چگونه ثابت می شود که روح چیزی غیر از ماده وخواص فیزیکی وشیمیایی مغزاست؟
ما خواصّ فیزیکی و شیمیایی زیادی در وجود خودمان سراغ داریم،حرکات معده و قلب،جنبه فیزیکی دارد، امّا تأثیر ترشّحات بُزاق و عصیر معده روی غذا یک عامل شیمیایی است، و نظیر این عوامل در سرتاسر جسم ما فراوان است. اگر روح و اندیشه و فکر، همه مادی و از خواص فیزیکی و شیمیایی سلول های مغزی است پس چرا میان آن و سایر خواصّ جسمانی ما فرق بسیار بزرگی وجود دارد؟ فکر و اندیشه و روح ما را به جهان بیرون ارتباط و پیوند می دهد، و از آنچه در اطرافمان می گذرد آگاه می سازد، امّا خواص شیمیایی بزاق و عصیر معده و حرکات فیزیکی چشم و زبان و قلب ما هرگز چنین حالتی را ندارد. به تعبیر دیگر، ما به خوبی احساس می کنیم با جهان بیرون وجودمان مربوط هستیم، و از مسائل آن آگاه هستیم، آیا جهان بیرون به درون ما می آید؟ مسلماً نه، پس مسئله چیست؟ حتماً نقشه آن پیش ما می آید که با استفاده از خاصیّت برون نمایی روح به جهان بیرون وجود خود پی می بریم، و این خاصیّت در هیچ یک از پدیده های فیزیکی و شیمیایی بدن ما وجود ندارد. (دقّت کنید) باز به تعبیر دیگر: برای آگاهی از موجودات خارجی و عینی یک نوع احاطه بر آنها لازم است، این احاطه کار سلول های مغزی نیست، سلول های مغزی تنها می توانند از خارج متأثّر شوند، همان گونه که سایر سلول های بدن متأثر می شوند. این تفاوت نشان می دهد که غیر از تغییرات فیزیکی و شیمیایی بدن، حقیقت دیگری در این جا وجود دارد که ما را بر خارج وجودمان محیط می سازد، این چیزی جز روح نیست، حقیقتی که فراتر از جهان ماده و خواص ماده است.(1) پی نوشت: 1. 50 درس اصول عقائد برای جوانان، مکارم شیرازی، ص365 منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

چگونه ثابت می شود که روح چیزی غیر از ماده وخواص فیزیکی وشیمیایی مغزاست؟


پاسخ:

ما خواصّ فیزیکی و شیمیایی زیادی در وجود خودمان سراغ داریم،حرکات معده و قلب،جنبه فیزیکی دارد، امّا تأثیر ترشّحات بُزاق و عصیر معده روی غذا یک عامل شیمیایی است، و نظیر این عوامل در سرتاسر جسم ما فراوان است.
اگر روح و اندیشه و فکر، همه مادی و از خواص فیزیکی و شیمیایی سلول های مغزی است پس چرا میان آن و سایر خواصّ جسمانی ما فرق بسیار بزرگی وجود دارد؟
فکر و اندیشه و روح ما را به جهان بیرون ارتباط و پیوند می دهد، و از آنچه در اطرافمان می گذرد آگاه می سازد، امّا خواص شیمیایی بزاق و عصیر معده و حرکات فیزیکی چشم و زبان و قلب ما هرگز چنین حالتی را ندارد.
به تعبیر دیگر، ما به خوبی احساس می کنیم با جهان بیرون وجودمان مربوط هستیم، و از مسائل آن آگاه هستیم، آیا جهان بیرون به درون ما می آید؟ مسلماً نه، پس مسئله چیست؟
حتماً نقشه آن پیش ما می آید که با استفاده از خاصیّت برون نمایی روح به جهان بیرون وجود خود پی می بریم، و این خاصیّت در هیچ یک از پدیده های فیزیکی و شیمیایی بدن ما وجود ندارد. (دقّت کنید)
باز به تعبیر دیگر: برای آگاهی از موجودات خارجی و عینی یک نوع احاطه بر آنها لازم است، این احاطه کار سلول های مغزی نیست، سلول های مغزی تنها می توانند از خارج متأثّر شوند، همان گونه که سایر سلول های بدن متأثر می شوند.
این تفاوت نشان می دهد که غیر از تغییرات فیزیکی و شیمیایی بدن، حقیقت دیگری در این جا وجود دارد که ما را بر خارج وجودمان محیط می سازد، این چیزی جز روح نیست، حقیقتی که فراتر از جهان ماده و خواص ماده است.(1)

پی نوشت:
1. 50 درس اصول عقائد برای جوانان، مکارم شیرازی، ص365
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین