قرآن کریم در سه جهت مستقل است: 1 در اصل حجیّت؛ زیرا قرآن معجزهای الهی است که حجیت آن ذاتی و در ناحیه سند قطعی و بینیاز از غیر است. البته مراد از ذاتی در این جا ذاتی نسبی است وگرنه حجت ذاتی همان مبدأ اوّلی است. 2 در دلالت ظواهر الفاظ؛ زیرا وابستگی قرآن به احادیث معصومین (علیهمالسلام) در این بخش (آن گونه که اخباریان میپندارند) مستلزم دور محال است. بنابراین، آنچه از الفاظ قرآن استفاده میشود، اعم از آن که طبق نصّ باشد یا ظهور به طور استقلال حجت است. گرچه مستفاد از ظهور مطلبی است ظنّی، نه قطعی. 3 در ارائه خطوط اصلی و کلی دین. پس قرآن در همه شئون خود مستقل است و وابستگی به غیر خود ندارد؛ لیکن چون دین در ارائه پیام نهایی خود هم به قرآن وابسته است و هم به سنت معصومین (علیهمالسلام)، از این رو در محدوده "ارائه دین قابل اعتقاد و عمل" قرآن و سنت جداییناپذیر است؛ بدین معنا که قرآن عهدهدار تبیین خطوط کلی دین است و سنت عهدهدار "تبیین حدود و جزئیات و تفاصیل احکام". و اما روایات به دو دسته تقسیم میشود: یکی روایات ظنّیالصدور و دیگری روایات قطعیالصدور؛ اما روایاتی که صدور آن از معصومین (علیهمالسلام) ظنی است (سنت غیر قطعی) هم در سند وابسته به قرآن کریم است و هم در دلالت؛ اما در سند، از این جهت که قرآن کریم نسبت به کسی که نبوّت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با معجزه دیگر برای او اثبات نشد پشتوانه اعتبار سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است بیواسطه، و پشتوانه سخنان عترت طاهرین (علیهمالسلام) است با واسطه، و اما در دلالت، از این جهت که حجیّت محتوای احادیث غیر قطعی در گرو عدم مخالفت محتوای آن با قرآن کریم است و عرضه روایت غیر قطعی بر قرآن برای تشخیص حجّت از غیر حجّت است و تمیز صدق و کذب و حق و باطل. اما احادیث قطعیالصدور تنها در ناحیه سند، یعنی اصل حجیّت (نه سند مصطلح رجالی) نسبت به کسی که نبوّت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از راه معجزه دیگر برای وی ثابت نشده باشد به قرآن وابسته است و پس از تأمین اصل حجیت آن به وسیله قرآن در همه شئون همتای قرآن کریم است؛ یعنی در طول قرآن کریم حجت مستقل غیر منحصری است که همانند قرآن محتوایش حجت و همسان قرآن میزان سنجش سنت غیر قطعی است. از این رو احادیث عرض بر کتاب، سنت قطعی را همانند قرآنْ میزان ارزیابی سنت غیر قطعی میداند. حاصل این که، اولا ً، ثقلین هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد، بلکه با هم متحدند و بر روی هم یک حجّت الهی هستند؛ منتها یکی اصل و دیگری فرع و همچنین یکی متن و دیگری شرح است (قرآن و عترت نه جدایند و نه در عرض هم). پس دین در ارائه پیام نهایی خود هم به قرآن وابسته است هم به سنت. ثانیاً، قرآن کریم که هم در سند و هم در حجیت ظواهر و هم در ارائه خطوط کلی دین نیازمند به غیر خود، یعنی احادیث نیست و حدوثاً و بقائاً مستقل است، نسبت به روایات که حدوثاً و بقائاً تابع قرآن است، ثَقَل اکبر به شمار میآید؛ چون مراد از استقلال، استقلالِ نسبی است، نه نفسی. از این رو اعتماد به اصول عقلایی در فهم معانی الفاظ قرآن منافی استقلال آن در حجیت و دلالت نخواهد بود. ثالثاً، محدوده وابستگی روایات به قرآن هم در ناحیه اعتبار سند است (چه در سنت قطعی و چه در سنت غیر قطعی) و هم در ناحیه اعتبار متن (در خصوص سنت غیر قعطی). اما پس از تأمین اصل اعتبار سنت به وسیله قرآن، سنت نیز حجت مستقل غیر منحصری است همتای قرآن. مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 153)
قرآن کریم در سه جهت مستقل است:
1 در اصل حجیّت؛ زیرا قرآن معجزهای الهی است که حجیت آن ذاتی و در ناحیه سند قطعی و بینیاز از غیر است. البته مراد از ذاتی در این جا ذاتی نسبی است وگرنه حجت ذاتی همان مبدأ اوّلی است.
2 در دلالت ظواهر الفاظ؛ زیرا وابستگی قرآن به احادیث معصومین (علیهمالسلام) در این بخش (آن گونه که اخباریان میپندارند) مستلزم دور محال است. بنابراین، آنچه از الفاظ قرآن استفاده میشود، اعم از آن که طبق نصّ باشد یا ظهور به طور استقلال حجت است. گرچه مستفاد از ظهور مطلبی است ظنّی، نه قطعی.
3 در ارائه خطوط اصلی و کلی دین.
پس قرآن در همه شئون خود مستقل است و وابستگی به غیر خود ندارد؛ لیکن چون دین در ارائه پیام نهایی خود هم به قرآن وابسته است و هم به سنت معصومین (علیهمالسلام)، از این رو در محدوده "ارائه دین قابل اعتقاد و عمل" قرآن و سنت جداییناپذیر است؛ بدین معنا که قرآن عهدهدار تبیین خطوط کلی دین است و سنت عهدهدار "تبیین حدود و جزئیات و تفاصیل احکام".
و اما روایات به دو دسته تقسیم میشود: یکی روایات ظنّیالصدور و دیگری روایات قطعیالصدور؛ اما روایاتی که صدور آن از معصومین (علیهمالسلام) ظنی است (سنت غیر قطعی) هم در سند وابسته به قرآن کریم است و هم در دلالت؛ اما در سند، از این جهت که قرآن کریم نسبت به کسی که نبوّت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با معجزه دیگر برای او اثبات نشد پشتوانه اعتبار سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است بیواسطه، و پشتوانه سخنان عترت طاهرین (علیهمالسلام) است با واسطه، و اما در دلالت، از این جهت که حجیّت محتوای احادیث غیر قطعی در گرو عدم مخالفت محتوای آن با قرآن کریم است و عرضه روایت غیر قطعی بر قرآن برای تشخیص حجّت از غیر حجّت است و تمیز صدق و کذب و حق و باطل.
اما احادیث قطعیالصدور تنها در ناحیه سند، یعنی اصل حجیّت (نه سند مصطلح رجالی) نسبت به کسی که نبوّت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از راه معجزه دیگر برای وی ثابت نشده باشد به قرآن وابسته است و پس از تأمین اصل حجیت آن به وسیله قرآن در همه شئون همتای قرآن کریم است؛ یعنی در طول قرآن کریم حجت مستقل غیر منحصری است که همانند قرآن محتوایش حجت و همسان قرآن میزان سنجش سنت غیر قطعی است. از این رو احادیث عرض بر کتاب، سنت قطعی را همانند قرآنْ میزان ارزیابی سنت غیر قطعی میداند.
حاصل این که، اولا ً، ثقلین هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد، بلکه با هم متحدند و بر روی هم یک حجّت الهی هستند؛ منتها یکی اصل و دیگری فرع و همچنین یکی متن و دیگری شرح است (قرآن و عترت نه جدایند و نه در عرض هم). پس دین در ارائه پیام نهایی خود هم به قرآن وابسته است هم به سنت.
ثانیاً، قرآن کریم که هم در سند و هم در حجیت ظواهر و هم در ارائه خطوط کلی دین نیازمند به غیر خود، یعنی احادیث نیست و حدوثاً و بقائاً مستقل است، نسبت به روایات که حدوثاً و بقائاً تابع قرآن است، ثَقَل اکبر به شمار میآید؛ چون مراد از استقلال، استقلالِ نسبی است، نه نفسی. از این رو اعتماد به اصول عقلایی در فهم معانی الفاظ قرآن منافی استقلال آن در حجیت و دلالت نخواهد بود.
ثالثاً، محدوده وابستگی روایات به قرآن هم در ناحیه اعتبار سند است (چه در سنت قطعی و چه در سنت غیر قطعی) و هم در ناحیه اعتبار متن (در خصوص سنت غیر قعطی). اما پس از تأمین اصل اعتبار سنت به وسیله قرآن، سنت نیز حجت مستقل غیر منحصری است همتای قرآن.
مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 153)
- [سایر] آیات قرآن کریم و روایات در مورد نهایت و محدوده علم انسان چه نظری دارند؟
- [سایر] آیات قرآن کریم و روایات در مورد نهایت و محدوده علم انسان چه نظری دارند؟
- [سایر] نظر قرآن درباره استقلال اقتصادی زن چیست؟
- [آیت الله سبحانی] منطقه ی اقتصادی انرژی پارس با مساحت سی هزار هکتار شامل دو سایت می باشد. آیا می توان کل این محدوده را منطقه ی واحد فرض کرد که در این صورت رفت و آمد در این محدوده، موجب باطل شدن قصد نباشد؟
- [سایر] ضرورت رجوع به عترت طاهرین علیهمالسلام در فهم ظاهر قرآن با استقلال قرآن در تبیین معارف چگونه سازگار است؟
- [سایر] محدوده ی نگاه به نامحرم از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
- [سایر] وهابیونی که اعتبار احادیث را انکار کرده و تنها قرآن را حجت می دانند و پیروی از پیامبر (ص) را تنها در محدوده مضامین قرآن واجب می دانند و بعضاً به عصمت پیامبر اعتقاد ندارند مرتد محسوب می شوند؟ نجس هستند یا نه؟
- [سایر] میگویند: حدیثی صادق است که مخالفت با قرآن نداشته باشد. پس چرا قرآن با حدیث و روایت تفسیر میشود؟ آیه مصدّق روایت است یا روایت مصدّق آیه؟ یا هر دو مصدّق همدیگر؟
- [آیت الله اردبیلی] در یک منطقه نظامی که در فاصله پنجاه کیلومتری شهر قرار دارد، تعدادی از پرسنل نظامی به همراه خانواده خود زندگی میکنند و مدت اقامت آنها در منطقه، معلوم نیست؛ ولی کمتر از دو سال هم نیست. لطفا به سؤالهای زیر پاسخ دهید. الف. پرسنل، برای انجام دادن امور اداری، در فاصله کمتر از ده روز، یک یا دو بار به شهر اعزام میگردند و خانواده آنها نیز برای خرید مایحتاج زندگی و تفریح، هر هفته به شهر مسافرت میکنند. وظیفه آنها در منطقه چیست؟ ب. بعضی از فرزندان پرسنل، در شهر مشغول به تحصیل هستند و هر روز به شهر میروند. تکلیف آنها در منطقه چیست؟ ج. اگر پرسنل و خانواده آنها در محدوده کمتر از حدّ ترخّص مسافرت کنند، وظیفه آنها در منطقه چیست؟ د. پرسنلی که در ناو خدمت میکنند، به مأموریت دریایی اعزام میشوند و گاهی یک هفته یا بیشتر و یا کمتر در دریا میمانند و معلوم نیست که چند روز در منطقه بمانند و ممکن است در بین ده روز، دو مرتبه هم به دریا اعزام شوند، آیا در مورد این افراد صدق میکند که شغل آنها سفر است و نماز آنها در دریا و منطقه چه حکمی دارد؟ ه . پرسنلی که در منطقه راننده هستند و به شهر ایاب و ذهاب میکنند و یا به مأموریتهای خارج از محدوده شهر میروند، حکم نمازشان در سفر و منطقه چیست؟ و. سربازانی که در منطقه هستند و هر هفته برای شرکت در نماز جمعه یا امور شخصی به شهر میروند، وظیفه شان چیست؟
- [سایر] تفاوت قرآن و احادیث قدسی و احادیث نبوی چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سلام کردن از مستحبات مؤکد است و در قرآن مجید و روایات اسلامی روی آن تأکید فراوان شده است و سزاوار است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] زن در مالکیّت اموال خویش استقلال دارد، یعنی آنچه شرعا به دست میآورد، مال خود اوست و شوهر بدون رضایت وی حقّ تصرّف در اموال او را ندارد، اگرچه در بسیاری از مصارف احتیاج به اجازه شوهر دارد، بلکه خوب است زن در مقام تصرّف در اموال خویش رضایت شوهر خود را تحصیل نموده و از او اجازه بگیرد.
- [آیت الله نوری همدانی] در وضو شستن صورت و دستها مرتبة اول واجب و مرتبة دوم جایز و مرتبة سوم و بیشتر از آن حرام می باشد و اینکه کدام شستن اول یا دوم یا سوم است . بستگی به قصد گیرندةْ وضو دارد ، نه به تعداد دفعاتی که آب به صورت می ریزد .
- [آیت الله بهجت] انسان میتواند از طرف دیگری وکیل شود و مال او را اجاره دهد. همچنین ولیّ یا قیّم یا وصی میتواند مال طفل را اجاره دهد، و یا خود آن طفل را اجیر دیگری نماید، اما وقتی که علم به بلوغ همراه با رشد او پیدا شد، ولایت او ساقط است و ادامه آن اجاره بستگی به اجازه خودش دارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .ارائه طرح و برنامههای علمی و عملی, جهت اصلاح امور امت اسلامی، حفظ استقلال اقتصادی و مانند آن , در مسجد بدون رجحان نخواهد بود؛ چنان که تعلیم امور نظامی برای جهاد و دفاع دینی در غیر وقت نماز, هیچ کراهتی ندارد.
- [آیت الله بهجت] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزی را نقاشی کنند و بکشند، مخصوصاً چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، که در غیر مسجد هم اشکال دارد، و احتمال دارد نماز خواندن در این مساجد هم مکروه باشد؛ ولی نوشتن قرآن و احادیث صحیحه در مسجد مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] نماز جمعه در صورت فراهم بودن شرایط آن، یک واجب تخییری است؛ یعنی نمازگزار میتواند در روزهای جمعه یکی از نمازهای ظهر و یا نماز جمعه را به جا بیاورد، اگرچه نماز جمعه افضل است و در قرآن و روایات در مورد آن بسیار سفارش شده است.
- [آیت الله اردبیلی] قبرستانهایی که وقف بوده و در مسیر خیابان قرار میگیرند، از وقف بودن خارج نمیشوند و تصرّف و نیز خرید و فروش آنها جایز نیست، ولی عبور ومرور از آنها اگر هتک حرمت اموات نباشد اشکال ندارد و در صورتی که قبرستان ملک شخصی افراد باشد، هرگونه تصرّف در آن بستگی به رضایت صاحب ملک دارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] آنچه از احکام مسائلی که در گذشته گفته شد ودارای حالت خاصّ ووضعیّت مخصوصی بودند، بین بانکهای شخصی ودولتی و یا مشترک بین اشخاص ودولت فرق نمیکند و در تمام آنها بستگی به آن وضعیّت وحالت خاصّ دارد، در هر موردی که از مصادیق آن وضعیّت بوده باشد، حکم او همان است که گفته شد.