَآءٌ سَمَّیْتُمُوهَآ أَنتُمْ وَ ءَابَآؤُکُم مَّآ أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطََنٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلآ الظَّنَّ وَ مَا تَهْوَی الاْ ئَنفُس...;(نجم،2123) اینها فقط نامهایی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهاند ]نامهایی بی محتوا و اسمهایی است بی مسمّی![ و هرگز خداوند، دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده; آنان فقط از گمانهای بی اساس و هوای نفس پیروی میکنند...". تمام بدبختیهایی که در دنیای امروز وجود دارد، جنگها و خونریزیها، ظلمها و تجاوزها، فسادها و آلودگیها، نتیجة پیروی از ظن است، که شایعه پراکنی نیز میتواند این امر را تشدید کند.(ر.ک: اخلاق در قرآن، استاد محمد تقی مصباح یزدی، ج 1، ص 325، انتشارات مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.) eporsesh.com
"ظن"، در لغت به معنای گمان و پنداشت و طرف مقابل "وهم" است. ظن، قبول مطلبی است که به حد جزم و یقین نرسد. قرآن کریم پیروی از ظن در امور اعتقادی را نکوهش نموده و آن را بر خلاف عقل دانسته است: "إِن یَتَّبِعُونَ إِلآ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لاَ یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْ ئ‹ًا ;(نجم،28) آنان مشرکان ، تنها از ظن و گمان بی پایه پیروی مینمایند، با این که گمان، هرگز انسان را بی نیاز از حق نمیکند." انسان متعهد و معتقد، هرگز سخنی را بدون علم و آگاهی نمیگوید و بیدلیل نسبتی را به کسی نمیدهد، زیرا تکیه بر گمان و پندار، کار شیطان و انسانهای شیطان صفت است و قبول خرافات و موهومات، نشانة انحراف و بی عقلی است.
منظور از واژة "ظن" در آیات مورد بحث، گمانهای بی پایه است که طبق تعبیر آیات، هم ردیف با هوای نفس و اوهام و خرافات قرار دارد.
ظن بتپرستان نیز از این قبیل بود; چون خرافهای به صورت یک احتمال ضعیف در مغزشان ظاهر میشد و هوای نفس آن را تزیین میکرد.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 22، ص 530، دارالکتب الاسلامیة / معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، ج 7، ص 139، چاپ صدر، قم.)
قرآن کریم، بسیاری از اشکالات مشرکین و کفار را، اعتماد بر گمانهای بی جا و غیر منطقی، میداند و آنان را، به این لحاظ که تابع گمان خویش هستند، مورد سرزنش قرار میدهد.
در برخی آیات، انکار قیامت و حکم به این که در ورای این جهان مادّه، جهان دیگری نیست، را نتیجة اعتماد بر ظن و تکیه بر اوهام و تخیلات دانسته و میفرماید: "وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَ الاْ ئَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بََطِلاً ذَ َلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا...;(ص،2728) و آسمان و زمین و آنچه در بین آن دو هستند، باطل نیافریدیم، این گمان کسانی است که کافرند...".
در آیات دیگر نیز، منشأ عقاید خرافی را تکیه به گمان و ظن میداند: "إِنْ هِیَ إِلآَّ أَسْمَآءٌ سَمَّیْتُمُوهَآ أَنتُمْ وَ ءَابَآؤُکُم مَّآ أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطََنٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلآ الظَّنَّ وَ مَا تَهْوَی الاْ ئَنفُس...;(نجم،2123) اینها فقط نامهایی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهاند ]نامهایی بی محتوا و اسمهایی است بی مسمّی![ و هرگز خداوند، دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده; آنان فقط از گمانهای بی اساس و هوای نفس پیروی میکنند...".
تمام بدبختیهایی که در دنیای امروز وجود دارد، جنگها و خونریزیها، ظلمها و تجاوزها، فسادها و آلودگیها، نتیجة پیروی از ظن است، که شایعه پراکنی نیز میتواند این امر را تشدید کند.(ر.ک: اخلاق در قرآن، استاد محمد تقی مصباح یزدی، ج 1، ص 325، انتشارات مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.)
eporsesh.com
- [سایر] آیا قرآن کریم به وجود "شانس" صحّه میگذارد؟
- [سایر] اولین کسی که قرآن کریم را با "صوت" تلاوت کرد، چه کسی بود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا بیّنه نیز موجب علم عادی یا اطمینان برای شنونده یا قاضی هست یا آنکه موجب ظنّ و گمان است؟
- [سایر] از دیدگاه قرآن کریم مختصات و مشترکات پیامبران با دیگر انسانها چیست؟
- [سایر] "سوءظن" و "حسن ظن" را با کمک آیات و روایات توضیح دهید؟
- [سایر] خداوند در قرآن می فرماید: «ما انسان را نیکو آفریدیم.»، یعنی در نهاد انسان بدی و گناه جایی نداشته، پس چرا انسانها گناه و خلاف میکنند؟
- [سایر] قرآن کریم در سوره احزاب پیرامون نقش امام علی(علیه السلام) در جنگ احزاب چه می فرماید؟
- [سایر] قرآن کریم چند "بسم اللّه الرحمن الرحیم" دارد؟ گاهی گفته میشود 114 و گاهی گفته میشود 115، کدام صحیح است؟
- [سایر] -چگونه است که در قرآن کریم برای توبه می فرماید گناهان راپاک میکند در جایی می فرماید گناهان را تبدیل به نیکی میکند آیا هرکسی که توبه نمود گناهانش تبدیل به نیکی ها می شود؟
- [سایر] آیا امام معصوم با توجه به این که خداوند به پیامبر اسلام (ص) می فرماید: "انک میت وانکم میتون "، می میرد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] زن و مرد تا یقین یا اطمینان پیدا نکنند که وکیل انها صیغه را خوانده است نمی توانند ترتیب اثار و احکام نکاح را بدهند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمی کند و اگر وکیل بگوید صیغه را خوانده در صورتی که ثقه باشد و ظن به خلاف گفته او نباشد یا از قول او اطمینان حاصل شود کافیست و در غیر دو صورت ذکر شده اکتفا به اخبار او محل اشکال است
- [آیت الله علوی گرگانی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند بیکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافیاست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنان صیغه را خوانده است نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند، و گمان به اینکه وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله اردبیلی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است، کفایت نمیکند؛ ولی اگر وکیل بگوید: (صیغه را خواندهام) کافی است.
- [آیت الله بروجردی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند به یکدیگر رفتار محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله مظاهری] ظنّ و گمان در نمازهای واجب و مستحب حکم یقین را دارد و باید بر طبق گمان عمل کند چه در رکعات نماز باشد و چه در اجزای نماز، مثلاً اگر شک کند که یک رکعت خوانده است یا دو رکعت، و گمان او بر دو رکعت است باید بنا را بر دو بگذارد، چه در نمازهای دو رکعتی باشد و چه در نمازهای سه رکعتی و چهار رکعتی، و نیز اگر شک کند رکوع کرده یا نه و گمان دارد که رکوع کرده است باید سجده رود.
- [آیت الله خوئی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند، و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله بهجت] نابینا یا کسی که در زندان است همینقدر که گمان به داخل شدن وقت پیدا کرد، داخل نماز میشود؛ ولی احتیاط در این است که نماز را تأخیر بیندازد تا یقین و یا اطمینان و یا گمان قویتر به داخل شدن وقت پیدا کند. و اشخاص دیگر غیر از نابینا و زندانی که بهواسطه ابر و غبار و مانند اینها توانایی بر تحصیل یقین یا علامات معتبر را ندارند، در صورتی که احتمال میدهند دسترسی به چیزی پیدا کنند که بهواسطه آن علم و یا ظن به وقت پیدا میکنند، احتیاط در تأخیر نماز است. ولی اگر بهخاطر تأخیر، خودبهخود علم و یا ظن به وقت پیدا میشود، احتمال دارد همینقدر که گمان به وقت پیدا کردند، بتوانند نماز بخوانند، ولی اگر عُسر و حرج نباشد احتیاط در تأخیر نماز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در نمازهای مستحبی بنابر احتیاط واجب باید به ظن و گمان خود عمل کند، تا آنجا که نماز را باطل نمی کند، مثلاً اگر گمانش به دو رکعت می رود بنا بر آن بگذارد و اگر گمانش به سه رکعت می رود باید بنا بر همان دو بگذارد.