"سوءظن" و "حسن ظن" را با کمک آیات و روایات توضیح دهید؟
سوء ظنّ از آثار ضعف نفس و جبن است. (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ);[1] ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید; زیرا به راستی بعضی از گمان ها گناه است. (وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ کُنْتُمْ قَوْماً بُوراً);[2] و گمان بد بردید و گروه تباه زده شدید. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: ضع امر اخیک علی احسنه حتّی یأتیک ما یغلبک منه ولا تظننّ بکلمة خرجت من اخیک سوءً و انت تجد لها فی الخیر محملا[3]; کار برادر دینی را حمل بر صحّت و توجیه کن، تا اندازه ای که ظنّ غالب (مثلا 80 درصد) از بدی او برای تو ثابت شود و از سخنی که از او شنیدی، حتماً گمان بد نبر; تا می توانی محمل صحیح برای آن پیدا کن. شاید بدی سوء ظّن از این جهت باشد که اسرار دل را، جز علاّم الغیوب خدای تعالی کسی نمی داند. در ضمن، چون شیطان لعین همیشه انسان را وسوسه و وادار به سوء ظن می نماید، لذا مؤمن نباید کاری کند که مورد سوء ظنّ و گمان بد قرار گیرد; چنان که پیامبر گرامی فرموده اند: اتقّوا مواقع التُهَم[4]; از جاهایی که مورد تهمت قرار می گیرید بپرهیزید. امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید: من عرّض نفسه للتهمه فلا یلومَنّ من اسآء الظنّ به[5]; کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد، به راستی ملامت نکند کسی را که به او گمان بد برده است. و در حدیث وارد شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با همسر خود، صفیّه، دختر حیّ بن اخطب، (کنار درب مسجد النبی) سخن می گفت; مردی از انصار از آن جا می گذشت; حضرت او را صدا زد و فرمود: فلانی، این همسر من صفیّه است. عرض کرد: یا رسول الله، مگر ما جز گمان نیک نسبت به شما می بریم؟ فرمود: ان شیطان یجری من ابن آدم مجری الدّم فخشیت ان یدخل علیک[6]; شیطان به راستی هم چون خون در انسان جریان دارد، ترسیدم در تو نیز اثر بگذارد. ضدّ سوءظن و بدگمانی، حسن ظنّ و گمان نیک است که ناشی از قوّت و ثبات نفس است و اخبار و احادیث بسیاری در شرافت و فضیلت حسن ظن، به خصوص حسن ظنّ نسبت به حق تعالی و ارحم الراحمین بودن او، وارد شده است، تا انسان بداند که مشکلات و گرفتاری هایی که برای او پیش می آید چه در دنیا و چه در آخرت یا به صلاح و مصلحت او بوده و یا خودش برای خود فراهم نموده که خودکرده را تدبیر نیست. پس این که گاهی بعضی افراد می گویند: خدایا من چه کرده بودم که چنین مشکلی برایم پیش آمد، یا به شوخی می گویند: ای خدای پول دارها و...; این حرف ها به خاطر نداشتن حسن ظن به خالق متعال است. امام رضا(علیه السلام) می فرماید: احسن الظنّ باللّه فانّ الله عزّوجلّ یقول انا عند ظنّ عبدی لی ان خیراً فخیرٌ وان شرّاً فشّر[7]; به خدا خوش گمان باش; زیرا می فرماید: من بر حسب ظن بنده ی خود هستم، اگر گمان او خوب است رفتار من خوب است و اگر بد باشد، رفتار من هم بد خواهد بود. و عین الرضا عن کلّ عیب کلیلة ولکنّ عین السخط تبدی المساویا از خیر محض جز نکویی نیاید خوش باش که عاقبت نکو خواهد شد امیرالمؤمنان(علیه السلام) نیز می فرماید: (إِذَا اسْتَوْلَی الصَّلَاحُ عَلَی الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذَا اسْتَوْلَی الْفَسَادُ عَلَی الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ);[8]آن گاه که جامعه و روزگار و مردمش شایسته و نیکوکارند، سوء ظنّ و گمان بد درباره ی کسی که از او انحرافی دیده نشده است ظلم است و آن گاه که فساد و تباهی بر روزگار و مردم غلبه پیدا کرده است (بیش تر مردم فاسد باشند) کسی که حسن ظن داشته باشد گول خورده است. از فرمایش حضرت استفاده می شود که حسن ظنّ و سوء ظنّ به اجتماع و محیط و غالب مردم بستگی دارد و انسان باید با دقّت و چشم بصیرت، یکی از آن دو را انتخاب کند. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. سوره ی حجرات، آیه ی 12. [2]. سوره ی فتح، آیه ی 12. [3]. اصول کافی، ج 2، ص 362. [4]. جامع السعادات، ج 1، ص 253. [5]. همان، و نهج البلاغه، محمد عبده، ج 2، ص 177، ح 159. [6]. جامع السعادات ج 1 ص 253 [7]. جامع السعادات، ج 1، ص 229. [8]. نهج البلاغه، ج 2، ص 163، ح 115.
عنوان سوال:

"سوءظن" و "حسن ظن" را با کمک آیات و روایات توضیح دهید؟


پاسخ:

سوء ظنّ از آثار ضعف نفس و جبن است.
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ);[1] ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید; زیرا به راستی بعضی از گمان ها گناه است.
(وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ کُنْتُمْ قَوْماً بُوراً);[2] و گمان بد بردید و گروه تباه زده شدید.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
ضع امر اخیک علی احسنه حتّی یأتیک ما یغلبک منه ولا تظننّ بکلمة خرجت من اخیک سوءً و انت تجد لها فی الخیر محملا[3]; کار برادر دینی را حمل بر صحّت و توجیه کن، تا اندازه ای که ظنّ غالب (مثلا 80 درصد) از بدی او برای تو ثابت شود و از سخنی که از او شنیدی، حتماً گمان بد نبر; تا می توانی محمل صحیح برای آن پیدا کن.
شاید بدی سوء ظّن از این جهت باشد که اسرار دل را، جز علاّم الغیوب خدای تعالی کسی نمی داند.
در ضمن، چون شیطان لعین همیشه انسان را وسوسه و وادار به سوء ظن می نماید، لذا مؤمن نباید کاری کند که مورد سوء ظنّ و گمان بد قرار گیرد; چنان که پیامبر گرامی فرموده اند:
اتقّوا مواقع التُهَم[4]; از جاهایی که مورد تهمت قرار می گیرید بپرهیزید.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید:
من عرّض نفسه للتهمه فلا یلومَنّ من اسآء الظنّ به[5]; کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد، به راستی ملامت نکند کسی را که به او گمان بد برده است.
و در حدیث وارد شده که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با همسر خود، صفیّه، دختر حیّ بن اخطب، (کنار درب مسجد النبی) سخن می گفت; مردی از انصار از آن جا می گذشت; حضرت او را صدا زد و فرمود: فلانی، این همسر من صفیّه است. عرض کرد: یا رسول الله، مگر ما جز گمان نیک نسبت به شما می بریم؟ فرمود:
ان شیطان یجری من ابن آدم مجری الدّم فخشیت ان یدخل علیک[6]; شیطان به راستی هم چون خون در انسان جریان دارد، ترسیدم در تو نیز اثر بگذارد.
ضدّ سوءظن و بدگمانی، حسن ظنّ و گمان نیک است که ناشی از قوّت و ثبات نفس است و اخبار و احادیث بسیاری در شرافت و فضیلت حسن ظن، به خصوص حسن ظنّ نسبت به حق تعالی و ارحم الراحمین بودن او، وارد شده است، تا انسان بداند که مشکلات و گرفتاری هایی که برای او پیش می آید چه در دنیا و چه در آخرت یا به صلاح و مصلحت او بوده و یا خودش برای خود فراهم نموده که خودکرده را تدبیر نیست. پس این که گاهی بعضی افراد می گویند: خدایا من چه کرده بودم که چنین مشکلی برایم پیش آمد، یا به شوخی می گویند: ای خدای پول دارها و...; این حرف ها به خاطر نداشتن حسن ظن به خالق متعال است. امام رضا(علیه السلام) می فرماید:
احسن الظنّ باللّه فانّ الله عزّوجلّ یقول انا عند ظنّ عبدی لی ان خیراً فخیرٌ وان شرّاً فشّر[7]; به خدا خوش گمان باش; زیرا می فرماید: من بر حسب ظن بنده ی خود هستم، اگر گمان او خوب است رفتار من خوب است و اگر بد باشد، رفتار من هم بد خواهد بود.
و عین الرضا عن کلّ عیب کلیلة ولکنّ عین السخط تبدی المساویا
از خیر محض جز نکویی نیاید خوش باش که عاقبت نکو خواهد شد
امیرالمؤمنان(علیه السلام) نیز می فرماید:
(إِذَا اسْتَوْلَی الصَّلَاحُ عَلَی الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذَا اسْتَوْلَی الْفَسَادُ عَلَی الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ);[8]آن گاه که جامعه و روزگار و مردمش شایسته و نیکوکارند، سوء ظنّ و گمان بد درباره ی کسی که از او انحرافی دیده نشده است ظلم است و آن گاه که فساد و تباهی بر روزگار و مردم غلبه پیدا کرده است (بیش تر مردم فاسد باشند) کسی که حسن ظن داشته باشد گول خورده است.
از فرمایش حضرت استفاده می شود که حسن ظنّ و سوء ظنّ به اجتماع و محیط و غالب مردم بستگی دارد و انسان باید با دقّت و چشم بصیرت، یکی از آن دو را انتخاب کند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. سوره ی حجرات، آیه ی 12.
[2]. سوره ی فتح، آیه ی 12.
[3]. اصول کافی، ج 2، ص 362.
[4]. جامع السعادات، ج 1، ص 253.
[5]. همان، و نهج البلاغه، محمد عبده، ج 2، ص 177، ح 159.
[6]. جامع السعادات ج 1 ص 253
[7]. جامع السعادات، ج 1، ص 229.
[8]. نهج البلاغه، ج 2، ص 163، ح 115.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین