بیاناتی که در شأن و سبب نزول آیات قرآن کریم آمده است چند قسم است: الف: بیاناتی که به صورت تاریخ(1) است، نه روایتی از معصوم (علیهالسلام)، مانند این که از ابنعباس نقل شود که این آیه در چنین زمینهای نازل شده است. این گونه شأن نزولها مانند اقوال مفسران تنها زمینهساز برداشتهای تفسیری است و حجیّتی ندارد؛ البته اگر در موردی اطمینان حاصل شود، مانند آن که از قول ابنعباس طمأنینه پدید آید خود آن وثوق و طمأنینه معتبر است، نه آن که صرفِ تاریخ، اعتبار تعبّدی داشته باشد؛ بر خلاف حدیث معتبر که حجّیت تعبدی دارد هر چند وثوق حاصل نشود. ب: روایات فاقد سند صحیح و معتبر. این گونه شأن نزولها گرچه بر اثر احتمال صدور آن از معصومین (علیهمالسلام) با کلام بشری متفاوت است و باید تکریم شود، امّا از نصاب لازم در حجیّت خبر برخوردار نیست. ج: شأن نزولهایی که به صورت روایت نقل شده و دارای سند صحیح و معتبر است. این گونه روایات در تبیین شأن و یا سبب نزول آیه حجیّت دارد، ولی همانگونه که روایات تطبیقی شمول و گستره معنای آیه را محدود نمیکند، روایات شأن نزول نیز بیانگر مورد و مصداقی برای مفهوم کلی آیه است و هیچگاه مورد یک عام یا مطلق، مخصِّص یا مقیِّد آن نیست و این گونه روایات گرچه مایه کاهش عموم یا اطلاق نیست، لیکن راهگشای خوبی برای مفسر است تا آیه را به گونهای تفسیر کند که با مورد خود هماهنگ و سازگار باشد. تذکّر: شأن نزولهای ویژه، مانند آنچه در آیه تطهیر، مباهله، ولایت و... وارد شده، از بحث خارج است. آیات قرآن کریم هرگز در محدوده سبب و شأن نزول خود محصور نمیشود وگرنه کتاب الهی، جهانی و جاودانه نخواهد بود: "ولو أنّ الآیة إذا نزلت فی قوم ثم مات أولئک القوم ماتت الآیة لما بقی من القرآن شیء ولکن القرآن یجری أوله علی آخره مادامت السماوات والأرض"(2)، بلکه به تعبیر حضرت امام باقر (علیهالسلام) همان گونه که مهر فروزان و ماه تابان همواره روز و شب را روشن میکند و اختصاص به دورانی خاص ندارد، قرآن کریم نیز چنین نیست که هدایت و تدبّر آن برای دورانهای گذشته بوده، برای عصر حاضر و اعصار بعد بهرهای جز تلاوت نداشته باشد: "یجری کما یجری الشمس والقمر... یکون علی الأموات کما یکون علی الأحیاء"(3). در این سخن بلند، از باب تشبیه معقول به محسوس جاودانگی قرآن کریم به هماره درخشان بودن دو اختر پر فروغ آفتاب و ماه تشبیه شده است. حضرت امام صادق (علیهالسلام) درباره مصونیت قرآن کریم از گزند کهنگی و آسیب فرسایش میفرماید: "لأن الله تبارک وتعالی لم یجعله لزمان دون زمان ولا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید وعند کل قوم غضّ إلی یوم القیامة".(4) تذکّر: 1 همان گونه که برخی روایات تطبیقی بیانگر مورد خاص و مصداق منحصر آیه است، برخی روایات شأن نزول نیز مبیّن انحصار است؛ مانند شأن نزول آیه ولایت (سوره مائده، آیه 55)، آیه مباهله (سوره آلعمران، آیه 61) و آیه تطهیر (سوره احزاب، آیه 33). 2 چون روایات تطبیقِ انحصاری و نیز احادیث شأن نزولِ منحصر، راجع به شخصیت حقوقی اهل ولایت و مباهله و تطهیر است، با ارتحال اشخاص حقیقی آن ذواتِ مقدّس، آیاتِ مزبور نخواهد مرد و از بین نخواهد رفت. 1 تاریخ با حدیث دو فرق اساسی دارد: یکی اینکه متن حدیث سخن معصوم (علیه السلام) است و متن تاریخ سخن غیر معصوم و دیگر آنکه سند مطالب تاریخی، مانند سند حدیث مورد مداقّه و بررسی کارشناسانه دانشمندان رجال قرار نگرفته است. 2 تفسیر عیاشی، ج 1، ص 10. 3 بصائر الدرجات، ص 216. 4 بحار، ج 89، ص 15. مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 232)
بیاناتی که در شأن و سبب نزول آیات قرآن کریم آمده است چند قسم است:
الف: بیاناتی که به صورت تاریخ(1) است، نه روایتی از معصوم (علیهالسلام)، مانند این که از ابنعباس نقل شود که این آیه در چنین زمینهای نازل شده است. این گونه شأن نزولها مانند اقوال مفسران تنها زمینهساز برداشتهای تفسیری است و حجیّتی ندارد؛ البته اگر در موردی اطمینان حاصل شود، مانند آن که از قول ابنعباس طمأنینه پدید آید خود آن وثوق و طمأنینه معتبر است، نه آن که صرفِ تاریخ، اعتبار تعبّدی داشته باشد؛ بر خلاف حدیث معتبر که حجّیت تعبدی دارد هر چند وثوق حاصل نشود.
ب: روایات فاقد سند صحیح و معتبر. این گونه شأن نزولها گرچه بر اثر احتمال صدور آن از معصومین (علیهمالسلام) با کلام بشری متفاوت است و باید تکریم شود، امّا از نصاب لازم در حجیّت خبر برخوردار نیست.
ج: شأن نزولهایی که به صورت روایت نقل شده و دارای سند صحیح و معتبر است. این گونه روایات در تبیین شأن و یا سبب نزول آیه حجیّت دارد، ولی همانگونه که روایات تطبیقی شمول و گستره معنای آیه را محدود نمیکند، روایات شأن نزول نیز بیانگر مورد و مصداقی برای مفهوم کلی آیه است و هیچگاه مورد یک عام یا مطلق، مخصِّص یا مقیِّد آن نیست و این گونه روایات گرچه مایه کاهش عموم یا اطلاق نیست، لیکن راهگشای خوبی برای مفسر است تا آیه را به گونهای تفسیر کند که با مورد خود هماهنگ و سازگار باشد.
تذکّر: شأن نزولهای ویژه، مانند آنچه در آیه تطهیر، مباهله، ولایت و... وارد شده، از بحث خارج است.
آیات قرآن کریم هرگز در محدوده سبب و شأن نزول خود محصور نمیشود وگرنه کتاب الهی، جهانی و جاودانه نخواهد بود: "ولو أنّ الآیة إذا نزلت فی قوم ثم مات أولئک القوم ماتت الآیة لما بقی من القرآن شیء ولکن القرآن یجری أوله علی آخره مادامت السماوات والأرض"(2)، بلکه به تعبیر حضرت امام باقر (علیهالسلام) همان گونه که مهر فروزان و ماه تابان همواره روز و شب را روشن میکند و اختصاص به دورانی خاص ندارد، قرآن کریم نیز چنین نیست که هدایت و تدبّر آن برای دورانهای گذشته بوده، برای عصر حاضر و اعصار بعد بهرهای جز تلاوت نداشته باشد: "یجری کما یجری الشمس والقمر... یکون علی الأموات کما یکون علی الأحیاء"(3). در این سخن بلند، از باب تشبیه معقول به محسوس جاودانگی قرآن کریم به هماره درخشان بودن دو اختر پر فروغ آفتاب و ماه تشبیه شده است.
حضرت امام صادق (علیهالسلام) درباره مصونیت قرآن کریم از گزند کهنگی و آسیب فرسایش میفرماید: "لأن الله تبارک وتعالی لم یجعله لزمان دون زمان ولا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید وعند کل قوم غضّ إلی یوم القیامة".(4)
تذکّر: 1 همان گونه که برخی روایات تطبیقی بیانگر مورد خاص و مصداق منحصر آیه است، برخی روایات شأن نزول نیز مبیّن انحصار است؛ مانند شأن نزول آیه ولایت (سوره مائده، آیه 55)، آیه مباهله (سوره آلعمران، آیه 61) و آیه تطهیر (سوره احزاب، آیه 33).
2 چون روایات تطبیقِ انحصاری و نیز احادیث شأن نزولِ منحصر، راجع به شخصیت حقوقی اهل ولایت و مباهله و تطهیر است، با ارتحال اشخاص حقیقی آن ذواتِ مقدّس، آیاتِ مزبور نخواهد مرد و از بین نخواهد رفت.
1 تاریخ با حدیث دو فرق اساسی دارد: یکی اینکه متن حدیث سخن معصوم (علیه السلام) است و متن تاریخ سخن غیر معصوم و دیگر آنکه سند مطالب تاریخی، مانند سند حدیث مورد مداقّه و بررسی کارشناسانه دانشمندان رجال قرار نگرفته است.
2 تفسیر عیاشی، ج 1، ص 10.
3 بصائر الدرجات، ص 216.
4 بحار، ج 89، ص 15.
مأخذ: ( تفسیر تسنیم، ج 1، ص 232)
- [سایر] تفسیر و شأن نزول آیه 103 سوره نساء چیست؟
- [سایر] شأن نزول و تفسیر آیه 104 نساء چیست؟
- [سایر] شأن نزول و تفسیر آیه 105 سوره نساء چیست؟
- [سایر] آیا در تفسیر قرآن کریم، دانستن شأن نزول نیز لازم است؟
- [سایر] تفسیر و شأن نزول آیه 121 بقره چیست؟ منظور از (تلاوت شایسته قرآن) چیست؟
- [سایر] تفسیر و شأن نزول آیه 121 بقره چیست؟ منظور از «تلاوت شایسته قرآن» چیست؟
- [سایر] شأن نزول و تفسیر آیه شریفه (وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیماً) از سوره نساء چیست؟
- [سایر] تفسیر و شأن نزول آیه (الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار)[بقره-274] چیست؟
- [سایر] تفسیر آیه 61 سوره بقره و شان نزول آن و نظر ائمه راجع به این آیه
- [سایر] تفسیر و شأن نزول آیه 103 سوره نساء در باره نماز چیست؟
- [آیت الله سبحانی] روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیّت پدر و مادر، یا جد شود جایز نیست، بلکه اگر اسباب اذیّت آنان نشود ولی او را از گرفتن روزه مستحبی جلوگیری کنند، احتیاط مستحب آن است که روزه نگیرد.
- [امام خمینی] روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود، جایز نیست، بلکه اگر اسباب اذیت آنان نشود، ولی او را از گرفتن روزه مستحبی جلوگیری کنند، احتیاط واجب آن است که روزه نگیرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] روزه مستحبّی اولاد اگر اسباب اذیّت پدر ومادر یا جدّ شود، حرام است.
- [آیت الله خوئی] روز مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود، حرام است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] روزه مستحبی اولاد؛ اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود حرام است.
- [آیت الله سیستانی] روزه مستحبی اولاد ، اگر اسباب اذیت ناشی از شفقت پدر و مادر شود حرام است .
- [آیت الله اردبیلی] روزه مستحبّی فرزند اگر اسباب اذیّت پدر و مادر یا جدّ او شود، جایز نیست.
- [آیت الله بروجردی] روزهی مستحبی اولاد اگر اسباب اذّیت پدر و مادر یا جد شود، حرام است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد به خاطر شفقت بر اولاد شود جایز نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر بخواهد خبری را که دلیلی بر حجیت او ندارد و نمیداند راست است یا دروغ نقل کند بنا بر احتیاط واجب باید به نحو نقل بگوید، و آن را به پیامبر و ائمه علیهم السلام مستقیماً نسبت ندهد.