دلایل موجود در این زمینه را می ‌توان به سه دسته کلی تقسیم کرد: 1- دلایل قرآنی، 2- روایات پیامبر اکرم‌(ص)، 3- براهین عقلی 1- دلائل قرآنی: الفت: از دیدگاه قرآن، رهبری و امامت امت، اصالتاً باید به دست معصوم و دور از هر گونه کژی باشد. این نکته به تعابیر مختلفی در قرآن بیان شده است؛ از جمله هنگامی که حضرت ابراهیم‌ علیه السلام به امامت رسید و خداوند به او فرمود: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً؛(1)حضرت ابراهیم‌ علیه السلام آن منصب الهی را برای فرزندانش درخواست کرد؛ ولی پاسخ آمد: (لایَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)؛ (2) (عهد من به ستمکاران نمی‌رسد). آیه بالا نشان می ‌دهد که امامت منصبی الهی است - نه به انتخاب افراد - و به کسانی اعطا می‌ شود که از هر ظلمی (اعتقادی، اخلاقی و رفتاری) پاک و مبرّا باشند و نفی مطلق ظلم، مساوی با عصمت است. ب: در آیه ابلاغ نیز می‌ فرماید: (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ). (3) این مسئله به دنبال تحقق (معرفی و اعلام ولایت امیرمؤمنان ‌علیه السلام در غدیر خم) آیه اکمال دین نازل شد. بنابراین خداوند با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی‌علیه السلام، کامل شدن دین اسلام را اعلام کرد و فرمود: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً)؛(4) 2- روایات پیامبر اکرم(ص) روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) در کتاب‌ های شیعه و سنی نقل شده که به صراحت امامت و ولایت اهل بیت‌ علیهم السلام را اثبات می‌ کند؛ مانند: 1. روایت مربوط به حادثه غدیر،2. روایت لیلة الانذار،3. حدیث سفینه،4. حدیث ثقلین،5. حدیث ائمه دوازده گانه؛6. حدیث منزلت و ... . 3- دلیل عقلی: دلایل عقلی ضرورت وجود امام نیز بسیارند که به برخی اشاره می شود: الف. حکم الهی تأمین هدف نه نقض غرض: خداوند حکیم غرض از بعثت وارسال پیامبران الهی را هدایت مردم به سوی سعادت وکمال قرارداده است .در صورتی این هدف تامین می شود که افزون به وجود برنامه ودستورالهی ,مجری ومفسر خطا ناپذیر هم داشته باشد و الا بعد از رحلت پیامبر ان الهی دین الهی بدست مردم می افتاد ودر مرور زمان دچار کمبودی و کاستی یا افزایش و انحراف خواهد مردم بعد از انحرافات ایجاد شده قادر نیست که راه حق و راستین سعادت را از راه دروغ وانحرافی باز شناسد .بنابراین همان طوری که برای ابلاغ و بیان وحی نیاز به پیامبر معصوم است ,برای تبیین وتفسیر خطاناپذیری از اصول و فروع دین به انسان معصوم عالم به علم نیازمند است و الا موجب می شود که هدف از بعثت پیامبران الهی تامین نشود. امامت به عنوان مبیین مجری و مفسر تمام ابعاد دین در تمام ابعاد زندگی بشر مورد نیاز وضرورت می باشد تا با وجود امام حجت الهی کامل شود. ب. قاعده لطف: لطف آن است که خداوند افزون بر اعطای قدرت و اختیار ,بر هدایت وسعادت به انسان چیزی را عنایت می کند که راه سعادت و هدایت الهی را با شوق و رغبت می پذیرد. بیان قاعده لطف در مورد امامت: وجود امام معصوم به عنوان رهبر و مدیر جامعه انسانی باعث می شود که تمام راه های نزدیکی به عبادت و اطاعت خدا را همواره نماید و همه راه های شیطانی و انحرافی را مسدود سازد, شوق به عبادت و رغبت به اطاعت از خداوند با وجود چنین رهبری و مدیریت بیشتر و خوبتر فراهم می شود ,عقل می گوید چنین کاری که موجب تقرب زیادتر انسان به سعادت و کمال می شود بر خداوند (بر اساس اقتضای حکمت الهی) واجب است. این وجوب عقلی است یعنی مقتضای حکمت خداوند است نه وجوب تشریعی.بنابراین خداوند برای نزدیکترین انسان به هدایت و سعادت امام معصوم را برای جامعه بشری لازم دانسته است. ازطریق پیامبر، تعداد امامان معصوم را معین و منصوب کرده است. پی نوشتها: 1- سوره بقره، آیه 124 2- همان 3- سوره مائده، آیه 67 4- سوره مائده، آیه 3؛ همچنین جهت آشنایی بیشتر با امامت در قرآن رجوع کنید به: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن (تفسیر نمونه موضوعی)، تهران: دارالکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، 1377، ج 9. منبع:سایت انوار طاها
دلایل موجود در این زمینه را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
1- دلایل قرآنی، 2- روایات پیامبر اکرم(ص)، 3- براهین عقلی
1- دلائل قرآنی:
الفت: از دیدگاه قرآن، رهبری و امامت امت، اصالتاً باید به دست معصوم و دور از هر گونه کژی باشد. این نکته به تعابیر مختلفی در قرآن بیان شده است؛ از جمله هنگامی که حضرت ابراهیم علیه السلام به امامت رسید و خداوند به او فرمود: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً؛(1)حضرت ابراهیم علیه السلام آن منصب الهی را برای فرزندانش درخواست کرد؛ ولی پاسخ آمد: (لایَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)؛ (2) (عهد من به ستمکاران نمیرسد).
آیه بالا نشان می دهد که امامت منصبی الهی است - نه به انتخاب افراد - و به کسانی اعطا می شود که از هر ظلمی (اعتقادی، اخلاقی و رفتاری) پاک و مبرّا باشند و نفی مطلق ظلم، مساوی با عصمت است.
ب: در آیه ابلاغ نیز می فرماید: (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ). (3) این مسئله به دنبال تحقق (معرفی و اعلام ولایت امیرمؤمنان علیه السلام در غدیر خم) آیه اکمال دین نازل شد. بنابراین خداوند با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علیعلیه السلام، کامل شدن دین اسلام را اعلام کرد و فرمود: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً)؛(4)
2- روایات پیامبر اکرم(ص)
روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) در کتاب های شیعه و سنی نقل شده که به صراحت امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام را اثبات می کند؛ مانند:
1. روایت مربوط به حادثه غدیر،2. روایت لیلة الانذار،3. حدیث سفینه،4. حدیث ثقلین،5. حدیث ائمه دوازده گانه؛6. حدیث منزلت و ... .
3- دلیل عقلی:
دلایل عقلی ضرورت وجود امام نیز بسیارند که به برخی اشاره می شود:
الف. حکم الهی تأمین هدف نه نقض غرض:
خداوند حکیم غرض از بعثت وارسال پیامبران الهی را هدایت مردم به سوی سعادت وکمال قرارداده است .در صورتی این هدف تامین می شود که افزون به وجود برنامه ودستورالهی ,مجری ومفسر خطا ناپذیر هم داشته باشد و الا بعد از رحلت پیامبر ان الهی دین الهی بدست مردم می افتاد ودر مرور زمان دچار کمبودی و کاستی یا افزایش و انحراف خواهد مردم بعد از انحرافات ایجاد شده قادر نیست که راه حق و راستین سعادت را از راه دروغ وانحرافی باز شناسد .بنابراین همان طوری که برای ابلاغ و بیان وحی نیاز به پیامبر معصوم است ,برای تبیین وتفسیر خطاناپذیری از اصول و فروع دین به انسان معصوم عالم به علم نیازمند است و الا موجب می شود که هدف از بعثت پیامبران الهی تامین نشود.
امامت به عنوان مبیین مجری و مفسر تمام ابعاد دین در تمام ابعاد زندگی بشر مورد نیاز وضرورت می باشد تا با وجود امام حجت الهی کامل شود.
ب. قاعده لطف:
لطف آن است که خداوند افزون بر اعطای قدرت و اختیار ,بر هدایت وسعادت به انسان چیزی را عنایت می کند که راه سعادت و هدایت الهی را با شوق و رغبت می پذیرد.
بیان قاعده لطف در مورد امامت:
وجود امام معصوم به عنوان رهبر و مدیر جامعه انسانی باعث می شود که تمام راه های نزدیکی به عبادت و اطاعت خدا را همواره نماید و همه راه های شیطانی و انحرافی را مسدود سازد, شوق به عبادت و رغبت به اطاعت از خداوند با وجود چنین رهبری و مدیریت بیشتر و خوبتر فراهم می شود ,عقل می گوید چنین کاری که موجب تقرب زیادتر انسان به سعادت و کمال می شود بر خداوند (بر اساس اقتضای حکمت الهی) واجب است. این وجوب عقلی است یعنی مقتضای حکمت خداوند است نه وجوب تشریعی.بنابراین خداوند برای نزدیکترین انسان به هدایت و سعادت امام معصوم را برای جامعه بشری لازم دانسته است. ازطریق پیامبر، تعداد امامان معصوم را معین و منصوب کرده است.
پی نوشتها:
1- سوره بقره، آیه 124
2- همان
3- سوره مائده، آیه 67
4- سوره مائده، آیه 3؛ همچنین جهت آشنایی بیشتر با امامت در قرآن رجوع کنید به: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن (تفسیر نمونه موضوعی)، تهران: دارالکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، 1377، ج 9.
منبع:سایت انوار طاها
- [سایر] اگر امام ولایت تکوینی دارد پس چرا در مواقع ضروری از آن استفاده نمی کند؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا انکار ضروری دین یا ضروری مذهب، به جهت این که ضروری دین یا ضروری مذهب است، موجب ارتداد میشود یا به جهت این که موجب تکذیب پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا معتکف می تواند خودش اقدام به خرید کند، چه ضروری و چه غیر ضروری؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا جایز است که معتکف کسی را برای خرید چه ضروری و چه غیر ضروری وکیل نماید؟
- [آیت الله خامنه ای] پسانداز برای مخارج ضروری
- [سایر] شرایط دریافت وام ضروری بیمه شدگان چیست؟
- [سایر] چرا وجود حاکم و حکومت ضروری است؟
- [سایر] آیا در اسلام تشکیل حکومت ضروری است ؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیا خرید و فروش جنس ضروری و غیر ضروری در اعتکاف، باعث بطلان اعتکاف می شود؟ آیا کار حرام انجام داده است؟
- [سایر] در عصر حاضر دوست شناسی ضروری هست یا دشمن شناسی؟
- [آیت الله علوی گرگانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود یا حکم ضروری دین یعنیحکمی را که مسلمانان جز دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز وروزه را انکار کند در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتدّ میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثلاً واجببودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله بروجردی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله خوئی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقههائی بوده باشد که در مسألة (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه درصورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد میشود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر میشود بر او مترتب است.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی بداند مسلمانی حوایج ضروری دارد، مثل اینکه خود او یا زن و بچه او گرسنه یا تشنهاند یا بیلباس یا بیمسکن هستند و بتواند حوایج ضروری او را برآورد رفع آن حوایج بر هر کسی که بداند واجب است.
- [آیت الله نوری همدانی] مسلمانی که منکر خدا یا معاد یا پیغمبر شود ، یا حکم ضروری دین ، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند ، مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند ، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است و انکار آن ، انکار نبوّت پیغمبر ( صلّی الله علیه وآله ) است ، مرتّد است .
- [آیت الله سیستانی] - اگر معتکف از محلّ اعتکاف عمداً و اختیاراً و با وجود اطّلاع از حکم شرعی در غیر موارد ضروری و مجاز برای خروج، خارج گردد، اعتکافش باطل میشود.
- [آیت الله سیستانی] - اگر معتکف از محلّ اعتکاف به خاطر ندانستن مسأله و جهل به حکم شرعی در غیر موارد ضروری و مجاز برای خروج، خارج گردد، اعتکافش باطل میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله بروجردی] کافر یعنی؛ کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزهی مسلمانان جزءِ دین اسلام میدانند) منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس میباشد و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.